loading...
بزرگترین مرجع دانستنیهای ایران
حمید جدیدی بازدید : 242 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

برخی از خانم ها تمایل دارند که با مردهای متاهل ارتباط برقرار کنند و این کار را تنها به خاطر ریسک و هیجانی که در بردارد انجام می دهند. واقعاً تاسف آور است. گاهی اوقات این افراد اصلاً متوجه نیستند که تا چه اندازه ضرر و زیان به بار می آورند. بعضی وقت ها یک چنین خانم هایی تنها به برقراری رابطه ی جنسی و پول فکر می کنند. در برخی موارد دیگر هم کار به جایی می رسد که یکی از طرفین نسبت به دیگری احساس پیدا کرده و به او علاقمند می شود. این برای همسر اول انصاف نیست که یک نفر دیگر از راه برسد و شوهر او را با خود ببرد. همسر اول در کل این ارتباط بی گناه است.

 

این حق خانم نیست که آسیب های عاطفی شدیدی را تحمل کند و شاهد آن باشد که همسرش با زن دیگری ارتباط برقرار کرده. زمانیکه یک زن با احتساب به این امر که طرف مقابل دارای زن و زندگی می باشد، باز هم با او ارتباط برقرار می کند، فقط در پی رسیدن به نیات پلید و شیطانی خودش است. اصلاً برایش اهمیتی ندارد که ممکن است همسر اول این آقا چه آسیب هایی را متحمل شود. این زن فقط نیتش این است که زندگی او را از هم بپاشاند. یک چنین زن هایی معمولاً سعی می کنند رفتارهای خودشان را به طرق مختلف توجیه کنند و خیانت موجود را پیش برده و زندگی زن و شوهر را از هم بپاشند.

 

اکثر خانم هایی که خیانت پیشه می کنند و با مردهایی که دارای همسر هستند ارتباط برقرار می کنند این کار را تنها به دلیل احساس قدرت انجام می دهند. با این کار احساس می کنند که قدرت آن را دارند تا مرد را از همسرش جدا سازند. البته گاهی اوقات این کار جواب نمی دهد و در اکثر موارد مرد از همسر اولش جدا نمی شود. در چنین حالتی معمولاً مرد دوباره با احساس شرمندگی به سوی همسر اولش باز میگردد و سعی می کند که رابطه ای را که خراب نموده مجدداً بازسازی کرده و روابط خود را با همسرش بهبود بخشد. البته در برخی موارد هم دیده شده است که وقتی خانم با مردی متاهل ارتباط برقرار کرده، خودش هم نمی دانسته که این مرد متاهل است. برخی از مردهای متاهل در مورد وضعیت تاهل خود به خانم های دیگر دروغ میگویند.

 

به هر حال این امکان وجود دارد که چه مرد و چه زن هر کدام به نقطه ای برسند که احساس گناه به آنها دست بدهد و از خیانت کردن خود پشیمان بشوند. اگر این احساس گناه شدت پیدا کند، یکی از طرفین به این ارتباط پایان می دهد. برخی از آقایون تنها به این دلیل که قادر به تحمل تعارض و دوگانگی در زندگی خود نیستند به یک چنین ارتباطی پایان می دهند. احساس گناه مانند کنه به جانشان می افتد و آنها را رها نمی کند. البته در این میان مردهایی هم وجود دارند که به هیچ وجه احساس گناه نمی کنند و هیچ تمایلی هم به بهبود رابطه از خود نشان نمی دهند. این قبیل افراد معمولاً از همسر اول خود جدا می شوند و سپس با معشوقه ی خود ازدواج میکنند. البته زمانیکه هیچ امیدی برای بهبودی رابطه به چشم نمی خورد، شاید طلاق بهترین گزینه ی انتخابی باشد.

 

همسر اول معمولاً در یک چنین شرایطی احساس خشم، و عصبانیت می کند و اغلب این حس را پیدا می کند که شاید تقصیر او بوده که همسرش به او خیانت کرده و به این امر فکر میکند که چه خطایی از او سر زده است؛ اما حقیقت اینجاست که همسر این آقا هیچ کار اشتباهی انجام نداده، خیانت به این دلیل اتفاق افتاده است که آقا تصمیم گرفته به همسر خود خیانت کند. مردی که خیانت می کند این کار را علیرغم میل باطنی همسر خود انجام می دهد.

 

اگر یک مردی از زندگی خود احساس رضایت نمی کند، باید درخواست طلاق بدهد نه اینکه به همسر خود خیانت کند. واقعاً جای تاسف است که چرا برخی از آقایون زندگی مشترک خود را آنقدرها که باید و شاید جدی نمی گیرند.

 

آسیب زمانی به حد اعلای خود می رسد که شوهر، زن دوم را باردار می کند. بارداری مشکلات را هزار مرتبه پیچیده تر می کند. این مسئله برای همسر اول غیر قابل تحمل است.

 

خیانت را تنها زمانی می توان بخشید که هر دو نفر تصمیم بگیرند که واقعاً به صورت صمیمانه بر روی از بین بردن آن کار کنند. برای اینکه فرد بتواند طرف مقابل را ببخشد، زمان لازم دارد. بازسازی اعتماد و اطمینان مستلزم گذر زمان است. اگر کسی که یک بار خیانت کرده بود، مجدداً این کار را انجام دهد، واقعاً جای تامل وجود دارد چراکه یک مرتبه از خطای او چشم پوشی شده و این بار دومی است که مجدداً یک چنین خطای نابخشودنی را تکرار می کند.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - چرا خانم ها نبايد با آقايون متاهل ارتباط برقرار کنند؟

 

حمید جدیدی بازدید : 268 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

آیا ما در دورانی زندگی نمی کنیم که باید به مادرهای مجردی که به تنهایی فرزندانشان را بزرگ می کنند و خانم هایی که مقامات شغلی بالایی را از آن خود کرده اند، تبریک بگوییم؟ از آنجایی که جنس مونث پیشرفت های چشمگیری داشته عده ای از افراد ممکن است تصور کنند که آنها در دنیای قرارهای ملاقات نیز مانند سایر جنبه های زندگی پرتکاپو هستند و ترجیح می دهند خودشان همه چیز را هدایت کنند.

 

شاید عده ای کمی از این نوع خانم ها وجود داشته باشد که شما اصلا نمیتوانید سر به سر آنها بگذارید و دستشان بیندازید اما باید قبول کنیم که تعداد آنها محدود است. علیرغم وجود پشتکاری که خانم ها در وجوه دیگر زندگی از خود نشان می دهند در مورد قرار های ملاقات کمی خجالتی می باشند و ترجیح می دهند این مطلب را طرف مقابل بازگو کند. پس زمانی که نوبت به گذاشتن قرار ملاقات می رسد این نوبت مردهاست که دست به کار شوند.

 

کیش و مات

چرا خانم ها اگر قرار باشد، 10 سال هم صبر می کنند اما حرفی از قرار ملاقات به زبان نمی آورند؟ اگر واقعا این کار مردهاست پس چطور مثل سایر کارهای دیگری که روزی تنها به آقایون تعلق داشته خانم ها در آن "پیشرفت" نمی کنند و پشتکار بالایی خود را نشان نمی دهند؟

 

زمانی که صحبت از قرار ملاقات به میان می آید شکی وجود ندارد که اولین حرکت دشوار است. من در این یک موضوع طرف آقایون را می گیرم. این کار هم درست مثل سایر شغل هایی می ماند که خانم ها مشغول انجام دادن آنها هستند. چرا آنها نباید برای گذاشتن قرار ملاقات پیش قدم شوند و چرا نباید خانم ها به آقایون را پیشنهاد ازدواج دهند و به خواستگاری آنها روند. چنین کارهایی همیشه جزء وظایف مردها بوده است.

 

در این قسمت دلایلی وجود دارد که چرا خانم ها هیچ گاه در این امر پیشقدمی نمیکنند و همیشه مردها باید جور این کار را به گردن بگیرند.

 

درست مثل یک امتحان

با روشی که یک مرد به یک زن نزدیک می شود، قضاوت های بیشماری می توان در مورد او برداشت کرد؛ آیا او اعتماد به نفس دارد یا دارای شخصیت متزلزلی است؟ شاید بیش از اندازه از خودش مطمئن باشد. آقایون برای انجام این کار ترفند های بیشماری دارند (که من تمام آنها را به عینه دیده ام و دیگر غافلگیر نخواهم شد) که برخی از آنها به خوبی جواب می دهند و متاسفانه سایرین باعث ایجاد بدبختی برای فرد می شوند. این روش ها چه کار کنند یا نه باید همیشه توجه داشته باشید که نشان دهنده شخصیت درونیتان هستند.

خانم ها دوست دارند مردها را در یک چالش قرار دهند و ببینند مردها برای رسیدن به آنها چگونه تلاش می کنند، به همین دلیل است که هیچ گاه خودشان پیش قدم نمیشوند و این کار را به عهده آقایون می گذارند. اگر مردی در رستوران به خانمی برسد و حوصله او را با تعریف از خود سر ببرد و به 1001 دلیل مختلف خانم را راضی کند که کس بهتری از او پیدا نخواهد کرد؛ این امر گویای دو مطلب می باشد (که هر دو به شدت ناخوشایند می باشند): عدم اعتماد به نفس یا/و اعتماد به نفس بیش از اندازه.

 

مردی که در زمان شروع گفتگو با او جسورانه و خشن صحبت کند و انتظار داشته باشد که خانم شماره تلفن خود را در آورده و دو دستی تقدیمش کند (نه اینکه فقط شماره را به او بدهد بلکه تقدیم کند) باید اعتماد به نفس بیش از حدی داشته باشد.

 

اگر مردی بتواند از این امتحان سربلند بیرون آید این شانس را پیدا می کند که خانم یکی دو مرتبه دیگر نیز با او قرار بگذارد و این بار به طور حتم خانم پیش قدم خواهد شد.

 

مردهای قابل تحسین

مردی که از خود احساسات نشان دهد چیزی جز موفقیت انتظار او را نخواهد کشید.

 

مرکز مبارزه در ملاقات معمولا چیزی شبیه به این است: شما زمانیکه از کسی تقاضای بیرون رفتن می کنید چیزهایی مضاف بر آنچه که باید را به او تقدیم کرده اید و اگر یک چنین کارهایی را انجام ندهید درست مثل یک جلودار صف جنگ هستید که هیچ گونه مهماتی را با خود حمل نمی کند. اگر بدون هیچ سلاح و مهماتی بخواهید به خط مقدم بروید بدون شک شکست می خویرید. آقایون می بایست تمایل خود را به انجام چنین کارهایی بیشتر کرده و تمایلات احساسی خود را بیش از پیش برای خانم ها باز گو کنند.

