loading...
بزرگترین مرجع دانستنیهای ایران
حمید جدیدی بازدید : 309 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

شنیدن زمانی روی می دهد که به هر دلیلی امواج مزاحمی در هوا پراکنده می شوند و به وسیله این راه به طور ناخواسته به گوش ما می رسند.

 

از این طریق می توانیم امواج صوتی را دریافت نماییم.

 

اما گوش کردن مقوله کاملا متفاوتی است. زمانی که به مطلبی گوش می دهیم، حواس خود را جمع کرده و به چیز هایی که می شنویم توجه می کنیم. به عنوان مثال تصور کنید یک کامیون در حال رد شدن از خیابان است. شما به راحتی قادر به شنیدن صدای آن هستید، هنگامیکه صدا را می شنوید متوجه می شوید که یک کامیون است، از آنجایی که این موضوع برایتان اهمیت ندارد، بدون توجه به صدا به ادامه کار خود می پردازید.

 

دقیقا مشابه همین امر، زمانیکه افرادی در کنار ما هستند، نیز اتفاق می افتد. صداهای آنها صرفا ارتعاشاتی را در هوا به وجود می آورد. ممکن است ما سر خود را به علامت رضایت تکان دهیم، لبخند بزنیم، و حتی به آنها پاسخ دهیم، اما آیا به راستی به حرف هایشان گوش می دهیم؟ به ندرت. گوش کردن یعنی ما به عمق معنای کلماتی که گوینده ادا می کند پی ببریم. در حقیقت باید هدف او را از انتقال جمله هایش دریابیم.

 

در زمان گوش کردن، دیگر این صداها نیستند که به گوش شما می رسند، بلکه بحث بر سر انتقال احساسات، عقاید، تفکرات، نظرات، خواست ها، خاطرات و اعتقادات است. به عبارت دیگر دورنمایی از شخصیت کلی فرد در ذهن شما نقش می بندد؛ و یا حداقل می توان گفت که قادر خواهید بود شخصیتی که در آن لحظه بخصوص در حال نمایش دادن آن است را درک کنید.

 

فهمیده شدن

 

یکی از راههایی که می توانید از طریق آن گفته های طرف مقابل را دریافت کنید، این است که از خودتان سوال بپرسید. "اگر خودم در حال صحبت کردن باشم از طرف مقابل انتظار دارم چگونه مرا درک کند؟" چیزی که شما می خواهید این است که درک شوید و به گفته هایتان ارج داده شود. شما نه تنها از طرف مقابل انتظار دارید تا حرف های شما را بشنود بلکه می خواهید متوجه منظورتان هم بشود و برداشت صحیحی از گفته هایتان داشته باشد.

 

"رابرت هین لاین" در کتاب خود با نام " بیگانه ای در سرزمین بیگانه" اینطور می نویسد که: شما باید آنچنان به صحبت های طرف مقابل گوش دهید که حرف های او به صورت جزئی از وجودتان در آیند و آنها را در خود حل کنید. آنها را درک کنید، متوجه شوید و برداشت مناسبی از آن داشته باشید.

 

این مطلب به طور دقیق در سفرها قابل رویت می باشد. زمانیکه شما در کشوری هستید که نمی توانید به زبان ملی آنها سخن بگویید به راحتی و بدون استفاده از کلمات و لغات بیش از اندازه منظور خود را به فرد مقابل انتقال می دهید. همه چیز بر می گردد به ایما و اشاره، استفاده از لغات محدود، و مهمتر از همه خواست طرف مقابل در فهمیدن گفته هایتان.

 

گوش کردن چیزی نیست که خودبه خود به وجود آید.

 

برای پیدا کردن مهارت در این زمینه باید تلاش کرده و ممارست به خرج دهید.

 

باید اراده کنید و بخواهید.

 

یکی از مهمترین ویژگی های گوش کردن این است که شما به خودتان اجازه می دهید تا در حاشیه بایستید و در مورد تجربیات دیگران فکر کنید. البته باید توجه داشته باشید که این مطلب صرفا به معنای محدود کردن و یا از بین بردن نقطه نظر خودتان نیست. شما به طور موقت در طول زمانیکه در حال گوش دادن هستید هیچ یک از نظریات شخصی خود را وارد مقوله مورد بحث نمی کنید. از این طریق به راحتی قادر به برقراری ارتباط می شوید.

 

زمانی که به حرف های دیگران گوش دهید (و عمیقا این کار را انجام دهید) دیری نمیگذرد که پاداشتان را می گیرید. چراکه هر چه بهتر گوش دهید، بهتر درک می کنید؛ هر چه بهتر درک کنید، راحت تر می توانید ارتباط برقرار کنید؛ و هر چه نحوه برقراری ارتباط بهتر باشد؛ موفقیت در رابطه افزایش پیدا می کند.

 

حالت تدافعی را ترک کنید

 

یکی از راههای ساده اما در عین حال موثر برای رسیدن به موفقیت در گوش دادن به صحبت های دیگران این است که سعی کنید هیچ گاه در مقابل گفته های آنها حالت تدافعی به خود نگیرید. موضوع از این قرار است که:

 

زمانی که احساس می کنید باید در مقابل چیزهایی که طرف مقابل به زبان می آورد و از شما در خواست می کند واکنش نشان دهید و از خود دفاع کنید، صرفا این کار را انجام ندهید؛ چراکه در حال حاضر فقط در حال دریافت نقطه نظرات او هستید و دیدگاههای شخصی خودتان را برای چند لحظه به دست فراموشی سپرده اید. میدانیم که شاید این امر در نظرتان قدری ضد شهودی و غیر عقلانی جلوه کند، اما اگر امتحان کنید می بینید که ثمر بخش بوده و نتیجه مثبت می دهد.

 

منظور ما این نیست که شما باید دست از احساسات و عقاید خود بردارید. نه هرگز اینچنین نیست. حتی باید به شما گوشزد کنیم که به شدت از این کار پرهیز کنید؛ چراکه با فراموشی عقاید و عواطف، فقط از شخصیت خود کناره گیری کرده اید و دیگری چیزی جز رنجش و تنفر برایتان باقی نخواهد ماند. در زمان وقوع یک چنین حالتی همواره دیگران را به خاطر ناکامی هایتان سرزنش می کنید و مسئولیت تمام شکست ها را به گردن دیگران می اندازید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که آرام باشید، خونسردی خود را حفظ کنید و اجازه دهید تا شخص مقابل با فراغ بال نظریات خود را بیان کند.

 

در آخر به این نتیجه می رسید که تا حدودی ممکن است حق با او باشد و برخی از حرف ها و یا خواست هایش منطقی هستند. اما اگر بخواهید با حالت تهاجمی به قضیه نگاه کنید، ممکن است در هیچ موردی حق را به او ندهید. هیچ گاه نباید احساس کنید که در معرض خطر هستید. خود را آسیب پذیر جلوه ندهید و طوری وانمود نکنید تا دیگران به خود اجازه دهند شما را تهدید کنند. اگر حق با شما باشد، هیچ جای نگرانی وجود ندارد و نیازی به جبهه گیری نیست.

 

جبهه گیری فقط می تواند ثابت کند: مسائلی در گفته هایتان وجود دارند که خودتان هم می دانید صحت ندارند.

 

زمانی که با روی باز با شریک خود برخورد کنید به راحتی می توانید تشخیص دهید که چه چیز در مورد موقعیت فعلیتان وجود دارد که او را آزرده می سازد و لازم است که تغییر کند. تمام این امور را تنها برای رشد و بهبود شخصی خود و رابطه تان انجام میدهید. و چه پاداشی بهتر از موفقیت در روابط وجود دارد.

 

حتی اگر شریک زندگیتان به چیزی که می خواهد برسد، شما نباید تصور کنید که چیزی را از دست داده اید، چراکه این تغییرات صرفا به نفع شخصیت شما و ارتقای سلامت رابطه انجام شده. گوش کردن در سایه مکالمه های دو نفره است که معنا پیدا می کند و با مکامله می توانید به راحتی ارتباط برقرار کنید.  زمانی که ارتباط مناسبی برقرار شود، بالطبع صمیمیت و نزدیکی طرفین نیز افزایش پیدا می کند، و سرانجام یک زندگی رمانتیک انتظار شما را می کشد.

 

تمرین کردن در این مورد را از همین امروز آغاز کنید و ما را نیز در تجربیات خود سهیم کنید .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تفاوت بين شنيدن و گوش دادن در روابط زناشويي

 

حمید جدیدی بازدید : 651 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

در قرار گذاشتن با خانم ها، تعریف و تمجید می تواند یک ابزار بسیار موثر باشد. البته، خیلی از این تعریف و تمجیدها ممکن است باعث شود مردی نیازمند به نظر برسید. باید یک تعادل مناسب را حفظ کنید. پس چه باید بکنید؟ باید از موضع قدرت این تعریف کردن را انجام دهید. اگر بتوانید در این فرم ارتباط ماهر شوید، آنوقت طرفتان شما را فردی قوی می بیند و برای توجه و تایید شما بیقراری می کند.

 

برای مثال، یک تمجید به موقع و به جا، خط فکری برای تاییدتان به او می دهد. بهترین تعریف ها باید برای چیزهایی باشد که او وقت و تلاش زیادی را برای آن گذاشته و اکثر مردها هم توجهی به آن ندارند. چنین تعریف هایی شما را از بقیه آقایون جدا می کند و نظر او را به شما جلب می کند. مثلاً از هایلایت جدیدی که کرده تعریف کنید و بگویید که چقدر به او می آید. اینکار را با مهربانی و شوخطبعی انجام دهید. اما طوری هم نباشد که انگار حرف دلتان نیست چون اگر حرفتان جدی به نظر نرسد، آن تعریف دیگر بی خاصیت بوده و به نظرش دروغین می آید.

 

 

درمورد خانم های زیبا باید از تعریف وضعیت ظاهرشان خودداری کنید. بااینکه مطمئنم او از این تعریف خوشش خواهد آمد اما باید بدانید که هر مردی که بخواهد نظر او را به خودش جلب کند درمورد ظاهرش تعریف خواهد کرد. شما باید با بقیه فرق کنید. پس وقتی با یک خانم زیبا صحبت می کنید سعی کنید که هوشمندانه رفتار کرده و شوخ باشید. و وقتی با شوخ طبعیتان او را به خنده انداختید، به او بگویید که چه لبخند زیبایی دارد. و زیاد روی این موضوع مکث نکنید و به حرف زدنتان ادامه دهید. اما یادتان باشد فقط زمانی این تعریف را بکنید که او را به خنده انداخته اید.

 

هر بار که او را می بینید، تعریف نکنید. چون هروقت چیزی برای گفتن نداشتید، دلیلی ندارد که از او تعریف کنید. تعریف کردن برای اینکه بیشترین تاثیر را داشته باشد باید هر از گاه انجام شود.

 

قرار بگذارید، تعریف کنید، دوستش داشته باشید و به دستش آورید

 

این یک راه برای به دست آوردن هر خانمی که بخواهید است! مگر اینکه...

 

آقایون آیا...

 

- از اینکه خانم ها بدون اینکه نگاه دومی رویتان بیندازند، از کنارتان رد می شوند، خسته شده اید؟

 

- از تنها بودن یا مجردی خسته شده اید؟

 

- از این واقعیت که بقیه مردها بهترین دخترها را مال خود می کنند، درحالیکه شما نمی توانید هیچکدام از آنها را به دست آورید ناراحت هستید؟

 

- از تصور صحنه قرار ملاقات و نحوه برخورد و صحبت کردن به طرف، وحشت می کنید؟

 

اگر این موارد برخی از مشکلات شما هستند، اجازه بدهید به شما بگویم که تنها نیستید. به نظر می رسد تنها مردهایی این روزها در این زمینه شانس می آورند که چیزی را که شما نمی دانید، می دانند. آنها می دانند که خانم ها واقعاً چه می خواهند و می دانند چطور آن نیازها را برآورده کنند.

 

وقتی وارد دورانی می شویم که گفته می شود هیجان انگیزترین دوران زندگی ماست، دورانی که از زندگی بیشتری لذت را می بریم، یعنی دوران جوانی، همه ما فقط یک چیز در ذهن داریم. همان سوال قدیمی که چطور نظر یک دختر مناسب را به خودمان جلب کنیم، با او قرار بگذاریم و او را مجذوب خودمان کنیم. درست نیست؟ بله، کاملاً درست است. آیا این حرف دلتان نبود؟

 

به همین خاطر تصمیم گرفته ایم در این مقاله نکات بسیار مهمی را به شما آموزش دهیم که بااستفاده از آنها بتوانید دختر مورد علاقه تان را از آن خود کنید. حتی می توانید حس حسادت بقیه مردها را هم به خودتان جلب کنید.

 

این اسرار برای موفقیت شما ضروری هستند و برای اینکه به هدفتان برسید باید به خوبی آنها را اجرا کنید.

 

آیا می دانید بزرگترین باور غلط مردها چیست؟

 

این است که برای به دست آوردن زن ها باید خوش قیافه و پولدار بود...

 

اما دوستان عزیزم، این اصلاً واقعیت ندارد.

 

مهم نیست که زشت باشید، کچل باشید یا هیچ پولی نداشته باشید!

 

مهم نیست که سنتان چقدر باشد، 18 یا 80

 

مهم نیست که شغل کم درآمدی داشته باشید!

 

ظاهرتان، سنتان و شغلتان هرچه که باشد، می توانید خودتان را تبدیل به مردی کنید که خانم ها برای به دست آوردنش با هم جنگ کنند. اگر نکات زیر را خوب دنبال کنید، خانم ها دسته دسته از همه جا به سراغتان می آیند. درواقع، هر کجا که بروید، همه زن هایی که می بینید مجذوبتان می شوند و تمایل زیادی به دوستی با شما نشان می دهند. نکته جالب این است که خودشان هم نمی فهمند که چرا! شوخی نمی کنم، مطمئن باشید این رویایی است که میتوانید به دستش آورید.

 

خانم ها مثل موم تو دستتان می شوند

 

به شما میگویم که چه بکنید که یک قرار ملاقات عالی با دختر مورد علاقه تان داشته باشید، طوریکه همه دوستانتان به شما حسودی کنند و التماستان کنند که راز موفقیتتان را به آنها هم بگویید.

 

همه چیزهایی که را قبلاً درمورد قرار گذاشتن با خانم ها یاد گرفته بودید را دور بریزید. مخصوصاً اگر این نکات را مردها یادتان داده باشند. اکثر مقالات و کتابهایی که در این زمینه نوشته شده اند، توسط مردها برای مردها نوشته شده اند، اما آنها یک چیز را نمی دانند: فقط یک زن می داند که یک زن دقیقاً چه می خواهد! پس اجازه ندهید اتفاقهای قدیم دوباره تکرار شوند. این اولین و احتمالاً مهمترین چیزی است که خوب باید به یاد داشته باشید و آن این است که بفهمید یک زن دقیقاً چه انتظاری از شما دارد. بعد بیشتری تلاشتان را برای برآورده کردن آن انتظار به کار گیرید.

 

5 چیزی که دخترها دوست دارند بشنوند

 

قانون هایی وجود دارد که وقتی می خواهید قراری با دختری بگذارید باید خوب رعایت کنید. من از 250 دختر در سرتاسر جهان خواستم که یک نکته که آقایون در روابط خود با آنها باید بدانند را به من بگویند. نتیجه این پرسش به اینصورت بوده است:

 

5 چیز که دخترها دوست دارند بشنوند...

 

1. تعریف و تمجید

 

2. تعریف و تمجید

 

3. تعریف و تمجید

 

4. تعریف و تمجید

 

5. و تعریف و تمجیدهای بیشتر

 

این پاسخی بود که دخترها به این سوال داده بوند. همه دخترها دوست دارند از آنها تعریف شود، البته به روش درست و در زمان مناسب و توسط فرد مناسب. به او توجه کنید، صادق باشید و حرف دلتان را بزنید. و یادتان باشد که آنرا زیاد تکرار نکنید.

 

تعریف و تمجیدهای غیرمستقیم

 

* من این رنگ را دوست دارم

 

* حق با توست

 

* (وقتی غذایی را درست می کند) مممم....چه بوی خوبی داره

 

* (موقع خوردن) واقعاً خوشمزه است، چطوری درستش کردی؟

 

یادتان باشد، هیچوقت از اندام وی در اولین قرار ملاقات تعریف نکنید. در آن زمان ممکن است خیلی جذاب به نظر برسد ولی آسانترین راه برای رد کردنتان از طرف او میباشد. چیزی که به نظر شما یک تعریف است، در نظر او توهین به شمار خواهد رفت.

 

تعریف و تمجیدهای مستقیم

 

برای اولین برخورد عالی هستند:

 

* پیرهنت را دوست دارم. دامنت را دوست دارم...چه گوشواره های خوشگلی...

 

* دستبندت چه خوشگله...می تونم ببینمش؟

 

* چه کیف شیکی...عاشق تن صداتم...

 

احساسی تر

 

* رنگ موهاتو خیلی دوست دارم

 

* مدل لباس پوشیدنت را خیلی دوست دارم

 

* وای چقدر موهات نرمه...

 

* چقدر عطرت خوشبوه...

 

همه این تعریف ها به طریقی نشان می دهد که "من دوستت دارم و این تعریف ها را برای اثبات اینکه پسندیدمت به زبان میاورم. پس بیا دوست باشیم."

 

هر نوع تعریفی باید کاملاً احساسی و دور از مسائل جنسی باشد مگراینکه بتوانید آنرا با شوخی مخلوط کنید. درغیر اینصورت خیلی مستقیم خواهد بود.

 

تعریف و تمجیدهای مستقیم بدنی

 

* چه پاهای خوشگلی!

 

ولی صبر کنید...موقع به زبان آوردن اینطور تحسین ها باید خیلی مراقب باشید. مثل وارد شدن به محوطه خطر می ماند. مثل نیتروگلیسیرین که اگر ندانید چطور از آن استفاده کنید، هر لحظه ممکن است صورتتان را منفجر کند. برای خیلی از دخترها چنین تعریف هایی مثل نوعی توهین تلقی می شود. فقط زمانی از آن استفاده کنید که بدانید طرف خودش آمادگی آن را دارد. هیچوقت آنرا سریع استفاده نکنید. مطمئن باشید که راه های بسیار بهتری برای جلب نظر او در اولین قرار ملاقات وجود دارد.

 

علاوه بر این اگر دختری پاهای زیبایی داشته باشد، فکر می کنید منتظر شما بوده که متوجه این قضیه بشوید؟ اگر همچنین حرفی را به زبان بیاورید مدل بدبخت بیچاره ها به نظر می رسید و همه احساساتتان حرام خواهد شد.

 

اما زمانیکه ازدواج کردید، آن موقع می توانید از این تعریف ها استفاده کنید.

 

بهترین تعریف ها

 

* تو واقعاً جذابی

 

* خیلی خیلی خوشگلی

 

* امشب خیلی زیبا شده ای

 

باید چیزهایی مربوط به او را در آن موقعیت پیدا کنید (مثل لباس، رفتار، مدل مو، شخصیت و ...) که مخصوص آن زمان باشد که تعریفتان کاملاً واقعی و صادقانه به نظر برسد.

 

تعریف های شخصی

 

*امروز خیلی خوشگل شدی خانم...

 

و او احساسی فوق العاده پیدا خواهد کرد—احساس می کند که از جنیفر لوپز هم جذاب تر است.

 

بهترین تعریف های غیرمستقیم

 

* می دونی که خیلی...(یک مکث طولانی بعد آن بکنید و اجازه بدهید که خودش جای خالی را پر کند).

 

* می دونی که خیلی جذابی.

 

* می دونی که چقدر برام مهمی

 

تعریف و تمجیدهای عاشقانه

 

وقتی با او ازدواج کردید، باید با خانمتان مثل یک پرنسس رفتار کنید. یکی از بهترین راه هایی که میتوانید او را در تختخواب سر شوق بیاورید این است که حس خوبی به او بدهید. می توانید حین سکس، تعریف و تمجید های جنسی و عاشقانه از او بکنید.

 

* عاشق پوستتم...وای که چقدر نرمه

 

* عاشق مزه پوستتم

 

* بزار نگات کنم...وای چقدر خوشگلی تو

 

و خانمها دوست دارند به خاطر چیزی که هستند از آنها تعریف شود. و دخترها دوست دارند که دوست داشته شوند. منظورم این نیست که این راه جذب کردن دخترهاست. نه، هیچوقت در شروع کار از او تعریف نکنید. اول باید مثل یک صخره محکم باشید و یک چالش درست و حسابی برایش به نظر برسید.

 

همانطور که قبلاً هم گفتم، که دنبال کردن دخترها مثل بازی پوکر است. نباید همان اول همه کارتهایتان را رو کنید و اجازه بدهید که همیشه برایش جذاب باشید. وقتی نوبتتان شد از کارت تعریفتان استفاده کنید. نه زودتر. زن ها از قدیم شکارچی بوده اند و هنوز هم هستند. دوست دارند دنبالتان کنند و به دستتان بیاورند.

 

اما وقتی با اطمینان فهمیدید که نظر آنها را جلب کرده اید، باید بهترین لغات را برای گفتن به آنها پیدا کنید که مثل یک جفت گوشواره مروارید به گوش هایشان بنشیند. آنوقت است که همان شاهزاده با اسب سفید او خواهید شد و مثل یک میوه رسیده تو بغلتان می افتد.

 

با استفاده از این راهکار مطمئنم که می توانید دختری که می خواهید را به چنگ آورید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تعريف و تمجيد – ابزاري مهم و نيرومند در قرارملاقات هاي عاشقانه

 

حمید جدیدی بازدید : 258 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

عشق و شهوت به عنوان دو مقوله نسبتاً مشابه به شمار می روند. شهوت صرفاً یک امر طبیعی و ذاتی به شمار می رود که برای جذب جنس مخالف به یکدیگر در وجود انسان ها قرار داده شده است. می توان گفت که بدون وجود شهوت انتظار نمی رود که هیچ گونه عشق و یا محبتی میان زن و مرد شکوفا گردد. شکی نیست که این حس در تمام افراد وجود دارد و تنها راهی است که می تواند به جدایی میان جنس مونث و مذکر پل بزند.

 

از سوی دیگر یکی از فاکتورهایی که وجود آدمی را شریف و اصیل می سازد، عشق است. عشق یکی از عالی ترین صفات انسانی که به واسطه آن افراد سعی می کنند "بهتر" باشند. انسان ها شاید تنها به دلیل شهوترانی و زیاده خواهی با یکدیگر درگیری ایجاد می کنند؛ اما برای تشکیل خانواده و زندگی مشترک تنها یک دلیل وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز عشق.

 

عاشق شهوترانی بودن

 

برای مردان، شهوت یک تجربه کاملاً ذهنی است. سیلی از تستسترون در رگ های آنها جاری می شود و دیگر چیزی را نمی بینند. همانند عشق، شهوت نیز آنها را کور می کند. به همین دلیل است که معمولاً در روابط - به ویژه اگر در ابتدای راه قرار گرفته باشید - گفتن این مطلب که طرف عاشق شماست و یا اینکه احساساتش تنها از روی شهوت هستند، اندکی دشوار می نماید. آقایون خیلی سخت می توانند تشخیص دهند که آیا واقعاً عاشق طرف مقابل هستند و یا او را صرفاً به مانند خیالی آتشینی می بینند که هر موقع از جلوی آنها رد می شود، جوشش کوره درونشان شدید تر میشود.

 

دلیل امر فوق الذکر این است که آقایون این توانایی را دارند که خیلی پیش از اینکه با یک خانم ارتباط عاطفی برقرار کنند، به سادگی می توانند با او وارد رابطه جنسی شوند. هورمون هایی که در بدن آنها ترشح می شود باعث می شود که تصور کنند عاشق شده اند.

 

به هر حال مشکل اساسی اینجاست که هم عشق و هم شهوت هر دو می توانند آقایون را خلع سلاح کرده و آنها را به شدت آسیب پذیر نمایند. بدین ترتیب آنها به راحتی اراده و قدرت خود را از دست می دهند و تنها برای تجربه سکس، خود را مسخ جنس مخالف می کنند.

 

همچنین باید اضافه کرد که شهوت سبب می شود تا آقایون تنها از روی احساساتی که در آلت تناسلی آنها ایجاد می شود، تصمیم گیری نمایند و عقل و منطق را به دست باد بسپارند. زمانیکه حس شهوت بر یک مرد غلبه کند، اصلاً اهمیت نمی دهد که آیا او و شریکش مشترکاتی دارند یا خیر؛ او اهمیتی نمی دهد که طرف مقابل اهل کجاست و به کجا می رود؛ تمام حواسش را بر روی پیدا کردن راهی برای رسیدن به دست نیافته های خانم متمرکز می کند. اگر شریک او نیز تنها از روی شهوت با او ارتباط برقرار کرده باشد، از این فرصت سوء استفاده خواهد کرد. اما اگر هر دوی آنها عاشق یکدیگر باشند، این رابطه جنسی می تواند منجر به محکم تر شدن رابطه آنها شود.

 

آیا شهوت است یا چیز دیگری است؟

 

چگونه می توانید تفاوت میان عشق و شهوت را تشخیص دهید؟ در این قسمت نکاتی را برایتان ذکر کرده ایم که به واسطه آن بتوانید میان این دو مقوله تمیز قائل شوید.

 

شهوت است اگر:

 

فقط به ظاهر و اندام او توجه داشته باشید

 

حتی قبل از اینکه اسم او را پرسیده باشید، در حال خیال بافی هستید که او بدون لباس چگونه است. یااینکه اگر با او رابطه جنسی برقرار کنید چه احساسی به شما دست خواهد داد.

 

اهمیت نمی دهید که او چه می گوید

 

همیشه در حال بهانه آوردن هستید تا به نحوی قرارهای ملاقات خود را با کنسل کنید، مگر اینکه این قرار منجر به قراری رابطه جنسی شود. اگر از شما بخواهد تا کاری برایش انجام دهید، بهانه می آورید و می گویید بیش از اندازه سرتان شلوغ است. اما اگر در کنار شما باشد و با او سکس نداشته باشید این امر ناراحتتان می کند و در ذهن خود، خودتان را در حال برقراری رابطه جنسی با خانم های دیگری تجسم می کنید.

 

فقط می خواهید برای سکس او را ببینید

 

برایتان اهمیتی ندارد که به هیچ وجه با او تماس تلفنی نداشته باشید. از این گذشته اصلاً برایتان مهم نیست که جواب زنگ تلفن او را فوراً بدهید و حتی اگر برای چندین روز هم با او صحبت نکنید، مشکلی نخواهید داشت و ترجیح می دهید هر موقع که دو مرتبه از نظر جنسی تحریک شدید او را ملاقات کنید.

 

برای شهوترانی با او تماس می گیرید

 

پس از اینکه همراه دوستانتان تعطیلات خوبی را پشت سر گذاشتید، یکمرتبه یاد او می کنید و با او تماس می گیرید تا در کنار هم نوشیدنی میل کنید.

 

بعد از سکس او را ترک می کنید

 

پس از این اینکه کارتان تمام شد، به دنبال ساده ترین راهی می گردید که بتوانید محل را تر ک کنید. هیچ نوازشی وجود ندارد، صبح زود برایش صبحانه تهیه نمی کنید، فقط خیلی راحت می گویید: "من باید بروم"

 

این عشق است، عزیزم

 

عشق است اگر :

 

کششی بین شما وجود داشته باشد

 

برای مدتهای طولانی با هم صحبت می کنید و هر ساعت مانند یک دقیقه برایتان میگذرد. گاهی اوقات آنقدر غرق در حرف زدن می شوید که متوجه گذشت زمان نمیشوید.

 

احساس می کنید او زیباست

 

حتی اگر او را بدون هیچ گونه آرایش، در حالیکه موهایش را پشت سرش بسته و مشغول تمیز کردن دست شویی است، ببینید باز هم تصور می کنید که در نظرتان زیباست.

 

دوست دارید وقت بیشتری را با او صرف کنید

 

تنها چیزی که می خواهید این است که با او باشید، چه سکس داشته باشید چه نداشته باشید. حتی اگر به شما بگوید که برای برقراری رابطه جنسی نیاز به سپری شدن مدت زمان بیشتری است، باز هم اهمیتی نمی دهید و قبول می کنید.

 

آینده خود را با او تجسم می کنید

 

حس غریبی در شما ایجاد می شود و فکر می کنید که بدون وجود او قادر به ادامه زندگی نخواهید بود. به خانواده و دوستان خود اطلاع می دهید که قصد ازدواج با او را دارید و خودتان نیز به تشکیل خانواده با او فکر می کنید.

 

او را به خانواده خود معرفی می کنید

 

این موضوع که خانواده تان او رابپذیرد، برایتان اهمیت پیدا می کند و ترجیح می دهید که با تمام اطرافیانتان ارتباط مناسبی برقرار کند.

 

او را در تمام برنامه های خود شریک می دانید

 

چه با دوستان مذکر خود بیرون بروید و چه حیوان خانگی خود را برای قدم زدن به پارک ببرید، در همه حال دوست دارید که او در کنارتان باشد. حتی اگر او آنجا هم نباشد، باز یادش از ذهنتان بیرون نمی رود و به دنبال فرصتی می گردید تا یک تلفن کوتاه به او بزنید و بگویید: "دلم برایت تنگ شده". البته حتماً لازم نیست که دوستانتان متوجه شوند شما یک چنین کاری انجام داده اید.

 

رمانتیک تر می شوید

 

یک مرتبه می بینید که به گوش دادن به موسیقی های عاشقانه و آرام تمایل بیشتری پیدا کرده اید. برای او گل و یادداشت های عاشقانه می فرستید و ترتیب صرف غذاهای رمانتیک در نور شمع را می دهید.

 

همیشه طرف او را می گیرید

 

هر زمان که کسی در مورد او انتقاد می کند، شما سریعاً اقدام به دفاع از او می کنید. در مجامع عمومی همیشه خود را موافق با نظریات او نشان می دهید، حتی اگر در پشت درهای بسته با او مخالف باشید.

 

او باعث می شود انسان بهتری باشید

 

او شما را به چالش وا میدارد و تشویقتان می کند. با دیدن او شاد می شوید و حاضرید برای خوشحال کردنش هر کاری که از دستتان بر می آید را انجام دهید.

 

دوست داشتن شهوت

 

شهوت برای مدت کوتاهی شما را سرگرم می کند. اما عشق مربوط به مدت زمان بسیار طولانی می شود. هر چند گاهی امکان دارد که این دو مقوله در جای یکدیگر قرار بگیرند، اما باید با توجه کامل، تفاوت میان آنها را تشخیص دهید. باید ببینید که خودتان از زندگی چه می خواهید، همه چیز به شما بستگی دارد .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تشخيص تفاوت ميان عشق و شهوت

 

حمید جدیدی بازدید : 203 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

یک واقیعت مهم این است که اغلب مردان در مورد احساسات خود در یک زمان مشخص هیچ گونه ایده و نظری ندارند. مطالعات نشان داده که مردان از تکلم برای ایجاد اختلاف، جدایی و استقلال استفاده میکنند ( دقیقا برعکس زنان که برای ایجاد پیوستگی به صحبت کردن میپردازند ). بنابراین اگر بخواهید شوهرتان با شما صحبت کند احتمال اینکه او دچار پریشان حالی و ناراحتی شود زیاد میگردد.

 

در این قسمت بارزترین صحبتهای مردان را بهمراه معنای واقعی آنها در زمینه های مختلف مشاهده می کنید. این مطالب را بیاموزید تا درنهایت شما و شوهران بتوانید درک بهتری نسبت به یکدیگر پیدا نمایید.

 

یک نگاه مختصر به صحبتهای عاشقانه او

 

تحقیقات حاکی از آن است که مرد و زن از تکلم به طرق متفاوتی استفاده می کنند. برای زنان صحبت کردن همانند چسبی است که روابط را به یکدیگر متصل نگاه میدارد. برای مردان گفتگو یک وسیله است نه یک انتها. آنها حتی با یکدیگر هم زیاد صحبت نمیکنند - دو مرد می توانند یک بازی را بمدت چهار ساعت در سکوت تماشا کرده و در حالی از هم جدا شوند که احساس می کنند با هم پیوستگی و مودت دارند. وقتی مردان از کلمات استفاده می نمایند، در حقیقت برای ماندن در اوج به دوپهلو گویی و فریفتن مبادرت می نمایند. در اینجا عبارات مورد علاقه مردان و نحوه معنی کردن آنها را مشاهده می کنید:

 

روزهای اول

 

او می گوید: خوب ممکن بتونیم همدیگرو ببینیم؟

معنی: فکر میکنم که ازت خوشم اومده و می خوام که با هم بریم بیرون ولی خجالت میکشم بهت بگم.

 

او می گوید: نمی دونم دوباره همدیگرو میبینیم یا نه.

معنی: هنوز گرفتار طلسمت نشدم.

 

او می گوید: تو واقعا آدم خوبی هستی.

معنی: منو دیگه هیچ وقت نمی بینی.

 

او می گوید: بیا فقط با هم دوست معمولی باشیم.

معنی: تو با من جور نیستی، میتونی منو با دوستای دیگت آشنا کنی؟

 

او می گوید: باهات تماس می گیرم.

معنی:من واقعا میخوام باهات تماس بگیرم ولی می ترسم جواب تو مثبت باشه، بریم بیرون و خودمو گرفتار کنم. دردسرهای بی انتهای رابطه، گیر دادنها، تفتیش کردنها، نق زدنها، کادوی تولد و ...

 

او می گوید: فکر میکنم رابطه ما باید با دیگران فرق بکنه.

معنی: میترسم اگه رابطمونو محکم نکنم ممکنه منو رها کنی و بری سراغ یکی دیگه.

 

تقاضای رابطه جنسی

 

او می گوید: این دفعه سوم که همدیگرو میبینیم، مگه نه؟

او می گوید: بیرون رفتن به گرمیه من هست؟

او می گوید: صبح ها کی میری سر کار؟

او می گوید: من تو رو فقط برای وجود خودت دوست دارم.

معنی: به دنبال رابطه جنسی هستم.

 

وقتی او جدی است

 

او می گوید: واقعا دوستت دارم.

معنی: فکر میکنم دارم عاشقت میشم، ولی اگه اینو بهت بگم دیگه هیچ راه برگشتی برایم نخواهد بود.

 

او می گوید: همه چیز مرتبه، حالم خوبه.

معنی: ای خدا! میدونم دوست داری بدونی امروز چه کارهایی کردم و از تمام جزئیات و سیر تا پیاز روابط متقابل من با همکارام و دوستام سر در بیاری، ولی الان من خونم و دوست دارم شاممو بخورم و بعدش استراحت کنم.

 

او می گوید: بهتر یه کمی کمتر کار کنیم و بیشتر به زندگی برسیم.

معنی: بهتر که تو کمی کمتر کار کنی و کمی بیشتر به فکر خونه زندگی باشی.

 

او می گوید: نمی دونم چی می خوام.

معنی: تو رو نمی خوام.

 

او می گوید: کمی فرصت می خوام.

معنی: برای این فرصت می خوام که بتونم جرات پیدا کنم و تو رو ترکت کنم.

 

او می گوید: تو یک زن شگفت انگیزی.

معتی: تو یک زن شگفت انگیزی.

 

او می گوید: عاشقتم.

معنی: وقتی با هم هستیم تو منو بطور باورنکردنی خوشحال می کنی. فکر می کنم همون کسی هستی که به دنبالش بودم.

 

برداشت شوهرتان از صحبتهای شما

 

مردان همیشه همه چیزهایی که به آنها گفته میشود را نمی شنوند، به این معنی که همیشه متوجه منظور شما نمی گردند:

 

شما می گویید: شغلت چیه؟

برداشت او: به اندازه کافی درآمد داری که بتونی از عهده مخارج ازدواج و زندگی بربیای؟

 

شما می گویید: نامزد قبلیم دیوانه وار منو دوست داشت جوری که ولم نمیکرد و مرتب باهام تماس می گرفت.

برداشت او: من هنوز نامزد قبلیمو دوست دارم.

 

شما می گویید: پنجشنبه شب برنامت چیه؟

برداشت او: تا آخر عمر وقتت مال منه.

 

شما می گویید ( بعد از رابطه جنسی ): واقعا خوب بود.

برداشت او: بهترین رابطه جنسی عمرم بود. بیا دوباره داشته باشیم!

 

دروغهای درجه یکی که او به شما می گوید...

اصلی ترین دروغهای مردان

 

هرچقدر سعی کردم نتونستم باهات تماس بگیرم

پیغامتو نگرفتم

دقت نکردم او زن قیافش چطوریه

رابطه جنسی مهمترین مسئله نیست

از این به بعد مواظبم

در موردش بعدا صحبت می کنیم

متاسفم

من میتونستم در عرض یک دقیقه عاشقت بشم ( یک دقیقه صبر کنید و از او سؤال کنید که اکنون چه احساسی دارد )

 بیاموزید همانند خودشان با آنها صحبت کنید

 

چگونه با شوهرتان صحبت کنید تا متوجه منظور شما شود:

 

مردها فقط می توانند دستورات را یکی یکی اجرا نمایند. بنابراین اگر می خواهید شوهرتان به آشپزخانه رفته و یک استکان چای برای شما بیاورد، این کار را بصورت یک تقاضای دو مرحله ای درآورید.

 

وقتی مردها مایل به بکار بردن کلمات نیستند ( درحالی که زنان برای ایجاد پیوستگی بیشتر صحبت میکنند)، پس بهتر است اعمالی که می خواهیم را به آنها القا کنیم. بنابراین اگر یک مرد به مردی دیگر بی احترامی نمود، او اتوماتیک وار تصور می کند که میخواهد با وی دعوا کند. و اگر شما فرضا به شوهر خود بگویید که پیراهن او را دوست دارید، او تصور می کند، " خوب - اون میخواد با پا بپره روی استخوانهای من. "

 

روانشناسان بر این باورند که مردان برای حفظ قدرت خود در روابط تمایل دارند که همه چیز را پوشیده و پنهان نگاه دارند -- وقتی یک مرد صحبت نمیکند، همسرش در حدس و گمان باقی میماند. شما نیز همین کار را انجام دهید تا او همانند خمیر در دستانتان رام شود.

 

مردان نمی خواهند درباره رابطه گفتگو کنند. آنها فقط میخواهند که رابطه شان برقرار باشد ( در ذهن یک مرد این مطلب میگذرد که اگر همسرش را دوست نداشت او را ترک می کرد ). آنها اینگونه فکر می کنند: " اگر لازم باشد درباره رابطه مان گفتگو کنیم، این رابطه باید قطع شود و اگر قطع شود محکوم به فنا خواهد بود. من این را نمی خواهم."

 

یک مرد حتی اگر در زندان های دشمن هم درحال شکنجه شدن باشد خواهد گفت: " حالم خوب است." بروز ندادن ضعف جزء طبیعت اوست چرا که این عمل باعث آشکار شدن آسیب پذیری و از بین رفتن وجهه مرد میگردد. بطور مختصر، اگر شوهرتان نتواند مشکلاتش را خودش و بدون کمک ابر زنی همچون همسرش حل کند نگران این مسئله خواهد بود که ممکن است شما فکر کنید که او موجودی بی خاصیت است.

 

چگونه متوجه شوید که دوستتان دارد

 

برخی از کلمات ممکن است از دهان هر مردی برای ابراز علاقه به همسرش خارج شود مانند "عزیزم"، "عشق من" و "امیدم." اما از آنجا که مردان افرادی عمل گرا هستند، کردارشان بیش از گفتارشان اهمیت دارد. عشق شوهرتان نسبت به شما واقعی خواهد بود اگر او:

 

 

به شما اجازه دهد با ماشین جدیدش رانندگی کنید (بخصوص اگر 206 باشد)

بخواهد که همیشه آخر هفته اش را با شما سپری کند

شما را به دوستان خود معرفی کند

دیگر لباسهایی که دوست ندارید را نپوشد

بدون هیچ دلیلی با شما تماس بگیرد

بخواهد بعد از رابطه جنسی با شما صحبت کند

مسائلی که شوهرتان هرگز دوست ندارد بشنود

 

در این قسمت به برخی از چیزهایی که شوهر شما اصلا تمایلی به شنیدنشان در هیچ کجا و هیچ زمانی ندارد، آورده شده است.

 

عزیزم ما باید صحبت کنیم: نه، تو باید صحبت کنی -- و صحبت و صحبت و صحبت

 

به چی داری فکر میکنی؟: احساسات او همانند پاسخهایش ساده خواهند بود.بنابراین اگر بعد از رابطه جنسی این سؤال را از او پرسیدید و او جواب داد: "به پیتزا،" منظور وی این است که واقعا به پیتزا فکر می کند و نه اینکه پوست شما شبیه پیتزا است و یا اینکه شبیه آدمهای پرخور بنظر میرسید.

 

بنظرت اون دختره خوشگله؟: او تصور میکند که حتی اگر برای نه گفتن هم مردد باشد، آن شب و یا شبهای دیگر زندگیش سیاه خواهد شد.

 

می خواهم ازدواج کنیم: او از قبل می داند که این خواسته شما است، و فقط دوست ندارد آن را بشنود. بنابراین تنها درصورتی که احساس کردید که او تصمیم ازدواج ندارد این موضوع را بیان کنید.

 

چطور بنظر می رسم -- واقعا؟: واقعا شما عالی به نظر او می رسید. به همین دلیل است که او اکنون با شما است.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - ترجمه صحبتهاي مردان

 

حمید جدیدی بازدید : 208 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

آیا فکر می کنید اینکه فرزند چندم خانواده باشید، می تواند بر شکل گیری شخصیت شما تاثیر گذار باشد؟ این مقاله را با ما دنبال کنید تا به همه چیز در این رابطه پیببرید!

 

- تک فرزندان

 

نقاط مثبت: این افراد همان ها هستند که دنیا را متحول می کنند. افرادی تکلیف-گرا، مرتب و منظم، با وجدان و وظیفه شناس، و بسیار قابل اطمینان می باشند. آنها عاشق واقعیت، افکار و اندیشه ها، و جزئیات هستند. و از قبول مسئولیت های مختلف واهمه ای ندارند.

 

نقاط منفی: یکی از خصیصه های منفی این افراد سرسختی و خشونت شدید آنهاست. کمی کینه ای و پرتوقع هستند و معمولاً از قبول اشتباهاتشان سر باز میزنند. به هیچ وجه انتقادپذیر نیستند. در برابر دیگران افرادی بسیار حساس و نفوذ پذیرند که احساساتشان خیلی زود جریحه دار می شود. 

 

 

- فرزندان اول خانواده

 

نقاط مثبت: آنها ذاتاً فرمانده به دنیا آمده اند. احتمالاً رئیس جمهورها، فضانوردان و مدیرعاملین همه فرزندان اول خانواده هستند. فکر می کنند که همیشه حق و اولویت در هر کاری با آنهاست. فرزندان اول به دو دسته تقسیم می شوند: پرورش دهندگان افراد مطیع یا متحول کنندگانی سلطه جو. هر دو یکسان هستند فقط از متدهای مختلفی استفاده می کنند. معمولاً فرزندان اول خانواده، افرادی ایرادگیر، مشکل پسند، و دقیق هستند و عاشق توجه به جزئیات مسائلند. افرادی وقت شناس، منظم، و با کفایتند که دوست دارند همه چیز به بهترین نحو انجام شود. از مسائل غافلگیر کننده نیز به هیچ وجه خوششان نمی آید.

 

نقاط منفی: معمولاً این افراد کمی بداخلاق، ترشرو بی احساس به نظر می آیند. گه گاه به خاطر زورگویی و فشاری که بر سایرین می آورند، تهدید کننده و رعب آور هستند. چون فکر می کنند که همیشه حق با آنهاست و فقط خودشان همه چیز را می دانند، به دیگران اطمینان کمی دارند. ریاست مآب، ایرادگیر و نسبت به اشتباهات حساس و نکته سنج هستند.

 

 

- فرزندان وسط خانواده

 

نقاط مثبت: فرزندان وسطی، افرادی خانواده دوست هستند که دیگران از بودن با آنها لذت می برند. مهمترین نیاز آنها، آرام نگاه داشتن اقیانوس پرتلاطم زندگی است و شعار آنها "آرامش به هر قیمتی" است. اینها افرادی بسیار آرام و بی سر و صدا، شیرین و دوست داشتنی هستند و شنوندگان خوبی به شمار می روند. مهارت زیادی در حل مشکلات دارند چون همیشه هر دو جنبه ی یک مشکل را بررسی می کنند و دوست دارند همه را خوشحال کنند. همین مسئله باعث می شود که مشاوران و میانجیگران خوبی باشند.

 

نقاط منفی: نسبت به فرزندان اول خانواده، احساس سلطه گری کمتری دارند، اما دوست دارند همه آنها را ستایش کرده و دوست بدارند—یا حداقل با آنها احساس شادی و خوشبختی کنند. از آنجا که سعی در راضی نگاه داشتن همه دارند، ممکن است به افرادی وابسته تبدیل شوند. نمی توانند خوب تصمیم بگیرند تا جایی که باعث رنجاندن دیگران می شود. همچنین برای شکست و اشتباهات دیگران، خود را سرزنش می کنند.

 

 

- فرزندان آخر خانواده

 

نقاط مثبت: افرادی شاد و سرزنده اند که این شادی و سرخوشی را با خود همه جا می برند و دیگران را نیز از آن بهره مند می کنند. مهارت های مردمی آنها بسیار قوی است و عاشق این هستند که دیگران را با حرف ها و کارهایشان سرگرم کنند. هیچ کس برای آنها غریبه نیست و به سرعت با همه صمیمی می شوند. افرادی برونگرا هستند که از وجود دیگران انرژی می گیرند. از ریسک کردن واهمه ای ندارند.

 

نقاط منفی: خیلی زود خسته می شوند. از طرد شدن واهمه داشته و افق توجهاتشان کوتاه است. افرادی خود گرا هستند. معمولاً به خاطر توقعات غیر واقعیشان از رابطه، که تصور می کنند در همه ی رابطه ها باید همیشه خوشی و خنده برقرار باشد، رابطه های زیادی را به فنا می دهند. اما نمی دانند که عمر چنین رابطه هایی بسیار کوتاه است.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - ترتيب تولد و شخصيت - فرزند چندم خانواده هستيد؟

 

حمید جدیدی بازدید : 192 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

نمی توان گفت که یک راه قطعی برای تربیت همه کودکان وجود دارد. مانند خرید ماشین، آشنایی با همسایگان، یا خشک کردن لباس ها، هیچ شیوه صحیح و منحصر بفردی وجود ندارد که شما با استفاده از آن بتوانید یک کودک سالم را پرورش دهید. به هر حال شیوه های متعارفی هستند که همه پدر و مادرها باید از آنها اگاهی داشته باشند.

قبل از هر چیز باید یکی از تصورات غلط در زمنیه پرورش کودکان را متذکر شوم: "نمی توان گفت که یک راه روشن و قطعی برای تربیت همه نوع بچه ای وجود دارد."

بر اساس تحقیقاتی که در زمینه نحوه برخورد با کودکان انجام شده، محققان به 4 شیوه تربیت دست پیدا کرده اند:

1- محبت کم، محدودیت کم

2- محبت کم، محدودیت زیاد

3- محبت زیاد، محدودیت کم

4- محبت زیاد، محدودیت زیاد

 

میزان عشق و محبت و محدودیت هایی که در مورد تربیت کودکان به میان می آید، با نحوه دیسیپلینی که والدین به فرزندان خود می دهند ارتباط مستقیمی دارد.

والدین باید با محبتی که به فرزندان خود ابراز می دارند به آنها احساس آرامش داده و بتوانند به راحتی با آنها ارتباط برقرار کنند و به گفتگو بنشینند. همچنین با محدودیت هایی که برای فرزندان خود قائل می شوند می توانند به صورت متعادل، غیر فعال و سلطه جویانه در برابر کودکان خود ظاهر شوند. به این معنا که می توانند عکس العمل متعادلی در مقابل رفتار کودک خود نشان دهند، یا نسبت به رفتار او هیچ گونه عکس العملی از خود نشان ندهند، و یا نهایتاً عکس العمل تندی نشان داده و به صورت سلطه جویانه در مقابل او ظاهر شوند.

اگر بخواهیم در یک کلام این روش ها را تشریح کنیم، می توانیم بگوییم: واکنش غیر فعال هیچ کاری از پیش نمی برد، واکنش متعادل شما و فرزند را به نتیجه دلخواه رسانده و هر دو موفق خواهید بود، و واکنش پرخاشگرایانه نیز در نهایت به کتک خوردن کودک می انجامد.

به هر حال همه مادر و پدرها به نحوی از این چهار روش استفاده می کنند و با بهره گیری از الگوهای رفتاری متفاوت، عشق خود را نثار کودکان کرده و با تعیین محدودیت ها، آنها را در مسیر درست قرار می دهند. در حقیقت نتیجه تمام این تلاش ها رسیدن به تعادل است که هم در زمینه محدودیت ها و هم در زمینه محبت کردن باید مورد تامل و بررسی قرار گیرد.

اگر شما از شیوه محبت زیاد در تربیت کودکان خود استفاده می کنید بنابراین به تبعیت از این روش باید بیشتر با آنها صحبت کنید، وقت بیشتری را با آنها صرف کنید و با دلیل و منطق با آنها برخورد کنید.

از سوی دیگر والدینی که از روش قرار دادن محدودیت های زیاد استفاده می کنند، باید قبول کنند که قدری دیکتاتورانه با کودکان رفتار می کنند. این روش به زمان های قدیم، هنگامیکه کودکان را تنبیه بدنی می کردند، باز می گردد. به هر حال هر گزینه ای را که انتخب می کنید همواره باید به خاطر داشه باشید که هدف شما از تربیت کودکان، آموزش احترام گذاشتن متقابل به آنها و آماده کردن آنها برای پیروی از قوانین اجتماعی است.

از چهار شیوه ارائه شده در فوق باید تکنیکی را انتخاب کنید که خودتان به شخصه ارتباط بهتری با آن برقرار می کنید. به عنوان مثال اگر والدین شما از تکنیک قراردادن محدودیت های زیاد برای تربیت شما استفاده می کردند و شما احساس می کنید که با این شیوه به بهترین نحو تربیت شده اید، بنابراین این امکان وجود دارد که خودتان نیز همین شیوه را در مقابل فرزندتان به کار گیرید. از سوی دیگر شاید به هیچ وجه با شیوه والدنیتان موافق نباشید و ترجیح دهید تا از شیوه محبت زیاد در قبال فرزندانتان بهره بگیرید.

تحقیقات گویای این مطلب هستند که محبت/محدودیت زیاد خیلی بهتر از محبت/محدودیت کم عمل می کند، چرا که در صورت کم بودن میزان محبت و محدودیت، کودکان از دیسیپلین شخصی پایینی برخوردار می شوند. اغلب پدر و مادرهایی که بیشتر به فکر راحتی و آرامش خود هستند تا به فکر پرورش و تربیت کودکان از این روش استفاده می کنند.

در یکی از برنامه های تلویزیونی دکتر فیل، مادری را نشان می دادند که ترجیح می داد هیچ کاری به کار فرزندش نداشه باشد، دلیلش هم این بود که ممکن است کودک از گفته ها و یا کارهای او برداشت منفی کند. دکتر فیل در پاسخ به این مادر گفت: " چنین تصوری کاملاً سطحی است و بیشتر می توان گفت که شما می خواهید وظایف خود را ساده کنید و هیچ ارزش و اهمیتی برای تربیت فرزند خود قائل نیستید" در پایان گفتگو، مادر به اشتباه خود پی برد و تصمیم گرفت تا رفتار خود را به طور کلی در مقابل فرزندانش تغییر دهد.

زمانیکه می توان از محبت فراوان استفاده کرد و کودکان را به راحتی در مسیر درست قرار داد، چرا به زور و اجبار متوسل شویم؟ خود شما هم دوست ندارید همه چیز به شما دیکته شود، و تحت کنترل شدید دیگران قرار بگیرید. هیچ گاه زور و اجبار غیر ضروری را به فرزندان خود تحمیل نکنید و کاری نکنید که حد و مرز بیش از اندازه آنها را خسته کرده و مجبور شوند تا دست به مخالفت های شدید بزنند.

باید تا جایی که می توانید عشق و محبت خود را نثار آنها کنید و هر کجا که لازم بود حد و مرزهای مشخصی برایشان تعیین کنید. در موقعیت هایی که سلامت جسمانی کودک در معرض خطر قرار می گیرد و یا امکان بروز مشکلات جدی برای او وجود دارد، می توانید تا حدی از شیوه پرخاشگرانه و سلطه جویانه استفاده کنید. زمانیکه کودکان ملزم به انجام کاری هستند، به عنوان مثال زمان خوابشان فرا رسیده و باید برای خوابیدن آماده شوند، باید با شیوه متعادل با آنها برخورد کنید. واکنش غیر فعال نیز در مواقعی نظیر زمانیکه کودک نوشیدنی خود را از دهان به بیرون می ریزد، کاربرد دارد. در چنین مواقعی به هیچ وجه نباید به روی خود بیاورید و می بایست طوری وانمود کنید که کودک تصور کند شما فکر می کنید کار او کاملاً تصادفی بوده است. به این طریق او از تکرار مجدد این کار خودداری خواهد کرد. شما در این موقعیت نباید بر سر کودک داد بزنید و یا او را تنبیه کنید چرا که در صورت مشاهده یک چنین واکنشی او مجدداً این کار را تکرار خواهد کرد.

بر اساس موقعیت های مختلف شما ملزم به تغییر روش های تربیتی خود هستید. همانطور که در ابتدای این مقاله هم اشاره کردم، هیچ گونه شیوه ی از پیش تعیین شده و قطعی برای تربیت کودکان وجود ندارد. در هر حال او را دوست بدارید و با توجه به موقعیت های مختلف، متعادل، منفعل و سلطه جو باشید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تربيت فرزندان: متعادل،انفعالي و سلطه گرايانه

 

حمید جدیدی بازدید : 195 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

شما یا نامزدتان به دلیل ادامه تحصیل یا کار در حال اقامت گزیدن در شهر دیگری هستید و بر سر این مسئله که آیا باید به خاطر این مسئله از هم جدا شوید و یا رابطه ای دورا دور را تجربه کنید بحثی میان شما آغاز شده است.

رک گویی مرا ببخشید، اما تا زمانی که واقعا به هم علاقمند نشده و آماده فداکاری برای یکدیگر نگشته اید، حتی فکر حفظ رابطه راه دور را نیز از سر خطور ندهید. اگر تصور نمیکنید چنین فردی هستید، بهتر از است از همان ابتدا جلوی شکستها و ضربات سنگین عاطفی آینده خود را بگیرید. از طرف دیگر اگر هر دوی شما آماده و مایل به برقراری و تداوم ارتباط از راه دور هستید، حتما این نکات را مطالعه کنید تا در کارتان موفق گردید.

 

 

 

وقت بگذارید

 

البته، نقل مکان دادن به شهری جدید فرد را درگیر ملاقات با اشخاص جدید و انجام کارهای تازه مینماید، اما آن بدین معنا نیست که محبوب شما در انتهای لیست اولیتهایتان سقوط کند.

لازم است که همه روزه بدون حواس پرتی، زمانی را برای تلفن کردن یا ایمیل دادن به هم اختصاص دهید. با یکدیگر در مورد اتفاقات روز، دوستان، همکاران و غیره صحبت کنید تا احساس نمایید بخشی از زندگی همدیگر هستید؛ این عمل بظاهر کوچک در کاستن فاصله بین هر دوی شما نقش مهمی ایفا میکند.

 

دیدار کنید

 

سعی کنید تا آنجایی که ممکن است هم دیگر را ملاقات نمایید، و اینگونه نباشد که این کار را فقط در زمانهای مورد انتظار همانند روزهای تعطیل انجام دهید. اگر برای دیدن هم وقت نگذارید، هر چقدر هم عشقتان محکم باشد، در نهایت بینتان جدایی خواهد افتاد. در نهایت، برای تداوم بخشیدن به یک رابطه نیاز به مقداری تماس فیزیکی دارید.

 

 

برنامه ریزی داشته باشید

 

مطمئن گردید که کارهای خود را طوری زمانبندی و سازماندهی نمایید که وقتی نامزدتان به دیدن شما آمد، وقتتان کاملا آزاد بوده و آنرا کاملا در اختیار او قرار دهید. به دوستان و خانواده تان بگویید در زمانهایی که شما محبوبتان تصمیم به با هم بودن دارید، دیگر در دسترس آنها نیستید.

این نه تنها بالفطره لذت بخش خواهد بود، بلکه باعث می شود نامزدتان احساس کند خود و تلاشش برای دیدن شما مورد تحسین و تقدیر قرار گرفته، و اینکه شما واقعا او را دوستش دارید.

 

چند نکته دیگر را بیاموزید...

 

 اندیشمند باشید

 

اعمالی شیرین و خود انگیخته انجام دهید تا به او نشان دهید چقدر دلتنگش هستید. اگر او شهر خود را ترک نموده، برایش آنچیزی را ارسال کنید که در زادگاهش به آن علاقمند بوده، مانند شیرینی و یا یک روزنامه محلی. اگر دلش برای خانه تنگ شده، برای او عکسی دو نفره از خودتان بفرستید یا سی دی موزیک مورد علاقه اش و یا آهنگهایی را که شما را به فکر او می اندازد.

 

حتی اگر این اندکی احساسی بنظر برسد، یک رابطه دورا دور موقع هماورد جویی نیست بلکه زمانی است که که نامزدتان را دلتنگ و دوستار شما باقی نگاه داشته و مشتاق دیدار دوباره شما گرداند.

 

 

ریلکس باشید

 

با اینکه ممکن است در ابتدا مشکل بنظر آید، لازم است که آرام بوده و به یکدیگر اعتماد کنید. به عبارت دیگر به این دلیل که نامزدتان دوستان جدیدی پیدا نموده و با آنها معاشرت دارد بدترین فکر را متصور نشوید.

 

اگر تماس گرفتید و او نبود، اتوماتیک وار خیال نکنید که نبود او به این خاطر است که دیگری جای شما را گرفته. اگر به او به اندازه کافی اعتماد ندارید که اجازه دهید زندگیش را بدون اینکه لحظه به لحظه اش در کنار شما باشد ادامه دهد، احتمالا باید مقدمه این مقاله را بازخوانی نموده و بپذیرید که اصلا آمادگی برخورد با رابطه دورا دور را ندارید.

 

 

خود را با شرایط وفق دهید

 

اگر یکی از شما موقتا نقل مکان کرده و تصمیم به برگشتن دارد، آنگا هر دوی شما باید تا رسیدن آن زمان صبور و شکیبا باشید. از طرف دیگر اگر جابجایی کمی طولانی تر بنظر برسد، مجبورید تصمیم بگیرید که تا چه زمانی تمایل به حفظ رابطه خواهید داشت.

 

آیا فردی که در شهری دیگر است برای زندگی هر دوی شما بدنبال محلی بهتر خواهد گشت و شغلی مناسب برای دیگری پیدا خواهد نمود؟ یا شما در نهایت راه خود را جدا خواهید کرد؟ اینها مسائلی هستند که باید گهگاهی در نظر گرفته شوند، و هیچ زمانی بهتر از زمان حال نیست.

 

 

او را بسیار دوست بدارید

 

اگر تصمیم گرفته اید که خود را درگیر رابطه دورا دور نمایید، هر دوی شما باید چند خصوصیت اصلی را دارا باشید تا بتوانید به منظور واقعی خود دست پیدا کنید. مثل صداقت، وفاداری، اعتماد، احترام و عشق به دیگری. منظور دوست داشتن حقیقی فرد نیست، بلکه در مورد عشقی کنترل ناپذیر، غیر قابل توضیح و کور کننده صحبت میکنیم که تقریبا برای حفظش حاظر به انجام هر کاری میباشید. اگر به چنین مرحله ای دست پیدا نمودید، و همچنین توانستید به عنوان دو فرد مستقل به هم احترام بگذارید، آن گاه در مسیر خود موفق خواهید شد

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تداوم رابطه هاي دورا دور

 

حمید جدیدی بازدید : 243 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

اکثر پدر و مادرها می دانند که دعوا و جار و جنجال جلوی فرزندانشان کار درستی نیست—اما واقعیت این است که این اتفاق معمولاً رخ می دهد. در یک ازدواج، عواملی مثل مسائل مالی، استرس و فشارهای کاری، کمبود خواب، تغییر خلق و خو، و کمبود فرصت استراحت، می تواند موجبات مخالفت و ناسازگاری زن و شوهرها را در خانه فراهم آورد. خیلی از زوجین تصور می کنند که دعوا هر از گاه باعث می شود اختلافات از بین رفته و رابطه به خوبی پیش رود. اما به چه قیمتی؟ به قیمت بچه ها؟ این دعواها و جار و جنجال ها بر رشد ما چه تاثیری دارد؟

 

اکثر بچه ها متوجه ناسازگاری ها و تعارضات پدر و مادر می شوند و اگر بطور مداوم شاهد زد و خورد آنها باشند، نشانه هایی از پریشانی و ناراحتی های فیزیکی و احساسی از خود بروز می دهند.

 

برخی تحقیقات نشان می دهد که بچه ها حتی از شش ماهگی نسبت به استرس صداهایی که در اطراف خود می شنوند و برخوردها و منازعات پرخاشگرایانه واکنش میدهند.

 

واکنش های فیزیکی

 

بچه ها در هر سن و سالی در برخورد با دعوا و مشاجرات پدر و مادر خود، واکنش هایی از شوک و ضربه نشان می دهند. ندرتاً می خواهند که این دعوا ادامه پیدا کند از اینر معمولاً سعی می کنند:

 

دخالت کنند؛ یا با ایجاد سر و صدا و اعتراض توجه والدینشان را جلب می کنند یا آنها را به خنده وامی دارند؛ یا از موقعیت فرار می کنند.

به طور کلی، هر چه بچه ها کوچکتر باشند، احتمال گریه کردن و نشان دادن واکنش های ترس از آنها بیشتر است. بچه های بزرگتر برای تمام کردن درگیری معمولاً حرف می زنند.

 

واکنش های احساسی

 

شواهد و مدارک تجربی نشان می دهد که چیزهایی که والدین تجربه می کنند، بچه ها هم تجربه خواهند کرد. از اینرو، اگر والدین عصبانی و ناراحت باشند، این احساسات به سایر اعضای خانواده نیز سرایت خواهد کرد. از آنجا که بچه ها والدینشان را الگوی خود می دانند و به آنها تکیه می کنند، دیدن آنها در حال دعوا و مشاجره برایشان ناراحت کننده خواهد بود.

 

این نوع رفتار می تواند منجر به ایجاد احساس استرس و اضطراب در بچه ها شود. حس "خانواده" در آنها به همراه حس اعتماد به نفسشان تخریب می شود. وقتی میبینند پدر و مادر قانون شکنی می کنند درحالیکه همیشه آنها را از آن منع میکردند، باعث از بین رفتن حس اعتماد در آنها شده و این تجربه برای بچه ها بسیار گیج کننده خواهد بود.

 

اگر دعوا و مشاجره بخشی از زندگی عادی پدر و مادر باشد، بچه ها همیشه منتظر بروز بحث و درگیری بین آنها خواهند بود. علاوه بر این رفتارهای حفاظت از خود، بچه ها برای جلوگیری از بروز این درگیری ها خود را خسته می کنند. این مسئله آنها را در موقعیتی بسیار دشوار قرار می دهد و مجبورشان می کند که نقش یک آدم بزرگ را بازی کنند، درحالیکه نه از نظر فیزیکی و نه شناختی به آن اندازه نرسیده اند.