 

این قسمت جایی است که امتیاز به دست خانم هاست. آنها به خوبی می دانند که اگر کسی از همان ابتدای کار احساسات خود را بیش از اندازه بروز دهد و علاقه خاصی به نمایش گذارد فرد آسیب پذیری است و شریک خوبی برای زندگی نخواهد بود. اما زمانیکه یک مرد با اعتماد به نفس برای گذاشتن اولین قرار ملاقات گام بر می دارد در نظر خانم ها خیلی بهتر از شخص اول جلوه می کند. هر کس بتواند بیشترین تاثیر را بر روی خانم بگذارد، قابل تحسین بوده و به نتایج بهتری در این رابطه دست پیدا خواهد کرد. این امر در مسائل عشقی و عاطفی جایگاه ویژه ای دارد و شما نیز باید همیشه اهمیت آنها را در ذهن خود نگاه دارید.

خانم ها چه از روی عمد و یا به طور ناخودآگاه انتظار دارند پیشنهاد را از فرد مقابل دریافت کنند و ترجیح می دهند برای برقراری قرار ملاقات پیشقدمی نکنند.

 

گاهی اوقات ارزش های قدیمی و از مد افتاده (که در فیلم هایی نظیر کازابلانکا و بر باد رفته به درستی به تصویر کشیده شده اند) از مردها انتظار می رود که به خانم ها نزدیک شوند و حرکت اول را آنها انجام دهند. این موارد به صورت یک قانون در ذهن ما (به ویژه خانم ها) حک شده است و زن ها همیشه منتظر هستند تا مردها گام اول را در شروع یک رابطه بر دارند.

 

در حالیکه امروزه خانم ها دیگر انتظار ندارند که آقایون به شیشیه اتاق آنها سنگ پرتاب کنند و یا از درخت بالا بیایند تا بتوانند به آنها برسند اما از فضای رمانتیک بدشان نمی آید. حداقل طوری برخورد کنید که احساس کنند شما در حال تعقیب کردنشان هستید.

 

به طور قطع رسانه های امروزی و همچنین فرهنگ حاکم بر جامعه طوری پیش می رود که به خانم ها بقبولاند، افراد مستقلی هستند و به هیچ مردی نیاز ندارند. شاید به همین دلیل باشد که خانمها دوست دارند آن فضای کلاسیک و مردانه را در ذهن خودشان نگه دارند. آنها دوست دارند کسی تعقیبشان کند، از آنها قدردانی کند، و با گلبرگ های گل سرخ دوش بگیرند..... خوب شاید این آخری یک کمی زیاده روی باشد!

خوب، فکر می کنم آقایون تا این لحظه متوجه شده باشند که چرا باید روش های برقراری روابط خود را باز سازی کنند. ممکن است دختری که برای ازدواج در نظر دارید شما را به بهترین ها برساند به همین دلیل باید بدانید که برای رسیدن به موفقیت رفتاری کاملا طبیعی از خود نشان دهید، با او دوستانه برخورد کنید و خودتان را بیش از اندازه دست نیافتنی نشان ندهید. همین که او تلاش شما را برای رسیدن به خودش مشاهده می کند متوجه می شود که شما به اندازه کافی اعتماد به نفس داشته اید که این کار را انجام داده اید بنابراین دیگر نیازی ندارید که اطمینان بیش از اندازه از خودتان نشان دهید. اگر او نیز در رسیدن به شما از خود علاقه نشان داد که چه بهتر .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - چرا خانم ها قدم اول را بر نميداند؟

 

حمید جدیدی بازدید : 196 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

معمولا خانم ها دوست دارند با مردهایی صحبت کنند که رابطه خوبی با مادرانشان داشته، و برای آنها ارزش و احترام بیشتری قائل باشند. این گروه از مردها در نظر خانم ها بسیار موجه تر از سایرین هستند. البته باید توجه داشته باشید که اگر آقایون اندکی بیشتر از حد مجاز در مورد مادرانشان صحبت کنند در نظر خانم ها به عنوان به "پسرهای مامانی" شناخته می شوند.

 

در این قسمت دلایلی را که خانم ها دوست ندارند مرد زندگی شان مامانی باشد را ذکر می کنیم. همچنین راه حل هایی را به شما پیشنهاد کردیم که با اجرای آنها میتوانید هم مادرتان را در کنارتان داشته باشید و هم همسر خود را راضی نگاه دارید.

 

خانم ها مردهای واقعی را دوست دارند

همانطور که مردها در آرزوی پرستارها و دوشیزه های فرانسوی هستند، تصور خانم ها نیز از مردهای واقعی پلیس و یا آتش نشان می باشد؛ یعنی مردهایی که مردانگی، نیرو و قدرت بیشتری نسبت به سایرین داشته باشند.

 

اگر قرار باشد یک آتش نشان هر بار که پهلوی همسر خود قرار می گیرد با مادرش هم تماس بگیرد، چیزی نمی گذرد که وجه مردانه خود را به سرعت در نظر خانم از دست می دهد. خانم ها مردهای نیرومندی را دوست دارند که تحت تاثیر دیگران قرار نگرفته و با آنها صمیمی نمی شوند.

 

مشکل اینجاست که پسرهای مامانی اغلب در حال بر آورده کردن آرزوهای مادرشان به ویژه آن دسته از آرزوهایی که دور از انتظار هستند می باشند. تمام مشکلات از همین نقطه اغاز می شوند.

 

اگر مردی تمام مدت بخواهد مطابق میل مادرش رفتار کند دیگر هیچ شانسی برایش باقی نمی ماند تا بتواند به شخصه همسر دلخواه آینده خود را انتخاب کند. بحث کردن در مورد مسائل مختلف در خانواده به اندازه کافی دشوار می باشد و یک خانم به سختی می تواند قبول کند که نفر سومی نیز در مسائل خانوادگیشان دخالت کند. زمانی که یک دختر، 12 سال داشته باشد و دوست پسر او به این دلیل که مادرش به او اجازه نداده، نتواند به بیرون آید این امر کاملا قابل قبول است چرا که آنها هنوز بچه هستند اما زمانی که آن پسر بچه بزرگ شود و هنوز مادرش برای زندگی شخصیش تصمیم گیری نماید، در این شرایط بیشتر خانم ها از پذیرفتن چنین مردهایی سرباز میزنند.

 

خانم ها دوست دارند شماره یک باشند

زمانی که یک خانم در بستر و در کنار همسر خود آرام میگیرد، اصلا نمی تواند قبول کند که در زندگی او دومین نفر باشد.

 

این کاملا طبیعی است که یک مرد، روز مادر، روز تولد و مناسبت های اینچنینی را به مادرش اختصاص دهد. اما اگر بخواهد همیشه اول مادرش را در نظر بگیرد و بعد نامزدش را، حالا مناسبت هر چه که می خواهد باشد، کم کم رابطه او با همسرش سرد شده و عاقبت خانم او را ترک می کند. تنها دلیلی که خانم ها هیچ گاه پسرهای مامانی را برای آینده شان انتخاب نمی کنند این است که نمی خواهند خودشان را در شرایط رقابت با کسی که پسر را به دنیا آورده قرار دهند.

 

زمانیکه تصویر مادر شوهر بیش از اندازه در زندگی زوجین، طنین انداز شود، خانم تصور می کند که به اندازه کافی نمی تواند خواست های همسرش را برآورده سازد و به این دلیل است که آقا به ناچار به سمت یک "خانم" دیگر که مادرش باشد کشیده میشود. خانم ها دوست دارند مردهایشان را همیشه خوشحال نگاه دارند. آنها دوست ندارند از زبان آقا بشنوند که دست پختشان خوب نیست و یا اینکه کارها را به خوبی مادر دوست داشتنی اقا انجام نمی دهند.

 

همسر شما خدمتکارتان نیست

در قرن بیست و یکم اکثر زوج ها کارهای خانه از قبیل شستشو، آشپزی و گردگیری را با یکدیگر تقسیم می کنند. اگر چه خانم ها قبول نمی کنند که آقایون سرآشپز و یا مسئول تمیزی باشد اما از شما انتظار دارند که در کارهای خانه کمک کنید. مشکل پسرهای مامانی این است که معمولا برای پخت غذا و یا شست و شوی لباس ها از مادرشان کمک می گیرند.

 

شاید خیلی از افراد استطاعت این را داشته باشند که برای خود یک خدمتکار بگیرند اما در نظر خانم ها یک مرد واقعی کسی است که در کارهای خانه به او کمک کند و اگر از انجام چنین کارهایی سرباز زند به زودی زود از زندگی خانم طرد خواهد شد.

 

این امر حقیقت دارد که بعضی از مادرها سعی می کنند تا تمام نیازهای مادرانشان را براورده سازند. اما بدانید که خانم ها به هیچ وجه دوست ندارند با مردهایی که نمیتوانند روی پای خودشان بایستند و نیازهای اولیه خودشان را براورده سازند رابطه برقرار کنند.

 

پسرهای مامانی معمولا در معرض نوعی عشق بدون قید و شرط قرار می گیرند و تصور می کنند تمام کارهایی که انجام می دهند درست است و هیچ ایرادی ندارند. هرچند مادرتان به طرز لباس پوشیدن، غذا خوردن، صحبت کردن و رفتارتان کاری ندارد این امر بدان معنا نیست که تمام کارهایی که انجام می دهید درست بوده و نیاز به هیچ گونه باز بینی ندارد.

 

به عنوان مثال شاید مادر شما پس از صرف شام از شما بخواهد که کاملا استراحت کنید و تمام ظرف ها را خودش به تنهایی جمع کند. اما همسر شما در شرایط مشابه انتظار دارد که از پشت میز بلند شده و در جمع کردن بشقاب ها به او کمک کنید.

 

هیچ چیز خصوصی وجود ندارد

یکی دیگر از مواردی که خانم ها در مورد پسرهای مامانی دوست ندارند این است که این دسته از آقایون گاهی چیزهای بسیار خصوصی، که نباید با مادرشان در میان بگذارند را به راحتی به زبان می آورند. خانم ها دوست ندارد مسائل خلوت شخصی شان برای کسی جز خودشان دو نفر بازگو شود. خانم ها انتظار دارند که آقایون در صحبت کردن در مورد مسائل بسیار خصوصی محتاطانه تر عمل کنند. به همین دلیل زمانی که متوجه شود اقا در مورد مسائل خصوصی با مادر خود مشورت می کند از نظر روحی آسیب های جبران ناپذیری می بینند.