 

تاثیرات طولانی مدت

 

الگوهای رفتاری ناسازگار در بچه ها زمانی شکل می گیرد که می خواهند خود را با دعواها و مشاجرات پدر و مادر وفق دهند. آنها گریه می کنند، علائمی از ترس نشان می دهند، در دعوای والدین دخالت می کنند و فرار میکنند.

بچه ها ممکن است حساس و مضطرب شوند. این خصوصیات رفتاری می تواند تاثیر بسیار هنگفتی بر اعتماد به نفس، تصویر نفس و عزت نفس آنها داشته باشد. وقتی الگوهای احساسی منفی از زمان کودکی در آنها شکل گیرد، اصلاح و تغییر آنها بسیار دشوار شده و در زندگی آینده آنها خطرساز خواهد شد.

اگر بچه ها بطور مداوم شاهد این دعواها باشند، به ویژه در محیط خانه، این رفتارها را تقلید کرده و در بازی با دوستانشان و در موقعیت های دیگر همانها را اجرا می کنند. مدل سازی از رفتارهای والدین، پدیده ای رشدی است که اگر دعوا کانون آن باشد، تاثیراتی بسیار مخرب خواهد داشت.

شواهد تجربی از والدینی که با آنها کار کرده ام من را به این باور می رساند که اکثر والدین از مشاجرات لفظی درحضور فرزندان خود خودداری می کنند. اکثر والدین از تاثیر احتمالی این مشاجرات بر روی فرزندانشان آگاهی دارند و سعی می کنند آن را در اتاقی دیگر و دور از فرزندانشان انجام دهند.

 

والدین اکثراً سعی می کنند حرفها و مشاجراتشان را شب ها بعد از اینکه بچه ها به خواب رفتند انجام دهند تا خطر شنیده شدن آنها توسط بچه ها و ناراحت شدن آنها کمتر شود. توصیه می شود که اگر والدین می توانند احساسات خود را کنترل کنند، بهتر است مخالفت ها و ناسازگاری های خود را به تعویق بیندازند تا محیط و زمانی مناسب برای خالی کردن آنها پیدا کنند. بهتر است این مشاجرات در محلی به غیر از خانه انجام شود، پارک یا سایر محیط هایی که بچه ها در آن حضور نداشته باشند، مناسب تر است.

 

اما برای بسیاری از والدین دور نگه داشتن مشاجرات از خانه، غیرممکن است. خلق و خو به سرعت عوض می شود و قبل از اینکه حتی خودتان هم متوجه شوید، دعوا را راه انداخته اید.

 

تاثیر را به حداقل برسانید

 

بچه ها را وارد نکنید—آنها توانایی سازگار شدن ندارند. علائم و نشانه های پدیدار شدن دعوا و مشاجره را تشخیص دهید و آنرا به زمانیکه بچه های حضور نداشته باشند معوق کنید.

یک قدم به عقب بردارید، تا ده بشمارید، آرام شوید و خودتان را از محیط خطر دور کنید. بهترین علاج عصبانیت، به تاخیر انداختن آن است.

از زبان احساسی در مشاجرات خود استفاده نکنید. بچه ها معمولاً متوجه میشوند که چه می گویید.

از تاثیرگذاری حرف ها و رفتارهایتان بر روی بچه ها آگاه باشید. بعنوان والدین، بچه ها بعنوان الگو به شما نگاه می کنند و از رفتارهای شما تقلید می کنند. اگر از فرزندانتان توقع دارید که درست رفتار کنند، پس اول خودتان باید درست رفتار کنید.

ناراحتی هایتان را روی کاغذ بیاورید. به این ترتیب می توانید آنها را به همسرتان نشان داده و آنها هم جوابتان را روی کاغذ بیاورند. معمولاٌ آوردن افکار روی کاغذ شما را متوجه می کند که موضوع چندان شدیدی برای دعوا و مشاجره وجود نداشته است. وقتی افکار در ذهن ما بماند، شدت آنها بیشتر و بیشتر خواهد شد.

با مراجعه به مشاور خانواده، طریقه رفتار با همسرتان را اصلاح کنید.

سعی نکنید با سکوت عصبانیتتان را نگه داشته یا آنرا مخفی کنید. بچه ها به همان اندازه که نسبت به دعوا و مشاجرات حساسند، به ناسازگاری های غیرکلامی نیز حساسیت دارند.

با نشان دادن علاقه خود به همسرتان جلوی چشم بچه ها، مشاجراتتان را با محبتتان متوازن کنید.

در مورد ناسازگاری ها با فرزندتان صحبت کنید

 

1. برای توصیف ساده احساساتتان بعد از مشاجره با فرزندتان وقت بگذارید، بدون اینکه بخواهید همسرتان را بدنام کنید.

 

2. فرزندتان را مطمئن کنید که همدیگر و آنها دوست دارید.

 

3. برای فرزندتان توضیح دهید که دعواها و مشاجرات کوچک هر از گاهی ممکن است در خانواده اتفاق بیفتد و سعی خواهید کرد که از این به بعد دعوای شدید نداشته باشید.

 

4. اجازه بدهید فرزندتان درمورد مشاجره سوال کند. بچه ها ممکن است درمورد رابطه پدر و مادرشان دچار ترس و نگرانی شوند چون درواقع بحث و مشاجره شما را خوب نمیفهمند. از اینرو، باید به آنها فرصت دهید این نگرانی ها را به حداقل برسانند.

 

5. شدت دعوا را کنترل کنید. اگر می بینید که دعواهایتان روز به رز شدیدتر و بیشتر می شود، کمک بگیرید. از روانشناس و مشاور خانواده بخواهید که موقعیت بین شما را کمی آرامتر کرده و نظرات هر دو شما را جویا شود.

 

 

هرچقدر هم که تلاش کنیم، دعوا و مشاجره بین پدر و مادرها هیجوقت از ریشه کنده نمی شود. اگر بچه های ما شاهد مهر و علاقه ما به یکدیگر باشند، و خودشان نیز به اندازه کافی از این محبت دریافت کنند، وقتی دعوا و مشاجره ای هم پیش بیاید، در نظر آنها این مشاجره در یک رابطه دوستانه و گرم و بامحبت اتفاق افتاده است و تاثیر چندان منفی بر آنها نخواهد داشت.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تاثيرات سوء مشاجرات خانوادگي بروي فرزندان

 

حمید جدیدی بازدید : 234 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

آیا مایلید تا بتوانید روزهایی را که همسرتان بالاترین میل جنسی را دارد، پیش بینی کنید؟ باور کنید یا نه این امر کاملا قابل پیش بینی است. تنها چیزی که لازم است مقداری تحقیق، یک تقویم، و بررسی های دقیق است و سپس شما بزرگترین هدیه را دریافت می کنید. (و شانس بیشتری پیدا می کنید تا در زمان پیش قاعدگی تا حد امکان خودتان را از روح سرد او دور نگه دارید.)

 

بدون هیچ شک و شبهه ای ثابت شده است که خواست های جنسی یک خانم به طور قابل توجهی در هنگام تخمک گذاری (و اندکی پس از آن) افزایش پیدا می کند. این مقاله شما را راهنمایی می کند که بهترین زمان برقراری رابطه جنسی با همسرتان چه وقت است و چگونه آقایون می توانند بیشترین استفاده را از این اوقات ببرند.

 

دوره قاعدگی چیست؟

 

قاعدگی، با تمام آن خون های ترسناک، نتیجه 3 هفته ترشح هورمون برای تولید مثل (یا به طور دقیق تر باردار شدن) می باشد.  این تغییر هورمن ها بر روی خانم ها تاثیرات بسیار زیادی می گذارد. و دقیقا همین مورد است که میزان تحریک پذیری آنها را  بالا یا پایین می برد.

 

بهترین زمان برقراری رابطه چه موقعی است؟

 

پاسخ سوال از آن شماست! پاسخ کوتاه به این سوال: بهترین زمان در حین تخمک گذاری، زمانی که خانم در بالاترین میزان باروری قرار دارد، می باشد. و اما پاسخ بلند: شامل این مطلب می شود که تخمک گذاری چیست و چگونه می توان زمان آنرا تشخیص داد که در زیر توضیح داده می شود.

 

در مورد تخمک گذاری

 

تخمک گذاری چیست؟

به فرایند ورود یک تخمک سالم به درون زهدان و در بهترین جای آن را تخمک گذاری مینامند. زمان بروز چنین شرایطی بدن یک خانم علائم بیرونی را به صورت تحریک پذیری بالاتر، نشان می دهد. این تنها زمانی است که در طول یک ماه او توانایی بارداری شدن را دارد و چیزی بیش از 24-12 ساعت بیشتر دوام ندارد. هورمون هایی که در این حال ترشح می شوند، باعث میشوند او بیش از اندازه از هر نظر حساس شود به ویژه حس لامسه و بویایی او را تحت الشعاع قرار می دهند.

 

چرا تخمک گذاری برای شما مفید است

هیچ شکی وجود ندارد که چرا گاهی خانم ها یک شبه باردار می شوند. تخمک گذاری زمانی است که بدن می گوید: ".........." ( و " مرا باردار کن") در سایر موارد، بدن نیاز چندانی به این کار نمی بیند، رفتارش کاملا منطقی و قابل پیش بینی است و همه چیز طبق روال عادی پیش می رود. هر چند تمام خانم ها دوره های معینی ندارند، اما برای اکثریت آنها شروع دوره کاملا مشخص است. اگر هنگام تخمک گذاری او باشد، احتمال اینکه به شما بله بگوید خیلی بیشتر می شود. این امر برای شما خوب است. اما لازم است که اشاره ای به بخش باروری هم داشته باشیم: بدن او هر کاری برای باردار شدن را انجام می دهد، بنابراین مراقب باشید! مگر اینکه برای پدر شدن، خودتان را آماده کرده باشید.

 

تخمک گذاری چه زمانی رخ می دهد؟

تشخیص دقیق روز تخمک گذاری به این دلیل که هر فردی دوره مخصوص به خود را دارد قدری دشوار است. برخی خانم ها هر 20 روز یکبار و عده ای دیگر هر 60 روز یکبار قاعده می شوند. اما برای خانم هایی که دوره قاعدگی آنها هر 28 روز یکبار است، زمان تخمک گذاری را می توان 14 تا 16 روز پیش از اولین روز قاعدگی تخمین زد؛ البته نه 14 تا 16 روز بعد از اتمام دوره. شاید تعداد روزهای قبل و بعد از قاعدگی یکسان نباشند به همین دلیل نمی توان گفت دقیقا وسط دوره.

 

زمان تخمک گذاری در سر او چه می گذرد؟

در حین تخمک گذاری است که خانم بیشترین تمایل را به برقراری رابطه جنسی با یک مرد جذاب دارد. "جذاب" همیشه باید به دهان بزی شیرین باشد! ایده آل های کلی خانم ها در این زمان تا حد بسیار زیادی نزول می کند. میل برقراری رابطه جنسی کامل با یک موجود مذکر زنده در بالاترین میزان خود قرار می گیرد. او شدیدا مشتاق است تا با شوهر دوست داشتنی و خوش هیکل خود ارتباط برقرار کند.

 

زمان تخمک گذاری، خانم ها تمایل پیدا می کنند بیشتر خودشان را نمایش دهند، و رفتار تحریک آمیز از خودشان نشان دهند؛ هر چند این امور بر خلاف طبیعت همیشگیشان باشد. این میل با پوشیدن لباس های شهوت برانگیز تر، کفش های پاشنه بلند، و چهره های مردد خود را نمایان می کند. این زمان خانم با هر موقع دیگری از نظر بیولوژیکی تغییر پیدا می کند زیرا در موقعیت باروری قرار دارد. او شهوت بسیار زیادی در خود احساس می کند، احساس می کند خواستنی است و انرژی او میخواهد به هر طریقی خارج شود. اگر مشکل حادی در این زمان بروز نکند (به عنوان مثال شکست عاطفی یا استرس) به طور قطع خانم فعالانه به دنبال رابطه جنسی می رود.

 

همچنین در تحقیقات ثابت شده که تعداد بسیار زیادی از خیانت هایی که از جانب خانم ها نسبت به آقایون انجام شده در همین زمان اتفاق افتاده است. البته موارد دیگری نظیر تمایل شریک جنسی، و کیفیت رابطه را نیز باید در نظر گرفت.

 

رابطه جنسی در زمان قاعدگی

اغلب خانم ها اظهار می دارند که امیال جنسی در آنها در زمان قاعدگی افزایش پیدا می کند. البته این زمان مناسب نیست و شاید برخی خانم ها تمایلی به برقراری رابطه در این زمان نداشته باشند. به عنوان مثال اگر او از تامپون استفاده کند زمانی که آنرا خارج می کند واژن خشک می شود و زمان زیادی طول می کشد تا مجددا از طریق روان کننده طبیعی (و نه خون) مرطوب گردد. اگر از نوار بهداشتی استفاده کند، ممکن است از بوی بد و ظاهر آن خجالت زده شود. او دوست ندارد شما هیچ یک از این ها را مشاهده کنید و تمام کارها را در تنهایی انجام میدهد که این امر به خودی خود او را از برقراری رابطه جنسی دور می کند.

 

مشکل دیگر سکس در زمان عادت ماهانه، آلودگی آن است. خانم ها اغلب با این مشکل آشنا هستند و تعجبی از خون و کثیفی به جا مانده ندارند، اما ممکن است آقایون احساس تحوع کنند و تمایلی به انجام این کار نداشته باشند. بنابراین تصمیم با خودتان است که قید دارید در طول این دوره چه نوع رابطه ای با هم داشته باشید.

 

چاره سکس تمیز به هنگام قاعدگی

یک راه حل مناسب برای پیشگیری از کثیفی و آلودگی استفاده از اسفنج دریایی است. البته استفاده از آن هنوز رایج نشده است اما آنها می توانند به راحتی حداقل برای چند ساعت جلوی خون ریزی را بگیرند. می توانید انها را از داروخانه ها تهیه کنید. البته باید توجه داشته باشید که حتما از انواع دریایی آن باشد، چرا که اسفنج های ساختگی کار مشابه را نمی توانند انجام دهند. نوع دریایی، اسفنجی است که فقط در اقیانوس ها یافت می شود و قیمت آن کمی بالاست.

 

از داخل اسفنج یک گردی به اندازه یک تخم مرغ بزرگ در آورید، آنرا با آب خیس کنید و سپس فشار دهید تا تمام آبها از آن خارج شود. سپس آنرا به آرامی وارد واژن کنید و درست در همان جایی که تامپون را قرار می دهید، بگذارید. ناپدید شدن آن غیر ممکن است چرا که دهانه داخلی رحم بسیار کوچک بوده و اسفنج از آن رد نمی شود، برای خارج ساختن آن، فرد باید خم شده انگشتش را داخل واژن فرو کرده آنرا پیدا کند و با فشار کوچی در آورد. برای پیدا کردن مهارت قدری تمرین لازم است اما ارزشش را دارد زیرا هیچ گونه لک و آلودگی ایجاد نخواهد شد. شما می توانید این کار را در آستانه شب انجام دهید و زمانی که مشغولیت به پایان رسید، انرا خارج کنید. حتی می توانید آنرا خارج کرده تمیز کنید و مجددا برای دفعات بعدی از آن استفاده نمایید.

 

تاثیرات قرص بر روی شهوت

قرص های ضد بارداری از چند نظر خطرناک هستند، عدم وجود نواسانات هورمونی در خانم ها باعث می شود که خواست های جنسی همواره در یک روند ثابت باقی بمانند. این امر قدری خطرناک است چرا که اگر در حالت کلی میل او کم باشد با مصرف قرص ها همچنان خواست های جنسی اش کمتر می شوند. از سوی دیگر می تواند همواره در بالاترین میزان خود نیز باقی بماند. اما اگر میل جنسی خانم همواره کم باشد قرص صرفا نمی تواند آنرا افزایش دهند.

 

قرص های کنترل بارداری از تخمک گذاری جلوگیری می کنند، و همانطور که می دانید تخمک گذاری زمانی است که خانم ها در اوج شهوت جنسی به سر می برند. میزان تحریک پذیری جنسی را می توان با استفاده از مصرف هورمون های دیگر جبران کرد (به عنوان مثال پروژسترون) البته این کار همیشه پاسخ لازم را نمی دهد زیرا هیچ گاه هورمون های ساختگی جای هورمون های طبیعی را نمی گیرند.

 

 

جلوگیری و سکس

خانم ها و آقایون همچنان به سختی تلاش می کنند تا شناخت و درک صحیحی از یکدیگر داشته باشند. البته خانم ها با هورمون هایشان همواره معماهایی را برای آقایون به وجود می اورند؛ در زمان نواسانات هورمون ها، خانم ها وسواسی، دمدمی، و افسرده شده و رفتار نا مطلوبی را از خود نشان می دهند. اما حقیقت این است که هر طوری که با او رفتار کنید او هم همان طور واکنش نشان می دهد.

 

آقایون می توانند برای دست یابی به رابطه جنسی مطلوب تر، مانند یک ساعت، زمان قاعدگی خانم ها را ثبت کنند. از آن به نفع خود استفاده کنند و از سکس بهتر و بیشتر نهایت لذت را ببرند و ارتباط دلپذیرتری را با شریک زندگی خود برقرار کنند. اما به هر حال: توانا بود هر که دانا بود! .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تاثير دوره ماهانه خانم ها بر ميل جنسي

 

حمید جدیدی بازدید : 234 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

زمانیکه صحبت از رضایت جنسی در خانمها به میان می آید، افراد دچار آشفتگی های متفاوتی میشوند. تنها 10% از خانم ها هستند که به خوبی می دانند چگونه باید این دو مقوله را به درستی هدایت کنند. یکی از مواد مهم و کلیدی در این میان آموزش آن است که چگونه می توان میان تنش و آرامش در حین رابطه جنسی تعادل برقرار کرد.

 

اما به راستی یک خانم چگونه می تواند در آن واحد هم ریلکس باشد هم تحت فشار؟

 

نوعی از هیجان که زنان را به اوج لذت جنسی میرساند، تنش عضلانی است که نام علمی آن میوتونیا (myotonia) است. بسیاری از خانم هایی که طعم ارگاسم را نچشیده اند، به غلط تصور می کنند که فقط باید دراز بکشند و ریلکس باشند. آنها شنیده اند که حفظ آرامش در طول رابطه جنسی مهم است، اما به درستی نمی دانند که در کجا و چگونه باید از آن بهره بگیرند. بسیاری از خانم ها اولین تجربه ارگاسم خود را با کشش و فشار متعادلی که به پاها، شکم، و باسن وارد می آورند، تجربه می کنند. گاهی اوقات در این راه می توانند از ماهیچه های کف پای خود نیز استفاده سودمند ببرند. برخی از خانم ها به نیم تنه بالایی خود نیز فشار وارد می آورند.

 

تنها درصد کمی از خانم ها هستند که در زمان تخلیه جنسی، هیچ گونه فشاری را در بدن خود احساس نمی کنند. جالب است بدانید انقباضی که در عضلات لگن خاصره رخ می دهد، سبب ایجاد حالت ارگاسم می شود. فشردن همان عضلاتی که شما آنها را به منظور متوقف نمودن جریان ادرار بکار می گیرید، سبب ایجاد ارگاسم می شود.

 

به طور کلی انقباض عضلات منطقه ای خاص، سبب می شود که خون بیشتری به آن منطقه برسد. تسریع گردش خون در لگن و ران موجب می شود که گردش خون در دستگاه تناسلی نیز افزایش پیدا کرده و سرعت بگیرد. در علم زیست شناختی به این عمل vascongestion اطلاق می شود.

 

حال می پردازیم به زمانیکه بدن نیاز به آرامش دارد؛ چه قسمت هایی از بدن باید در حالت آرامش به سر برند؟ مغز. منظور از آرامش همان آرامش ذهنی است. خانم در حین سکس نباید نگران باشد و دائماً خود را زیر سؤال ببرد. باید تمام حواس خود را به محرک های خارجی داده و بر روی احساسات خود تمرکز کند.

 

برای ریلکس نمودن خانم ها می توان از تکنیک "امواج رادیویی صامت" استفاده کرد. از این روش بیشتر در پست خانه ها، و مکان هایی که مردم ملزم به ایستادن بلند مدت در صف های طول و دراز هستند، استفاده می شود. با مشاهده تصاویر خاصی، حس عصبانیت افراد کاهش پیدا کرده و به آرامش ذهنی دست پیدا می کنند. از انواع رایج این تصاویر، شکل حروف پشت سرهمی است که از گوشه سمت چپ وارد صفحه میشوند و به آرامی از طرف دیگر خارج می شوند. اخیراً به انواع جدید آنها، طالع بینی، گزارش امتیازهای ورزشی، اخبار روز و چیزهایی از این قبیل هم اضافه کرده اند.

 

زمانیکه از این شیوه استفاده می شود، برخی از خانم ها پیشنهاد می کنند سرودهایی با مضامین: "تا هر موقع که بخواهم می توانم ادامه دهم" یا " واقعاً احساس خوبی دارم" نیز به آنها اضافه کنند تا رادیوی ذهنی آنها از هر لحاظ آماده شود. این کار ذهن را به خود مشغول کرده، تحریک جنسی را تقویت کرده و به آن شدت میبخشد.

 

دو نمونه از مهمترین فاکتورهای دست یابی به رضایت جنسی، همین دو مقوله اخیر بودند که شاید به ظاهر در مقابل یکدیگر قرار گرفته باشند، اما اگر با هم در آمیزند، پیشرفت چشمگیری در نتیجه کار ایجاد می کنند.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تاثير تنش و آرامش بر لذت جنسي در خانمها

 

حمید جدیدی بازدید : 142 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

وقتی کار به انتخاب همسر مناسب و گذران باقیمانده ی عمر در کنار او می رسد، خانم ها آسیب پذیری بیشتری از خود نشان می دهند. آنها در جستجوی فردی هستند که با آنها سازگار بوده، علایق و شخصیتی مشابه خود او داشته باشد و تا پایان عمر همراهش بماند.

 

قبل از انتخاب همسر، با مردهای زیادی معاشرت کنید

 

به عنوان یک زن، بهتر است که قبل از انتخاب همسر مناسب و دلخواه خود، با مردهای مختلف قرار ملاقات گذاشته و معاشرت کنید. مهارت هایی در خود دارید که می توانید از طریق آنها فرد مناسب برای خود را بیابید. اما...یک همسر خوب و ایدة آل چه خصوصیاتی دارد؟

 

به لیست زیر نگاه کنید، ببینید آیا این مهارتهای لازم در شما وجود دارد؟

 

بفهمید چه زمان به مردی علاقه مند شده اید.

همسر مناسب کسی است که ارزشهای زندگیش با شما مشابه باشد .

اول سعی کنید با او دوست شوید، عشق بعدها ایجاد خواهد شد.

 

حال هر یک از این موارد را تک تک بررسی میکنیم!

 

چگونه می فهمید که به مردی علاقه مند شده اید؟

 

جذب یک مرد و شروع یک رابطه، نیازمند علاقه ی متقابل از هر دو نفر است. در برخورد با یک مرد این فقط شما نیستید که سردرگمید که آیا او فرد موردنظر و مناسب برای شما هست یا نه، او نیز در پی پاسخ این سوال درمورد شماست و دوست دارد بداند که آیا مناسب و درخور او هستید یا خیر.

 

فکر میکنید مردها از کجا متوجه می شوند که به آنها علاقه مند شده اید؟ مردها هم همان چیزها را می خواهند: دوست دارند آنچه برایشان مهم و ارزشمند است، برای شما نیز اینچنین باشد. از اینرو شما باید ویژگی های شخصیتی فرد مورد نظرتان را بررسی کرده و آنها را با مقاصد و عقاید خود مقایسه کنید.

 

همسر ایده آل کسی است که ارزشهای زندگیش با شما یکسان باشد

 

جذب یک مرد و گذاشتن اولین قرار ملاقات ها با او به این منظور است که با علایق و اعتقادات او آشنا شوید. وقتی که زمان انتخاب فرا می رسد، باید کسی را انتخاب کنید که ارزش های یکسان و مشابهی با شما داشته باشد.

 

اگر زنی نتوانست مردی را به خود جذب کند، فقط به این دلیل که علاقه برایش مهم بوده، مطمئناً تا آخر عمر مجرد خواهد ماند.

 

اول سعی کنید با مردها دوست شوید--عشق بعدها ایجاد خواهد شد

 

اگر برای مدت زیادی مجرد بوده اید، باید یاد بگیرید که چطور آرامش و خونسردی خود را در برخورد با مردها حفظ کنید. اگر همیشه این اضطراب را داشته باشید که دوباره ناموفق خواهید شد، مطمئناً کار را بدتر خواهد کرد.

 

تصورتان از مردها باید در نظر اول به عنوان یک دوست باشد، کسی که به نظر شما موجود جالبی است که دوست دارید بیشتر درمورد او بدانید. با او به صرف ناهار بیرون بروید، در پارک قدم بزنید، به سینما بروید و...اگر موفق به انجام این کارها شدید، یعنی توانسته اید با استرس و اضطراب خود کنار بیایید.

 

عشق و...یک آشنایی شاد

 

خط آخر:  عشق بیشتر در نتیجه ی  یک آشنایی خوب و  خوش حاصل می شود، نه از شانس مجذوب کردن یک غریبه. اما، اگر اینقدر جرات دارید که وقتی از کسی خوشتان آمد، جلو بروید و با او قرار ملاقات بگذارید، پس تردید نکنید. به یاد داشته باشید که هدفتان نباید به چنگ آوردن آن فرد باشد، هدفتان باید مقابله با ترس و کمرویی خودتان باشد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پيدايش عشق و علاقه پس از دوستي

 

حمید جدیدی بازدید : 189 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

پس از اینکه به اوج لذت جنسی رسیدید و تقریبا پس از حدود 20 دقیقه تلاش مکرر، تعجبی ندارد که بخواهید درازی بکشید و سپس برای صرف غذایی که همسرتان برای شما آماده کرده (درست همان خانمی که چند لحظه پیش برای لذت بخشیدن به او تلاش کرده اید) از خواب بلند شوید.

 

اما گاهی اوقات اگر می خواهید همسرتان در کنار شما احساس امنیت و آرامش داشته باشد، خوابیدن و چرت زدن پس از اتمام رابطه اصلا گزینه مناسبی به شمار نمی رود. بنابراین به جای اینکه رویتان را برگردانید و شروع کنید به خر خر کردن در این قسمت نکاتی را برایتان بازگو می کنیم که انجام آنها نتایج مطلوبی در بر دارد.

 

پاشو، رفیق

واضح است که دلیل احساس خستگی و نیاز به خواب در آقایون، پس از اتمام معاشقه، به مسائل زیست شناختی باز می گردد. پس از رسیدن به مرحله اوج لذت جنسی هورمون هایی به نام "اکسی توسین" آزاد می شود که به طور طبیعی احساس خواب آلودگی در فرد ایجاد می نمایند.

 

اما باید دقت داشته باشید؛ چراکه این امر نیز در اثر واکنش های خاص فردی در شخص ایجاد می شود: بیشتر آقایون عادت دارند در لحظه ای که ارگاسم می شوند نفس خود را حبس کرده و به درستی تنفس نمی کنند. بنابراین به جای حبس کردن نفس، باید دم و بازدم خود را تنظیم کرده و نفس عمیق بکشید. این کار نه تنها لذت شما را بیشتر می کند، بلکه به شما کمک می کند که هشیاری خود را نیز حفظ کنید، حداقل برای مدت زمان کوتاهی.

 

اما اگر فراموش کردید که تنفس کنید پس از چند لحظه استراحت، بلند شوید و یک دوش آب سرد بگیرید. این کار باعث می شود حالت خواب آلودگی در شما از بین برود.

 

تمام کارهای جالب

حالا نوبت به این می رسد که کاری کنید تا همسرتان احساس کند که برای شما یک دنیا ارزش دارد. برخی از این پیشنهادها به شما کمک می کند که بتوانید تا حدی به تنبلی هایتان ادامه دهید.

 

او را همچنان نوازش کنید

پس از هر بار معاشقه لازم نیست ژست های آنچنانی به خود بگیرید. بسیاری از خانم ها پس از اتمام رابطه جنسی تا حد زیادی آسیب پذیر می شوند، به همین دلیل باید کاری کنید تا او بداند که شما به اندازه قبل او را دوست می دارید و مانند گذشته برایش ارزش قائل هستید. متاسفانه با نگاه کردن به سقف و یا تماشای تلویزیون شرایط خیلی بدتر می شود. به جای این، سعی کنید او را نوازش کنید، دستتان را بر روی پای او بگذارید و به آرامی بدن او را لمس کنید، همچنین می توانید با موهای او نیز بازی کنید. لازم نیست خیلی سکسی برخورد کنید؛ او به راحتی می تواند عطوفت، مهربانی، و توجه شما را دریابد.

 

تمیز کردن

پس از اینکه مدتی در کنار هم دراز کشیدید و به آرامش دست پیدا کردید، وان حمام را پر از آب گرم کنید (البته اول مطمئن شوید که وان تمیز است) اجازه دهید در میان پاهایتان دراز بکشد و از وجود یکدیگر لذت ببرید. او را صابونی کنید، و کمی ماساژ دهید. هیچ شکی وجود ندارد که او به لحظه لحظه این دقایق عشق می ورزد.

 

با هم شام تهیه کنید

من هیچ مردی را نمی شناسم که پس از برقراری رابطه جنسی احساس گرسنگی شدید نکند. اما به جای اینکه به پهلو دراز بکشید و بگویید: "سارا یک چیزی برای خوردن درست کن" پیشنهاد دهید که هر دو با هم شام را آماده کنید. می توانید در حالیکه او گوشت را آماده می کند، شما سبزی ها را خرد کنید؛ یا مثلا چیزهایی را با هم مخلوط کنید و بخورید که تا حالا نمی خوردید؛ به عنوان مثال شکلات فندقی و پاپ کرن! تنها هدف این است که شما باز هم پس از لذت جنسی، زمانی را صرف با هم بودن کنید.

 

دو مرتبه انجام دهید

اگر تمایلی به انجام مجدد این کار دارید و این میل را در او نیز مشاهده می کنید، از پیش نوازی شروع کنید. چند لحظه صبر کنید تا انرژی از دست رفته را باز جویید، و دو مرتبه از ابتدا همه چیز را از سر بگیرید. از بوسیدن لب هایش شروع کنید، رفته رفته تمام بدنش را لمس کنید. باید کاری کنید تا تحریک شده و تمایل برقراری ارتباط مجدد را پیدا کند. زمانی که او به یک چنین احساسی دست پیدا کرد به راحتی می توانید رابطه را از نو تکرار کنید.

 

با هم چرت بزنید

اگر همسرتان جزء آن دسته از خانم های پرحرارت است که در برقراری رابطه جنسی فعال عمل می کند، شکی وجود نخواهد داشت که او نیز به اندازه شما خسته میشود. بنابراین می توانید چیزی شبیه این به او بگویید: "چرا برای بدست آوردن انرژی یک چرت نزنیم؛ بعد می تونیم با هم دوش بگیریم، شام رو آماده کنیم و دوباره این کارو تکرار کنیم." و فراموش نکنید که دست هایتان را به دور او حلقه بزنید تا متوجه شود که او شما را به این روز در آورده.

 

تشکر و قدردانی

رسیدن به مرحله اوج لذت خیلی خوب است، حتی می توان گفت که بی نظیر است؛ اما باید همواره به خاطر داشته باشید که شخص دیگری نیز همراه با شما بوده و وجود او باعث شده که شما به این موقعیت دست پیدا کنید. بنابراین به هر نحوی که میتوانید باید او را متوجه کنید که وجودش برایتان ارزشمند است و از او قدردان و متشکر هستید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پس از اتمام رابطه جنسي چه بايد کرد؟

 

حمید جدیدی بازدید : 220 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

سناریوی زیر را در ذهن خود به تصویر بکشید. همسرتان نامه مهمی را به شما داده تا آن را پست کنید و تصورکرده که شما نام را در راه خود به محل کارتان، پست خواهید کرد؛ اما متاسفانه شما فراموش میکنید و در راه بازگشت به خانه یادتان می آید. "اوه خدای من" این اولین عکس العملی است که شما نشان می دهید. می دانید که اگر همسرتان از این قضیه اطلاع پیدا کند، واقعاً ناراحت خواهد شد.

 

شما کل کیف و بعد هم ماشین را می گردید، اما نامه را پیدا نمی کنید، حالا چه کار می کنید؟ می خواهید زمانیکه همسرتان به خانه بازگشت و به شما گفت نامه را پست کردید یا نه چه جوابی در مقابل به او می دهید؟

 

می گویید: "نامه گم شد" و یا "نامه را گم کردم"؟ پاسخ به این سوال روشن می کند که آیا شما توانایی قبول مسئولیت های کارها را دارید یا خیر. ما تازمانیکه نتوانیم مسئولیت کارهایمان را به عهده بگیریم از دوران کودکی به بزرگسالی وارد نخواهیم شد. باید گفتن "گم شد" را متوقف کرده و "من گم کردم" را جایگزین آن کنید.

 

تا زمانیکه مسئولیت کارهایی را که انجام می دهید، بر عهده نگیرید و به دنبال دلایلی هستید که در مقابل اشتباهاتتان بهانه جویی کنید، با خودتان صادق نیستید. زمانیکه مسئولیت کارهایتان را به عهده می گیرید و به دنبال بهانه هایی می گیردید که مسئولیت آنها را به گردن افراد دیگر بیندازید، باید بدانید که با خودتان هم صادق نبوده اید. به محض اینکه حقیقت را بپذیرید و مسئولیت کاری را که انجام داده اید بر عهده بگیرید، آنوقت طرز تفکر شما تغییر پیدا می کند، می توانید بر روی حل مشکل تمرکز کرده، آنرا حل کنید و از تکرار مجدد آن جلوگیری نمایید.

 

اگر شما جزء افرادی هستید که همیشه برای کارهایشان بهانه جویی می کنند، شاید بارهای اول قبول مسئولیت برایشان دشوار باشد. قبول مسئولیت های کارهای انجام داده در زندگی مشترک نیازمند شجاعت است به ویژه زمانیکه طرف مقابل در اشتباه باشد.

 

حامد، یکی از افرادی است که هیچ کاری را سر موقع انجام نمی دهد و همیشه یک لیست از بهانه های مختلف جمع می کند که چرا نمی تواند کارهای خانه را آنچنان که باید و شاید انجام دهد. بهانه هایی از قبیل هوا خیلی گرم و یا سرد بود، خیلی خسته بودم، ابزار کافی در اختیار نداشتم، وقتم اجازه نمی داد.

 

او همیشه قول می دهد که کارها یک روز دیگر انجام خواهد داد، اما این روز طلایی هیچ گاه از راه نخواهد رسید. کارهایش همسرش بهاره را خسته کرده اند، بطوریکه او از شنیدن بهانه های واهی حامد منزجر شده است.

 

بالاخره بهاره لب به سخن باز کرد و با او در میان گذاشت که این کارها او را عصبی میکنند و سبب می شوند که از زندگی مشترک خود راضی نباشد.

 

آنها به جلسات مشاوره خانواده رفتند و حامد به تدریج یاد گرفت که باید مسئولیت کارهایی را که مربوط به خودش است را به عهده بگیرد. او همچنین یاد گرفت که باید برای توضیح کارهایی که انجام می دهد از لغات مناسب تری استفاده کند.

 

او یاد گرفت زمانیکه می گوید: "وقت کافی برای تعمیر شیر نداشتم" منظورش این است که: "برنامه ریزی مناسبی برای انجام این کار در این روز بخصوص نداشتم." زمانیکه باز هم یک قدم جلوتر می رویم می توانیم صداقت بیشتری را به خرج داده و بگوییم: "واقعاً حوصله ندارم این کار را انجام دهم به خاطر همین گذاشتم برای یک وقت دیگر."

 

زمانیکه حامد از الگوهای صحیح اخلاقی اطلاع پیدا کرد، از آن به بعد توانست تا با صداقت کامل با همسر خود ارتباط برقرار کند. حامد به بهاره گفت درحالیکه تمایلی به انجام برخی پاره ای از کارهای تعمیری منزل را ندارد، اما به هر حال تمام تلاش خود را برای انجام کارهای به تعویق افتاده به کار خواهد گرفت.

 

آنها در این مورد با هم صحبت کردند و مشکلاتشان را حل نمودند، بعد هم تصمیم گرفتند تا فردی را استخدام کنند تا کارهایی که حامد واقعاً قادر به انجامشان نیست را برایشان انجام دهد. بعد هم حامد یاد گرفت تا زمانیکه از عهده انجام کاری بر نیاید هیچ گاه قول انجام آنرا به همسر خود ندهد. در نهایت امر نیز به این نتیجه رسید که هیچ چیز جز صداقت نمی تواند در زندگی آنها را به خوشبختی نزدیک کند.

 

این موارد توانست تغییرات شگرفی را در زندگی آنها ایجاد کند. بهاره دیگر احساس نکرد که مانند خانم هایی است که همواره "غر می زنند" نبود، و حامد هم دیگر با وعده و وعیدهای دروغین او را اذیت نمی کرد. تنش های کمتری در زندگی مشترک آنها ایجاد شده و همین امر به آنها فرصت بیشتری داد تا خوبی های یکدیگر را بیشتر در ک کنند و از وجود هارمونی در زندگی مشترکشان لذت بیشتری بردند.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پرسشي که ميتواند زندگي مشترکتان را تغيير دهد

 

حمید جدیدی بازدید : 198 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

این پرسش را اختصاص داده ایم به: اولین چیزی که باید به یک خانم بگویید، چگونه می توانید از مردهای دیگر الگوبرداری کنید، و چگونه می توانید جلوی خجالت کشیدن خود را بگیرید.

 

یک مرد در اولین ملاقات با یک خانم باید در مورد چه موضوعاتی با او صحبت کند؟

 

اکثر آقایون تصور می کنند که وقتی با یک خانم ملاقات می کنند باید گفتگوی منصفانه ای داشته باشند. اما من فکر می کنم که اکثر مردها چیزی در مورد گفتگوی منصفانه نمی دانند. آنها حتی نمی توانند تشخیص دهند که چه موقع نوبت آنهاست که صحبت کنند.  من اعتراف می کنم که یاد گرفتن این کار حداقل برای خودم خیلی دشوار بود.

 

اما چیزی که یاد گرفتم این بود: زمانی که شما برای اولین بار با خانمی ملاقات می کنید نباید در مورد چیزی صحبت کنید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که شماره اش یا ایمیلش را بگیرید!

 

موفقیت شما در مورد خانمی که شماره و یا راه ارتباطی با او دارید حتمی است. پس به خاطر خدا هم که شده قبول کنید که تنها کاری که در اولین ملاقات باید انجام دهید این است که شماره تلفن و یا e-mail او را بگیرید. بله، به همین سادگی! شما می توانید این کار را فقط در چند دقیقه انجام دهید، البته اگر بدانید چطور و چگونه. گفتگوهای طولانی مدت شرط لازم گرفتن شماره تماس و یا قرار های ملاقات در آینده نیست.

 

شما قبلا گفته بودید که آقایون باید با سایر مردهایی که در ارتباط خود با خانم ها موفق هستند ارتباط برقرار کرده و راه و رسم همسر داری را از آنها یاد بگیرند. یک مرد چگونه می تواند این کار را انجام دهید؟

 

به نظر من بد نیست که هر چند وقت یکبار به مکان های تفریحی پر رفت و آمد بروید و رفتار افراد را زیر نظر بگیرید. واضح تر بگویم بهتر است که به خانم های زیبایی که با همسرانشان به تفریح آمده اند نگاهی بیندازید تا ببینید که آقایون چگونه برخوردی را از خود در مقابل آنها نشان می دهند.

 

خیلی خوب است که با رفتار سایر مردها با زن ها آشنا شوید. با این کار پی به نکات زیر می برید:

زبان غیر کلامی (حرکات بدن) را که باعث جذب خانم ها می شود را بهتر یاد می گیرید.

شما ژست های آقا و طرز صحبت کردن او را می بینید و همچنین شاهد عکس العمل خانم نیز هستید.

همچنین می توانید با مردهایی که رفتار خوبی با خانم ها دارند، ملاقات کنید و پس از مدتی با آنها دوست شوید. کار آسانی است. فقط کافی است که بگویید "تو واقعا فوق العاده ای، بذار برات یه نوشیدنی بخرم، یک چیزهایی هست که باید ازت یاد بگیرم" یک لیوان نوشیدنی برای ایجاد هوش و ذکاوت کار پرخرجی نیست.

 

یک مرد چگونه می تواند در زمان گفتگو با یک خانم "منجمد" نشود؟

 

در این قسمت من به آقایون پیشنهاد می کنم که از قبل حرف هایی را آماده کرده و در ذهن خود داشته باشند. می توانم به شما چند پیشنهاد کلی بدهم....

"تو منو دوست داری"

"من فکر می کنم رابطمون به جایی نمی رسه"

"زیاد به خودت مغرور نشو، باشه؟"

 

این 3 مورد می تواند برای همیشه شما را به سمت جلو هدایت کنند.

 

نکته جالبی که در هر 3 نکته بالا وجود دارد این است که شما تقریبا در هر موقعیتی می توانید از آنها استفاده کنید. مثلا فرض کنید که شما دختری را اذیت می کنید و او هم می خندد و به شما ضربه میزند. شما خیلی جدی به او نگاه کنید و بگویید " تو دوستم داری"

 

خیلی عالیه. شما به سادگی می توانید از تمام "معیار" هایی که در بالا ذکر شده، استفاده کنید.  نکته این جاست که در هر موقعیتی باید 2-3 پاسخ آماده داشته باشید. 3 مورد بالا را آنقدر تمرین کنید تا بتوانید به راحتی از آن استفاده کنید. اگر بر روی موضوعات مختلف تمرکز کنید به راحتی می توانید به موارد جدیدی نیز دست پیدا کنید.

 

به خاطر داشته باشید: همیشه نباید حرف های قشنگ تحویل خانم ها بدهید. پیش از هر چیز باید شماره تماس و یا mail خود را به او بدهید. اصلا نگران بامزه بودن نباشید، فقط به این فکر کنید که باید وارد مراحل بعدی بشوید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پرسش و پاسخ: درباره چه چيزهايي صحبت کنيم؟

 

حمید جدیدی بازدید : 231 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

اين پرسش و پاسخ مربوط به این امر است که: چه موقع آقایون می توانند علاقه خود را نسبت به همسر خود ابراز کنند، در قرارهای اولیه چه کار انجام دهند که تاثیر مثبتی بر روی طرف مقابل بگذارند، چه کار کنند که خانم احساس بهتری نسبت به آنها پیدا کند و چه موقع باید با مسائل رک برخورد کنند.

 

چه موقع باید "علاقه" خود را به همسر آینده تان ابراز کنید؟

 

در این قسمت یک نکته حساس وجود دارد: اگر شما با یک خانم مانند یک دوست معمولی برخورد کنید و در رمانتیک بودن زیاده روی نفرمایید، او خیلی بیشتر مجذوب شما خواهد شد. اخیرا با یکی از دوستانم صحبت می کردم. او برایم تعریف می کرد که چندی پیش با خانم بسیار جذابی آشنا شده و صادقانه بگویم خانم آنقدر سر تر از خودش بوده که اصلا تصور نمی کرده بتواند با او رابطه عاطفی برقرار کند، به همین دلیل تصمیم میگیرد که همانند یک دوست عادی با او برخورد کند و از زمانی که در کنار هم هستند استفاده کنند و لذت ببرند.

 

او اصلا تلاش نمی کرد که نظر خانم را به خود جلب کند. هیچ قدمی هم در راه برقراری رابطه با او برنمی داشت. خود را نیازمند و محتاج جلوه نمی داد. و انجام تمام این امور فقط و فقط به این خاطر بود که اصلا فکر نمی کرد خانم او را در "بازی" راه بدهد.

 

نتیجه چه شد؟

 

این رفتار از هم گسیخته و مستقل، معجزه به بار آورد. نظر خانم به او جلب شد و شالوده یک رابطه عاطفی طولانی مدت (ازدواج) پی ریزی شد. آقایون معمولا با خانم های جذاب و زیبا طور خاصی برخورد می کنند: در بیان احساسات خود زیاده روی کرده و از همان روز اول به آنها چسبیده و ولشان نمی کنند. این امر واقعا کار زننده ای است. بنابراین به جای این کار، به صندلی خود تکیه دهید، و خونسرد باشید؛ آنوقت میتوانید از نتایج بدست آمده، نهایت لذت را ببرید.

 

برای اولین قرار چه کاری انجام دهیم که او جذب ما شود؟

 

اگر شما یک خانم را با این امید به بیرون می برید که صرفا کاری انجام دهید که او مجذوبتان شده و به شما علاقه پیدا کند، فقط شرایط را برای خودتان مشکل تر و بدتر می کنید.

 

چرا؟

 

چون اگر بیش از اندازه برای او پول خرج کنید، به این نتیجه می رسد که شما انسان کاملی نیستید و می خواهید از طریق پول خودتان را نشان داده و او را به سمت خود بکشانید. و دیگر اینکه با این کار ثابت می کنید که خیلی خوش شانس بوده اید که او را پیدا کردید و وقت خود را با او سپری می کنید.

 

به جای این باید او را به نوشیدن یک قهوه دعوت کنید. اگر دیدید که او با معیارهای ذهنیتان تطابق ندارد، به راحتی و بدون فوت وقت می توانید قهوه خود را تمام کرده و او را ترک کنید. و اصلا هم لازم نیست برای بیان این امر خجالت بکشید.  برای جلب نظرش لازم نیست برایش بیش از اندازه مایه بگذارید. اگر قرار باشد کسی در رابطه چنین کاری را انجام دهد، بهتر است او سعی کند که نظر شما را جلب کرده و رضاییتتان را فراهم آورد.

 

این موارد دقیقا بر خلاف کارهایی است که اکثر آقایون انجام می دهند، غافل از اینکه رعایت آنها می تواند شما را به سمت نتایج مطلوب رهنمون سازد.

 

چه کارهایی باید انجام دهید که او بیشتر از شما خوشش بیاید؟

 

- خانم هایی هستند که شاید اصلا از ما خوششان نمی آید، اما با این وجود هم جذبمان می شوند و تصمیم به ازدواج میگیرند.

 

بله درست است

 

بیشتر آقایون در اشتباه هستند و اغلب اوقات از استراتژی "لطفا منو دوست داشته باش" استفاده می کنند.

آنها نمی دانند که علاقه داشتن به یک فرد و جذب شدن به او دو مقوله کاملا مجزا هستند. به همین دلیل کارهایی از قبیل: گل خریدن، تهیه غذا و تعریف و تمجید نمودن را انجام می دهند، به این امید که جرقه ای از دوست داشتن در دل خانم پدیدار شود.

 

یقینا این کارها هیچ کمکی به افزایش جذابیت شما نخواهند کرد.

 

اصل قضیه اینجاست: از آنجایی که این امور هیچ کمکی به شما در راه افزایش جذابیت نمی کنند، به خرج دادن تلاش بیش از حد در مورد این نوع استراتژی ها هیچ گاه شما را به اهدافی که در نظر دارید، نزدیک نمی کنند.  درست مثل اینکه بخواهید یک کیک را با دستور العمل پخت اسپاگتی درست کنید.

 

به جای آن شما نیازمند یک تکنیک کاربردی هستید. تلاش در راه متقاعد کردن او برای "دوست داشتنتان" را متوقف کنید.

 

به جای آن سعی کنید میزان جاذبه و مردانگی خود را افزایش دهید.

 

آیا رک بودن با خانم ها کار درستی است؟

 

بله، حتما . در این قسمت یک نمونه از روش های برخورد مستقیم، که نتیجه مثبت در بر دارد را برایتان ذکر می کنیم.سعی کنید از آنها این سوال زیبا و ساده ( که البته مورد علاقه خود من نیز هست) را بپرسید: "آیا مجردی؟"

 

بیشتر خانم ها عادت کرده اند که آقایون از آنها بپرسند "آیا دوست پسر داری؟"

 

پرسیدن "آیا مجردی" آنقدر بی پرده است که آنها را شکه می کند. و پیش از اینکه فرصت صحبت کردن را پیدا کرده باشند شما تمام قدرت موجود را به سمت خود میکشانید. پیش از رفتن بر سر قرار، بر روی صحبت کردن و راه رفتن خود کمی تمرین کنید و سعی کنید روند این کارها را آرام تر کنید، هنگام حرف زدن به صندلی تکیه دهید، دست هایتان را از جیب ها در آورید و لبخندی بر روی لب داشته باشید.

 

سعی کنید درب ورودی مکان های مختلف، نظیر کافی شاپ را برای خانم ها باز کنید. معمولا نیمی از آنها اصلا از شما برای انجام این کار "تشکر" نمی کنند. روی همین نکته دست بگذارید و از آنها ایراد بگیرید، تازه شاید بتوانید او را متقاعد کنید که برای جبران این کار خود، برایتان قهوه بخرد!

 

این ایراد گرفتن های اولیه به شما کمک می کند که در آخر کار اگر تمایل داشتید، بتوانید خیلی راحت از او خواستگاری کنید!

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پرسش و پاسخ: چه موقع علاقه خود را بروز دهيم؟

 

حمید جدیدی بازدید : 256 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

توجه او را به خود جلب کنید

 

اين پرسش و پاسخ در مورد طریقه جذب کردن همسرتان می باشد، اگر شیوه زندگی شما خسته کننده شده است بد نیست که نیم نگاهی به این مقاله بیندازید. طریقه بدست گرفتن امور و نشان دادن خود، از مطالب این بخش می باشند.

 

چگونه مردی با شیوه زندگی ملال آور، میتواند همسرش را به سمت خود جذب کند؟

 

تنها کاری که می توانید انجام دهید که هم به نفع خودتان است و هم به عنوان راهی برای جلب توجه خانمها به شمار می رود، این است که سعی کنید فرد جذابی باشید. یکی از آسانترین شیوه هایی که می توانید از آن بهره ببرید، این است که "اهل عمل" باشید. به این معنا که از هر موقعیتی که بر سر راه شما قرار گرفت به بهترین نحو استفاده کنید.

اگر بر سر دوراهی گیر کردید، هر دو راه را امتحان کنید. اگر در مورد مسافرت رفتن دودل هستید، خوب، سفر کردن گزینه بهتری است. می خواهید برای صرف غذا به یک رستوران جدید بروید و یا در همان مکان همیشگی غذا میل کنید، خوب ما به شما میگوییم که یک چیز جدید را امتحان کنید.

 

با انجام چنین اموری زندگی شما رفته رفته سرشار از تجربه های جدید خواهد شد.... هوش و دانش شما نیز افزایش پیدا می کند و باعث می شود که همسرتان نسبت به زندگی شما کنجکاوی بیشتری از خود نشان دهد. هر چقدر که تجربیات شما بیشتر باشد، بالطبع مطالب سرگرم کننده تری دارید تا با همسرتان در میان بگذارید... و در نتیجه خیلی آسان تر می توانید با او ارتباط بر قرار کنید.

 

به عنوان مثال زمانی که او می گوید " با دیدن این منظره به یاد مکانی در اروپا افتادم" شما نیز می توانید، پاسخ دهید "اوه، بله...می دونم چی می گی"

 

زمانی که به شما می گوید که عاشق غذاهای یونانی است می توانید او را به رستورانی ببرید که روزی خودتان برای شکستن عادت روزانه به آنجا رفته بودید. به خاطر داشته باشید که هیچ گاه از انجام چنین کارهایی پشیمان نخواهید شد، بلکه پشیمانی از آن کارهایی است که تا به حال آنها را انجام نداده اید. سعی کنید طعم حقیقی زندگی را بچشید. خودتان هم شگفت زده خواهید شد که همسرتان چقدر سریع متوجه این موضوع می شود.

 

 

شما قبلا ذکر کرده بودید که یک مرد به منظور ایجاد جذابیت در روابط خود باید از "حس رهبری" بالایی برخورد باشد. اهمیت این مطلب تا چه حد است؟

 

 ساده است، خوب است بدانید که خانم ها از تصمیم گرفتن متنفر هستند. همه ما خوب می دانیم که خانم ها خیلی سریع تصمیم می گیرند، اما به همان سرعت نیز نظرشان در مورد هر چیزی عوض می شود، و این امری است که حقیقت دارد.

 

خانم ها توانایی تصمیم گرفتن را دارند، اما دوست ندارند چنین کاری را انجام دهند، به همین دلیل هم هست که همیشه جذب مردهای با اراده و مصمم می شوند. برای خانم ها مصمم بودن مردها جزء خصوصیات برجسته آنها به شمار می رود. برای یک خانم هیچ کس مردانه تر از فردی نیست که می داند از زندگی خود چه می خواهد، به اندازه کافی اعتماد به نفس دارد، و او را به مکانی می برد که هم سرگرم کننده است و هم مهیج.

 

آقایون با انجام چنین اموری ثبات و ایمنی را برای خانمها فراهم می آورند، و این دقیقا چیزی است که خانم ها هر لحظه آرزوی آنرا می کنند. با برداشتن مسئولیت تصمیمگیری از روی شانه های او شما می توانید آرامش و امنیت را برایش به ارمغان آورید. متاسفانه بسیاری از آقایون از تصمیم گیری وحشت دارند، چرا که تصور می کنند شاید تصمیمات آنها موافق نظر خانم ها واقع نشود و موجبات ناراحتی آنها را فراهم آورد.

 

 

در طول زمان ممکن است همه ما دچار چنین اشتباهاتی شویم و سوال "من نمی دونم.... تو می خواهی چه کاری انجام دهی؟" را که خانم ها از آن به شدت متنفر هستند، بر زبان می آوریم.

 

اما همانطور که مردها هنگام رقصیدن با حرکات قدرتمند اما در عین حال ملایم خود همه چیز را کنترل می کنند، در عشق ورزی نیز باید یک چنین کاری را انجام دهند. اگر می خواهید او را برای صرف غذا به یک رستوران ببرید، ابتدا از مزایای رستوران برای او صحبت کنید، اگر او مخالفت کرد، لازم نیست از او سوال کنید "تو کجا رو دوست داری؟" بلکه خیلی سریع می توانید پیشنهاد مکان دیگری را به او بدهید.

 

قاطعیت شما که نشاند هنده "مردانگی" شماست مشخص می کند که آیا مجذوب شما خواهد شد یا خیر.

 

بنابراین در حالی که او را با ملایمت به سمت خواست های خودتان هدایت می کنید، خیلی زیرکانه هر چیزی که خواست به او بدهید. او از شما به خاطر این کار ممنون و متشکر هم خواهد شد.

 

 

یک مرد چگونه می تواند در زمان ملاقات خانم ها "جذابیت" خود را به آنها ثابت کند؟

 

یکی از بزرگترین تفاوت هایی که میان مردهایی که در روابط خود با خانم ها موفق هستند و سایر افراد، این است که آنها همیشه آماده "ترک رابطه" هستند. اگر یک خانم متوجه شود که نظر شما را به خود جلب کرده و شما همیشه در کنار او باقی می مانید، هیچ کاری برای جلب نظر شما به خود انجام نمیدهد و از این گذشته به راحتی کنترل تمام امور را نیز به دست می گیرد.

 

"انتقال قدرت" از همان آغاز اولین ملاقات معنا پیدا می کند.

 

یک خانم به راحتی می تواند از همان ابتدای امر تشخیص دهد که آیا شما به او "اهمیت" می دهید و یا خیر.

 

اگر احساس کند که شما تنها به او "چشم دارید"،  دیگر هیچ تلاشی برای جلب توجه شما انجام نمی دهد، زیرا می داند که شما در حال حاضر تصمیم خود را در مورد او گرفته اید. از سوی دیگر اگر تصور کند که تنها برای سرگرمی با او قرار ملاقات گذاشته اید و اثری از علاقه حقیقی به چشم نمی خورد، او تمام تلاش خود را می کند تا بتواند نظر شما را نسبت به خود جلب کند و در شما تاثیر بگذارد.

 

شاید شما تعجب کنید اما این مطلب حقیقت دارد.

 

بنابراین رمز موفقیت شما در این مرحله اجتناب از "کم آوردن" در مقابل خانم هاست، و شما باید به هر قیمتی که شده این کار را انجام دهید.

 

همیشه به خاطر داشته باشید که یک خانم جذاب دیگر در گوشه ای به انتظار شما نشسته است. تصمیم خود را در مورد رابطه فعلیتان بگیرید، آیا می خواهید ادامه دهید و یا قصد ترک آنرا دارید؟

 

زمانیکه حس انتخاب کردن وجود شما را فرا بگیرید و به خود حق انتخاب دهید، او به سمت شما کشیده می شود و می توانید او را با خود به هر کجا که می خواهید ببرید. اگر این شیوه را در پیش بگیرید تمام خانم ها برای جلب توجه شما تلاش خواهند کرد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پرسش و پاسخ : چگونه ميتوان مرد جذابي بود ؟

 

حمید جدیدی بازدید : 183 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

قرار ملاقات با افراد جدید درست مثل رانندگی کردن در یک جاده ناشناخته است: شما می بایست به خوبی بدانید چه موقع باید پای خود را روی ترمز بگذارید، چه زمان با احتیاط برانید، و چه زمان هم می توانید به صندلی خود تکیه داده و پدال گاز را فشار دهید. برای اینکه به شما کمک کرده باشیم تا با فراخ بال مناظر کنار جاده را تماشا کنید، از چندین متخصص در این زمینه کمک گرفتیم تا راه و روش رانندگی مطمئن را به شما آموزش دهیم.

 

چراغ قرمز: از سرعت خود بکاهید، خطر در کمین است!

 

مراقب مشکلات احتمالی مردهای تازه وارد باشید.

 

چراغ قرمز#1: حرکت با سرعت بالا؛

 

"بیل میشل" محقق شخصی و نویسنده کتاب: "با حقیقت روبرو شوید" ( انتشارات ایگلز نست، 2001) گوشزد می کند که "باید مراقب سرعت رابطه باشید." سعی کنید در چند قرار ملاقات اولیه طرف خود را از طریق مطرح نمودن سؤالات متعدد بهتر بشناسید. می توانید پرسش هایی از این دست را مطرح کنید: کجا بزرگ شدی؟ پدر و مادرت چه کاره هستند؟ خواهر و برادر داری؟ آنها چطوری هستند؟ ما می توانیم با توجه به پاسخ هایی که آقا به سؤالاتمان می دهد او را بهتر بشناسیم و اطلاعات گسترده ای در موردش بدست اوریم. "میشل" در ادامه صحبت های خود اضافه میکند که "مردم دوست دارند در مورد خود با دیگران صحبت کنند." اگر در پاسخ دادن تعلل کرد، بهتر است جانب احتیاط را در مورد او بیشتر رعایت کنید.

 

چراغ قرمز#2: "قرار ملاقات در اتوبان های وسیع؛

 

"رنا توماس"  نویسنده کتاب "بانوان رئیس اتحادیه صنف آقایون" معتقد است: "زمانیکه با کسی قرار ملاقات فیکس می کنید، اگر از طریق اینترنت با او آشنا شده اید و یا او را تا کنون ندیده اید، می بایستی در یک زمان مناسب در طول روز و در مکانی عمومی او را ملاقات کنید. به عنوان مثال رستوران، کافی شاپ، و یا یک پاساز بزرگ گزینه های مناسبی به شمار می روند." همچنین برای اطمینان بیشتر، می توانید با یکی از دوستان خود سر قرار حاضر شوید. او نباید شکایت کند که تنهاست و شما نمی توانید دوستتان را همراه بیاورید، خوب است که برای شما ارزش قائل شود، چراکه حق شماست که احساس آرامش کنید.

 

" میشل" در ارتباط با این مقوله به شدت توصیه می کند که حتی الامکان از قرارهای اینترنتی دوری کنید. اما اگر به هر حال دست تقدیر شما را به سمت یک چنین شرایطی روانه کرد، هیچ موقع اطلاعات شخصی نظیر آدرس منزل، شغل، سن و به ویژه شماره تلفن خود را در اختیار آنها قرار ندهید. (ممکن است فرد مخاطب به اندازه خودتان معصومیت و صداقت نداشته باشد و از روی شماره تلفن، آدرس و بیسیاری دیگر از مشخصات شخصی شما را پیدا کند.) اگر ارتباط شما صمیمانه تر شد، میتوانید از طرف مقابل درخواست کنید تا از طریق اینترنت نامه ای برای شما بفرستد و شما را بیش از این با شخصیت و خصوصیات فردی اش آشنا نماید؛ سپس می توانید از داخل پروفایل او به اطلاعات بیشتری دسترسی پیدا کنید و حتی عکس او را نیز ببینید. اما اگر او از انجام چنین کاری امتناع ورزید، بدون هیچ تعللی برایش پیغام خداحافظی بفرستید.

 

چراغ قرمز#3: پاسخ های نامفهوم و مبهم؛

 

نسبت به پاسخ ها و بهانه های مبهم مانند: "من سرم خیلی شلوغ است" ، یا "واقعا آخر هفته درگیر هستم" (به ویژه اگر تکرار آنها به صورت مکرر باشد) شک کنید. فرض کنید با آقایی در حال گفتگوی تلفنی هستید، ناگهان شماره دیگر او زنگ می زند و طوری با تلفن صحبت می کند که شما متوجه گفته هایش نشوید؛ این مثال یکی از رایج ترین موارد مشکل زاست و قطعاً مسئله حادی در ورای آن نهفته است. همچنین اگر آقا تنها شماره تلفن همراهش را به شما بدهد، باز هم باید به او مشکوک شوید. به طور حتم یک شخص دیگری (مانند همسر) در زندگی او وجود دارد که نمی تواند به راحتی با شما تماس داشته باشد. اگر به دنبال یک رابطه جدی هستید و می خواهید با طرف مقابل به نتیجه برسید، در وهله اول باید بتوانید به راحتی با هم گفتگو کرده و تماس حاصل نمایید. شاید در همان ابتدای رابطه به طور آنی نتوان به یک چنین نتیجه ای دست پیدا کرد، اما به هر حال با عمیق تر شدن رابطه باید چنین پیوندی در وجود شما شکوفه کند.

 

چراغ قرمز#4: بازگشت به ارتباط قبلی؛

 

اگر نمی دانید که با ارتباط گذشته خود چه کنید، بهتر است زیاد تعجیل نکنید و کمی فرصت به خودتان بدهید. "میشل" معتقد است : "برای پر کردن فضای خالی رابطه قبلی بیش از اندازه عجله به خرج ندهید، در آن صورت مجبور می شوید به عنوان یک فرد خارجی به رابطه ای که چندی پیش اهمیت زیادی برای آن قائل بودید، نگاه کنید." شاید جالب به نظر نرسد اما مطمئن باشید که اگر بخواهید صرفاً برای فرار از تنهایی قرار ملاقات بگذارید، کارتان به هیچ کجا نخواهد رسید. در ضمن پیدا کردن فرد ایده آل آن هم با سرعت نور امری است که به ندرت جامه عمل به خود می گیرد. شما نیاز به زمان دارید تا بتوانید یک مرد را به خوبی بشناسید. در این فاصله می توانید ارتباط خود را با دوستان دخترتان بیشتر کنید و یا اینکه تنهایی به پیاده روی بروید.

 

چراغ قرمز#5: احساس ناامیدی؛

 

اگر فشار بیش از اندازه ای بر روی شما وارد شود، آنگاه تصمیم های نابخردانه ای اتخاذ خواهید کرد. به عنوان مثال ممکن است مرد نامناسب را انتخاب کنید و یا اینکه در رابطه ای باقی بمانید که نهایتا به هیچ کجا نمی رسد. لازم به ذکر است که تا جایی که امکان دارد باید از مردهایی که به صورت بالفطره بد زبان هستند و شما را مورد آزار و اذیت فیزیکی و زبانی قرار می دهند، دوری کنید. هزاران هزار نفر در انتظار شما هستند فقط کافی است پیوندهای گسستنی را ببرید و به جلو پیش روید.