 

یادم می آید روزی یکی از دوستانم هدیه ای که روی آن مارک لباس فروشی چاپ شده بود را از طرف مادر شوهر خود دریافت کرد. او تصور کرد چه مادر شوهر با ملاحظه ای دارد اما با خواندن این مطلب همه چیز رو شد: " ... و خواهش می کنم دیگه از لباس زیر پلاستیکی استفاده نکن چون محسن اصلا از اونا خوشش نمی یاد..."

 

او واقعا ناراحت شد و تعجب کرد که چطور همسرش توانسته یک چنین چیزی در مورد او به مادرش بگوید و به فکر فرو رفت که اگر حتی همسرش از چنین لباس هایی خوشش نمی آمده چرا اول با خود او در میان نگذاشته و مادرش را به عنوان اولین نفر برای مشورت کردن انتخاب کرده.

 

شاید شما در مورد لباس زیر خانمتان با مادر صحبت نکنید اما به غیر از این نکته مطالب بسیار زیاد دیگری نیز وجود دارند که خانمتان ترجیح می دهد تا ابد بین شما دونفر مانند یک راز باقی بماند.

 

البته باید این مطلب را نیز همیشه در نظر داشته باشید که از یک مرد نخواهید از بین زنی که او را به دنیا آورده و سپس بزرگ نموده و زنی که او را دوست دارد یکی را انتخاب کند. خوشبختانه اگر شما یکی از آن پسرهای مامانی هستید راه های بسیار زیادی وجود دارد که شما به راحتی می توانید عشق و احترام هر دو طرف را نسبت به خود جلب کنید.

 

در برابر مادر خود بایستید

یکی از ابتدایی ترین روش هایی که می تواند موجب شود تا شما به بدنامی پسر مامانی بودن دچار نشوید این است که طرز برخورد خود را با مادرتان عوض کرده و مانند یک فرد بالغ با او رفتار کنید. اگر شما به نام پسر مامانی معروف شده اید پس حتما مادر شما بیش از اندازه در کارهای شما دخالت می کند و شما باید یاد بگیرید تا به او "نه" بگویید.

 

حتی اگر او تحصیلات عالیه هم باشد باز هم بدان معنا نیست که فرد نامعقول و غیر منطقی نیست. مادر شما همین الان هم میداند که شما عاشق او هستید و هر کاری که از دستتان برآید برایش انجام می دهید. و مشکل نیز دقیقا از همین نقطه شروع می شود. او می داند که شما به او "نه" نخواهید گفت.

 

بنابراین سالی یکبار هم که شده حتی اگر اشک هایش سرازیر شد و شما را تهدید عاطفی کرد به او بفهمانید که تا چه اندازه همسرتان مهربان است و جزئی از نیمه جدانشدنی زندگیتان است.

 

می توانید به راحتی به او بگویید که برای آخر هفته که قصد دارید با نامزد خود به تفریح روید در حال روزشماری کردن هستید و همچنیین به او بگویید که لازم نیست برای توراهی ساندویچ درست کند.

 

همسر خود را به یاد داشته باشید

برای اینکه بتوانید رابطه خوبی را با همسر خود برقرار کنید باید این نکته مهم را همواره به خاطر داشته باشید: اگر بنا به هر دلیل مجبور شدید قرار ملاقات خود را با خانمتان به خاطر مادر بر هم زنید حتما مطمئن شوید که به نوعی این کار خود را جبران میکنید.

 

طوری رفتار نکنید که همسر شما تصور کند در جایگاه دوم قرار دارد و فکر کند که همیشه حرف اول و آخر را مادرتان می زند. اگر متوجه شد که شما به یکی از خواست های غیر منطقی مادر خود پاسخ مثبت داده اید باید او را متوجه این مطلب هم بسازید که در جای دیگر به او پاسخ منفی نیز داده اید.

 

پسر مامانی نباشید

اگر شما پسر مامانی هستید، برای مادرتان این سوء تفاهم پیش می آید که هیچ دختری به اندازه کافی مناسب شما نیست. بنابراین اگر روزی مادر، شما را اینطور نصیحت کرد که خودش هیچ گاه قلب شما را نمی شکند اما چنین کاری از دست همسرتان بر می آید به خاطر داشته باشید که اگر هر دوی آنها را دوست بدارید و برایشان ارزش قائل باشید خانمتان همیشه از شما پرستاری می کند و مادر نیز پختن شیرینی های خوشمزه را قطع نخواهد کرد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - چرا خانم ها پسرهاي ماماني را دوست ندارند

 

حمید جدیدی بازدید : 216 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

تصورات کلیشه ای متعددی وجود دارد و حاکی از این مطلب است که وقتی دو نفر در یک رابطه دو جانبه ی تعهد آور قرار دارند و پس از گذشت مدت زمانی دیگر با هم ارتباط جنسی برقرار نمی کنند، تنها کسی که پایان این رابطه را طلب می کند بدون شک خانم است. در یک چنین حالتی خانم ترجیح می دهد کتاب بخواند، به موهایش رسیدگی کند، لباس ها به خشکشویی ببرد و خلاصه هر کاری که ممکن است انجام دهد، فقط ارتباط صمیمانه فیزیکی با همسر مهربان و دوست داشتنی خود برقرار نکند. البته او همیشه اینگونه نبوده؛ به هر حال زمان هایی وجود داشته که ارتباط آنها پر شور و حرارات بوده و هر دو نفر برای هم از جذابیت بالایی برخوردار بوده اند؛ اما در حال حاضر باید با تاسف زیاد گفت که آن عشق و شور و حرارات اولیه از بین رفته و خبری از آن نیست.

 

روانپزشکان بر این باور هستند که از میان 20 میلیون زوجی که رابطه زناشویی خود را به تازگی آغاز کرده اند و کمتر از 10 مرتبه در سال با هم ارتباط جنسی برقرار می کنند تقریباً نیمی از آنها به دلیل تصمیم جنس مونث یک چنین رابطه ای را تجربه می کنند. البته اخیراً کتابی با عنوان "شوهرم دیگر رابطه جنسی نمی خواهد" (هنگامیکه آقایون از ادامه برقراری رابطه جنسی سرباز می زنند و اینکه خانم ها چه عکس العملی انجام می دهند) در حال چاپ و انتشار می باشد. این کتاب از طریق انتشارات هارپر ویلیامز و ویلیام مارو در ژانویه سال 2008 به نشر انبوه خواهد رسید. ما مطمئنیم که میلیون ها نفر به این کتاب علاقمند خواهند شد و همچنین این کتاب می تواند کمک بزرگی به آنها باشد به ویژه زمانیکه جنس مذکر تصمیم به متوقف ساختن ارتباط جنسی میگیرد.

 

زمانی که ما مشغول تحقیق و بررسی پیرامون این کتاب بودیم با مردهای بسیار زیادی برخورد می کردیم که در زندگی های مشترکی قرار داشتند که هیچ گونه ارتباط جنسی با همسران خود برقرار نمی کردند، اما درصد بسیار زیادی از این افراد اظهار می داشتند که این همسرانشان هستند که از برقراری رابطه جنسی امتناع می ورزند نه خود آنها. این مردها گیج می شدند، از نظر عاطفی و روحی آسیب می دیدند و از اینکه شریک زندگیشان تمایلی به آنها ندارد، احساس ناخوشایندی پیدا می کردند. برخی از آنها حتی دلیل یک چنین مسئله ای را نیز نمی دانستند و از ما سوال می کردند که چرا یک چنین اتفاقی در زندگی شان روی داده و برای بازگرداندن شور و حرارات و عشق و علاقه اولیه به زندگی خود چه کاری می توانند انجام دهند. بسیاری از آقایون هم برای ما نامه نوشته و از ما درخواست می کردند که این قضیه را از نقطه نظر خانم ها بررسی کنیم. ما هم برآن شدیم تا تحقیقات جدید خود را در این مورد که چرا خانم ها ناگهان از ادامه برقراری رابطه جنسی صرفنظر می کنند، شروع کنیم.

 

در هر صورت باید توجه داشت که پاسخ به این پرسش امر ساده ای نیست. عدم تمایل به شریک زندگی معمولاً مقوله ای است که به دلیل مسائل مختلف ایجاد می شود و امروزه جزء یکی از حادترین مشکلات مربوط به روابط جنسی میان همسران قلمداد میشود. از نظر پزشکی به این بیماری "اختلال عدم تمایل جنسی" (HSDD) اطلاق میشود. انجمن روانشناسی امریکا آن را به عنوان " غیاب یا کمبود تمایلات و افکار جنسی کافی برای برقراری یک رابطه جنسی می داند که منجر به ایجاد استرس ها و اضطراب های درونی و بیرونی در فرد شده و دلیل آن هم به خاطر مصرف الکل یا دارو و یا مواد مخدر نیست."

 

البته باید توجه داشت که اگر فردی در یک رابطه طولانی مدت شهوت بالایی از خود نشان نمی دهد و این امر هیچ گونه ناخوشی را برای هیچ یک از آنها ایجاد نکند، نمیتوان نام بیمار بر او گذاشت و او را دچار اختلال HSDD دانست. در این قسمت نکته ای کاملاً بدیهی اما در عین حال مهم وجود دارد. اگر دو نفر با علاقه ی زیاد با هم ازدواج کنند، و پس از مدتی رابطه جنسی برای هر دوی آنها از اهمیت بالایی برخوردار نباشد (و اصلاً رابطه به دلیل یک چنین مسئله ای ایجاد نشده باشد) آنها در زندگی خود به مشکلی برخورد نخواهند کرد چرا که هیچ یک از این دو نفر هیچ گونه استرس بیرونی و یا درونی را متحمل نشده و بر شخص مقابل نیز متحمل نمی کنند.

 

اما متاسفانه همیشه اوضاع به همین آرامی و ملایمت پیش نمی رود. در بیشتر موارد یکی از طرفین تمایل شدیدی به برقراری این رابطه از خود نشان می دهد و طرف دیگر هیچ گونه میلی به انجام این کار ندارد. چرا؟ چه نوع اختلاف های جنسی ممکن است در یک چنین شرایطی وجود داشته باشد که یک نفر منزجر شده و دیگر تمایل پیدا میکند؟

 

در این قسمت قصد داریم تا مروری بر روی چند پاسخ ابتدایی که روانپزشکان در این مقوله مطرح کرده اند، داشته باشیم.