 

چراغ سبز: آماده پذیرایی از عشق حقیقی شوید

 

اگر نکات مثبت زیر از نقاط بارز مردی که با او ملاقات می کنید، باشد، مطمئناً که او یک مرد حقیقی بوده و ایده آل شما است:

 

چراغ سبز#1: توجه و علاقه؛

 

کسی که توجه خالص خود را نثار ما می کند به طور قطع محافظ همیشگیمان خواهد بود. این امر شامل موارد مختلف از جمله ظریف کاری هایی نظیر باز کردن درب اتومبیل برای شما و گفتن نکات مثبت و صادقانه و صمیمی در مورد افراد فامیل و شیوه زندگی تان می باشد. اما چیزی که واقعاً به صورت یک خصوصیت بارز نمود می کند، عمل به گفته هایش است. در صورتی که برنامه هایش تغییر کند، باید حتما شما را در جریان قرار دهد. اگر قرار باشد که ساعت 8 شما را برای صرف شام ملاقات کند، اما کارهای اداری باعث شود که 20 دقیقه تاخیر داشته باشد، باید به شما زنگ بزند و اطلاع دهد. و اگر واقعا راس ساعت 8:20 دقیقه شما را درب رستوران ملاقات کرد، کار او واقعاً تحسین برانگیز است.

 

چراغ سبز#2: عضو گروه شدن؛

 

یکی از نشانه های وجود سازش میان شما و شوهرتان این است که او شما را از هر نظر پذیرفته باشد و در تمام جمع های خود راه دهد. در زمانیکه خانواده، دوستان و همکارانش را ملاقات می کنید، ببینید که چگونه می توانید خود را با آنها سازگار سازید؛ آیا احساس می کنید که می توانید جزئی از گروه او باشید؟ اگر این چنین نباشد ارتباط شما به بن بست خواهد رسید. او هر چقدر هم تلاش کند، باز هم فشاری که از خارج بر او وارد می گردد، باعث ایجاد جدایی میان شما دو نفر خواهد شد.

 

چراغ سبز#3: ارتباط متعارف خانوادگی؛

 

ارتباطی که میان هر یک از اعضای خانواده آقا وجود دارد، گویای مطالب بسیار زیادی در مورد اوست. رابطه او با مادرش چگونه است؟ با پدر؟ و با خواهرها و برادرهایش چطور؟ به طور کلی رفتار او با افراد دیگر به چه شکل است؟ اگر در همان ابتدای کار نمی توانید یک مرتبه مادرش را ملاقات کنید، فقط کافی است دقت کنید که او در مورد مادرش به شما چه می گوید. داشتن رابطه های عاطفی و مناسب با خانم های فامیل، همیشه به عنوان یک امتیاز مثبت محسوب می شود. این امر نشان می دهد که او برای خانم ها ارزش قائل است و با شما هم به خوبی رفتار خواهد کرد.

 

چراغ سبز#4: اشتیاق به آینده؛

 

همچنان که به جاده ای که در جلویتان است نگاه می کنید، همواره به یاد داشته باشید که: "مهم نیست الان کجا هستید، مهم این است که به کجا می روید". مثلا اگر همسرتان در حال حاضر از نظر مالی وضعیت مناسبی نداشته باشد، ( ممکن است دانشجو باشد و یا تازه شغلش را شروع کرده باشد) اما به آینده خود خیلی خوش بین بوده و با علاقه وافر به آن نگاه کند، نباید او را به خاطر مسئله بی پولی کنار بگذارید، چراکه آینده روشنی در انتظار اوست. برخورداری از چنین حس انگیزه و علاقه ای به اندازه طلا گرانبهاست و به یک دنیا می ارزد.

 

چراغ سبز#5: علاقه و جاذبه جنسی؛

 

جاذبه جنسی خواه نا خواه در هر رابطه به وجود می آید و در برخی موارد وجود آن میسر نخواهد شد، مگر در صورتیکه شما ابتدا دوستی و محبت دوجانبه را با یکدیگر تجربه کنید. اگر فقط رابطه جنسی را تجربه کنید، آنگاه مثل این است که در لبه پرتگاه در حال رانندگی هستید. اگر به دنبال عشق دائمی هستید باید دوستی و محبت را در کنار جاذبه های جنسی جای دهید.

 

چگونه با احتیاط به جلو برانیم

 

اگر قصد ملاقات یک جنتلمن را دارید، بد نیست نکات اضافی زیر را نیز به خاطر بسپارید:

 

به قلب خود اعتماد کنید

 

آیا درون وجودتان صدای دیالوگ هایی نظیر: "چرا اینقدر دیر متوجه شدم؟" و یا "باید از اول می دونستم که یک همچین اتفاقی خواهد افتاد" را حس کرده اید؟ این امر بدان معناست که شما همواره در حال باطنی کردن مشکلات هستید و تمام مشکلات پیش آمده را به پای خودتان می نوسید و در همه حال خودتان را مقصر می دانید. در ابتدا باید از چنین انتقادهای تند و خشنی نسبت به خودتان دست بکشید و یاد بگیرید که به کودک درونتان گوش فرادهید. خانم ها معمولا از درک شهودی بالایی برخوردار هستند؛ بنابراین اگر قلبتان به شما می گوید چیزی غلط است مطمئن باشید که همانطور خواهد شد. از روی غریزه خود عمل کنید و آنگاه می بیند که هیچ کس نمی تواند قلبتان را بشکند.

 

رفیقی برای سبک سنگین کردن همراه ببرید

 

میزان معینی شک و بدبینی در اولین قرار ملاقات امری کاملا طبیعی و عاقلانه است. خوب است که همیشه در اولین جلسات ملاقات یکی از دوستان دختر خود که به او اعتماد دارید را همراه ببرید. امکان دارد که آنچنان جذب دل و قلوه دادن شوید که متوجه بسیاری از علامت های خطر نشوید. دوست خود را نیز همراه خود ببرید، تا اگر چیزی مشکوکی بود که شما از آن غافل بودید، او متوجه شود. به این دلیل که دوست شما از خارج به رابطه نگاه می کند، به راحتی می تواند متوجه موارد مشکوک شود. به عنوان مثال می فهمد که تون صدای او صادق و بی ریا نیست و همچنین می تواند عادت های بدی که شما از آنها چشم پوشی می کنید را مو به مو به خاطر می سپارد.

 

از جاده ای سفر کنید که رفت و آمد کمتری دارد

 

معمولا خانم ها بیشتر به سمت آقایونی متمایل می شوند که صلاحیت ها و شایستگی های متفاوتی داشته باشند. مشکل اینجاست که به سرعت متوجه میشوند که عشق و عاشقی هیچ ارتباطی به شغل فرد، رنگ مو، و یا موقعیت های اجتماعی ندارد. معمولاً توصیه می شود که با افرادی قرار ملاقات بگذارید که اندکی از "ایده آل" هایتان فاصله دارند. اگر همیشه عادت دارید با مردهای قد بلند قرار ملاقات بگذارید، این بار با مردهای کوتاه قد بیرون بروید. مردهای سن بالا را ترجیح می دهید، این بار با جوان تر ها رابطه برقرار کنید. به پیشنهادهایی که معمولا شما را جذب نمیکند پاسخ مثبت دهید. همه چیز را مخلوط کنید تا نتیجه بدست آمده شما را سورپریز کند.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پرچم قرمز و چراغ سبز - سيگنالهاي عشق

 

حمید جدیدی بازدید : 185 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

1- چگونه با حسد ورزی شریک خود کنار بیایم؟

 

حسادت در واقع شکلی از ناامنی در رابطه است که در مقاطعی توسط شما و یا شریکتان احساس میشود. اما تمام حسد ورزی ها بد نیستند. اندکی حسادت در حقیقت سبب میشود شریکتان قدر شما را بیشتر دانسته و شما را دست کم نگیرد. این احساس حسادت اندک بیانگر آنست که شما کماکان جذاب بوده و خطر از دست دادن شما شریکتان را تهدید میکند. اما حسادت شدید و ناسالم اغلب به احساسات درونی مبنی بر بی ارزشی و عزت نفس پایین شریکتان مربوط است، که بایستی با شکیبایی، اطمینان خاطر دادن، توجه کردن و اعتماد آفرینی با آن مقابله کرد.

 

 

2-چگونه برای  نخستین بار همسرمان را ببوسیم؟

 

آیا برای بوسیدن همسرتان برای بار اول باید ابتدا از وی اجازه گرفت؟ و اگر نیازی به اجازه گرفتن نیست، چگونه باید وی را بوسید؟ آهسته و یا سریع؟ اجازه خواستن بدترین گزینه است، چراکه  شرم و حیای یک خانم اغلب شما را با پاسخ منفی از سوی وی روبرو خواهد کرد. رویکرد آهسته بهترین گزینه است. هر چند رویکرد آهسته ی بوسیدن شما را نسبت به طرد شدن آسیب پذیرتر میسازد، اما رویکرد آهسته همواره بهترین روش است. چراکه همزمان هم نشان دهنده تهور و جسارت و هم  لطافت  و حساسیت شما است. شما با این کار جسارت و اعتماد بنفس خود را به نمایش میگذارید. اما همزمان برای احساسات و تمایلات وی نیز احترام قائل بوده اید، چراکه وی در صورت عدم تمایل فرصت آن را دارد تا سر خود را برگرداند.

 

 

3- نامزد من از رابطه دلزده شده و رابطه برایش ملالت بار شده است. چه کاری باید انجام دهم؟

 

کسالت و ملالت در رابطه تنها فقدان اشتیاق و شور است. علت ملالت وی آنست که شما موقعیت های چالش برانگیز کافی ای برای  وی  فراهم نیاورده اید. برای برانگیخته و مشتاق نگاه داشتن یک زن به ویژه در مرحله آغازین آشنایی، شما بایستی کنترل رابطه را در دست بگیرید، باید سعی کنید وی  را در حالت تردید نگاه دارید، که آیا وی موفق به جلب نظر شما و ربودن دل شما شده یا نه؟ باید اندکی ترس در وجود وی نیز حضور داشته باشد، که در صورت بدرفتاری با شما با خطر از دست دادن شما مواجه خواهد شد. تحت فرمان وی نباشید و هرگونه بی احترامی به خودتان را تاب نیاورده و نادیده نگیرید. تا میتوانید خودانگیخته و غیر قابل پیش بینی باشید و وی را به حدس زدن وادارید. وقتی شریکتان از تمام جوانب زندگی و شخصیتی تان مطلع گردد، وقتی بدست آوردن شما برایش سهل گردد، وقتی احساس کند به رغم هر گونه بدرفتاری شما شکایتی نمی کنید، وقتی داشتن شما برایش غنیمت نباشد، وقتی خطر از دست دادن شما در میان نباشد، آن وقت است که دیگر برای شریکتان جذابیت نخواهید داشت.

 

 

4-آیا  برای دستیابی به یک رابطه موفق و خوب به تلاش زیادی نیاز است؟

 

بله دستیابی به یک رابطه مطلوب زمانبر بوده و مستلزم کوشش بسیار است. یک رابطه در واقع یک موجود زنده و تنفس کننده است، که برای بقای خود نیاز به پرورش، رسیدگی و نگهداری شما دارد. مهم نیست تا چه اندازه رابطه شما سالم و رضایت بخش است، شما بایستی همواره روی رابطه خود کار کنید، حقایق زندگی پیوسته هر رابطه ای را به چالش میکشاند. تصور کنید یک خودروی مدل بالا و نو خریده اید، در صورتی که شما در نگهداری آن دقت کافی بعمل نیاورید و نقصهای فنی و عیوبی که در روند استفاده خواه ناخواه در خودرو ایجاد میگردد را برطرف نسازید، خودروی نوی شما دیری نمی پاید که مستعمل و فرسوده میگردد. هر رابطه ای نیز پیوسته نیازمند نگهداری، رسیدگی، غبار روبی، استحکام بخشی، ترمیم و بازسازی میباشد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پاسخ به چند سؤال متداول در روابط

 

حمید جدیدی بازدید : 247 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

یکی از چالش های متعدد آقایون این است که در روابط جنسی خود با همسرشان چه حالتی را انتخاب کنند. بزرگترین ترس آنها این است که خانمشان از آن وضعیت همیشگی خسته شده و درنتیجه میل و علاقه خود را به رابطه جنسی با آنها از دست بدهد. پس سوال این است که بهترین مواضع و جایگاه های جنسی چه مواضعی است؟

 

بهترین راه برای توضیح مسئله این است که چه کارهایی را نباید انجام بدهید. با به یاد داشتن این، به 5 مورد از اشتباهات آقایون در مسائل جنسی اشاره می کنیم تا شما دیگر مرتکب آنها نشوید.

 

اشتباه اول: تقلید همه چیزهایی که در فیلم های پورنو می بینید.

 

این می تواند بزرگترین اشتباه آقایون در مسائل جنسی باشد. مردان بی تجربه ممکن است تصور کنند که فیلم های پورنو می تواند الگوی خوبی برایشان باشد اما با واقعیت مسئله آشنا نیستند. مشکل اینجاست که آن دسته فیلم ها تلاش می کنند که صحنه خوبی را برای بیننده بسازند نه اینکه لذت و میل هنرپیشه ها را بیشتر کنند.

 

و درواقع، یکی از بدترین راه های تحریک اندام جنسی خانمها، زمانی است که وی پاهایش را روی شانه هایتان بگذارد. در این حالت که لگن او آنقدر به عقب خم شده است، ممکن است در گردنه رحم احساس درد کند. همچنین این وضعیتی است که فشار زیادی به زن وارد می کند.

 

اشتباه دوم: تلاش زیاد برای نینداختن وزنتان روی زن، در هر وضعیت

 

برای خانم ها رابطه جنسی راهی برای نزدیکتر شدن به آقایون است. وقتی وزنتان را روی بدن او می اندازید او لذت زیادی می برد. پس دفعه بعد که با همسرتان رابطه جنسی برقرار می نمایید سعی کنید وزنتان را بیشتر روی او بیندازید. همانطور که می بینید، طی رابطه جنسی، تقریباً همه خانم ها از اینکه بدن مردشان به بدن آنها بچسبد بسیار لذت می برند.

 

اما چه مقدار از وزنتان را باید روی آنها بیندازید؟ آنقدر که بعد از تمام شدن رابطه جنسی خانمتان نگوید احساس می کند که تریلی از روی او رد شده و صافش کرده! حد و مرز را نگه دارید. چون اگر به مدتی طولانی همه وزنتان را روی او بیندازید برای او دردناک خواهد بود. اما واقعیت این است که اکثر خانم ها دوست دارند که طی رابطه جنسی کمی از وزن همسرشان روی آنها بیفتد.

 

اشتباه سوم: اینکه وقتی همسرتان روی شماست، اجازه بدهید همه کارها را او انجام دهد.

 

تقریباً برای همه خانم ها، رابطه جنسی عملی پویا است. به همین خاطر اگر شما هم بی حرکت باشید و هیچ کاری انجام ندهید، رابطه جنسیتان کاملاً برهم خواهد خورد و مفهوم رابطه جنسی برای او تغییر خواهد کرد. صحبت های تحریک کننده و آرام در حین رابطه جنسی نیز تاثیر شگفت انگیزی خواهد داشت که نباید از آن غافل شوید.

 

اشتباه چهارم: منفعل بودن

 

خیلی از آقایون انواع کتاب های"آقایونی مریخی" را خوانده اند و به همین خاطر تصور می کنند که زن ها دوست دارند که همه چیز را به او بسپارید و برای هر کاری که می خواهید بکنید اجازه بگیرید. به جای این روش فقط هر کاری که می خواهید را انجام دهید. حتی وقتی می خواهید حالتتان را تغیر دهید، خشن رفتار کنید و به اینطرف و آنطرف پرتابش کنید و مطمئن باشید که عاشق این رفتارتان خواهد شد. اصلاً نگرانش نباشید. اگر چیزی اتفاق بیفتد که همسرتان دوست نداشته باشد، مطمئناً به شما خواهد گفت.

 

اشتباه پنجم: تصور اینکه حالت های عجیب و غریب بهتر عمل می کند

 

لازم نیست معکوس از سقف آویزان شوید و کاری دیوانه وار انجام د هید. فقط طبیعی باشید. قدیمیترین حالت رابطه جنسی (مرد روی زن خوابیده) برای اکثر افراد بهترین حالت رابطه جنسی است.

 

حالت های عجیب و غریب فقط بدنتان را خسته می کند و روحیه تان را هم برهم می زند چون گمگشتگی در این حالت ها هم زیاد اتفاق می افتد و نمی دانید دستتان را کجا بگذارید و پایتان را کجا.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - بهترين حالات جنسي: 5 اشتباهي که اکثر آقايون مرتکب ميشوند

 

حمید جدیدی بازدید : 172 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

گاهی اوقات به نظر میرسد که در مدرسه تمام مدت بحث بر سر این مطلب است که چه کسی باکره است، چه کسی نیست، و چه کسی ممکن است که نباشد. فشار و تنشی که پیرو این مطلب برای دختر خانمها و آقا پسرها ایجاد می شود، از شدت بسیار زیادی برخوردار است. یکی از مهمترین تصمیماتی که در زندگی خود اتخاذ می کنید در رابطه با برقراری رابطه جنسی معنا پیدا می کند. به عهده خودتان است که تصمیم بگیرید چنین رابطه ای داشته باشید ویا نداشته باشید. هر کسی با اتکا به عقل و درایت شخصی باید زمان مناسب و فرد مورد نظر را انتخاب کند.

 

در کنار یک چنین تصمیم مهمی باید موارد دیگری از قبیل: امکان بروز بارداری، انتقال بیماری های آمیزشی و حتی فاکتورهای احساسی را نیز در نظر بگیرید. شاید بدن، از نظر فیزیکی آمادگی برقراری رابطه جنسی را داشته باشد، اما این عامل به تنهایی برای انجام سکس کفایت نمی کند و در کنار آن باید مسائل احساسی و عاطفی را نیز در نظر گرفت.

 

خوشبختانه عوامل اخلاقی و انسانی برای عده بسیار زیادی از جوانان و نوجوانان از ارزش بالایی برخوردار می باشند. نگرش های خانوادگی، ارزش های شخصی، و عقاید مذهبی از جمله مواردی هستند که مانع قراری رابطه جنسی نابهنگام و خطرناک در جوانان می شوند.

 

فشار هم سن و سالان و فیلم های دیوانه کننده

 

هیچ کس دلش نمی خواهد احساس کند که از دیگران عقب مانده است. کاملاً طبیعی است که همیشه دوست داشته باشیم دیگران به ما علاقمند باشند و ما را در جمع های دوستانه شان راه دهند. متاسفانه برخی از جوانان تصور می کنند که برای پذیرفته شدن در جمع دوستان خود باید باکرگی خود را از دست بدهند.

 

شاید این مطلب به نظر برخی از افراد آنقدرها هم که تصور می شود، پیچیده نباشد. شاید برخی از دوستان کم خرد شما در حال حاضر با دوست های دختر و یا پسر خود رابطه جنسی برقرار کرده باشند و این کار اصلاً مقوله بزرگی در نظرشان جلوه نکند. اما سکس تنها یک مقوله فیزیکی نیست، بلکه به مسائل احساسی نیز ارتباط پیدا میکند. از آنجایی که احساسات افراد با یکدیگر متفاوت است، هیچ گاه نباید با اتکا به عقاید دوستان و اطرافیان برای آینده و زندگی خود تصمیم بگیرید. باید با قاطعیت با خود برخورد کنید و ببینید که آیا به راستی زمان مناسب برای انجام چنین کاری فرا رسیده است یا خیر.

 

شاید ارزش های اخلاقی شما با ارزش های دوستانتان همخوانی نداشته باشند. همین ارزش های فردی هستند که از افراد مختلف، شخصیت های متفاوت و منحصر بفردی را بوجود می آورند. اگر تنها به دلیل جلوه دادن خود در میان دوستان و نشان دادن این مطلب که مشابهت هایی با هم دارید دست به برقراری رابطه جنسی بزنید این امکان وجود دارد که بتواند خود را در کوتاه مدت راضی و خشنود نگه دارید، اما مطمئن باشید که در دراز مدت هیچ گاه از کارهای خود احساس رضایت پیدا نمی کنید. دوستان حقیقی هیچ گاه اهمیت نمی دهند که آیا شما باکره هستید یا خیر، بلکه دوست واقعی کسی است که برای تصمیم گیری های فردی شما ارزش قائل شود .

 

حتی اگر اطرافتان را دوست های خوبی پر کرده باشند، باز هم ممکن است از طریق برنامه های تهاجم فرهنگی گمراه شوید و احساس کنید که نوجوانان هم سن و سال شما در کشورهای دیگر به طور حتم رابطه جنسی را تجربه می کنند. باید بدانید که این فیلم ها همه تبلیغات سوء هستند و افرادی که در چنین رل هایی ایفای نقش میکنند، تنها هنر پیشه بوده و مسائلی را که به تصویر می کشند با زندگی حقیقی بشر فاصله بسیار زیادی دارد. برای بازی کردن در فیلم لازم نیست که هنر پیشه ها در ابتدا فکر کنند که آیا برای برقراری چنین رابطه ای از آمادگی کامل برخوردار هستند یا خیر، و این کار آنها در آینده ممکن است چه عواقبی را به دنبال داشته باشد. به عبارت دیگر بهتر است بگوییم که برنامه های رادیو و تلویزیون همه داستان هستند و حقیقت ندارند. در دنیای واقعی، هر جوان و نوجوانی مسئول زندگی خودش می باشد و باید برای تمام اعمال خود تصمیم گیری کند.

 

افسردگی پسرها و دلهره دخترها

 

شاید برخی از افرادی که با هم قرار ملاقات می گذارند، به هیچ وجه یکدیگر را در برقراری رابطه جنسی تحت فشار نگذارند، اما حقیقت این است که در بیشتر موارد همواره یکی از طرفین رابطه، خواهان برقراری رابطه جنسی است. این در حالی است که ممکن است طرف دوم هیچ گونه تمایلی به انجام چنین کاری از خود نشان ندهد.

 

باز هم این مطلب باز می گردد به تفاوت انسان ها با یکدیگر. شاید یکی از طرفین کنجکاوتر بوده و از احساسات جنسی شدیدتری برخوردار باشد، یا شاید یکی از طرفین به دلیل اعتقادات مذهبی خود از برقراری چنین رابطه ای سرباز زند، ولی چنین اعتقاداتی برای طرف دیگر تعریف نشده باشند. به هر حال دلیل هر چه که باشد، این امر باعث ایجاد فشار و اضطراب در رابطه میشود. شاید فرد بخواهد طرف مقابل خود را راضی نگه دارد، اما در عین حال حاضر نیست تا از اعتقادات شخصی خود دست بکشد.

 

مانند تمام موارد مشابه، شما باز هم باید کاری را انجام دهید که تصور می کنید برای خودتان درست است و به هیچ کس دیگر هم کار نداشته باشد. اگر به این دلیل که طرف مقابل خواهان برقراری رابطه جنسی است، تصمیم می گیرید به انجام چنین کاری تن در دهید، باید به شما توصیه کنم که بهتر است یکبار دیگر با دقت بیشتری بر روی این مطلب فکر کنید.

 

اگر کسی بخواهد با بیان عباراتی نظیر: "تو اگر واقعاً به من اهمیت می دادی، هیچ وقت جواب رد به من نمی دادی" و یا " اگر من را دوست می داشتی، با سکس علاقه خود را به من نشان می دادی" شما را تحت فشار قرار دهد، مطمئن باشید که چنین شخصی، شما را از صمیم قلب دوست نمی دارد و ارزش های شما برایش اهمیت ندارند. این دسته از افراد فقط به دنبال برآورده کردن نیازهای جنسی خودشان هستند.

 

اگر به شما بگوید که بعد از این همه با هم بودن و گشت زدن، اگر با شما رابطه جنسی نداشته باشد این امر سبب ایجاد ناراحتی های فیزیکی در او می شود، باید به این نکته پی ببرید که فقط به فکر خودش است و هیچ توجهی به خواست ها و نیازهای درونی شما ندارد. اگر احساس می کنید که احیاناً اگر در رابطه سکس نداشته باشید، ممکن است فرد مورد نظر را از دست بدهید، بهتر است همین حالا ارتباط خود را با او به پایان برسانید.

 

سکس به عنوان راهی برای ابراز علاقه به شمار می رود، نه عملی که طرفین احساس کنند موظف به انجام آن هستند. اگر طرف مقابل از ته دلش شما را دوست داشته باشد، هیچ گاه مجبورتان نمی کند کارهایی را که دوست نمی دارید و یا هنوز آمادگی انجام آنها را بدست نیاورده اید، انجام دهید.

 

حس کنجکاوی

 

ممکن است افکار و نیازهای جنسی جدیدی در وجود شما ایجاد شود. چنین عقاید و افکاری کاملاً طبیعی هستند و این مفهوم را می رسانند که تمام هورمون های بدن شما به خوبی کار می کنند. اما گاهی اوقات حس کنجکاوی و احساسات جنسی سبب می شوند که شما به غلط تصور کنید زمان مناسب برای برقراری رابطه جنسی در شما فرا رسیده است؛ حتی اگر به واقع، وقت مناسب آن از راه نرسیده باشد.

 

هر چند ممکن است بدن شما توانایی انجام سکس را داشته باشد و خودتان هم به انجام این کار علاقه نشان دهید تا به نحوی بتوانید حس کنجکاوی تان را ارضا کنید، اما باید توجه داشته باشید که این امر بدان معنا نیست که ذهنتان نیز آمادگی انجام چنین کاری را داراست. شاید عده کمی بدانند که رابطه جنسی چه اثرات احساسی را برای آنها به دنبال دارد، اما حقیقت این است که جمع کثیری از نوجوانان با پی آمدهای عاطفی این مقوله ناآشنا هستند. این امر ممکن است باعث ایجاد اغتشاش در افکار آنها شود و بعداً صدمات جبران ناپذیری را به احساساتشان وارد آورد.

 

با وجود تمام این حرف ها، اگر باز هم یک زمان به اشتباه این کار را انجام دادید، بیش از اندازه خود را ملامت و سرزنش نکنید که: "ای کاش هیچ گاه یک چنین خطایی از من سر نزده بود." داشتن احساسات جنسی، یک احساس کاملاً طبیعی است و گاهی اوقات کنترل و مهار آنها قدری دشوار می شود، حتی اگر خودتان هم هیچ گاه نمی خواستید که چنین اتفاقی روی دهد. اگر یکبار رابطه جنسی را تجربه کرده اید، این امر بدان معنا نیست که از این به بعد مجبور هستید به همه پاسخ مثبت بدهید؛ اصلاً به گفته های دیگران توجه نکنید. اشتباه کردن نه تنها مختص انسانهاست، بلکه یکی از خصوصیات بارز دوران جوانی نیز می باشد. به تنها چیزی که باید توجه داشته باشید این است که باید از اشتباهات خود درس بگیرید.

 

چرا برخی از نوجوان صبر می کنند

 

بسیاری از نوجوانان ترجیح می دهند که در سنین بالاتر و بعد از ازدواج رابطه جنسی را تجربه کنند، چرا که با دقت بیشتری به مسئله ی از دست دادن بکارت و شروع روابط جنسی نگاه می کنند.

 

این دسته از افراد برای خود دلایل محکم و قانع کننده ای به منظور عدم انجام سکس پیدا می کنند. برخی دوست نمی دارند که نگران بارداری های نابهنگام و تمام عواقب خطرناک دیگر آن شوند. برخی دیگر با این کار از ابتلای خود به کلیه بیماری های آمیزشی جلوگیری می کنند. برخی از بیماری های مقاربتی مانند "ایدز" زندگی شما را در خطر نابودی قرار می دهند و برخی از نوجوانان این مسئله را با درایت کافی به جدیت می گیرند.

 

برخی دیگر نیز از قوانین مذهبی پیروی می کنند و یا دارای اعتقادات شخصی بسیار استواری هستند که به آنها اجازه نمی دهد به راحتی خودشان را در اختیار فرد دیگری قرار دهند. برخی دیگر نیز احساس می کنند که از نظر روحی آمادگی انجام چنین کاری را ندارند و تا زمانیکه احساس نکنند به طور کامل می توانند از پی چنین قضیه ای بر آیند آنرا امتحان نمی کنند.

 

زمانیکه صحبت از سکس به میان می آید باید همواره دو مقوله مهم را در نظر گرفت: اولاً، شما تنها کسی هستید که مسئول خوشحالی و مسئول مراقبت از بدنتان هستید. و دوم، شما به اندازه کافی وقت دارید که با اطمینان کامل دست به انجام چنین کاری بزنید. اگر تصمیم بگیرید که سکس را به آینده موکول کنید فکر عاقلانه ای کرده اید. در این وضعیت به هیچ وجه نباید به گفته های دیگران توجه کنید. باکرگی به این معناست که شما به اندازه کافی قدرتمند هستید که بتوانید خودتان در مورد بدن و ذهنتان تصمیم گیری نمایید.

 

اگر احساس کردید که در مورد تصمیم هایی که به سکس ارتباط دارد دو دل هستید بهتر است با یک فرد بالغ در این زمینه صحبت کنید. (مثلا: والدین، پزشک، خواهر و برادرهای بزرگتر، عمه، خاله، دایی) تا شما را نصیحت کنند. اما در هر شرایط همواره به خاطر داشته باشید که نظر هر کس در مورد سکس با سایرین فرق می کند. هر چند سایرین می توانند توصیه های ارزشمندی به شما بکنند، اما نتیجتاً تصمیم نهایی به عهده خودتان می باشد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - بکارت: تصميمي کاملاً شخصي

 

حمید جدیدی بازدید : 179 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

مهسا عاشق همسر خود می باشد، او دارای 3 فرزند است و شغل مناسبی در رابطه با برنامه ریزی کامپیوتری دارد. با این وجود، خانواده، خانه زیبا، و ماشین گران قیمت، هیچ یک نمی توانند موجبات خوشحالی او را فراهم سازند.

 

او احساس می کند انسان بدبختی است. در اولین جلسه های مشاوره به من می گفت من خیلی غنی تر از پدر و مادرم هستم و تقریباً هر چیزی را که فکرش را بکنید دارم، اما نمی دانم برای چه احساس خوبی ندارم و فکر می کنم فرد بسیار ناامیدی هستم.

 

چشم هایتان را ببندید تا همه چیز را بهتر ببینید

 

من همیشه به مراجعینم توصیه می کنم: "چشم هایتان را ببنندید و سعی کنید همه چیز را همانطور که هست، ببینید." من به مهسا گفتم که جواب سوالت را خودت باید پیدا کنی بنابراین بهتر است چشم هایت را روی هم بگذاری تا با کمک هم بتوانیم راه حل مشکلت را پیدا کنیم. بعد از او خواستم تا خودش را در ذهن به تصویر بکشد در حالیکه مادرش روبروی او ایستاده و از او خواستم به من بگوید که آیا نقاط اشتراکی میان خود و مادرش پیدا می کند یا خیر.

 

مهسا گفت ما دارای شباهت های زیادی هستیم اما به نظر می رسد که هر دو نفرمان از گفتن چیزی خودداری می کنیم. بعد از او سوال کردم که فکر می کنی چه چیزی میخواهید به هم بگویید؟ مهسا گفت: "شاید می خواهیم به هم بگوییم که هر کاری که دلت می خواهد را انجام بده و از زندگی لذت ببر." با بیان یک چنین تصور آرام بخشی، مهسا یک نفس عمیق کشید و من احساس کردم که قدری آرام تر شد.

 

سپس از او پرسیدم که آیا تفاوتی میان خود و مادرت می بینی؟ او در پاسخ به من گفت: "بله مادرم مثل یک کدبانو در خانه می نشست و همیشه همراه من و خواهرم بود و از ما به خوبی مراقبت می کرد. در عوض من شاغل هستم و درآمد بالایی دارم." در اینجا حرف او را قطع کردم و پرسیدم آیا کار با کامپیوتر را دوست داری؟ مهسا گفت: "حقیقتش را بخواهید، نه؛ در واقع باید بگویم که از آن متنفرم، خیلی خسته کننده است!"