 

 

زمانی که با خانم ها صحبت می کنیم تعداد بسیار زیادی از آنها در پاسخ به پرسش ما می گویند که خودشان هم نمی دانند. آنها گیج می شوند و آرزو می کنند که ای کاش شهوت و حس علاقه ی خود را مجدداً باز یابند. برخی دیگر قدری ریزتر شده و مسائلی نظیر نزدیکی دردآور، عصبانیت و افسردگی را از جمله دلایل خود برای عدم علاقه به این ارتباط ذکر می کنند. برخی دیگر هم اظهار می دارند که می خواهند به طور قطع مطمئن باشند که باردار نمی شوند.

 

اجازه دهید با مثالی این مطلب را بهتر توجیه کنیم: احساس درد در حین برقراری رابطه جنسی برای یک خانم به بدی احساس عدم توانایی در نعوذ برای یک مرد می باشد. اکثر خانم ها خجالت می کشند که در این مورد با همسران خود صحبت کنند و در عوض ترجیح می دهند که در سکوت رنج کشیده و از برقرای رابطه جنسی امتناع ورزند. به هر حال اگر رابطه جنسی با درد شدید همراه باشد، آنوقت چه کسی دوست دارد یک چنین رابطه ی دردآوری را تجربه کند؟ همچنین این امر عواقب متعدد روانی و جسمانی را نیز با خود به همراه خواهد داشت. درمان برخی افراد بسیار ساده بوده و تنها با تجویز مصرف دز پایینی هورمون های مخصوص قابل درمان می باشد. درمان برخی دیگر قدری دشوار بوده اما هنوز هم می توان به بهبود آنها امیدوار بود.

 

افسردگی نیز یکی دیگر از دلایل عمده تحلیل شهوت جنسی در خانم ها به شمار میرود و باید اظهار داشت که بسیاری از قرص های ضد افسردگی نیز می توانند به عنوان دلیل کاهش میل جنسی در خانم ها به شمار روند. داروهایی که به نوعی بازدارنده جذب مجدد سروتین هستند، نه تنها تمایل جنسی را کاهش می دهند بلکه می توانند توانایی حس عشق ورزی و رابطه رمانتیک را نیز به طور موقتی از فرد بگیرند.

 

برخی خانم ها نیز به دلیل عصبانیت هیچ گونه تمایلی به برقراری رابطه جنسی با همسران خود ندارند. آنها تصور می کنند که آقایون باید بیشتر در کارهای خانه به آنها کمک کنند و بیشتر با بچه ها باشند. گاهی اوقات هم مشکوک می شوند که شاید همسرشان معشوقه دارد و یا متوجه می شوند که چند سال قبل معشوقه داشته و این امر آنقدر برایشان گران تمام می شود که بیش از اندازه از نظر روحی آسیب میبینند و به هیچ وجه نمی توانند همسر خود را ببخشند. برخی از خانم ها هم میگویند که همسرشان اضافه وزن پیدا کرده و دیگر نمی تواند مانند گذشته آنها را تحریک کند. عده ی دیگری هم اظهار می دارند که تماشای تلویزیون یا بازی های ورزشی برای شوهرانشان از صحبت کردن با آنها مهم تر است و خانم هم دیگر نمیتواند یک چنین شرایطی را تحمل کند. همه این ناراحتی ها روی هم جمع شده و سبب میشود که احساس نزدیکی که خانم نسبت به همسر خود دارد از بین برود. بعد خانم به عنوان نوعی مجازات از برقراری رابطه جنسی خودداری می کند و به جای هر کار نادرستی که آقا انجام می دهد، خانم مجازات های جنسی را شدید تر می کند.

 

بعضی از خانم ها هم به طور کلی خسته می شوند، آنها فقط در صورتی می خواهند رابطه جنسی داشته باشند که این رابطه واقعاً ارزشش را داشته باشد در غیر اینصورت هیچ دلیلی برای برقراری چنین رابطه ای احساس نمی کنند.

 

ما در مورد این مطلب که چرا آقایون از برقراری رابطه جنسی امتناع می ورزند به طور گسترده مطالعه و تحقیق انجام دادیم و در میان یافته های خود به دلایل بسیار عجیبی برخورد کردیم؛ اما اکنون که قصد داریم در مورد خانم ها نیز مطالعات خود را شروع کنیم، مطمئنیم که به موارد جالب تر و تعجب آورتر بیشتری برخورد خواهیم کرد. خوشحال خواهیم شد اگر بتوانیم نظرها و پیشنهادات شما را نیز در این رابطه بشنویم. اگر شما هم جزء افرادی هستید که در یک زندگی زناشویی بدون رابطه جنسی به سر می برید، و خانم کسی است که از برقراری این رابطه امتناع می ورزد، ما را هم در جریان بگذارید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - چرا خانم ها ارتباط جنسي را متوقف مي سازند

 

حمید جدیدی بازدید : 249 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

اغلب افراد معمولاً مشکلی در پیدا کردن جنس مخالف ندارند. بیشتر این افراد می توانند دوست یکی از دوستان، همکار و یا فردی باشد که به طور روزمره او را می بینند. پیش از اینکه رابطه صمیمی شود، معمولاً به عنوان دو دوست با هم ارتباط برقرار می کنند. به هر حال بیشتر افراد قبل از آشنایی با شما در ارتباط هایی قرار گرفته اند و در زمان شروع رابطه با شما یا در شرف تمام کردن ارتباط قبلی هستند و یا به تازگی ارتباط خود را قطع کرده اند.

 

شما دو نفر وجوه اشتراک بسیار زیادی دارید! برای اولین بار کسی را پیدا کرده اید که علاقه زیادی به شما دارد، از رفتار و گفته هایتان لذت می برد، از کاری که امروز انجام می دهید و حتی برنامه های که برای فردا می ریزید لذت می برد. هر بار که او را ملاقات می کنید لبخندی بر لب دارد که گرمایش به اعماق قلبتان نفوذ می کند. این همان چیزی بوده که شما سال ها در انتظارش بوده اید. توجه کامل و عشق بی حد و اندازه؛

 

پس از سپری شدن روزها و ماهها متوجه می شوید که او بیشتر دنبال موقعیت هایی می گردد که شما سرتان شلوغ است و اطراف او نیستید، و دنبال این نیست که زمانی را پیدا کند که بتوانید در کنار هم باشید. وقت های با ارزشی که در کنار هم هستید به پایین ترین میزان خود می رسند و تنها زمانی اتفاق می افتند که شما از او تقاضا کرده و بر روی آن پافشاری می کنید.

 

شما قدری به او مشکوک می شوید و دلتان می خواهد بدانید که وقتی شما آن اطراف نیستید، دقیقاً مشغول انجام چه کاری است. به همین دلیل شروع می کنید به تجسس در این زمینه. یکی از بدترین شک هایتان به حقیقت می پیوندد. یک خیانت مجدد! درست مانند همه زن ها و مرد های دیگر او هم به شما خیانت کرد.

 

این مسئله چیزی است که من اسم آنرا می گذارم: عشق سوری و الگوهای غلط ارتباطی.

 

چیزی که در حقیقت رخ می دهد این است که کودک درون شما می ترسد که اگر شما همیشه در صحنه حاضر نباشید، او شما را نادیده گرفته و فراموشتان می کند.

 

در اعماق وجودتان به سختی می توانید به دیگران اعتماد کنید و تصور می کنید که اگر مرتباً به یادشان نیندازید، آنها فراموش می کنند که باید شما را دوست داشته باشند و به شما عشق بورزند. شما در روابط قبلی خود نیز یک چنین خط مشی را در پیش گرفته بودید و موفق نشده بودید و این بار نیز اشتباه گذشته را تکرار نمودید. در وهله اول باید نگرش خود را نسبت به این موضوع تغییر داده و رفتاری امرانه را در این زمینه در پیش بگیرید.

 

این امکان وجود دارد که شما در بیان خواسته هایتان قدری جبهه گیری کنید و عصبانیت خود را به سرعت بروز دهید. به سرعت تحمل خود را از دست می دهید و به راحتی از چیزهایی که خوشتان نمی آید ایراد می گیرید. شاید طرف مقابل به هیچ وجه از این کار خوشش نیاید.

 

همچنین ممکن است که حس حسادت از درجه کم تا زیاد در شما وجود داشته باشد و انتظار داشته باشید که طرف مقابل توجهش را به طور انحصاری معطوف به شما کند. اگر او زمانی سرش شلوغ باشد و وقت کافی نداشته باشد، به سرعت ناراحت و عصبانی می شوید و دلتان می خواهد که یا خودتان به تنهایی مرکز توجه او باشید و یا اصلاً این رابطه وجود نداشته باشد.

 

نکته ای که در این قسمت وجود دارد این است که شما دوست دارید مورد توجه، و دوست داشتن قرار بگیرید، اما ممکن است طرف مقابل تصور کند که اگر حق انتخاب داشت می توانست شخص دیگری را انتخاب کنند و بدش هم نمی آمد که دور از شما باشد.

 

ممکن است با احتساب به این امر تصور کنید که شما دارای ترس هایی هستید که با توجه به نظام اعتقادات شخصیتان تصور می کنید که هیچ مرد و زنی قابل اعتماد نیستند. البته برخی از افراد نیز هستند که خیانت در وجودشان شکل گرفته و زمانی هم که به طرف مقابل خود خیانت می کنند، به هیچ وجه احساس گناه نمی کنند و حتی عذر خواهی هم نمی کنند و حتی گاهی اوقات شما را مقصر اصلی کارهای خود می دانند، اما حقیقت اینجاست که مشکل اصلی از مقوله اعتماد سرچشمه می گیرد. بنابراین اگر قرار است که آنها خیانت کنند، چه دلیلی وجود دارد که شما به آنها اعتماد کنید؟ آنها با کارهایشان اثبات می کنند که افراد قابل اعتمادی نیستند بنابراین چه دلیلی وجود دارد که شما به آنها اعتماد کنید؟

 

این عقاید و افکار دقیقاً به رابطه بعدی شما تعمیم پیدا می کنند. زمانی که با شخص جدیدی ارتباط برقرار می کنید، همان افکار و اندیشه ها و تجاربی که از روابط گذشته خود بدست آورده اید را به رابطه بعدی تعمیم می دهید.

 

بسیاری از افراد هستند که به طور مکرر از یک رابطه ناموق به رابطه ناموفق بعدی میروند و اصلاً فکر نمی کنند که دلیل شکستشان چه بوده و چگونه می توانند اشتباهات گذشته خود را جبران نمایند. البته برخی از افراد هستند که ظواهر امر را درست میکنند اما این کافی نیست باید سعی کنید که مشکلات را ریشه یابی کرده و باطن مشکلات را حل نمایید.