 

تله احساسی

 

زمانیکه از مهسا پرسیدم در حالیکه به شغل خود علاقه ای ندارد، برای چه آنرا انجام می دهد؟ او در پاسخ به من گفت "زمانیکه من و همسرم با هم ازدواج کردیم، من به او قول دادم که کار می کنم و ماهیانه مبلغی را به عنوان کمک خرج در احتیار او قرار میدهم تا بتوانیم در کنار هم از بالاترین استانداردهای زندگی بهرمند شویم. او خودش اعتراف می کرد که خانه گرانقیمتش در بالاترین نقطه شهر هزینه های بالایی را برای آنها در بر دارد و بیش از یک خانه بیشتر شبیه به یک دام است که آنها را در بر گرفته.

 

او از همه طرف در خانه خود محصور شده بود و هیچ راه فراری نداشت. او ادامه داد: "بزرگ شدن در یک خانه معمولی در یک محله نه چندان اشرافی اصلاً برایم جالب نبود، به همین دلیل فکر می کردم که اگر بتوانم در یک خانه زیبا در قسمت های بالای شهر زندگی کنم شاید بتوانم به آن میزان خوشحالی که انتظارش را داشتم دست پیدا کنم؛ اما این اتفاق نیفتاد." من از او سوال کردم که آیا مادرت از وضعیت زندگی خود راضی بود؟ او جواب داد: "نه فکر نمی کنم"

 

"زمانیکه من نوجوان بودم او همیشه به من می گفت که چقدر دلش می خواست وارد عرصه موسیقی شود، اما به خاطر خانواده اش بر روی تمام آرزوهایش پاگذاشت. شوهرش که همان پدر می شود اصرار داشت که زن باید یک کدبانوی کامل باشد و در کارهای خانه تبحر داشته  باشد. مادرم هم از مادرش یاد گرفته بود که تنها در صورتی می تواند یک همسر خوب باشد که بر روی همه خواسته هایش پا بگذارد و فداکاری کند."

 

زمانیکه از مادرم سوال می کردم که الآن پشیمان است با یک صدای کاملاً منطقی به من پاسخ می داد که خدا را به خاطر داشتن یک زندگی خوب و آرام سپاس میکند، اما در عین حال هیچ وقت نمی تواند فراموش کند که از همه آرزوهایش دست کشیده. خودش هم گاهی اوقات اعتراف می کرد که خشم و نفرت خود را با دریغ کردن محبت از همسرش و خرج کردن نادرست پول های او تخلیه می کرده.

 

او احساس گناه می کرد و همین امر باعث می شد که خشم خود را بر سر من و خواهرم تخلیه کند. بعد از مهسا پرسیدم که تو چه نتیجه ای می توانی از زندگی مادرت بگیری. او گفت: "من منکر این امر نیستم که خانم ها در عین حال باید یک همسر خوب و یک مادر فداکار برای کودکان خود باشند، بلکه معتقدم باید در مورد خودشان نیز کوتاهی نکنند، به همین دلیل بود که تصمیم گرفتم زن متفاوتی نسبت به مادرم باشم.

 

من شروع کردم به کار کردن در خارج از خانه و بیشترین میزان آزادی را که یک مادر می توانست داشته باشد برای خود ایجاد کردم. " من به او گفتم: "پس اینطور، اما تو که چند لحظه پیش گفتی به خاطر پول کار می کنی و قصدت از کار کردن، جلب رضایت همسر و فرزندانت است و کاری که انجام می دهی دقیقاً آن چیزی نیست که دلت می خواسته!" و بعد اضافه کردم: " در این جا باید بگویم که هم مادرت و هم تو بزرگترین اشتباهی را مرتکب شدید که همه خانم ها می توانند در زندگی خود دچار آن شوند."

 

از رویاهای خود دست نکشید

 

هر دوی شما از رویاهای خود دست کشیدید، و نخواستید همان چیزی که درونتان به شما می گوید، باشید. و به همین دلیل است که هر دوی شما احساس نارضایتی از زندگی هایتان را داشتید. هر دوی شما به خودتان اجازه دادید تا همه توان و نیروهایتان را صرف همسرتان بکنید و بعد به خاطر این کار از آنها متنفر شوید. بعد ها که مهسا کمی اعتماد بیشتری نسبت به من پیدا کرد، گفت که بزرگترین آرزویش این بوده که پا به عرصه هنر گذاشته و یک هنرپیشه موفق شود. او به من گفت: "از همان دوران کودکی هم آرزویم این بود که روی سن بروم و همه را مجذوب خود کنم."

 

او اظهار می داشت که: "همیشه می توانستم مردم را سرگرم کنم و آنها را بخندانم اما از زمانی که ازدواج کردم دیگر تبدیل شدم به یک انسان خشک و جدی که کارم حرف اول را برایم می زد. از او پرسیدم برای چه آرزوی هنرپیشگی رابه فراموشی سپردی؟ او در جواب به من پاسخ داد: "من برای این کار پول کافی در اختیار نداشتم و همسرم هم نمی توانست به طور کامل از نظر مالی مرا حمایت کند."

 

او به من می گفت همیشه باید شغلی را انتخاب کنم که بالاترین میزان درآمد را برایم به همراه داشته باشد حتی اگر آنرا دوست هم نداشته باشم چون برایم درآمد زایی دارد، باید به انجام آن ادامه دهم. از او پرسیدم آیا از همسرت به دلیل پشتیانی نکردن از تو و اینکه تشویقت نکرده تا به آرزویت دست پیدا کنی ناراحت هستی؟ با صدای بلند فریاد زده: "البته که ناراحتم. از نظر او من کسی هستم که صبح ها برایش صبحانه درست نمی کنم، شام هم خوب بلد نیستم درست کنم، نحوه صحیح پول خرج کردن را بلد نیستم، و تمایل چندانی هم به برقراری یک رابطه جنسی پرحرارت ندارم."

 

او در ادامه گفت: "الان که فکر می کنم می بینم که من تفاوت چندانی با مادرم ندارم، حتی گاهی اوقات خشم و نفرتم را بر سر پسرهایم نیز خالی می کنم. کمکم کنید، چه کار می توانم بکنم؟" من به مهسا پیشنهاد کردم که همسرش را نیز با خود به مطب بیاورد تا حرف هایش را از صمیم قبل به او بزند و من هم به همسرش کمک کنم تا بتواند حرف های مهسا را راحت بشنود و متوجه شود و با کمک هم به یک راهکار دو جانبه دست پیدا کنیم. مهسا ابتدا سعی کرد تا با خودش کنار بیاید که همین حالا نیز می تواند وارد عرصه هنرپیشگی شود و بعد در کنار همسرش به ملاقات من آمدند.

 

او در طی دوره های مختلف روانکاوی به این نتیجه رسید که خودش این حس را بوجود می آورد که استحقاق خوشبختی را ندارد و نمی تواند احساس خوشحالی داشته باشد. این تفکرات جزء شایع ترین موانعی هستند که می توانند بر سر راه هر فردی ظاهر شده و آنها را از رسیدن به اهدافشان دور نگه دارند. زمانیکه مهسا بالاخره همسرش را نزد من آورد احساس توانمندی بیشتری نسبت به روز اول می کرد و به راحتی تفکرات ذهنی خود را با همسرش در میان گذاشت.

 

مهسا به همسرش گفت که آرزوی قلبی اش چیست و بعد هم تاکید کرد که به این خاطر که از او حمایت نکرده حس بدی پیدا کرده. در انتهای جلسه مشاوره، همسر مهسا واقعیت ها را درک کرد و قول داد که هر کمکی که از دستش بر بیاید برای خوشحال کردن همسرش انجام خواهد داد. من به همسر مهسا گفتم که باید میزان انعطاف پذیری خود را در مقابل همسرش افزایش دهد و او را صمیمانه دوست بدارد. من به او گفتم که زمانیکه کسی را واقعاً دوست داشته باشی چیزی جز خوشحالی او را نمی خواهی."

 

بعد از چندی یک دعوت نامه برای من از طرف مهسا آمد که او مرا به اولین اجرای خودش روی صحنه دعوت کرده بود. از دیدن این دعوتنامه خیلی تعجب نکردم، اما بسیار مسرور شدم.

 

او برایم یادداشت گذاشته بود که نقش اول را بازی نمی کند، اما همین نقش کوچک هم می تواند آغاز خوبی برایش محسوب شود. چه لذتی داشت که می دیدم مهسا روی صحنه می درخشد. شاید برایش کمی هیجان آور و اضطراب آمیز بود، اما آنقدر روان بازی می کرد که گویی به صحنه تعلق دارد.

 

در آخر مراسم، همسر مهسا نزد من آمد و به خاطر همه چیز تشکر کرد. او خیلی خوشحال تر از گذشته به نظر می رسید و به همسرش افتخار می کرد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - بزرگترين اشتباهات خانمها در روابط

 

حمید جدیدی بازدید : 212 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

قرارهای ملاقات یکی از مهم ترین مسائل در زندگی افراد مجرد به حساب می آید. همه تلاشتان را می کنید تا بتوانید تاثیر خوبی روی طرف مقابلتان بگذارید. با همه امیدها و انتظارات و ترس هایی که اغلب خانم ها و آقایان در اولین روز ملاقات دارند، خیلی عجیب است که مردم این روزها توجهی به این مسئله ندارند. می خواهیم به شما کمک کنیم که یاد بگیرید چطور با اولین ملاقات مهرتان به دل طرف مقابل بنشیند. در اینجا به چند باید و نباید در این زمینه اشاره می کنیم:

 

باید ها

 

خودتان باشید. البته بهتر است بگویم که بهترین حالت خودتان را در آن روز نشان دهید. آن روز وقت آن نیست که بخواهید از دردها و نگرانی هایتان صحبت کنید، همچنین لزومی ندارد که داستان خیانت نامزدتان را برای او تعریف کنید. دست از داستان پردازی برداشته و در عوض خاطراتی را برای او تعریف کنید که شخصیت شما را بهتر به او معرفی می کند.

 

شنونده خوبی باشید. این مسئله دو هدف را دنبال می کند. اگر شما زیاد سخنگوی خوبی نیستید و در عوض طرفتان می خواهد فرصت این را پیدا کند که با تعریف داستان هایش، شما را مجذوب خود کند. به او اجازه دهید که صحبت کند، و با این کار می توانید بیشتر با اخلاقیات او آشنا شوید. اگر شروع به بدگویی از دوست دخترهای سابقش کرد، کمی هم مسئله را از جانب آنها تصور کنید. اگر گفت که اهل ازدواج و تشکیل خانواده نیست، خیلی خوب است که از حالا بدانید.

 

سعی کنید که تا می توانید تفریح کرده و خوش باشید. زندگی را نمی توان پیش بینی کرد. این فقط یک قرار ملاقات ساده است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که با یک آشنای تازه کمی گردش کنید. پس سعی کنید که خوش بگذرانید.

 

 

نباید ها

 

سعی نکنید که خود را طوری دیگر جلوه دهید. اگر شما گوشت می خورید اما او یک گیاه خوار است، دروغ نگویید. اگر کسی هستید که حداقل روزی دو پاکت سیگار می کشید اما او به آن لب هم نمی زند، به او حقیقت را بگویید. ماه هیچوقت پشت ابر نمی ماند، پس بهتر است خودتان همه حقایق را همان اول به او گویید.

 

سعی نکنید که آنچه راجع به او فکر می کنید را برملا کنید. اگر به نظرتان خیلی دهاتی و بد تیپ آمد آن را همان موقع بر زبان نیاورید. باز به او فرصت دهید که خود را نشان دهد. اگر برای ابراز نظرتان در مورد او عجله کنید، مطمئناً بعد پشیمان خواهید شد. زیرا ممکن است همین شخص تبدیل به مرد یا زن زندگیتان شود.

 

اگر می خواهید باز او را ملاقات  کنید، بگویید که وقت خوبی را با او گذرانده اید و اینکه چقدر زمان زود می گذرد. بله، می توانید آنشب به او شب به خیر بگویید ولی برای گذاشتن قرار ملاقات بعدی خیلی تلاش نکنید. بگذارید پیشنهاد از طرف مقابل باشد.

 

مهمترین نکته این که: سعی کنید قرار ملاقاتی  بی خطر داشته باشید. حواستان باشد که امنیتتان را به خطر نیندازید. اینکه دوست رئیس پسرخاله تان او را به شما معرفی کرده، دلیل نمی شود که فرد سالمی باشد و شما او را به منزل دعوت کنید. در ضمن اگر صمیمیتتان را کم کم جلو ببرید، همیشه چیزی باقی می ماند که قرار ملاقات های آینده به خاطر آن گذاشته شود.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - بايدها و نبايدها در اولين قرار ملاقات

 

حمید جدیدی بازدید : 216 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

"زوج هایی که قبل از ازدواج رابطه ی جنسی داشته اند، در زندگی زناشویی خود دچار مشکل خواهند شد."

 

این جمله از زبان یک کارشناس ازدواج و رئیس موسسه ی پویایی شناسی خانواده خطاب به شنوندگان کثیری از افراد متاهل می باشد. از طریق کارهای موسسه ی پویاشناسی خانواده روی هزاران زوج، متوجه شده ایم که نتایج احساسی روابط جنسی پیش از ازدواج، در اکثر موارد، روی بیشتر جنبه های زندگی زناشویی افراد تاثیر منفی می گذارد.

 

بیش از نیمی از افرادی که امروزه ازدواج می کنند، سابقه ی روابط جنسی خود را وارد زندگی زناشویی خود می کنند. و به نظر من فقط با صحبت کردن درمورد این مشکلات کاری از پیش برده نمی شود، و مشکلات این ازدواج ها حل نخواهد شد.

 

پس با این مشکلات چه باید کرد؟ دراینجا توصیه هایی برای شما زوج های عزیز آورده ایم، که به زوج های بسیاری کمک کرده است. این مقاله را با ما دنبال کنید، شاید با کمک گرفتن از این راهنمایی ها، مشکلات شما نیز برطرف شود.

 

 

1.  اعتراف کنید

اعتراف کردن نه تنها برای روح، بلکه برای ازدواجتان هم خوب است. اگر همسرتان نداند که شما قبل از ازدواج با او، با کس دیگری نیز رابطه ی جنسی داشته اید، مطمئن باشید که دوست دارد بداند. او همچنین باید بداند که آیا همین مسئله دلیل کشمکش های موجود در روابط جنسی خودش با شماست، یا خیر. اگر شما خواهان صمیمیتی واقعی با او هستید، پس باید همه چیز دررابطه با خودتان را با او در میان بگذارید.

 

همسرتان احتمالاً با شنیدن این مسئله خیلی ناراحت و رنجیده خاطر خواهد شد. من نگفتم کار ساده ای است و او راحت با آن کنار خواهد آمد. مطمئناً مشکلات و درگیری هایی بینتان ایجاد خواهد شد. اما اگر بخواهید مشکلات مربوط به صمیمیت در روابط جنسی خود را برطرف کنید، باید اسرار مربوط به گذشته تان را با همسرتان در میان بگذارید. البته منظورم این نیست که همه ی  جزئیات مربوط به گذشته ی خود را پیش او بریزید، فقط گفتن مسائل اصلی کفایت می کند. فقط به اندازه ای که خودش میخواهد بداند، با او در میان بگذارید. با اینکار به او نشان خواهید داد  که هیچ چیز را از او مخفی نکرده اید.

 

زندگی زناشویی که در هیچ رازی در آن وجود نداشته باشد، می تواند از پسِ همه ی موانع و مشکلات برآید. پس اولین قدم برای غلبه بر گذشته ی جنسیتان، این است که همسرتان را از آن مطلع کنید. البته باید از همسرتان هم همین توقع را داشته باشید، چون این مسئله کاملاً دوطرفه است.

 

2.  تفاوت ایجاد کنید

گاهی افراد درحالی ازدواج می کنند که در گذشته با افراد دیگری رابطه ی  جنسی داشته اند. حتی اگر بدانید که همسر شما نیز مثل خودتان در گذشته چنین عملی را مرتکب شده است، باز هم مقابله با این احساس گناه و خیانت بسیار دشوار است.

 

دلیل اینکه با شنیدن این مسئله ناراحت و رنجیده خاطر می شویم، به خاطر حسی است که خداوند در همه ی ما قرار داده—اینکه می خواهیم طرف مورد نظر تمام و کمال متعلق به ما باشد. همه ی ما می خواهیم که خصوصی ترین لخظات زندگی همسرمان با ما گذشته باشد و تجربیاتی را با ما بگذراند که از هر لحاظ متفاوت باشد و به هیچ وجه شبیه به تجربیاتی که با دیگران گذرانده نباشد.

 

زمانی که متوجه می شویم فرد دیگری عمیق ترین و پنهان ترین قسمت وجودی همسرمان را تجربه کرده است، احساس میکنیم به ما خیانت شده است. احساس می کنیم کسی چیزی را که فقط متعلق به ما بوده از ما دزدیده است. و به هیچ وجه دوست نداریم همسرمان را با کسی شریک شویم، حتی اگر جریان به سالها قبل برگردد.

 

بنابراین، باید این حق امتیاز را به همسرمان هم بدهیم. باید سعی کنیم لحظاتی را با او بگذرانیم که هیچ کس دیگری قبلاً با او تجربه نکرده است.

 

به این بیندیشید که چرا بین این همه نفر، همسرتان را برای ازدواج انتخاب کرده اید و چه چیز باعث می شود که ازدواج شما خاص و منحصر به فرد باشد. به دنبل چیزهایی باشید که برای اولین بار برای هر دوی شما اتفاق می افتد که تابحال هیچکدام از شما آن تجربه را با فرد دیگری نگذرانده اید.

 

3.  به رابطه ی  بین زندگی جنسی و سلامت احساسی خود دقت بیشتری داشته باشید

زندگی جنسی شما نشانگر سلامت کلی شما در رابطه تان است. اگر با تصور رابطه جنسی با همسرتان احساس آرامش و راحتی می کنید، به این معناست که رابطه تان در وضعیت خوبی قرار دارد. اما اگر در این رابطه تفکراتی منفی داشته باشید، به استثنای مشکلات جسمی دوره ای، در اکثر موارد به این معناست که شما و همسرتان از نظر احساسی بسیار از هم فاصله دارید.

 

زمانی که رابطه ی شما در وضعیت خوبی قرار داشته باشد، ایجاد رابطه ی جنسی نتیجه ی آن خواهد بود. هر دوی شما احساس امنیت و آرامش خواهید کرد و این رابطه جنسی باعث بهبود وضعیت سلامتی روحی و احساسی شما خواهد شد. حتماً در همه ی  موارد اهمیت سلامت جنسی و احساسی خود و همسرتان را در نظر بگیرید و مطابق با آن رفتار کنید.

 

با اینکه این موارد نمی تواند بهبودی آنی در روابط شما ایجاد کند، اما به عقیده ی  من سریعترین راه حل هاست. زوج های زیادی از این راهکارها استفاده کرده و موفق بوده اند. مطمئن هستم برای شما نیز اثر بخش خواهد بود. پس امتحان کنید!

روانشناسی - ازدواج و خانواده - با گذشته جنسي همسرتان چگونه برخورد کنيد؟

 

حمید جدیدی بازدید : 185 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

آیا شما و همسرتان احساس می کنید که زندگی مشترکتان میل و رغبت و گرما و انرژی خود را از دست داده است؟ آیا اشتیاق و فضای رمانتیک رابطه ی خود را از دست رفته تصور می کنید؟ تصور بر این است که وقتی چند سال از زندگی مشترک دو نفر می گذرد، یک چنین حالتی بوجود می آید. اکثر زوج ها می گویند که در ابتدا رابطه ی آنها خیلی گرم و پر شور بوده است؛ اما چه اتفاقی افتاده؟ چه چیزی شور و هیجان ابتدایی را از آنها گرفته؟ پاسخ این سوال کاملاً ساده و قابل درک است.

 

در ابتدای رابطه طرفین در حال درک و یافتن خصوصیات یکدیگر هستند. آنها تمایل دارند که مرزها و محدوده های یکدیگر را شناسایی کنند. بیشتر زوج ها از زمانی که با یکدیگر آشنا می شوند، تا وقتی که با هم ازدواج می کنند، هیچ گونه رابطه ی جنسی با هم برقرار نمی کنند؛ اما آیا این امر بدان معناست که در دروران عقد هم نمی توانند به هیچ وجه یکدیگر را لمس کنند؟ اصلاً؛ این دقیقاً همان کاری است که در این دوران باید انجام دهند. آنها باید یکدیگر را لمس کرده و نوازش کنند. یکدیگر را در آغوش بگیرند و ببوسند. میل خود را نسبت به دیگری ابراز کنند، و به طرف مقابل نشان دهند که احساس زیادی نسبت به او دارند.

 

زمانیکه زوجین به مرحله ی معاشقه برسند، از تحریک پذیری بالایی نسبت به هم برخوردار خواهند بود. این مسئله به دلیل امری فرای شیمی مطلوب فی ما بین بوجود می آید و می توان گفت که بخش اعظمی از آن به دلیل نوازش کردن ها و در آغوش گرفتن ها بوجود می آید. دوران ابتدایی ازدواج سرشار است از حمام های آب گرم دو نفره و معاشقه های طولانی مدت. اما چرا پس از مدتی همه چیز ناپدید می شود؟

 

من تصور می کنم که دلیل اصلی این امر که میل و اشتیاق برای ارتباط جنسی پس از چندی در میان زوجین از بین می رود این است که شرکای جنسی دیگر برای هم جدید و باروح و پرنشاط نیستند.

 

زوجین دیگر مانند گذشته همدیگر را لمس نمی کنند، در آغوش نمی گیرند، و ناز و نوازش نمی کنند. به نظر می رسد که فقط به این خاطر به رختخواب می روند که ارضا شوند و هیچ چیز دیگر برایشان مهم نیست. آیا آنها فراموش کرده اند که ارگاسم تنها بخش ناچیزی از ارتباط جنسی است؟

 

رابطه ی جنسی به این دلیل در ابتدای آشنایی از جذابیت بالایی برخوردار است چرا که در آن نوازش و لمس کردن و در آغوش گرفتن زیادی وجود دارد. به این امور به طور کلی "پیش نوازی" اطلاق می شود؛ اما چقدر اتفاق می افتد که زوج هایی که برای 10 سال یا بیشتر با هم ازدواج کرده اند، چنین کارهایی را برای هم انجام دهند؟ اگر بخواهیم صادقانه به این پرسش پاسخ دهیم، باید بگوییم که به ندرت چنین اتفاقی روی میدهد. چقدر اتفاق می افتد که یکدیگر را در آغوش بگیرند و شیطنتت به خرج دهند؟ متاسفانه به ندرت.

 

اما جای هیچ گونه نگرانی وجود ندارد؛ شما اگر بیستمین سال زندگی مشترکتان را نیز می گذارانید این توانایی را دارید که اشتیاق و تمایلی که در ماه عسل داشتید را به زندگی خود بازگردانید! تنها چیزی که به آن نیازدارید قدری پیش نوازی است.

 

در حقیقت پیش نوازی بخش مهمی از یک ارتباط جنسی موفقیت آمیز را تشکیل میدهد. چیزی است که سبب می شود طرف مقابل بیش از پیش تحریک شود. حرکت کوچکی است که سبب می شود میل طرف مقابل به شما دو چندان شود. زمانیکه فقط به بستر رفته و همه چیز را با مقاربت شروع کنیم، نباید انتظار باشیم که تحریک شویم و به اوج لذت جنسی دست پیدا کنیم. این امکان وجود دارد که برخی از افراد حتی موفق شوند به ارگاسم نیز برسند، اما باید نیمی از وقت خود را صرف تحریک کردن خود و طرف مقابل بکنند.این کار فاصله زیادی با یک معاشقه ی رمانتیک دارد.

 

اما اگر ارتباط جنسی خود را با قدری پیش نوازی بیامیزید، آنوقت پیش از مقاربت هر دو نفر به مرحله ی تحریک شدگی می رسند. هر دو نفر آماده هستند، تمایل دارند و به اندازه ی کافی برانگیخته شده اند. این امر سبب می شود رابطه بهتری را برقرار کرده و هر دو نفر رضایت بیشتری را از ارتباط خود احساس کنند.

 

پیش نوازی چیزی نیست که حتماً لازم باشد آنرا قبل از ارتباط جنسی شروع کنید. پیش نوازی را حتی می توانید صبح شروع کنید، حتی اگر تا پایان شب نتوانید رابطه ی جنسی برقرار کنید. به خاطر داشته باشید که همان نوازش ها، در آغوش گرفتن ها و بوسه های کوچک هستند که تمایل و برانگیختگی زیادی در طرف مقابل ایجاد می کنند. خوب شروع کنید و حتی زمانیکه در حال تماشای فیلم هستید دستتان را بر روی پای معشوقه تان بگذارید. بوسه های آرام و لطیف از او بگیرید و کمی شیطنت کنید و یا حتی خیلی زیاد... فقط فراموش نکنید که مهمترین قسمت یک رابطه جنسی رضایت بخش، چیزی نیست جز.... پیش نوازی! .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - اهميت پيش نوازي در رابطه جنسي و ازدواج

 

حمید جدیدی بازدید : 233 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

شاید شما جزء مردهای رمانتیک نباشید، من هم نیستم. لازم نیست که هر روز برای همسرتان نامه های عاشقانه بنویسید، یا دسته گل بفرستید. کارهای کوچکی هستند که با انجام آنها می توانید تغییرات بزرگی ایجاد کنید.

 

او از شما انتظار دارد تا دوستش باشید.

 

اما به راستی، دوست یک خانم بودن چه معنایی دارد؟ درست مانند یک دوست آقا، باید یک سری وجوه اشتراک با هم داشته باشید. دقت کنید که گفتم یک سری مشترکات، نه اینکه عیناً شبیه به هم باشید. هیچ دو نفری وجود نداند که شبیه به هم آفریده شده باشند. همیشه چیزهایی وجود دارد که شما دوست دارید، اما خانم دوست ندارد، و یا بالعکس. این امر کاملاً طبیعی است. تا زمانی که به اندازه کافی میان شما دو نفر وجوه اشتراک داشته باشد، میتوانید خوشحال باشید و از زندگی لذت ببرید.

 

گاهی اوقات باید تحمل کنید و کاری که اصلاً دوست نمی دارید را انجام دهید. در مواقع دیگر نیز باید به او اجازه دهید تا برخی از کارها را خودش به تنهایی انجام دهد. در مقابل او نیز باید یک چنین رفتارهایی را در قبال شما انجام دهد. زمانیکه به شما گفت می توانید بدون حضور او در برنامه خاصی شرکت کنید و موافقت خود را با این امر اعلام کرد ، می توانید به راحتی حرف او را باور کنید. اگر یکی از دوستان مذکر شما علاقه ای به همراهی شما در برنامه خاصی نداشته باشد، شما مطمئناً از دست او ناراحت و یا عصبانی نمی شوید. این امر در مورد همسرتان نیز باید صدق کند.

 

بد نیست هر چند وقت یکبار با دوستانتان بیرون بروید، اما بهتر است که بیشتر وقت خود را با او بگذرانید. زمانیکه مشغول انجام دادن کاری هستید، می توانید از او درخواست کنید تا شما را همراهی کند. به هر حال او دوست شماست؛ فراموش که نکردید؟

 

اگر زمانیکه با دوستان مذکر خود هستید، او را به طور کلی فراموش کردید، آنوقت باید از خودتان این سؤال را بپرسید که آیا اصلاً او را می خواهید یا نه.

 

از شما انتظار دارد تا با او ارتباط برقرار کنید.

 

این قانون طبیعت است که وقتی آقایون در مورد مشکلات خود با دیگران صحبت میکنند، به راستی دنبال راه حلی برای رفع آن هستند، اما این امر در خانم ها کاملاً متفاوت است. آنها به این دلیل در مورد مشکلات خود با شما صحبت می کنند تا توانسته باشند به نوعی احساسات خود را تخلیه نمایند. خانم ها اغلب در چنین مواقعی به دنبال راه حل نمی گردند. آنها فقط به این خاطر در مورد مشکلات خود با شما صحبت می کنند که بهتر بتوانند مسائل را تجزیه و تحلیل نمایند.

 

تا زمانیکه او از شما راه حل نخواسته، هیچ پیشنهادی در این زمینه مطرح نکنید. فقط گوش کنید و اجازه دهید گفتگو ادامه پیدا کند. اگر او از شما نصیحت بخواهد، خودش بعداً در این مورد از شما سؤال خواهد کرد. هنوز هم برخی از مردها هستند که تصور می کنند نظر خانم ها ارزشی ندارد. اگر شما جزء این دسته از آقایون هستید با عرض پوزش باید بگویم که همین حالا باید دیدگاه خود را تغییر دهید!

 

خانم ها از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار بوده و دارای توانایی های بیشماری هستند و شما نیز ملزم هستید که به نظرها و عقایدشان احترام بگذارید. البته منظور ما این نیست که شما در همه حال باید با عقاید و پیشنهاد های آنها موافق باشید، بلکه او نیز همانند شما حق نظردهی دارد.

 

سعی کنید همیشه در مورد مسائل مختلف از او نظر خواهی کنید و تمام وقایع زندگی خود را با او در میان بگذارید. به حرف های او گوش کنید، و در عین حال زمانیکه برای خودش مشکلی به وجود آمد، با تمام وجود پشتیبانی و حمایت خود را نشان دهید.

 

زمانیکه من می گویم: "گوش کنید" منظورم این است که به حرف هایش توجه کنید. او دقیقاً تمام احساساتش را با شما در میان می گذارد و از این طریق می توانید دریابید که آیا می توانید دوست خوبی برای او باقی بمانید!

 

او از شما انتظار دارد که نیاز های جنسی اش را درک کنید.

 

به نظر می رسد زمانیکه صحبت از سکس به میان می آید، آقایون فاقد هرگونه عاطفه و احساسی هستند و تنها بر اساس شهوت خود عمل می کنند. این امر حقیقت ندارد، فقط سیستم بدن آنها به گونه ای عمل می کند که به راحتی قادرند در عرض 5 ثانیه، بازه بین 0 تا 100 را طی کنند. این امر برای خانم ها مستلزم سپری شدن مدت زمان بیشتری است. برای اینکه خانم ها بتوانند به مرحله برانگیختگی برسند، باید وقت بیشتری صرف کرد.

 

من در مورد پیش نوازی های جسمانی صحبت نمی کنم، بلکه پیش نوازی احساسی مد نظر من است که شامل چیزهای بسیار ظریف و کوچک می شود: طرز نگاه کردن شما به او زمانیکه وارد اتاق می شود، نشان دادن علاقه به گرفتن دست او در انظار عمومی، تعریف کردن از او در مقابل دوستان، و بیان این مطلب که برایش ارزش و احترام قائل هستید.

 

من این چیزها را به شما نمی گویم که کمکتان کنم همسر خود را فریب دهید. بلکه می خواهم کمکتان کنم، درک کنید که وقتی یک شب را در بیرون از خانه صرف می کنید و نزدیک سحر به منزل بازمی گردید، چرا او رویش را از شما برمی گرداند.

 

او از شما عشق می خواهد.

 

شاید شما جزء مردهای رمانتیک نباشید، من هم نیستم. لازم نیست که هر روز برای خانم نامه های عاشقانه بنویسید، یا دسته گل بفرستید. کارهای کوچکی هستند که با انجام آنها می توانید تغییرات بزرگی ایجاد کنید.

 

مثلاً از او بخواهید تا با شما بیرون بیاید، از محل کار خود با او تماس بگیرید، و در مقابل دوستانش از او تعریف کنید.

 

در این قسمت نقل قولی از یکی از دوستانم را می خوانید....

 

"خانم ها کارهای کوچک بسیار زیادی انجام می دهند، اما آقایون ترجیح می دهند فقط یک کار بزرگ انجام دهند. خانم ها تمام کارهای کوچک را جدا از هم و با ارزش یکسان در نظر می گیرند؛ این در حالی است که آقایون احساس می کنند یک کار بزرگ، جای همه کارهای کوچک را می گیرد!"