 

اما یکی از حقایق تلخ این است که شما خودتان خالق این تجربیات ناخوشایند هستید. شخص مقابل مسائل مربوط به خودش را دارد و از کودکی تا بزرگسالی تجربیات متفاوتی را کسب کرده و به راحتی می تواند وقایع مختلف را در ذهن خود جایگزین کند، اما به هر حال این وظیفه شماست که افرادی را که امکان خیانت در آنها وجود دارد را تشخیص دهید. به طرز صحبت کردنشان دقت کنید و حرکات دست ها و صورتشان را مد نظر قرار دهید. درست مانند یک نفس بد که در غالب یک انسان موقر خود را جلوه می دهد.

 

اگر در پی آن هستید که خوشحالی، شادکامی و تکامل را به زندگی خود عرضه کنید (و از درد و رنج و ناراحتی ها نجات پیدا کنید) و اگر می خواهید یک ارتباط سالم و رضایت بخش را دنبال کنید، باید از هر رابطه ای که با یک فرد برقرار می کنید، حداقل یک درس بگیرید. اگر به درسی که یاد گرفته اید، عمل کنید، این امکان وجود دارد که دیگر هیچ گاه اشتباهات گذشته در زندگیتان تکرار نشوند.

 

بنابراین دفعه آینده که ارتباطتان تحت یک چنین شرایطی به اتمام رسید، متعجب نشوید و احساس نکنید که به شما آسیب وارد شده و طرف مقابل به شما خیانت کرده. رابطه فعلی را تمام می کنید و با دانش به این امر که رابطه های این چنینی چه پایانی در بر خواهند داشت، دیگر وارد آنها نمی شوید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - چرا برخي جذب کساني ميشوند که اهل خيانتند؟

 

حمید جدیدی بازدید : 261 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

دلایل بسیار زیادی وجود دارد که چرا آقایون نمی توانند نظر خانم ها را به خود جلب کنند، اما من می خواهم از زاویه ای به این مسئله بپردازم که شاید شما تا کنون به آن فکر نکرده باشید.

 

زمانی که صحبت از بازی جاذبه و جلب نظر به میان می آید، بسیاری از آقایون به سرعت نیازمند طرف مقابل می شوند و خودشان را وابسته و فریفته نشان می دهند. این بدان معناست که خودشان استقلال فردی شان را زیر پا می گذارند. در این حالت خانم احساس می کند که طرف مقابل بیش از اندازه نسبت به او وابسته شده است و این اصلاً نشانه ی خوبی نیست.

 

زمانیکه تصور کردید احساساتتان کنترل زندگی شما را بدست گرفته اند، در وهله ی اول باید ببینید که این عواطف از کجا می آیند و چگونه می توانید آنها را با حقایق زندگی جور کنید. بسیاری از آقایون در چنین شرایطی شکست می خورند، چراکه توانایی کنترل افکار خود را از دست می دهند و نمی دانند که چگونه باید در مقابل یک خانم زیبا از خود عکس العمل نشان دهند.

 

فقط به این دلیل که شما به او علاقمند هستید، لزوماً به آن معنا نیست که او هم به شما علاقمند است.

 

خانم ها در درک حرکات فیزیکی و فهم زبان حرکتی استعداد زیادی دارند. آنها اصلاً با این قابلیت به دنیا آمده اند و به راحتی هرگونه نشانه ای از استرس و عصبی بودن را می توانند در شما تشخیص دهند.

 

هر واکنش کنترل نشده ای که از خود بروز بدهید، یا سعی تان بر آن باشد که فقط "خوبی" های او را ببینید، و برایش بمیرید، به آن معناست که شما در حال از دست دادن قدرت خود هستید و به زودی استقلالتان از بین خواهد رفت.

 

زمانیکه چنین اتفاقی روی دهد، باید مطمئن باشید که خانم نمیتواند جذب شما شود. پس آقایونی که این مقاله را می خوانید و تصور می کنید با روی خوش نشان دادن بیش از اندازه می توانید نظر خانم ها را به خود جلب کنید و فکر می کنید که خود حقیقی تان را نباید در مقابل او آشکار کنید، مطمئن باشید که در رابطه شکست می خورید. باید با خودتان و با احساساتتان صادق باشید.

 

شاید دیگر لازم نباشد که تکرار کنم تعداد زیادی از خانم این روزها دوست ندارند توسط آقاون اسکورت شوند و نمی خواهند احساس کنند که باید تعهد کامل نسبت به یک مرد داشته باشند. آنها بیشتر ترجیح می دهند که آزاد باشند و اجازه دهند که هر اتفاقی که قرار است بیفتد به طور طبیعی و به خودی خود روی دهد.

 

بسیاری از آقایون در مقابل خانمی که دوستش می دارند آنقدر عصبی و دست پاچه می شوند که رابطه را به جایی می کشانند که دیگر نمی توان امیدی به نجات آن داشت.

 

خانم در یک چنین شرایطی علاقه ی خود نسبت به طرف مقابل را از دست می دهد؛ اما متاسفانه آقا متوجه نیست و باز هم می خواهد تلاش کند و صمیمت و هواخواهی خود را به خانم اثبات کرده و رابطه را به اوج قله های موفقیت برساند.

 

از سوی دیگر باید در نظر داشت که همه ی آقایون با قدرت ذاتی به منظور خشنود ساختن خانم ها به دنیا می آیند. این امر اگر در حدود طبیعی انجام پذیرد، رضایت خانم را جلب خواهد کرد و حتی از پول و ثروت هم برای او پر اهمیت تر است. خانم فقط باید مطمئن شود که فردی را که انتخاب نموده یک مرد واقعی است و از تمام زوایا می تواند به او اعتماد کند.

 

خانم ها منتظر هستند تا مرد واقعی زندگی شان از راه برسد. کسی که به آنها و به جسمشان -بدون اینکه یک کلمه حرف بزند- احترام بگذارد. حقیقت اینجاست که این روزها یک چنین مردهایی خیلی کم پیدا می شوند.

 

فقط کافی است که با قدرت طبیعی خود ارتباط برقرار کنید تا بتوانید به قلب همسرتان نفوذ کنید.

 

این قدرت حتی از "شخصیت" مستقل شما و یا حتی شخصیت اجتماعی تان نیرومند تر است و اگر واقعاً قصد دارید که نظر کسی را به خود جلب کنید و به آنها چیزی را که طلب می کنند و به دنبالش هستند بدهید، باید مطابق با آنچه پیشتر گفته شد از خود عکس العمل نشان دهید.

 

می بایست تلاش کنید تا تبدیل به مردی شوید که "در پوست خود آرام" است. سعی کنید که این تناسب و تجانس را در همه حال حفظ نمایید؛ آنوقت می بینید که خانم مورد نظر با شما متفاوت برخورد می کند و طور دیگری به شما نگاه کرده و متوجه وجودتان می شود.

 

اگر او به شما علاقمند شود، یعنی شما به موفقیت رسیده اید چراکه در این صورت، او کسی است که شما را انتخاب کرده و شما می توانید او را به راحتی به سمتی که می خواهید هدایت کرده و در کنار او خوشبخت شوید.

 

پسرهای زن ذلیل به این دلیل نمی توانند نظر خانمی را که می خواهند به خودشان جلب کنند چراکه به طور غریزی و طبیعی با خانم برخورد نمی کنند و می خواهند خود واقعی شان را پنهان کرده و خودشان را کس دیگری نشان دهند.

 

آیا اگر مردی در فضایی بزرگ شده باشد که به او یاد داده باشند حقیقت این است که باید قدرت حقیقی و تاثیر مردانه ی خود را مخفی کنی، گناه این آموزش غلط بر دوش خودش می افتد؟ به هیچ وجه.

 

اما آیا مسئول رفتار فعلی و وقایعی که در آینده برایش اتفاق می افتد نیست؟ چرا، هست. درک چنین مسائلی به او اجازه می دهد تا مرز موفقیت کلی پیش رود، درست همان موفقیتی که همیشه آرزویش را داشته.

 

اجازه دهید خیلی راحت با شما صحبت کنم، دوست دارم به قضیه اینچنین نگاه کنید:

 

همانطور که قرار گذاشتن با یک دختر زشت و چاق برای یک مرد واقعه ی وحشتناکی است، یک خانم هم نمیتواند با مرد بی شخصیت قرار ملاقات بگذارد و او را در زندگی خود راه بدهد.

 

این روزها خانم ها هم به اندازه ی آقایون از برقراری رابطه ی جنسی لذت میبرند، اما ترجیح میدهند که ابتدا به فرد مورد نظر اعتماد کنند. در این میان اگر شما بیش از اندازه از خود وابستگی نشان دهید، بیش از اندازه به او علاقمند شوید، و طرز برخوردتان را با او عوض کنید، به جایی نخواهید رسید.

 

اما خبر خوشحال کننده اینجاست که خانم ها به راحتی متوجه می شوند که چه زمان شما تبدیل به مردی می شوید که آنها می خواهند.

 

برای اینکه از هر گونه شکستی در این زمینه جلوگیری کنید، باید شخصیت خود را در 3 حوزه ی طبیعی و ذاتی، استقلا طلبی، و روابط اجتماعی همواره در یک حد مطلوب نگه دارید. با این کار خانم همیشه مشتاق به ادامه رابطه با شماست و برای قرار گذاشتن با شما هر فرصتی را مغتنم می شمارد.

 

کل این مبحث تنها در همین نکته ی ارائه شده، خلاصه می شود و اینجا دقیقاً همان نقطه ای است که وقتی برخی از آقایون به آن می رسند، استپ کرده متاسفانه شکست می خورند؛ چرا که آنها طرز برخورد مناسب در بازی جاذبه و جلب نظر را نمیدانند و متوجه نیستند که چگونه می توانند خود واقعی شان را نشان داده و طبیعی برخورد کنند.

 

چیزی که خانم ها می خواهند این است که شما خودتان باشید! پس بهتر است سعی نکنید آنها را فریب بدهید و خودتان را به جای کسی که نیستید جا بزنید.

 

هر مردی بدون در نظر گرفتن وضعیت مالی و قیافه چنین پتانسیلی را در وجود خود دارد. همه چیز به این بر می گردد که وقتی او در کنار شماست چه احساسی کند و همه چیز هم ختم می شود به این مطلب که شما چه شخصیتی دارید و چه تیپ آدمی هستید.