 

متوجه شدید؛ این راز بزرگی است....اگر آقایون یاد می گرفتند که چگونه می توانند کارهای کوچک را انجام دهند، دیگر لازم نبود دست به کارهای بزرگ بزنند!

 

اجازه دهید همسرتان درک کند که دوستش می دارید. باید به اندازه کافی کارهای رمانتیک برایش انجام دهید؛ و در هر حال با رفتار خود به او ثابت کنید که دوستش میدارید.

 

تنها چیزی که او می خواهد این است که به او نشان دهید دوستش دارید و برایش ارزش و احترام قائل هستید. فکر نمی کنم این کار سختی باشد، اینطور نیست؟

روانشناسی - ازدواج و خانواده - انتظارات خانمها از آقايون

 

حمید جدیدی بازدید : 244 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

در حقیقت خیلی ساده است.

 

در اعماق قلب هر مردی این آرزو وجود دارد که همسرش با تمام وجود به او اعتماد داشته باشد. چند بار شده مردی را ببنید که به همسر خود می گوید: "فقط اگر به من اعتماد داشتی..."

 

بیشتر آقایون در عجب هستند که چرا انجام چنین کار ساده ای برای بیشتر خانم ها دشوار است. پاسخ این سوال در تفاوت های فیزیولوژیک موجود میان جنسیت های مختلف نهفته است.

 

این امر از همان آغاز تولد معنا پیدا می کند. پسر بچه ها دارای هورمون تستسترون هستند. مزیتی که دختر بچه ها فاقد آن می باشند. با توجه به دارا بودن تستسترون، آقایون می توانند به راحتی در برابر مشکلات از خود دفاع کنند و در صورت نیاز هنگام مواجهه با خطر پا به فرار بگذارند.

 

بیشتر دختر خانم ها دارای چنین توانایی نیستند. آنها نمی توانند از لحاظ بدنی در مواقع خطر از خود دفاع نمایند.

 

اگر پسرها به فردی اعتماد کنند که نهایتاً به آنها صدمه بزند، باز هم توانایی دفاع کردن از خودشان را دارند (و یا می توان گفت که از هیچ تلاشی در این زمینه مضایقه نمیکنند). از سوی دیگر دختر خانم ها در شرایط مشابه خلع سلاح شده و قدرت برخورد فیزکی را ندارند.

 

از آنجایی که اعتماد تنها از جایگاه قدرت ایجاد می شود، در آینده که این دختر بچه ها تبدیل به خانم های بالغ می شوند، بازهم جایگاه آسیب پذیر خود را حفظ می نمایند. زمانیکه احساس می کنند ممکن است از جایی به آنها آسیب برسد، ترجیح می دهند که به طرف مقابل اعتماد نکنند.

 

بنابراین آقایون باید بدانند زمانیکه از همسر دلخواه خود تقاضا می کنند تا به آنها "اعتماد" کند، نباید تصور کنند که آنها توانایی انجام چنین کاری را ندارند، بلکه باید درک کنید که بانوان قدری آسیب پذیرتر از آقایون هستند. اگر از او انتظار دارید که اعتمادش نسبت به شما جلب شود، باید کارهایی انجام دهید که به واسطه آن به ایجاد چنین حسی کمک کرده باشید.

 

البته ابزار و موقعیت هایی هستند که می توانید برای گسترش اعتماد، روی آنها "حساب کنید". خوشبختانه اکثر خانم ها با چنین ابزار و موقعیت هایی آشنا هستند و به راحتی آنرا قبول می کنند. امری که سبب می شود خانم ها راحت تر به آقایون اعتماد کنند این است که آقایون بر طبق گفته هایشان عمل کنند. قول دادن در شرایطی که به آن عمل نکنید، برای خانم ها بی معناست.

 

یک خانم باید ببیند که همسرش به قول هایش عمل می کند، چراکه همیشه دیدن، تاثیر بیشتری نسبت به شنیدن از خود باقی می گذارد. اجازه دهید تا بیشتر برایتان توضیح دهم؛ به عنوان مثال تصور کنید کسی به شما می گوید که من بد جنس ترین آدمی هستم که آنها تا به حال دیده اند. برای ماهها تنها چیزی که به گوش شما میرسد این است که من تا چه اندازه با خانواده و دوستانم بدرفتاری می کنم.

 

یک روز با من قرار ملاقات می گذارید و در طی این جریان، متوجه می شوید که من آنقدرها هم که تصور می کردید، وحشتناک به نظر نمی رسم و در عین حال کمی خوش مشرب هم به نظر می رسم. آیا تنها یک ویزیت کافی است تا عقیده کلی شما نسبت به من تغییر پیدا کند؟ البته که نه!

 

اما اگر به طور مکرر با خوش رفتاری ها و فروتنی های من نسبت به خودتان آگاه شوید، کم کم نظرتان در مورد من شروع به تغییر پیدا کردن می کند.

 

مهربانی که شما در طی چند هفته آخر، از جانب من دریافت کرده اید با چیزهایی که قبلاً در مورد من شنیده بودید، مطابقت ندارد. تمام شایعاتی که در مورد بدجنسی من شنیده بودید، رفته رفته از ذهنتان محو می شود. با گذشت زمان از طریق اعمال من، افکار منفی شما در مورد شخصیت من عوض خواهد شد.

 

آقایون مطلع باشند که وقتی خانم ها ببینند رفتارتان دقیقاً مطابق با گفته هایتان است، آنوقت حس اعتماد، خود به خود رشد پیدا می کند. زمانیکه به گفته هایتان عمل نکنید، همسرتان از شما قدری بیمناک می شود.

 

او از دیدگاه خودش احساس می کند که شما را دوست می دارد و می خواهد به شما اعتماد پیدا کند. فقط نیازمند کمک است تا چیزی را که شما می خواهید نثارتان کند.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - انتظارات آقايون از خانمها

 

حمید جدیدی بازدید : 220 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

کمی از نیمه شب گذشته است. قلبتان تند و تند میتپد، ملحفه ها همه از عرق خیس شده اند و پتویتان هم روی زمین افتاده است. وقتی می خواهید از یک دنده به دنده دیگر شوید، چشم همسرتان به شما می افتد.

این می تواند یک صحنه ی پرحرارت باشد، اما واقعاً اینطور نیست. چند وقتی است که اوضاع رابطه ی جنسیتان اینگونه شده است. کارتان را بهانه می کنید، شست و شوی کوهی از لباسهای کثیف، پختن غذا و... همه ی آن کارهای یکنواخت و عادی که باعث می شود شما و همسرتان فکر کنید در یک هتل همکار و کارمند هستید تا عاشق و معشوق.

 

فراموش کردن شور و شوق عشق و غرق شدن در کارهای روزمره خیلی راحت است. اما اگر همسرتان را دوست داشته باشید، و همچنین خودتان را، باید با هر چیزی که این شور و حرارت را از روابط جنسی شما میگیرد مقابله کنید!

 

 

برایتان خوب است!

 

محققانی که روی مسائل جنسی تحقیق میکنند، سکس سالم و مشروع را یکی از بهترین راه های درمانی برای همه ی مشکلات می دانند، که لطافت پوست هم از قبیل این درمان هاست. طبق گفته های آنان، سکس انرژی شما را دوباره شارژ می کند، اعتماد به نفستان را بالا می برد، خوشبختیتان را تضمین میکند و حتی باعث می شود جوان تر هم به نظر بیایید. از دیدگاه این محققان سکس هم مثل ورزش های ایروبیک، گردش خون را بالا می برد و باعث می شود مغز اندورفین هایی ترشح کند که در مقابل افسردگی به شدت مقاومت میکند.

 

اما نباید فکر کنید که باید فقط به خاطر فواید فیزیکی و جسمانی آن سکس کنید. درمان شناسی، عملی جنسی نیست، اما حرف زدن و گفتگو در این مورد می تواند باشد. با همسرتان درمورد خیالپردازی های جنسی خود، نیازها و احساستان در مورد بدن خود و همسرتان، حرف بزنید.

 

روانشناسان عقیده دارند که مردم معمولاً دوست ندارند در مورد نیازهایشان صحبت کنند چون فکر می کنند دیگران آنها را نقد خواهند کرد. اما این تصور به هیچ عنوان درست نیست. باید مسئولیت خودتان را بپذیرید.

 

 

گفتگوی جنسی

 

برای مریم که طی حاملگی خود 10 کیلو وزن اضافه کرده بود، کمی گفتگو، تفاوت زیادی ایجاد کرد. نزدیک بودن دل او و همسرش فرزاد و همچنین تعریف و تحسین های مداوم همسرش از او علیرغم باد کردن هیکلش، باعث شده بود که او به هیچ عنوان تمایلات جنسی خود را فراموش نکرده و احساسات جنسیش را حفظ نموده بوده.

 

حساسیت و شوخ طبعی به فرزاد کمک کرد تا بتوانند هارمونی احساسی خود را حفظ کنند. از آنجا که بدن مریم مدام در تغییر و تحول بود، آنها دیگر قادر به انجام خیلی از فعالیت های جنسی خود نبودند. اما مریم خیلی راحت و بی پرده با همسرش در این رابطه صحبت می کرد و به او میگفت که چه می خواست.

 

شما هم می توانید از طریقه ی گفتگوی مریم با همسرش راهنمایی بگیرید و اگر احساس می کنید که همسرتان با روش ها و شیوه های قدیمی رابطه جنسی برقرار میکند، این وظیفه ی شماست که او را با روشهای تازه آشنا کنید. اما یادتان باشد که اینکار را باید با مهارت انجام دهید. شما می خواهید تغییر ایجاد کنید، حواستان باشد. اگر برخوردی مثبت داشته باشید، می توانید بدون ناراحت کردن همسرتان به نتیجه ی که می خواستید دست پیدا کنید. پس به جای اینکه درمورد آن چیزهایی که دوست ندارید با همسرتان حرف بزنید، درمورد چیزهایی که دوست دارید با او گفتگو کنید.

 

جزئیات، جزئیات

 

جزئیات هم مهم هستند. هیچ دیکشنری جهانی قادر به تعریف لغات مربوط به سکس و رابطه ی جنسی نیست. به همین خاطر است که ممکن است درک شما و همسرتان از این موضوع کاملاً با یکدیگر متفاوت باشد.

 

خانمی که به خاطر عدم توجه و تغییر همسرش وقتی از او خواسته بود به جای اینکه فقط سکس کند، کمی هم با او عشقبازی کند، به متخصص روانشناس مراجعه کرده بود. برای همسر این خانم هر دو این واژه ها، یعنی سکس و عشقبازی یک معنی و مفهوم داشته است، اما برای این خانم، سکس فقط ارضا شدن سریع و فوری بوده اما عشقبازی شامل زمزمه های عاشقانه، نوازش های عاشقانه، در آغوش گرفتن های عاشقانه و...بوده است. کمکی که روانشناس متخصص به این خانم کرد این بود که منظور خود را به طور واضح به همسرش برساند که نتیجه ی خوبی هم در بر داشت.

 

رک و راست بودن نه تنها در مسائل جنسی بلکه در همه ی صحنه های زندگی کارآمد و مفید است. در مثالی دیگر می بینیم وقتی پونه دلایل اینکه چرا دیگر شور و اشتیاقی به سکس ندارد را با همسرش در میان می گذارد، چطور این شور و حرارت دوباره تحریک می شود و زندگی چند ساله ی آنها جانی دوباره می گیرد. پونه که خانمی خانه دار بود، جدیداً احساس استرس و خستگی بسیار زیادی از کارهای خانه می کرد و وقتی همسرش از او می خواست که با او سکس داشته باشد، او مهرداد، همسرش را با جملات کوتاهی مثل "الان اصلاً روی مود نیستم و حوصله ندارم" رد میکرد. اگر مهرداد بیشتر روی او فشار می آورد، خستگی ها و بی حوصلگی های پونه چند برابر می شد و اگر هم دست می کشید، احساس طرد شدگی می کرد.

 

وقتی این زوج برای مشاوره نزد روانشناس متخصص رفتند، پونه برخورد خود را تغییر داد و به جای رد کردن او به آن صورت، دیگر دلیل اینکه چرا سکس نمی خواهد را برایش توضیح می داد. مثلاً می گفت که چون از صبح مجبور بوده با پسرشان سر و کله بزند خسته شده، یا فشار کاریش کمی زیادی است یا هنوز باید شام را درست کند و ... و حالا که رون علت نخواستن پام را می داند، دیگر از او به دل نمی گیرد، به جای آن تلاش می کند تا موانع موجود بر سر راه سکس کردن خودشان را بردارد. مثلاً پیشنهاد می کند که غذا را از بیرون سفارش بدهند و به جای غذا پختن کنار هم باشند. یا مثلاً در کارها به او کمک می کند تا بتوانند آخر شب زمانی برای سکس داشته باشند.

 

اگر مشکلات جدی در زمینه رابطه ی جنسی خود با همسرتان دارید، مطمئناً حرف زدن در این رابطه تاثیر خیلی زیادی در رفع مشکل خواهد داشت. باید بدانید ک چه موقع و چطور به همسرتان نزدیک شوید. یادتان باشد، بدترین زمان برای حرف زدن در مورد این مشکلات، وقتی است که در تختخواب خسته و کوفته کنار هم خوابیده اید. روانشناسان عقیده دارند که در این زمان هر دو شما آسیب پذیر هستید و احساساتتان پخته نیست. این حرف ها را میتوانید در محیط های کمتر تهدید کننده، مثل میز صبحانه، موقع پیاده روی باهم یا بعد از شام مطرح کنید.

 

مهارت نباشد، لذت هم نیست

 

بدیهی است که هر چه بیشتر در مورد سکس بدانید، بهتر می توانید آن را به مرحله ی عمل در آورید. باید در این زمینه هم مطالعه داشته باشید. کتاب های زیادی برای کمک به شما وجود دارد.

 

اما اگر خواندن در این مورد، شما را به هیجان نیاورد، نگران نباشید. فیلم های آموزشی زیادی هم در این رابطه وجود دارد. فیلم هایی هست که رابطه ی جنسی را به طور قدم به قدم به شما آموزش می دهد.

 

اما همه چیز فقط این نیست. باید خودتان هم چیزی نشان دهید. وقتی بعد از شام کنار هم نشسته اید، هر نوع تماس یا نوازش می تواند برایتان محرک باشد. اما لازم نیست که هر نوازشی به سکس ختم شود. باید یاد بگیرید که از کنار هم بودن لذت ببرید، همدیگر را در حمام بشویید، ماساژ دهید و... اینجا دیگر هیچ تقاضا یا توقعی برای سکس وجود ندارد، فقط باید از باهم بودن لذت ببرید.

 

 

سکس در زندگی عادی

 

با اینکه صحنه های سکسی فیلم ها می تواند برای خیلی از زوج ها تحریک کننده باشد، اما متاسفانه چیزی که ما در فیلم ها می بینیم خیلی از زندگی واقعی دور است. فیلم ها معمولاً صحنه هایی از سکس خارج از زناشویی یا قبل از زناشویی را نشان می دهد و کمتر به سکس زن و شوهری می پردازد.

 

لباس زیرهای باشکوه و بسیار سکسی که در فیلم ها میبینیم، شاید خیلی خارج از توان مالی، فیزیکی، یا احساسی در زندگی های واقعی باشد. برای اینکه سکس را یکی از اولویت های زندگی درآورید باید فکر خلاق داشته باشید.

 

میل جنسی یک تصمیم است، فقط یک احساس نیست. این شمایید که باید تصمیم بگیرید برای سکس هم وقت بگذارید. دلیلی وجود ندارد که چرا آنها که همیشه میخواهند شور و حرارت بیشتری به زندگیشان وارد شود، هیچوقت به آن دست پیدا نمیکنند.

 

 

مشکلات جدی

 

تقریباً همه ی رابطه ها در طی مسیر خود با موانع و مشکلاتی روبه رو می شوند. اما اگر شما و همسرتان شدیداً احساس ناراحتی می کنید و مشکلات فیزیکی بسیاری دارید، باید دنبال مشاوره های تخصصی باشید. مردم ما معمولاً برای مشکلات جسمانی دیگر خیلی راحت و سریع به دوا و دکتر پناه می برند، اما هیچکدام از ما دوست نداریم برای حل مشکلات جنسی خود به پزشک متخصص یا روانشناس مراجعه کنیم، حتی به خاطر حفظ رابطه مان هم این کار را نمی کنیم.

 

در این قسمت می خواهم تعدادی از مشکلات جدی جنسی را عنوان کنم تا شاید شمایید که نمی دانید مشکلتان واقعاً جدی است به خودتان بیایید و به متخصص مراجعه کنید!

 

تغییرات هورمونی: طی دوران یائسگی یا پیش از یائسگی این تغییرات هورمونی ایجاد می شود که ممکن است باعث کم شدن میل جنسی، اضافه شدن وزن، و افسردگی شود. تغییر در استروژن بدن هم ممکن است باعث خشکی مهبل و سوزش شود. پزشک می تواند تغییرات هورمونی شما را تشخیص داده و برای رفع مشکلاتتان راهنماییتان کند.

 

بیماری ها: بیماری هایی مثل دیابت، فشارخون بالا، و سخت شدن شریانها که جریان خون را در اعضاضی جنسی بدن کم می کند، ممکن است برای شما ایجاد مشکل کند. افسردگی و اضطراب هم باعث کم شدن میل جنسی می شود.

 

داروها: داروهایی مثل ضد افسردگی ها، و داروهای فشارخون باعث دشواری ارگاسم یم شوند. اگر شما مشکلی در این زمینه دارید، می توانید از پزشکتان بخواهید برای شما داروی جایگزین تجویز کند.

 

دردهای جنسی زنانه: این دردها که مقاربت دردناک یا اسپاسم دردناک مهبل نامیده می شوند، علل مختلفی مثل زخم های مهبلی و آماس درونی مهبل می تواند داشته باشد که برای درمان آن میتوانید به متخصص زنان مرجعه کنید.

 

قرص های ضد بارداری: این قرص ها میل و شور جنسی را در فرد خفه میکند. و اگر می بینید با مصرف این داروها تمایلات جنسیتان کاهش پیدا کرده، از پزشکتان بخواهید داروی جایگزین برایتان تجویز کند.

 

ترس از ناکامی های جنسی: به ویژه در کسانی که مشکل نعوظ و زود انزالی دارند این مسئله به کرات دیده می شود. قدم اول این است که به پزشک مراجعه کنید تا با تشخیص پزشک درمان شوید. و قدم دوم این است که با یک درمان شناس متخصص در امور جنسی برای برطرف کردن اضطراب های جنسیتان مشاوره کنید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - التيام جنسي: برگشت شور جنسي به زندگي مشترک

 

حمید جدیدی بازدید : 255 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

آنها این کار را هر روز انجام نمی دهند (وا!) آنها به سرعت معتقدند (نه!!). مقاله را بخوانید تا به حقیقت های بی شماری در مورد رابطه جنسی سالم در خانواده های موفق پی ببرید.

 

به عنوان یک دختر روشن فکر که به تازگی وارد یک ارتباط دو نفره شده اید، احتمالا مطالبی را در مورد زندگی سالم می دانید: عادلانه دعوا کنید، به او وقت دهید تا با خودش خلوت کند (با این کار خودتان هم فرصتی پیدا می کنید تا تنها شوید)، هیچ گاه چشم های خود را از او برنگردانید (حتی اگر زیباترین فیلم را در تلویزیون نگاه می کنید) و ... اما زوج های خوشبخت در اتاق خواب چه عکس العمل هایی از خود نشان میدهند؟ برای روشن تر شدن این مطلب ما از متخصصان و مشاوران در زمینه ازدواج و خانواده کمک گرفتیم. کارهایی که به شما پیشنهاد می شود، عجیب و غریب نیستند و نمی خواهیم بگوییم که باید بر جاذبه غلبه کنید، همه چیز صرفا به سکس ارتباط پیدا نمی کند، و فقط باید کاری کنید تا احساس نزدیکی بیشتری نسبت به همسرتان پیدا کنید.

 

1- به طور متناوب مشغول باشید

 

راز موفقیت زوج های خوشبخت این نیست که هر روز هفته با هم رابطه جنسی دارند. در حقیقت بر طبق گفته های دکتر "تینا تسینا" نویسنده کتاب "هم ازدواج کنیم هم آزاد باشیم" زوج های موفق بر اساس یک برنامه زمانی مشخص رابطه جنسی دارند. از سوی دیگر عدم برقراری این نوع رابطه در دراز مدت نیز به هیچ وجه قابل قبول نیست چرا که روابط جنسی، نزدیکی دو طرف را تقویت کرده و به آن ژرفا می بخشد. "تسینا" اظهار می دارد "افرادی که از برقراری رابطه جنسی با یکدیگر خودداری می کنند، میان خود فاصله بسیار زیادی را به وجود می آورند و پس از چندی افراد غریبه در نظرشان بیش از شریک فعلی زندگی شان جذاب جلوه می کنند." همچنین دفعات منظم سکس برای آقایون اهمیت فراوانی دارد. دکتر لورا برمن، مدیر مرکز برمن در شیکاگو اظهار می دارد: "یکی از راههایی که می تواند دو نفر را نزدیک به هم نگه دارد این است که آن دو از نظر جنسی به هم نزدیک باشند.

 

تنها راه رسیدن به نزدیکی و صمیمیت نیز همین مورد است." زمانی که مرد به تعداد دفعات منظم با همسر خود رابطه جنسی نداشته باشد، او حس رمانتیک بودن خود را از دست می دهد؛ پس از اندکی خانم نیز شور و حرارت جنسی خود را از دست می دهد و به همین منوال یک دور تسلسل به وجود می آورد." از سوی دیگر بد نیست که اجازه دهید یکی دو هفته بدون وجود سکس سپری شود، در حقیقت تعداد زیادی از زوج های موفق، یک بار در هفته این کار را انجام می دهند. نکته کلیدی این است که هر دو از این یک بار نهایت لذت را ببرند. اگر ارتباط شما به یک بار در ماه و یا کمتر از آن محدود می شود باید قدری کنجکاو شوید که چه مشکلی وجود دارد. شماره 2 را بخوانید تا ازدواج موفق تری را دنبال کنید.

 

2- خارج از تخت هم یکدیگر را نوازش کنید

 

یکی دیگر از دلایل موفقیت و خوشبختی برخی از زوج ها این است که گاه و بی گاه بدون اینکه هیچ دلیل خاصی وجود داشته باشد، یکدیگر را در آغوش می کشند، پاهایشان را به هم می زنند و برای مراحل اصلی تر خودشان را بیشتر آماده می کنند. دکتر "بری مک کارتی" رواندرمانگر و نویسنده کتاب "آرزوی خوشبختی" اینچنین مینویسد: " لمس کردن 5 مرحله مختلف دارد؛ یک زوج موفق باید حداقل 4 مرحله از آن را انجام دهد. بسیاری از زوج ها تنها دو نوع ارتباط لمسی دارند: یا هیچ چیز یا مقاربت، و زمانیکه این چنین باشد معمولا "هیچ چیز" بیشتر تکرار می شود." زمانی که یکدیگر را می بوسید یا پشت هم را می مالید، می توانید به راحتی اگر تمایلی به ادامه ارتباط نداشته باشید، آنرا متوقف کنید.

 

کار دیگری که می توانید انجام دهید این است که با هم قرار بگذارید که اگر تمایلی به انجام آن ندارید دست های یکدیگر را بگیرید و فشار دهید. به این ترتیب رابطه شما طبیعی تر به نظر می رسد، چرا که یک نوع لمس کردن همراه می شود با نوع دیگر و می توانید تا آنجا که علاقه دارید به آن ادامه دهید. اگر بتوانید در طول روز از نظر فیزیکی با هم ارتباط برقرار کنید برای معاشقه اصلی آماده تر خواهید شد، همچنین با احتساب به این عمل در طول شب هایی که استرس دارید و یا خسته هستید (و یا هر دو) نزدیکی و صمیمیتتان را از دست نمیدهید.

 

3- در مورد سکس خطاها را فراموش کنید و ببخشید

 

شاید رابطه جنسی همواره خوشی های دیوانه کننده به شما ندهد، اما زوج هایی که این کار را انجام می دهند از مزایای احساسی و عاطفی آن بهرمند می شوند. چرا؟ شما در طول دوره های سخت زندگی همچنان دوشادوش یکدیگر می ایستید و این امر سبب می شود تا عشق شما تا ابد جاودانه شود. چه معاشقه اصلی را انجام دهید، چه فقط یکدیگر را در آغوش گرفته و نوازش کنید، شکاف ها و فواصل موجود به خودی خود ناپدید می شوند. اگر همسر خود را گاه و بی گاه در آغوش بگیرید و بدن او را لمس کنید او متوجه می شود که اگر چه ممکن است در مورد موضوع خاصی با هم، هم عقیده نباشید اما عشق مسئله دیگری است، همواره جای خود را دارد و این جر و بحث ها دلیلی برای کاهش دوست داشتن نیستند.

 

این مطلب می تواند به طور کلی دیدگاه شما و شوهرتان را نسبت به زندگی تغییر دهد. جینی، 32 ساله در بروکلین یک نویسنده است، او هم به نوبه خود به این نتیجه رسیده است: "سابقا من و بیل مشاجرات تمام نشدنی بر سر مسائل کوچک و بی ارزش با هم داشتیم، به جایی رسیده بودیم که هر دو خسته شده بودیم، به همین دلیل قرار گذاشتیم که اگر دفعه آینده بر سر  مسائل جزئی نزاع در گرفت، همدیگر را ببوسیم و همه چیز را تمام شده فرض کنیم، ما هیچ وقت تصور نمی کردیم که یک کار کوچک بتواند تمام مشکلات زندگی ما را حل کند. اما بعد از اینکه این تکنیک را امتحان کردیم به این نتیجه رسیدیم که در آغوش گرفتن و بوسیدن خیلی راحت تر از جلسات طولانی بحث و گفتگو میتواند مشکلاتمان را حل کند."

 

4- هیچ گاه برای مجازات از برقراری سکس خودداری نکنید

 

اخطار: "نشان دادن خشم و عصبانیت با خودداری از برقرای رابطه جنسی، زندگی شما را به نابودی می کشاند." چرا: نه تنها محبت و دوستی را از بین می برد، بلکه اگر زوجین در جنگ قدرت ها از سکس به عنوان برگ برنده استفاده کنند، تنفر بسیار زیادی به وجو می آید و پس از مدتی دیگر هیچ یک از طرفین هیچ گونه تمایلی به برقراری رابطه جنسی با دیگری از خود نشان نمی دهد. بنابراین دفعه آینده که از همسر خود ناراحت شدید به جای غلط خوردن و دور شدن در او در تخت خواب، همه چیز را با گفتگو روشن کنید و در این راه از رابطه جنسی مایه نگذارید.

 

5- به دنبال سکس هالیوودی نباشید

 

همه ما می توانیم آنرا تصور کنیم: شمع های روشن و تابان، ملافه های سفید رنگ 1000 پارچه، معاشقه تحریک آمیز، رضایت شهوانی. در دنیای واقعی در اکثر موارد این اتفاق ها صورت نمی پذیرد. و زوج هایی که به دنبال خوشبختی هستند، هیچ گاه وقت خود را با این چیزها تلف نمی کنند. اگر شما صاحب دو فرزند هستید، دو نوع شغل مختلف دارید و این نوع سکس را ماهی یکبار انجام می دهید، باید گفت که کارتان عالی است. چقدر عالی است؟ در میان زوج های موفق تقریبا چیزی بیشتر از 15% از معاشقه ها برای یکی یا هر دو نفر، در نهایت لذت بخش نخواهد بود. شاید این کار را با عجله انجام می دهند، از نظر فیزیکی راحت نیستند، و یا در آخر نمی توانند به حس رضایت دست پیدا کنند. همسرانی که از خود مطمئن هستند، می توانند به راحتی با این مسئله کنار بیایند، و اصلا تصور نمی کنند که حتما یک مشکل خاصی باید وجود داشته باشد، بلکه طرفی که خسته ات و یا حال مناسبی ندارد به راحتی به فرد مقابل می گوید: "من خسته هستم و امشب نمی توانم؛ تو راحت باش و کار خودت را انجام بده."

 

6- به هر حال باید گاهی "سکس ویژه" داشته باشید

 

در سالگردهای که دارید یک روز را نیز باید اختصاص دهید به "سالگرد رابطه جنسی." البته لازم نیست این کار را فقط به همین یک روز محدود کنید؛ اگر بتوانید در طول سال چند روز دیگر را نیز به همین منوال طی کنید، کار فوق العاده انجام داده و به زندگی مشترکتان کمک بی حد و حصری نموده اید. برخی خانواده ها از روی تبنلی و یا هر چیز دیگر ترجیح می دهند چنین نوع معاشقه ای را از زندگی خود حذف کنند. پوشیدن یک لباس خواب جدید به جای پیجامه های کهنه و نخ نما آنقدر ها هم که فکر می کنید، مشکل نیست. به همسر خود بگویید که هنوز هم به این موارد اهمیت می دهید. همانطور که می دانید تغییر ذائقه یک اصول کلیدی در موفقیت زندگی مشترک به شمار می رود. یکی از تحقیقات اخیر گویای این مطلب است که حس رضایت جنسی نشات گرفته از پر حرارت بودن طرفین در نظر دیگری است. یک فضای رمانتیک ایجا د کنید، و شور و هیجان لازم را به وجود آورید.

 

بر روی ملافه های نو بخوابید (یا در خانه یا در هتل)، موقعیت های جدید را امتحان کنید، و هر کار دیگری که لازم است تا شما را از نظر ذهنی و جسمی تحریک کند، انجام دهید تا احساس کنید به وجود هم معتاد هستید. اگر می خواهید تا هورمون های شوهر خود تا آخرین حد ممکن ترشح شود یک قرار غیر منتظره برای او تعیین کنید و کارهای جدید را امتحان کنید. "امی" 30 ساله از "سانتا برما" که به تازگی زندگی مشترک خود را شروع کرده این چنین می گوید: "زمانی که احساس می کنم به اظهار عشق و علاقه نیاز دارم یک ادرس اینترنتی جدید برای خودم درست می کنم و نام آنرا چیزی می گذارم که برای او اشنا باشد و آنرا پاک نکند. در این نامه فقط محل و ساعت را ذکر می کنم. زمانی که او در محل مورد نظر حاضر شد او را به جای دیگری می برم تا باز هم در شک و تردید باقی بماند. او می گوید زمانی که من این کار ها را انجام میدهم دیوانه و شیفته من می شود."

 

7- حرکات نهایی محبت آمیر را نیز انجام دهید

 

4 کلمه: ارتباط چشمی در اوج لذت "این لحظه آنقدر بی نظیر است که اگر بتوانید آنرا با شریک زندگیتان تقسیم کنید، صمیمیت موجود بین شما دو نفر دو چندان خواهد شد. البته شواهد گویای این مطلب هستند که حتی زوج هایی که در روابط طولانی مدت هستند باز هم نمی تواند این حرکت را به درستی انجام دهند. "کریستی" 31 ساله ساکن "نیو جرسی" معتقد است که باز نگه داشتن چشم ها در طول برقراری رابطه جنسی شما را شهوت انگیز تر نشان می دهد. او می گوید: "من زمانی که متوجه می شوم همسرم در حال نگاه کردن به من است، احساس آرامش پیدا می کنم و فکر می کنم به اندازه کافی جذاب هستم. این امر سبب می شود که با روی بازتری از او استقبال کنم."