 

بنابراین من به شما پیشنهاد می کنم که با در نظر گرفتن مسائل ذکر شده راه هر گونه شکستی را مسدود کنید، و خودتان باشید تا بتوانید در دنیای قرارهای ملاقات به موفقیت دست پیدا کند.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - چرا آقايون نمي توانند نظر خانمها را به خود جلب کنند؟

 

حمید جدیدی بازدید : 188 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

چرا آقایون زودتر از خانم ها میمیرند؟

 

این سوالی است که برای قرن های متمادی بی پاسخ مانده است... اما حالا ما می خواهیم پاسخ آنرا به شما بدهیم:

 

- اگر خانمتان را بر بالای یک سکو بگذارید و از او در مقابل موش ها محافظت کنید...شما یک مرد هستید.

- اگر در خانه بمانید و کارهای خانه را انجام بدهید...شما یک مرد لوس و مامانی هستید

 

- اگر به شدت کار کنید...برای او اهمیت قائل نیستید که برایش وقت صرف نمی کنید

- اگر به اندازه کافی کار نکنید...مفت خوری هستید که به درد هیچ چیز نمی خورید

 

- اگر او یک کار ملال آور با حقوق پایین داشته باشد...شما قصد بهره کشی اقتصادی از او را دارید

- اگر شما یک کار ملال آور با حقوق پایین داشته باشید...بهتر است تنبلی را کنار بگذارید و کار مناسب تری پیدا کنید

 

- اگر شما شغل بهتری گرفتید...پارتی بازی شده

- اگر او شغل بهتری بگیرد...به خاطر توانایی های بالایش بوده

 

- اگر به او بگویید که چقدر زیباست...این نشان دهنده خواست های جنسی شماست

- اگر سکوت کنید و چیزی نگویید...این بی اهمیتی شما را نسبت به او می رساند

 

- اگر گریه کنید...آدم بی عرضه ای هستید

- اگر گریه نکنید...بی احساس و بی عاطفه هستید

 

- اگر بدون مشورت با او تصمیم بگیرید...شما یک متعصب خودخواه هستید

- اگر او بدون مشورت با شما تصمیم بگیرد...یک خانم لیبرال و آزادمنش است

 

- اگر از او خواهش کنید که به خاطر شما کاری را که دوست ندارد انجام دهد...این امر سلطه جویی و دیکتاتور بودن شما را می رساند

- اگر او از شما یک چنین درخواستی داشته باشد...انجام آن لطف و مرحمت شما را می رساند

 

- اگر از هیکل و اندام زیبایشان تعریف کنید...منحرف هستید

- اگر تعریف نکنید...شما را هم جنس باز تلقی می کنند

 

- اگر از آنها بخواهید که موهای پایشان را تمیز کنند و هیکل خود را روی فرم نگه دارند... شما یک مرد شهوتران هستید

- اگر نخواهید...شما اصلا رمانتیک نیستید

 

- اگر به خودتان برسید...خودبین و از خودراضی هستید

- اگر این کار را انجام ندهید...یک فرد ژولیده و نا مرتب هستید

 

- اگر برای او گل بخرید... این کار را برای دستیابی به چیزهای دیگر انجام داده اید

- اگر نخرید...احساسات او را درک نمی کنید

 

- اگر به پیشرفت های خود افتخار کنید...انسان جاه طلبی هستید

- اگر این کار را نکنید...اصلا بلندپرواز نیستید

 

- اگر او سر درد داشته باشد...خسته است

- اگر شما سر درد داشته باشید...می خواهید به او بفهمانید که دیگر دوستش ندارید

 

- اگر او را زیاد بخواهید...شهوتران هستید

- اگر نخواهید...پس حتما پای یک خانم دیگر در میان است

 

در نهایت...مردها زودتر می میرند چون خودشان اینطور می خواهند!

 

30 واقعیت پنهان در مورد مردها

 

1- چرا مردها دارای وجدان پاکی هستند؟

به این دلیل که هیچ گاه از آن استفاده نمی کنند

 

2- چرا مردها همیشه خوشحالند؟

چون آدم های بی خیال فقط می خندند

 

3- چرا روانکاوی مردها خیلی سریع تر نسبت به خانم ها انجام می پذیرد؟

زیرا هنگامیکه زمان بازگشت به دوران کودکی فرا می رسد، مردها همان جا قرار دارند

 

4- اگر یک مرد و یک زن با هم از یک ساختمان 10 طبقه به پایین بیفتند کدامیک زودتر به زمین میرسد؟

خانم، چرا که آقا راه را گم می کند

 

5- شباهت آقایون با آگهی های بازرگانی چیست؟

شما نمی توانید یک کلمه از حرف های آنها را باور کنید و هیچ چیز برای زمانی بیش از 60 ثانیه دوام نمی آورد

 

6- ورزش کنار دریای آقایون چیست؟

هر موقع خانمی را در بیکینی می بینند شکم هایشان را تو می دهند

 

7- به یک مرد با نصف مغز چه می گویند؟

با استعداد

 

8- فرق بین نرخ اوراق بهادار با مردها در چیست؟

نرخ اوراق بهادار رشد می کند

 

9- خدا بعد از خلق مرد ها چه گفت؟

من می تونم کارمو بهتر از این انجام بدم

 

10- 2 دلیلی که مردها به مسائل کاری خود فکر نمی کنند

1- فکری ندارند   2- کاری ندارند

 

11- در آمریکا به یک مرد باهوش و با استعداد چه می گویند؟

توریست

 

12- اگر آقایون هم باردار می شدند آنوقت

خدمات پزشکی در مغازه های خواروبار فروشی هم ارائه می شد

 

13- آیا شنیده اید که مردی مدال طلای المپیک را از آن خود ساخت؟

او بعدا آنرا برنز رنگ کرد

 

14- یک وضعیت غیر قابل کنترل چیست؟

144 مرد در یک اتاق

 

15- برای درست کردن پاپ کُرن به چند مرد نیاز است؟

3 تا، یک نفر ماهیتابه را بر روی گاز نگه میدارد و دو نفر دیگر گاز را تکان میدهند تا گرما به تمام سطح ماهیتابه برسد

 

16- آقایون لباس هایشان را چگونه دسته بندی می کنند؟

"کثیف" و " کثیف اما قابل پوشیدن"

 

17- تنها یک مرد می تواند یک ماشین ارزان قیمت 2 میلیون تومانی بخرد و

یک سیستم صوتی 4 میلیون تومانی بر روی آن نصب کند

 

18- زمان با ارزش مردها در کنار همسرانشان چگونه می گذرد؟

ملافه را روی سرشان می کشند و می گویند "تو خیلی نازی عزیزم"

 

19- یک خانم 35 ساله به بچه دار شدن فکر می کند، یک مرد 35 ساله به چیزی فکر می کند؟

به قرار گذاشتن با بچه ها

 

20- شما به مردی که همه چیز دارد چه میدهید؟

زنی که به او نشان دهد چگونه می تواند از آنها استفاده کند

 

21- چرا عنکبوت های سیاه پس از جفت گیری، جفت خود را می کشند؟

به این خاطر که می خواهند قبل از شروع خرخر جلوی آنرا بگیرند

 

22- چرا مردان تنها در نیمی از زندگی خود با بحران مواجه هستند؟

زیرا آنها در تمام طول زندگی خود در دوران نوجوانی به سر می برند

 

23- آینده نگری یک مرد چگونه مشخص می شود؟

به جای یک بطری 2 بطری مشروب بخرد

 

24- رفتن به بار مجردها چه فرقی با رفتن به سیرک دارد؟

در سیرک کسی صحبت نمی کند

 

25- چرا مردها به دنبال خانمهایی هستند که هیچ گاه قصد ازدواج با آنها را ندارند؟

به همان دلیلی که آدمها ماشینی را دنبال می کنند که هیچ گاه نمی توانند در آن رانندگی کنند

 

26- شما با مرد مجردی که تصور می کند بهترین هدیه خدا نصیب او شده چه می کنید؟

او را مبادله می کنیم

 

27- چرا آقایون مجرد جذب خانم های با هوش می شوند؟

دو چیز مخالف نسبت به هم کشش دارند

 

28- شباهت آقایون با ماشین چمن زنی در چیست؟

هر دو خیلی سخت به کار می افتند، در هنگام کار سر و صدای زیاد ایجاد می کنند و حتی نیمی از وقت را هم نمی توانند به درستی کار کنند

 

29- فرق یک شوهر جدید با یک هاپوی جدید در چیست؟

بعد از یک سال هاپو هنوز هم از دیدن شما به هیجان می آید

 

30- نازکترین کتاب دنیا چه نام دارد؟

چیزهایی که مردان در مورد زنان می دانند

 

این مقاله را زیاد جدی نگیرید!!!

روانشناسی - ازدواج و خانواده - چرا آقايون زود تر از خانم ها مي ميرند؟ (طنز)

 

حمید جدیدی بازدید : 245 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

آیا مرد ایده آل وجود دارد؟ آیا می توان پیدایش کرد؟

 

پیدا کردن مرد ایده آل زندگی یکی از حیاتی ترین مسائل در زندگی بعضی از خانم هاست. آنها همواره امیدوار به یافتن او هستند. به عنوان مژده ای به این خانم ها باید بگویم که نگران نباشید، مرد ایده آل وجود دارد و شما می توانید پیدایش کنید. البته همه ی ما در زندگی هدف ها، جاه طلبی ها و آرزوهای کوچک و بزرگ داریم. همین هدفهاست که ما را مشغول نگاه می دارد. این سال ها عبارات مرد ایده آل و زن ایده آل بسیار استفاده می شوند. همه ی ما برای این مرد ایده آلمان لیستی از خصوصیات تهیه می کنیم.

 

بیشتر ما بدی های خودمان را نادیده می گیریم و انتظار داریم که مرد ایده آل از راه برسد و دستمان را بگیرد. با خود فکر می کنیم که لیستی که ما تهیه کرده ایم خیلی کوچک و ناچیز است. در طول سالیان سال، مردم در این زمینه ها خبره تر شده اند. می دانند که چطور ارضا شوند، درآمد خوب و خانه ای زیبا دارند و تحصیلات عالیه هم کرده اند. و اینجاست که تصمیم می گیرند کسی را پیدا کنند که از هر لحاظ با آنها جور باشد و حمایت و یاریشان کند. و مشکلات آغاز می شود.