 

8- باید بدانید هر چیز جای خود دارد

 

یکی دیگر از مشکلات، تغییر مسیر است. باید بدانید چطور می توانید از مبحث پرداخت صورتحساب ها و قبوض بیرون بیایید و به مسائل جنسی بپردازید. زوج های موفق راههای بی شماری را برای فراموش کردن روزمرگی های زندگی می دانند. چگونه؟ به عنوان مثال آنها به طور مختصر و مفید به هم می گویند "بیا با هم معاشقه کنیم"، ممکن است شوهرتان پس از اینکه بچه ها به خواب رفتند بر روی مبل راحتی دراز کشیده باشد و شما را هم دعوت کند تا در کنار او بنشیند، یا شما شروع به نوازش کردن او کنید، یا خیلی راحت بگویید: امشب تلویزیون برنامه جالبی نداره، چطوری وقتمان را بگذرانیم؟"

 

9- با هم بازی و شوخی کنید

 

مطمئنا در مواقع ضروری زوج های موفق کاملا جدی ظاهر می شوند، اما خنده و شوخی گاه گاهی ضرورت پیدا می کند. این شوخی ها می توانند پیش زمینه خوبی برای شروع معاشقه محسوب شوند. دکتر "تنیسا" معتقد است که با هم خندیدن میتواند نشانه خوبی از صمیمیت باشد، این امر نشان می دهد که شما دو نفر به راحتی می توانید با هم ارتباط برقرا کنید و یکدیگر را درک می کنید. در حقیقت یکی دیگر از راههای نمایش ناز و عشوه همین مسخره بازی ها و شوخی هاست. "امیلیا" 31 ساله به همراه همسرش "جف" 32 ساله، ساکن نیویورک از ردو بدل کردن کارت های تبریک واقعا لذت می برند. امیلی می گوید: "هر دوی ما احساساتی هستیم. اولین بار جف در روز ولنتاین برای من یک کارت بسیار بزرگ همراه با گل های سرخ خریداری کرد. از آن پس ما همیشه یگدیگر را با کارت های عجیب و غریب سوپرایز می کنیم."

 

10- سرعت هم چیز بدی نیست

 

سرعت در برقراری رابطه جنسی چیر بدی نیست چرا که به اندازه کافی سودمند است. "لری" 33 ساله حسابدار و ساکن "هپس هایر" که به سکس کوتاه و شیرین در رابطه زناشویی عقیده دارد می گوید: "ما تا ابد برای سکس وقت نداریم، زمانی که من 10 شب خسته و کوفته از محل کار به خانه باز می گردم آنقدر خسته هستم که پیش نوازی بیش از حد گزینه خوبی برای من نیست. بنابراین با تن صدایی که کاملا شهوت انگیز است از شوهرم سوال می کنم که آیا با یک کار پر سرعت موافق هست؟ از آنجایی که او هم همیشه منتظر یک چنین چیزی است، ما هر دو از انجام آن نهایت لذت را می بریم. و نکته اصلی هم همین جاست. سکس شدید هیچ گاه راه گشای تمام مشکلات نیست. همه چیز سکس نیست اما زمانی که نتوانید با موفقیت از پس آن برایید مشکلاتی در سایر زمینه های زندگی برایتان ایجاد می شود که حل آنها بدون رنج و مشقت نخواهد بود. زوج هایی که از نظر جنسی به هم وابسته هستند با هم مهربانتر برخورد می کنند، به آسانی از اشتباهات یکدیگر می گذرند، رمانتیک تر هستند، کمتر تنها و ناراحت می مانند، و درگیری چندانی با هم ندارند. این اتصال میتواند برای همیشه آنها را با موفقیت و خوشبختی کامل در کنار هم متصل نگه دارد. آنقدر بی نظیر است که اگر آنرا با شریک زندگی خود تقسیم کنید، صمیمیت موجود بین شما دو نفر دو چندان خواهد شد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - اسرار روابط جنسي در خانواده هاي موفق

 

حمید جدیدی بازدید : 149 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

جزء کسانی هستید که نامزد دارند؛ پس باید تا کنون به

خوبی متوجه شده باشید که خانمها اصولاً ترجیح میدهند در زمان شادی یا اندوه و .... به دوستان هم جنس خود روی می آورند تا به پسرها. و نکته جالب اینجاست که آقایون نیز کاملا راضی هستند و این کار خانم ها آنها را

خوشحال تر می کند.

 

چه کسانی گوش شنوای بهتری دارند؟

 

چند روز پیش از برگزاری مراسم جشن عروسی، یکی از دوستانم به من نصیحتی کرد که تا آخر عمر قدردان او خواهم بود. او به من گفت: "من با علی ازدواج نکردم که بهترین دوستم باشد، چرا که من یک دوست صمیمی داشتم!" شاید باورتان نشود، اما این گفته او تاثیر شگرفی بر روی من گذاشت و سبب شد تا احساس آرامش و آسایش پیدا کنم. من هم یک دوست صمیمی داشتم که از سه سالگی در تمام مراحل زندگی با هم بودیم. همیشه نگران بودم که آیا دوستی ما می تواند بدون مشکل در کنار زندگی مشترکم دوام داشته باشد، و درست زمانیکه دوستم به من این حرف را زد، فهمیدم که: "بله؛ می شود."

 

اغلب خانم ها معتقدند که همواره نیاز به دوست های هم جنس خودشان دارند تا با آنها اموری که همسرانشان نمی توانند و یا دوست ندارند در آن شرکت کنند را انجام دهند - - شرکت در گپ های ماراتون، تاسف خوردن بر روی ناعدالتی های جزئی، حل مشکلات عدیده خود بر سر خرید کیف کتان یا شال پوست تمساح و امثال اینها - -  معلوم نیست که این طبیعت خانم ها است با تربیت آنها، اما به هر حال خانم ها خیلی بیشتر از آقایون تمایل دارند تا زندگی خود را زیر میکروسکوپ قرار دهند. این بدان معنا نیست که آقایون هیچ تمایلی به در میان گذاشتن زندگی خود با دیگران ندارند، بلکه فقط به اندازه خانم ها دوست ندارند وارد جزئیات شوند. اگر تا کنون به نقشه های کامپیوتری نگاه کرده باشید، متوجه خواهید شد که تمامی آنها هم شامل کلید "zoom in " (درشت نمایی) و هم "zoom out " (کوچک نمایی) می باشند. خوب همسر من هر چند یک انسان فوق العاده است، اما ترجیح می دهد تصاویر را بدون بزرگ نمایی نگاه کند. اگر به خاطر دوست صمیمی ام "سارا" نبود، آنوقت او مجبور می شد تا هر روز به خاطر تصاویر درشت نمایی شده من از هر اتفاق خوب یا بد، و پیروزی یا شکست رنج بکشد. اگر بگویم که او مجبور نیست دست کم 98% از این چیزها تحمل کند، بیراهه  حرف نزده ام.

 

بر طبق مطالعات و بررسی های فزاینده، اکثریت غریب به اتفاق خانم ها نیاز دارند حداقل یک دوست دختر داشته باشند تا به او تکیه کنند و این امر حقیقتاً زندگی مشترک آنها با همسرانشان را بهبود خواهد بخشید. با استناد به یک تحقیق دانشگاهی که بر روی خانم های 20 تا 40 ساله انجام شده است، می توان گفت که تقریبا 90% از کل افراد تحت آزمایش اذعان داشتند که به طور کلی در مورد مشکلات روابط نامزدی با دوست های دختر خود صحبت می کنند. 75% از خانم هایی که متاهل بودند نیز اظهار داشتند که زمانیکه به یک مشکل در زندگی مشترک برخورد می کنند، پیش از آنکه آنرا با همسر خود در میان بگذارند با دوستان صمیمی خود پیرامون آن مشکل بخصوص بحث می کنند. دکتر "استیسی الیکر" (جامعه شناس) که هدایت تحقیق فوق را به عهده داشت، اظهار می دارد که : "خانم ها معمولا شیوه های متفاوتی را برای کنار آمدن با مشکلات زناشویی امتحان می کنند. یکی از این تکنیک های فردی از این قرار است که با برشمردن خصوصیات مثبت همسر خود سعی در پوشاندن عیوب و اشتباهات آنها می کنند تا حتی الامکان از بروز هر گونه مشاجره و درگیری جلوگیری نمایند." خانم ها همچنین معتقدند که همدلی و انتقال فکر با دوستان صمیمی می تواند به آنها کمک کند تا با مواردی که به نظرشان در زندگی مشترک غیر قابل قبول است، بهتر کنار بیایند.

 

یکی از دلایلی که موجب می شود تا خانم ها برای رفع مشکلات خود به دوست های دختر خود روی آورند این است که دیدگاه آقایون پیرامون مبحث "حل مشکل"، به طور کلی با دیدگاه خانم ها متفاوت است و تاکتیک های مردها عملا با شیوه های خانم ها در تضاد می باشد. خانم ها به راحتی می توانند با اندکی گفتگو به آرامش دست پیدا می کنند، اما اولین عکس العمل آقایون در خصوص رفع مشکل، پیدا کردن راه حل است. آنها پس از یافتن راه حل، سریعا بر طبق آن عمل می کنند. "سندی شیهی" متخصص ارتباطات و نویسنده معتقد است که "اگر شما به شوهرتان بگویید که با مادر خود دچار مشکل شده اید، او می خواهد بلافاصله مشکل شما را حل نماید، به همین دلیل شروع می کند به نصیحت کردن و شما هم اصلاً به او گوش نمی دهید و بالطبع او حق دارد که ناراحت شود." در حقیقت می توان گفت که  رفتار و واکنش های او تا حدی قابل درک است: او می بایست با شما و در کنار مشکلات شما زندگی کند، اما دوست های دخترتان مجبور نیستند با شما و در کنار مشکلات خصوصی تان زندگی کنند؛ اما به هر حال راه و روش حل مشکل توسط یک دوست دختر، کاملا متفاوت است و مسلماً برای خانم ها نتیجه بهتری را در بر دارد. "شیهی" معتقد است: "دوست دختر از شما دلجویی کرده و با شما اظهار همدردی می نماید و می گوید: " آره متوجه می شوم. من خودم هم یک چنین مشکلی را با مادرم داشتم."  با این گفتگوها شما فرصت لازم را به دست می آورید و می توانید با فراخ بال بر روی مشکل خود تمرکز کرده و بالاخره خودتان راه حل مناسب را پیدا کنید و مشکل را همانطور که می خواهید حل کنید."

 

به نفع ما

 

اما دوستی میان بانوان تنها به ایجاد آرامش و دلجویی محدود نمی شود. این امر همچنین سلامت ذهنی و جسمی خانم ها را نیز تامین می کند. دکتر "شیلی تیلور" روانشناس و استاد دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس تحقیق جامعی را در سال 2000 بر روی استرس انجام داده است. او در طی مطالعات خود، تئوری پردازی کرده است که خانم ها زمانیکه خودشان و یا دوستانشان در درد سر می افتند، گرایش ذاتی به "مراقبت و همراهی" دارند؛ اما آقایون درست بر عکس آنها هستند و یکی از گزینه های "جنگیدن یا فرار کردن" را انتخاب می کنند. این واکنش خانم ها در نتیجه آزاد شدن هورمن "آکس توسین" ایجاد می شود که ماهیت آرام بخش دارد. یکی از دلایل دیگری که سن خانم ها نسبت به آقایون بیشتر است، همین میل به دوست یابی و درد دل کردن و نهایتاً تجربه استرس کمتر می باشد. بر اساس تحقیقات در دست اجرای پرستاران دانشگاه هاروارد، هر چه تعداد دوست های یک خانم بیشتر باشد، ناراحتی های فیزیکی او در زمان کهولت کمتر می شود.

 

به طور مستدل می توان گفت که خانم ها به وضوح قدرت "دوستی" را کشف کرده اند. به همین دلیل است که در هر کجا از اداره، و جلسه های مدرسه گرفته تا مسجد و پارک به سمت هم کشیده می شوند و با یکدیگر طرح دوستی می ریزند. خانم ها در مورد همه چیز با هم تبادل اطلاعات می کنند؛ چه در مورد سطحی ترین مسائل (کدام آرایشگاه می تواند زیباترین مانیکور را انجام دهد) و چه در مورد مسائل جدی تر(تجهیزات پزشکی کدام بیمارستان پیشرفته تر است ).  آقایون به اندازه ما خانم ها نیازمند ارتباطات اجتماعی نیستند. دکتر "الیکر" می گوید: "آنها به اندازه خانم ها تمایل ندارند در مورد زندگی خصوصی شان با دیگران صحبت کنند و احساسات خود را با کسی در میان بگذارند." و از آنجایی که به اندازه خانم ها نیاز به پرستاری و مراقبت ندارند به همین دلیل زماینکه از آنها یک چنین درخواست هایی داشته باشید ممکن است گیج شده و احساس آزردگی نمایند، و یا اینکه تصور کنند خانم ها بیش از اندازه نیازمند و محتاج هستند.  دکتر "الیکر" در ادامه صحبت های خود اضافه می کند که نه تنها آقایون بدشان نمی آید خانم ها برای درد دل و دلجویی به دوستان دختر خود اتکا کنند؛ بلکه ای امر موجبات خوشحالی آنها را نیز فراهم می آورد.

 

در این قسمت مثالی مشابه از جمیله و شوهرش نیما را برایتان بازگو می کنیم. نیما از موقعی که موقیت شغلی اش در خطر افتاده بود به شدت عصبی و عبوس شده بود. او برای 30 سال متخصص بازدید از سرویس های پستی بود و ناگهان از کار بی کار میشود. جمیله می گوید: "زمانیکه او به سن 45 سالگی رسید، شرکت شخص دیگری را به جای او جایگزین کرد و او به جایی رسیده بود که باید بسته های پستی را در حیاط خلوت خاک می کرد." آنها به نیما پیشنهاد بازنشستگی زودتر از موعد دادند، او اگر میتوانست 10 سال دیگر نیز کار کند، حقوق بازنشستگی بیشتری دریافت می کرد. وی تصور می کرد که درست زمانیکه مشکلات اقتصادی خانواده اش بیش از اندازه شدید شده از کار بی کار شده، اما جمیله مخالف او بود: "خودم در یک شرکت بیمه کار میکردم، اما یک دختر هم داشتیم که به مدرسه غیر انتفاعی می رفت و در کنار آن خرج و مخارج زندگی را نیز باید پرداخت می کردیم که کار را برای مشکل تر می کرد."

 

در همین زمان جمیله با یکی از دوستان صمیمی خود قرار ملاقات نهار گذاشت. در این روند او به خوبی توانست خود را از نظر روحی تخلیه کامل نماید. بدینوسیله او به خوبی درک کرد که نیما در این شرایط تا چه حد ناراحت بوده و دچار احساس پستی و پوچی شده است. دوستش به او پیشنهاد کرد که بر روی یک کاغذ بنویسد که اگر به طور مثال نیما 10 سال دیگر هم در آن شرکت کار می کرد چه اتفاقی ممکن بود بیفتد. او این کار را انجام داد و نتیجه واقعا شگفت انگیز بود؛ هزینه بازنشتگی دردی را دوا نمی کرد و از آنجایی که صحبت های او تماما بر پایه استدلال های منطقی شکل گرفته بودند و احساسات و عواطف در آن نقشی بازی نمی کردند، نیما آنها را پذیرفت و تصمیم گرفت تا از نو شروع به کار کند.

 

جمیله به نیما گفت که تمام مدت قصد داشته همین حرف ها را به او بزند، اما طریقه انتقال آنها را نمی دانسته، و دوستش کمک کرده تا بتواند با آرامش کامل این مسئله را به همسزش منتقل کند. پس از مدتی نیما در شغل جدید خود به موفقیت های تازه ای دست پیدا کرد و سپس برای ادامه تحصیل فرزندشان به شهر دیگری نقل مکان کردند. جمیله تا آخر عمر از دوستش قدردان خواهد بود که در دوران متطلاطم زندگی و در سخت ترین شرایط ، توانسته بود به او کمک کند و زندگی اش را از خطر نابودی نجات دهد.

 

لازم به ذکر است که با جود تمام حمایت هایی که فرد از سوی دوستان خود دریافت می دارد، هیچ گاه نباید نقش حامی و محافظ همسر خود را در زندگی به دست فراموشی بسپارد. " امی یولسون " رواندرمانگر مشهور نیویورک معتقد است که: " اگر خانم ها بیش از اندازه به این مسئله عادت کنند که برای حل مشکلات زناشویی خود همواره به دوستان مونث خود روی آورند، این احتمال وجود دارد که دیگر هیچ گاه تمایلی به مطرح کردن و درمیان گذاشتن مشکلات  با همسر خود نداشته باشند". این عمل به دلایل مختلف، صحیح نیست.  چنین واکنشی شما را به طور حتم از صمیمت لازم در زندگی مشترک دور خواهد کرد. حال چون آنها مرد هستند به این معنا نیست که به هیچ وجه قادر به درک شرایط روحی خانم ها نیستند. اگر آقایون هم به درستی توجیه شوند که همسرانشان نیاز دارند تا با آنها در مورد مشکلات خود صحبت کنند،  مطمئنا وقت و توجه لازم را در اختیار آنها قرار می دهند و بدون شک با پی گیری این روش، صمیمت میان آنها نیز بیش از پیش افزایش پیدا خواهد کرد.

 

خیلی مشکل است اگر بخواهیم میان دوست های دختر وهمسرانمان تفاوت قائل شویم و تنها یکی از آنها را به عنوان بخش اصلی زندگی خود بپذیریم. زمانیکه با مشکلات شدیدی درگیر هستید خیلی خوب است که احساسات خود را با دوستان صمیمی در میان بگذارید، اما در عین حال به کسی نیاز دارید که از پشت شما را حمیات کند، به همین دلیل لازم است که در تمام مراحل زندگی هر دوی آنها را در کنار خود داشته باشید .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - اسرار ازدواج موفق

 

حمید جدیدی بازدید : 254 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

در این مقاله قصد داریم به شما  بیاموزیم که چطور استرس را از زندگی جنسیتان بیرون کنید!

 

این یکی از دیوانه کننده ترین و متاسفانه متداول ترین ویژگی های زندگی مدرن است: شما همسرتان را دوست دارید، اما آنقدر استرس و فشار روحی و کمبود وقت دارید که دیگر زمانی برای سکس برایتان نمی ماند. دلایل فیزیولوژیکی زیادی وجود دارد که تصدیق می کند استرس زیاد—چه به خاطر مسائل کاری باشد و چه مشکلات خانوادگی—مثل یک دوش آب سرد، آتش شور جنسی را خاموش میکند. روزالین میدو پزشک متخصص درمان مشکلات جنسی در فونیکس، آریزونا اظهار می دارد: "مغز مثل یک کامپیوتر قدیمی است. در یک زمان فقط می تواند یک کار انجام دهد." به عبارت دیگر، اگر فکرتان مشغول حل یک مشکل باشد یا نگران چیزی باشید، قادر نخواهید بود کار خلاقه ی دیگری انجام دهید. زمانی که گرفتار فشارهای عصبی هستید، بدن شما فقط در جستجوی خلاصی از دست آن مشکل است، نه رابطه ی جنسی. در این مقاله قصد داریم تا توصیه های پزشکان و متخصصین را برای رهایی از این فشارها و تنش های روحی و روانی را برای شما مطرح کنیم:

 

از همسرتان بخواهید تا شما را در استرس خود شریک کند. دکتر میدو عقیده دارد که تنها راه خلاصی از دست تنش ها و فشارهای روحی این است که در مورد آنها صحبت کنیم. او به زوج ها توصیه می کند که هرگاه همسرشان را مغموم یا عصبی دیدند، با او صحبت کنند تا بفهمند که چه چیز باعث آزار او می شود.

 

راه هایی غیر رابطه ی جنسی برای لذت بردن کنار یکدیگر پیدا کنید. اینکه یکی از زوج ها میل و علاقه ای به رابطه ی جنسی نشان نمی دهد، دلیل بر این نیست که نمی توانید به یکدیگر نزدیک شوید و از بودن با هم لذت ببرید. دکتر لوئین بارباخ روانشناس توصیه می کند که: "راه های دیگر پیدا کنید تا از طریق آن بتوانید به یکدیگر نزدیک شوید و از بودن کنار هم لذت برده و زمان را به خوبی بگذرانید." کاری کنید تا هم خودتان و هم همسرتان راضی باشد. شب ها دست در دست هم  برای قدم زدن بیرون بروید، همدیگر را ماساژ بدهید (ترجیحاً خارج اتاق خواب)، در یک جکوزی دو نفره کنار هم بنشینید و صحبت کنید و...هزاران کار دیگر که خوشنودی هر دوتای شما را تضمین کند.

 

یک تعطیلات آخر هفته را سعی کنید به چیزی جز همسرتان فکر نکنید. یک روز هم که شده همه ی نگرانیها و مشکلات خود را به باد فراموشی بسپارید و به تنها چیزی که فکر می کنید لذت بردن در کنار همسر و خانواده باشد. همسرتان را برای گردش بیرون ببرید و کاری کنید تا هر دوی شما از کنار هم بودن لذت ببرید. با اینکار استرستان نیز فروکش خواهد کرد.

 

اگر هیچکدام از این روش ها موثر نبود، از همسرتان بخواهید تا برای چک آپ به پزشک مراجعه کند.  البته، چراکه نه، ممکن است بیماری یا وضعیت جسمی خاصی باعث این بی میلی او در روابط جنسی شده باشد. پس اگر راه های دیگر کارآمد نبود، از همسرتان بخواهید تا به پزشک مراجعه کند.

 

آخر از همه اینکه، اجازه ندهید استرس و فشار روحی جزء عادت های زندگی شما درآید. اینکه مدت کوتاهی به طور موقتی گرفتار مشکلی باشید و فشار و استرس روحی داشته باشید، مسئله ای کاملاً طبیعی و عادی است. اما اگر این فشارها و استرس ها جزئی از برنامه ی روزانه ی شما در زندگی شد، دیگر امری طبیعی نیست. البته به جرات می توان گفت که در اکثر افراد وضع به این صورت درآمده است. از اینرو بهتر است همانطور که در بالا توصیه شد، مشکلات و فشارهای روحی خود را با همسرتان درمیان بگذارید تا به کمک یکدیگر به دنبال راه حلی برای آنها باشید. تا می توانید اجازه ندهی تا این استرس بر رابطه ی شما با همسرتان تاثیر منفی بگذارد.  به مسائل و مشکلات زندگی با دیدی خوشبینانه نگاه کنید تا با انرژی بیشتری درصدد رفع آنها بر آیید. به یاد داشته باشید، در این مواقع فقط رابطه ی جنسی شما با همسرتان در خطر نیست، سلامتی خودتان نیز در خطر است.

 

 

چگونگی تاثیرگذاری استرس بر سکس

 

استرس در همه جا وجود دارد و به همه طریق می تواند بر سلامتی شما تاثیر گذاشته و آن را خراب کند. اما با اینکه استرس همه جا وجود دارد، اما همیشه هم بد نیست و همه ی ما به یک طریق به آن واکنش نمی دهیم. دقیقتر بگویم، مردها و زن ها، هرکدام به صورتی متفاوت در مقابل استرس واکنش می دهند—تفاوت هایی که بر چگونگی روابط جنسی آنها تاثیرگذار است.

 

همه ما می دانیم که اگر همه ی اوقات نگران و برانگیخته باشیم، برایمان مشکل ایجاد خواهد شد. استرس برای شما ضرر دارد؛ ممکن است منجر به زخم معده، حمله ی قلبی، یا سکته شود. حتی ممکن است وضعیت کاری شما را نیز مختل کند؛ قدرت تمرکز را از شما می گیرد و حتی دیگر اجازه نمی دهد بتوانید تفریح کنید.

 

استرس به اشکال مختلف می آید: استرس کاری، استرس خانوادگی، استرس پول، استرس در روابط. ازاینرو، تعجبی ندارد که حتی بتواند بر روابط جنسی شما نیز تاثیر بگذارد. برای مثال، نگرانی و افسردگی دو مورد از حالت های استرس زا هستند که میتواند هر رابطه ی  جنسی را ویران کند.

 

اما اگر اینقدر استرس بد و مضر است، چرا دوری از آن اینقدر برای ما سخت است؟ به نظر می رسد که مهم نیست چقدر برای گذران زندگی تلاش می کنید و سعی می کنید که همه چیز خوب پیش برود، دیر یا زود گرفتار استرس و فشارهای روحی خواهید شد.

 

چگونگی برخورد با استرس، به مسائل مختلفی بستگی دارد؛ طریقه ی واکنش شما به آن، و اینکه زن هستید یا مرد، دراین زمینه بسیار مهم است.

 

در جسم، در فکر، یا جایی دیگر؟

 

دکتر جان هوبارد و دکتر ادوارد وورکمن در کتاب خود با نام کتاب جیبی داروی استرس اظهار می دارند که بااینکه موضوع استرس برای اکثر ما شناخته شده است، اما همه ی ما برداشت و تعریف یکسانی از آن نداریم.

 

این پزشکان سه تعریف متفاوت برای واژه ی "استرس" ارائه کرده اند: (1) منجر میشود به چیزهای استرس زا، مثل خطر، کار، یا بیماری. (2) منجر می شود به احساسات منفی درونی مثل نگرانی، افسردگی، و تنش. (3) منجر می شود به تغییرات مختلف بیولوژیکی مثل بالا رفتن ضربان قلب و تنفس و تغییر در ترشحات هورمونی.

 

به علاوه، واکنش های فردی به استرس نیز متاثر از عوامل مختلفی است، که شامل سابقه ی خانوادگی، ساختارهای ژنتیکی و اجتماعی، وضعیت فیزیولوژیکی و بیولوژیکی می شود. آخر از همه باید بگویم، که جنسیت نیز در این مورد نقش دارد.

 

عقاید اشتباه درمورد استرس

 

گام اول برای کنار آمدن با استرس در زندگی و به ویژه در روابط جنسی، این است که بدانیم که استرس چه چیز نیست. مردم معمولاً به اشتباه تصور میکنند که استرس غیر قابل اجتناب است و در همه ی موارد چیزی بد و مضر می باشد.

 

این عقاید نادرست از ملاحظاتی که در اویل قرن بیستم انجام گرفت، نشات می گیرد. محققین رفتارگرا، کشف کردند که حیوانات، که شامل انسانها نیز می شود، به طور کلی درمقابل استرس هایی مثل خطر حمله، به یکی از این دو حالت واکنش میدهند: یا فرار می کنند، یااینکه می ایستند و از خود دفاع می کنند.

 

می توان این واکنش را به همه ی موقعیت ها بسط داد و عنوان کرد که این دو حالت، تنها واکنش های افراد به استرس است. اما در واقعیت، انسانها و حیوانات واکنش های بسیار زیادی درمقابل استرس دارند. جنگیدن و فرار کردن از همه ی این واکنش ها واضح تر و آشکار تر است. اما مدت زمان زیادی قبل از اینکه شما بجنگید یا فرار کنید، شما آمادگی های فیزیکی یا روانی بسیار بیشتری را تجربه میکنید، مثل تغییر در ترشحات هورمونی، غلظت خون، و فعالیت گوارشی و تغییرات فکری و روحی.

 

البته این واکنشات فقط در مواجهه با خطر اتفاق نمی افتد. حتی هنگام تجربه های مثبت و خوشایند، مثل رابطه ی جنسی نیز این تغییرات رخ می دهد.

 

حفظ تعادل

 

دکتر هوبارد و وورکمن اینگونه عنوان می کنند که: "استرس برای ادامه ی زندگی لازم است. استرس به میزان مناسب باعث جذب انسانها به دنیا خواهد شد. اگر میزان استرس در زندگی کم باشد، افراد دچار بی حوصلگی و کسالت خواهند شد. اما استرس زیاد نیز ممکن است منجر به آسیب های فیزیکی و احساسی شود."

 

جسم و فکر شما باید همیشه در حالت تعادل قرار گیرند. استرس این تعادل را برهم می زند. عوامل استرس زا به اشکال و صورت های مختلف وجود دارند—عوامل روحی و جسمی، از یک منشاء یا چندین منشاء مربوط به گذشته، حال یا آینده. همچنین استرس ممکن است کوتاه مدت یا بلند مدت، خواسته یا ناخواسته باشد. شما نمیتوانید به همه ی انواع استرس به یک شکل واکنش دهید. از اینرو برای بازیافتن آن تعادل، در برخورد با استرس های مختلف استراتژی های مختلفی دارید.

 

 

زن ها و مردها متفاوت اند

 

فقط شخصیت و نوع استرس عوامل موثر در واکنش شما به استرس نیستند، جنسیت نیز اهمیت زیادی دارد.

 

تا گذشته ای بسیار نزدیک تصور می شد که زن ها و مردها در مواجهه با استرس به طوری مشابه واکنش می دهند. اما تحقیقات اخیر ثابت کرده است که این عقیده کاملاً اشتباه است و جنسیت نیز در این زمینه نقش دارد.

 

تحقیقات نشان داده است که زن ها به جای جنگیدن، با استراتژی که "کنار آمدن و دوستانه رفتار کردن" نامیده می شود به استرس واکنش می دهند. زنهایی که از این استراتژی استفاده می کنند، در این موقعیت ها معمولاً تلاش می کنند تا فرزندان خود را حفاظت کنند و از زنان دیگر کمک می خواهند. این محققین تصور می کنند که این نوع واکنش ممکن است به خاطر تفاوت های هورمونی باشد.

 

تفاوت های جنسیتی در برخورد با استرس، همچنین واکنش های جنسی را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. برای مثال، در تحقیقی که بر روی تاثیر عصبانیت و اضطراب بر میل جنسی انجام گرفت، از گروهی از دانشجویان خواسته شد تا به نوارهای با نوشته از یک عمل جنسی گوش بدهند.

 

در این نوار، دو زوجی که رابطه ی جنسی را انجام می دادند، در قسمت هایی بسیار به یکدیگر نزدیک می شوند. همه ی دانشجویان اظهار داشتند که با گوش دادن به چنین رابطه ی جنسی که فاقد هرگونه اضطراب و عصبانیت بوده، میل جنسیشان افزایش یافته است. اما درجایی که کمی اضطراب وارد آن رابطه می شود، میل جنسی آنها نیز کاهش یافته است.

 

تا اینجا نظر دانشجویان دختر و پسر با هم یکسان بود. اما نکته ی جالب اینجاست که دانشجویان پسر اعلام کردند که با وجود آن عصبانیت و اضطراب وارده، با برکشت صمیمیت بین آن زوج، میل جنسی آنها نیز بار دیگر افزایش یفت اما دانشجویان دختر خلاف آن را گزارش دادند. این محققین اینطور نتیجه گیری کردند که این تفاوت به این دلیل است که جنس مرد فقط بر روی خود رابطه ی جنسی تمرکز دارد و خصوصیات منفی در روابط را نادیده می گیرد، درحالیکه این احساساست منفی برای زنان بسیار مهم است.

 

استرس خوب؟

 

بنابراین گفته ها نتیجه گیری می کنیم که نباید از همه ی انواع استرس دوری کرد، بلکه باید آنها را شناخت و به طریقی مناسب واکنش داد. اگر نوع استرس تهاجمی است، باید یا از خود دفاع کنید و یا فرار کنید. اما اگر استرس به خاطر مشکلات کاری باشد یا اینکه همسرتان سعی دارد شمار را از حالت تعادل خارج کند، می تواند استرسی خوب و مفید باشد. همانطور که هوبارد و وورکمن عنوان کردند، در زندگی روزمره رشد فردی بدون اجاد ناراحتی میسر نخواهد شد. و به خاطر داشته باشید، بیش از یک راه برای مقابله با استرس پیش رویتان است.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - استرس و رابطه جنسي

 

تعداد صفحات : 22

درباره ما
به بزرگترین سایت مرجع اطلاعات ضروری خوش آمدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    اخبار سایت
    1.دسته بندی بیش از 500 بیماری با ترتیب حروف الفبا در سایت ایران آنلاین انجام شد تا ما مرجع کاملی برای شما عزیزان باشیم............................ 2.بخش روابط زناشویی به محتویات سایت اضافه شد....................... 3.ما همچنان با اضافه کردن بخش های دیگر با قدرت به کار خود ادامه میدهیم
    آمار سایت
  • کل مطالب : 656
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 33
  • آی پی امروز : 35
  • آی پی دیروز : 38
  • بازدید امروز : 73
  • باردید دیروز : 55
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 391
  • بازدید ماه : 1,037
  • بازدید سال : 7,210
  • بازدید کلی : 252,240
  • کدهای اختصاصی