 

نکته ی مهم اینجاست که آن مرد ایده آل شما هم برای خود یکی از این لیست ها دارد و برای زن ایده آل خود خصوصیاتی را تعیین کرده است. او زنی می خواهد جوان، تحصیل کرده، زیبا و خوش اندام. ناراحت می شوید. و می بینید که این مرد ایده آل چه انسان معمولی بوده است. به لیستتان با دقت نگاه کنید و خصوصیات مرد ایده آلتان را دوباره مرور کنید. آیا فکر می کنید چنین شخصی را می توان پیدا کرد؟ اگر از لیستتان راضی هستید، پس مشکل کجاست؟

 

حالا می خواهید خودتان بیرون بروید و مرد ایده آلتان را پیدا کنید یا در خانه می مانید تا او سراغ شما بیاید؟ اکثر زنان می گویند آنها منتظر می مانند تا مرد ایده آل خودش سراغشان برود. کلمه ی "منتظر ماندن" کمی توجهم را جلب می کند. منتظر ماندن به این معنی است که مردها به طور اتفاقی به سراغتان می آیند، شما آنها را یکی یکی مطابق با لیستتان بررسی می کنید. و آنهایی را که با لیست هماهنگ نبودند را دور می اندازید. بله، اما دوستان من همیشه بیاد داشته باشید که مرد ایده آل شما هم دنبای زن ایده آل خودش می گردد. شما چقدر برای این مسئله تلاش کرده اید؟ چقدر سعی کرده اید که زن ایده آل او باشید ؟ یا اینکه گفته اید شما را باید همینطور که هستید بپذیرد و تغییری نمی کنید؟

 

سوالی که این روزها مردها مکرراً از هم می پرسند این است که "این دخترهای خوب کجا رفته اند؟" به این کلمات خوب فکر کنید. ببینید مردها واقعاً دنبال چه هستند. آنها می پرسند که آن دخترهایی که از این لیست ها در دست ندارند کجا رفته اند. اکثر مردها دنبال کسی هستند که دوستش داشته باشند، احساس ویژه ای نسبت به او داشته باشند و همه چیز را با او شریک شوند. مشکل اینجاست که نمی توانند چنین شخصی را پیدا کنند چون زیر فشار این لیست ها قدرت عمل خود را از دست داده اند. به آنها گفته می شود که باید خود را با این لیستها تطبیق بدهند، آنها تلاششان را می کنند و بعد خودشان هم دیگر دنبال زن ایده آلشان می روند.

 

شما به عنوان یک زن ایده آل نگاهی به لیستتان بیندازید و ببینید که چقدر انعطاف به خرج داده اید. بعد نگاهی به مرد ایده آلتان بیندازید و ببینید که چقدر به دست آوردنی است. بعد نگاهی به خصوصیات و توانایی های خودتان بیندازید و ببینید چقدر با خصوصیات زن ایده آل سازگاری دارید. بعد از خانه بیرون بروید و دنبال مرد ایده آلتان بگردید.

 

در خانه منتظر آمدن مرد ایده آل نباشید، چون ممکن است یکدفعه ببینید که مرد ایده آلتان با زن دیگری ازدواج کرده در حالی که می توانست مال شما باشد. و در آخر بدانید که سازش اساسی ترین نکته در زندگی است. همانطور که از مرد ایده آلتان یکسری خصوصیات را انتظار دارید، سعی کنید خود را هم با خصوصیات زن ایده آل او هماهنگ کنید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - جستجوي مرد ايده آل: تصوري خيالي يا حقيقي؟

 

حمید جدیدی بازدید : 241 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

هنوز کورمال کورمال در حال جستجوی فرد مورد نظر خود هستند. امروز می خواهیم با دسته بندی مردها به گروه های مختلف، به شما کمک کنیم تا بفمید جزء کدام دسته از عشاق و شرکای جنسی هستید.

 

ممکن است بااینکه تصور می کنید که در جذب همسرتان شاگرد اول هستید، اما نظر خانم هایی که تابه حال با آنها بوده اید متفاوت باشد و آنها شما را دراین زمینه ایدآل نبینند.

 

پس به خاطر داشته باشید که نباید ناراحت شوید. این مقاله فقط جنبه ی راهنمایی دارد و قصد آن کمک به شما برای اصلاح اشتباهاتتان است. همیشه جای تغییر و پیشرفت وجود دارد و الان بهترین زمان ممکن است. پس همه ی حواستان را جمع کنید!

 

خرگوش

 

مردانی که در این دسته قرار می گیرند، افرادی مشتاق و بی قرارند که همیشه قبل از اینکه همسرشان به طور کامل ارضاء شود، دست می کشند. این مردها معمولاً بیش از اندازه تحریک می شوند.

 

نقاط قوت:  این دسته از مردان در یک شب دورهای کمی می توانند انجام دهند.

نقاط ضعف:  سرعت زیاد آنها باعث می شود نتوانند از نزدیکی لذت کافی را ببرند.

 

راه حل:  یاد بگیرید که صبور باشید و تا می توانید نزدیکی را طولانی تر کنید. طرف مقابل را نیز درک کرده و سعی کنید او را نیز به طور کامل ارضاء کنید.

 

لاک پشت

 

مردانی که در این گروه قرار می گیرند، افرادی تنبل هستند که فکر می کنند می توانند فقط با دراز کشیدن، طرفشان را ارضاء کنند. در این موارد همه ی کار و فعالیت بر دوش زن می افتد درحالیکه مرد فقط در حال لذت بردن است.

 

نقاط قوت:  حداقل فایده ی  آنها این است که زن ها می توانند کنترل را در دست خود بگیرند و غالب باشند.

نقاط ضعف:  این مردان هیچ ابتکار و ذوقی در عمل جنسی ندارند، و تصور می کنند که مسئولیتِ همه ی کارها برعهده ی  زن است.

 

راه حل:  به جای اینکه فقط دراز بکشید و همه ی کارها را به گردن طرف مقابل بیندازید، سکس را نیز مثل یک مسابقه بدانید و فعال باشید.

 

خرس عروسکی

 

گرچه گاهی از این دسته از مردان قدردانی می شود، اما کمی زیاده روی و افراطشان باعث می شود که زنان بخواهند چشمشان را از کاسه دربیاورند. اینها همان دسته از مردان بسیار احساساتی هستند. گرچه بعضی خانمها طالب و دوستدار چنین مردهایی هستند، اما بعضی دیگر دوست دارند که طرفشان کمی هم خشونت داشته باشد.

 

نقاط قوت:  او مهربان و سرزنده است آنقدر که دوست دارید همیشه بغلش کنید.

نقاط ضعف:  اجازه نمی دهد که روی خشونت طلب زن در رابطه ی جنسی آزاد شود. و چون خیلی طرفش را دوست دارد، گاهی گریه هم می کند.

 

راه حل:  هرگز کاری را به طور مداوم انجام ندهید. کمی هم تنوع دادن به رابطه ی جنسی برایتان خوب است. طرفتان را عمیق ببوسید و بغل کنید و تا می توانید در سکس ابتکار به خرج دهید.

 

اسب

 

این همان مرد زیبا و فریبنده ای است که همه ی  کارهایش را به طور نمایشی انجام می دهد. بسیار خودنماست. این همان آدمی است که دوست دارد هنگام انجام عمل سکس خود را در آینه نگاه کند. این گروه از مردان تصور می کنند همین که ظاهری زیبا و جذاب داشته باشند، می توانند به راحتی هر زنی را ارضاء کنند.

 

نقاط قوت:  ظاهر خوبی دارد و احتمالش هست که همبستر خوبی نیز باشد.

نقاط ضعف:  آنقدر به خود مشغول است که هیچ توجهی به فرد مقابلش ندارد.

 

راه حل:  کمی از تکبر و غرورتان بکاهید و فکر نکنید که چون جذاب و دلربا هستید، می توانید همسرتان را به راحتی ارضاء کنید. به طرفتان هم توجه کنید و احساساتش را کشف کنید.

 

تکشاخ

 

بعضی ادعا می کنند او را دیده اند، بعضی ادعا می کنند لمسش هم کرده اند، ولی هیچ مدرکی از وجود چنین موجودی در دست نیست. اینها عاشقان و شرکای جنسی تمام عیارند، هیچ عیب و ایرادی ندارند. همه چیز را با هم در خود دارند: خشونت، احساس، انفعال، سرعت، ریتم و...همه ی زن ها در برابرشان به زانو در می آیند. بعضی معتقدند که چنین افرادی واقعاً وجود ندارند. اما من موافق نیستم. بعضی از مردها انگار فقط برای این کار به دنیا آمده اند.

 

نقاط قدرت:  اینها بهترین شرکای جنسی هستند.

نقاط ضعف:  هیچ نقطه ضعفی ندارند.

 

راه حل:  همه ی مردها باید همه ی تلاششان را بکنند تا بهترین باشند، نه فقط از نظر توانایی های جسمی و فیزیکی، باید قدرت لمس کردن، چشیدن، بوییدن، شنیدن، دیدن و... خود را برای انجام عمل جنسی تقویت کنند.

 

بهترین باشید

 

البته انواع و دسته بندی های دیگری نیز از مردان وجود دارد. همه می دانیم که همه ی زن ها نیز در این مسائل کامل نیستند. ولی دراین مقاله قصد داشتم تا به شما آقایون کمک کنم که ایرادهای خود را دریافته و تلاش کنید که بهترین باشید. حتی اگر طرف مقابلتان فردی بسیار عادی بود، با تحسین و تمجید از او، بگذارید او نیز، برای یک شب هم که شده، احساس کند که بهترین است.

 

می دانم که اکثریت مردها واقعاً از ارضاء کردن زن ها لذت می برند. این همان چیزی است که زنها می خواهند. پس تا می توانید خلاق باشید و در این عمل ابتکار به خرج دهید. تا هم خودتان لذت ببرید و هم طرف مقابلتان .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - جزء کدام دسته از عُشاق هستيد

 

حمید جدیدی بازدید : 244 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

تعداد زیادی از زوج ها در تلاش هستند تا به هر طریقی که می شود شادی، خوشی و رضایت مندی را در زندگی مشترکشان بیدار نگه دارند. عوامل بسیار زیادی وجود دارند که می توانند به راحتی زندگی جنسی انسان ها را تحت الشعاع قرار دهند؛ مثل: برنامه های سخت کاری، نگهداری و مراقبت از فرزندان، افزایش سن و .... بدون وجود صمیمیت فیزیکی، چه چیز می تواند شما دو نفر را همچنان نزدیک به هم نگه دارد؟ شاید با خود بگویید چیزهایی شبیه به: مرور خاطرات گذشته، دوستان، اقوام و خیلی چیزهای دیگر. ولی به راستی عشق تا چه اندازه می تواند در زندگی مشترک مهم باشد؟ ما از 6 نفر از اعضای انجمن دوستی خود سوال کردیم تا در این مورد نظر خود را ارائه کنند.

 

"اهتمام+ بوسه= زندگی شیرین"

 

برای من خیلی سخت است که باور کنم بالا رفتن سن، باعث از بین رفتن حس رضایتمندی در رابطه جنسی می شود. من و همسرم 11 سال پیش با هم آشنا شدیم، اما من تصور می کنم هر روزی که سپری می شود او خیلی زیباتر از گذشته به نظر می رسد. داستان من نیز دست کمی از او ندارد؛ هر روزی که سپری می شود، بیشتر و بیشتر شبیه به جمشید مشایخی می شوم! ( البته جمشید جسارت نباشد، اما شما خیلی بزرگتر از من هستید). به همین دلیل روند طبیعی زندگی از جمله داد و فریاد کردن فرزندان، و یا برنامه های شلوغ کاری نباید به هیچ وجه مانع سلامت روانی زوجین و امتناع ورزیدن هر یک نسبت به برقراری رابطه جنسی با دیگری شود. مسائل جنسی از اهمیت چشمگیری برخوردار هستند. مخصوصا زمانی که شما تعهد دارید تا در هیچ کجای دیگر سراغ آنها نروید. پیش از این زمانی که می شنیدم "ازدواج یعنی اهتمام" تعجب می کردم، اما پس از اینکه خودم زندگی مشترکم را با همسرم آغاز نمودم به این نتیجه رسیدم که برای داشتن یک زندگی سالم، هر دو طرف باید بر روی ارتباط خود کار کنند. اما در اینجا یک راز کاملا سری هم برای گفتن دارم: و آن چیزی نیست جز "بوسیدن". به نظر می رسد زن و شوهر ها پس از ازدواج به اندازه دوران نامزدی یکیدیگر را نمی بوسند. بدون هیچ شکی باید این کار را انجام دهند. چه چیز بهتر از بوسه ای از لبها می تواند یک زندگی را از خطر نابودی نجات دهد؟

 

"هر کاری می توانید انجام دهید"

 

کتایون: در حقیقت هر زندگی مشترکی بدون توجه به این مطلب که در آغاز تا چه حد داغ و پرحرارت بوده، پس از مدتی هیجان اولیه خود را از دست می دهد. در این حالت برقراری رابطه جنسی به کمترین میزان خود می رسد. البته اگر در طول این دوره دو طرف از طرق دیگر بتوانند نزدیکی موجود را حفظ کنند، مشکل حادی به وجود نخواهد آمد. اما شادی و رضایتمندی از سکس، زمانی به طور کلی از زندگی مشترک محو میشود که زوجین یکدیگر را در انتهای لیست اولویت هایشان قرار دهند و با هم مانند هم اتاقی رفتار کنند و نه بیشتر. اغلب در این زمان اگر رابطه جنسی هم برقرار شود، بیشتر به خاطر مرتفع کردن نیازهای جنسی است و طرفین هیچ اهمیتی به مهر و محبتی که می تواند از این طریق ایجاد شود، نمی دهند. دیگر برایشان لبخند زدن با هم معنایی ندارد، برای عاطفه و مهربانی ارزش قائل نیستند و فراموش می کنند که به چه دلیل با هم ازدواج کرده و تعهد و سرسپردگی به یکدیگر داده اند.

 

دانیال: به نظر من این یکی از سوالاتی است که پاسخ آن در نظر خانم ها و آقایون متفاوت است. آقایون چه ازدواج کرده باشند چه نباشند، نیاز به برقراری رابطه جنسی دارند. خانم ها بسیار احساساتی بوده و علایق خاصی دارند: آنها شهوت طلب هستند و دوست دارند دیگران نشان دهند که خواهانشان هستند. ولی نظر آنها در مورد سکس با شوهرانشان؟ شرط می بندم که عقیده آنها چیزی جز این نیست: می خواهند بخواهند نمی خواهند نخواهند! (البته من در مورد زندگی جنسی دیگران نظر می دهم و باید بگویم که در زندگی خودم با این مسئله هیچ مشکلی ندارم).

 

تنها چیزی که در مورد ما متاهلین وجود دارد این است که نیازهایی داریم و هر طور شده کاری می کنیم تا بتوانیم آنها را براورده سازیم. بسیاری از ما همسران خود را به رستوران های بزرگ دعوت می کنیم، با هم به تماشای فیلم های عاشقانه مینشینیم، کلاس رقص می رویم و یا sms شهوت برانگیز برای یکدیگر می فرستیم؛ اما صادق باشید؛ چند مربته چنین کارهایی را نه به خاطر طمع بلکه به خاطر عشق حقیقی انجام داده اید؟ البته شما به هیچ وجه نباید از نیازهای ذاتی خود خجالت بکشید؛ شما ازدواج کرده اید تا احساسات و نیازهای وجودیتان را با فرد دیگری در میان بگذارید و اگر بخواهید بار تمام این موارد را به تنهایی به دوش بکشید، چیزی نخواهد گذشت که حلقه مشترک شما از هم پاشیده شود. در زندگی مشترک اگر یک کمی بیشتر تلاش کنید تا نیازهای طرف مقابل را براورده سازید جای دوری نخواهد رفت.

 

"سکس قبل از عشق متبلور می شود"

 

یک زندگی زمانی موفق است که بین نیازهای عقلی، روحی و جسمی تعادل کامل برقرار باشد. خوب این سوال مطرح می شود که: کدامیک از این سه مورد نقش حساس تری در "بهتر" و یا "بدتر" کردن زندگی دارد؟ به نظر من سکس و شهوت جزئی از هر رابطه ای است و می توان آنرا به راحتی بدست آورد، اما دو مورد دیگر نیاز به صمیمیت و ارتباط بیشتری دارند. زمانی که برقراری رابطه جنسی در خطر باشد، دیگر هیچ فرصتی برای موارد دیگر باقی نمی ماند، چه برسد به اینکه بخواهید به رشد و شکوفایی عقلی و روحی نیز برسید.

 

هنگامیکه سن انسان ها افزایش پیدا می کند، تغییر و تحولاتی در فیزیک بدنشان رخ می دهد. اما ایا این تغییرات باید در زندگی جنسی و احساسی نیز تاثیر بگذارد؟! به همین دلیل در اولین سال های ازدواج زوجین باید سعی کنند که بهترین دوست های هم باشند، نسبت به هم علاقه پیدا کنند، و یکدیگر را تحریک نمایند؛ دلیل تمام این کارها تنها این است که سکس خیلی جلو تر از عشق و محبت در رابطه به وجود می آید و اگر بتوانید با موفقیت کامل از پس آن برایید، متوجه خواهید شد که زندگی مشترک معنای عمیقی دارد و فقط پیر شدن در کنار یک شریک زندگی نیست.

 

"همه چیز به نزدیکی و صمیمیت باز می گردد"

 

سکس در زندگی مشترک اهمیت زیادی دارد. می توانید از تمام متاهلین بپرسید که کدامیک حاضر است به زندگی مشترکی که در آن خلا جنسی وجود دارد، ادامه دهد. برخی از افراد از اینکه نمی توانند به حد دلخواه با شریک زندگی خود ارتباط جنسی برقرار کنند، راضی نیستند و طرف مقابل تصور می کند: "که مسئله مهمی نیست، فقط سکس است" اما برای فردی که خواستار این رابطه است، اهمیت دارد. سکس تنها رسیدن به رضایت جسمی نیست، بلکه احساس خواسته شدن، ارتباط نزدیک، و دوست داشتن در آن وجود دارد.

 

زمانی که چنین سوء تفاهم هایی به وجود می آید، صمیمیت و نزدیکی از تمام سطوح زندگی رخت بر می بندد. زوجین گذراندن وقت در کنار یکدیگر، در آغوش گرفتن، صحبت کردن با هم، و خندیدن به جوک های یکدیگر را فراموش کرده و در برخی موارد آنرا به طور کلی متوقف می کنند. تنفر، دشمنی و فاصله زیاد جای دوستی و عشق را میگیرد. این امر زندگی مشترک شما را در خطر خیانت و یا طلاق قرار می دهد؛ اما نقطه امیدواری اینجاست که صرفنظر از عوامل کاهش ارتباط جنسی، چه به دلیل مسائل بیولوژیکی باشد چه به خاطر مسائل شخصی، یک مورد کمکی وجود دارد و آن هم خواست و اراده شماست. اگر واقعا بخواهید که یک زندگی سرشار از مهر و محبت را دنبال کنید، به راحتی می توانید این کار را انجام دهید.

 

"سکس ، عشق را زنده می کند"

 

من تصور می کنم سکس مانند یک چسب می تواند رابطه دو نفر را همچنان متصل به هم نگه دارد. اگر یکی از طرفین و یا هر دوی آنها به نارضایتی جنسی برسند، به راحتی از ارتباط با هم خسته می شوند و بدون اینکه خودشان متوجه شوند از هم فاصله میگیرند. ممکن است به دلایل دیگر با هم بحث و جدل راه بیندازند، غافل از اینکه دلیل اصلی تمام این بگو مگوها و کشش ها نداشتن رابطه سالم جنسی است. هر چقدر نفاق و ناهماهنگی در رابطه زناشویی افزایش پیدا کند دو طرف میل کمتری نسبت به برقراری رابطه جنسی با یکدیگر پیدا می کنند. این جر و بحث ها یک دور تسلسل را به وجود می آورند که نه تنها زندگی جنسی، بلکه خود ارتباط را نیز تحت الشعاع قرار میدهند.

 

یکی دیگر از عواقب زندگی فاقد ارتباط جنسی این است که پس از مدتی هر گونه ارتباط فیزیکی متوقف می شود. در آغوش گرفتن و بوسیدن، هیچ گاه نمی تواند جای سکس را بگیرد اما، چنین معاشقه هایی به نوبه خود در افزایش صمیمیت مهم هستند و به برقراری رابطه سالم زناشویی کمک می کنند. اگر زن و شوهر نسبت به هم رفتاری شبیه به دو هم اتاقی را پیدا کنند، پس از مدتی برای هر دو نفر دلیل با هم بودنشان سوال برانگیز می شود. به خاطر تمام این دلایل، برای زوجین در هر سنی که باشند، مهم است که در این زمینه فعال باشند و شعله های اتش عشقشان را فروزان نگه دارند. اگر اتش ارتباط جنسی به طور کامل خاموش شود، هر چند آهسته اما یقینا ارتباطشان نیز از بین خواهد رفت .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - جايگاه سکس در زندگي مشترک

 

حمید جدیدی بازدید : 229 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

همانطور که می دانید خانم ها و آقایون به شیوه یکسان با طرف مقابل گفتگو نمیکنند و اصطلاحاً در هنگام مکالمه روی طول موج یکسانی قرار ندارند. خوب این مقوله برای هیچ یک از شما مبحث جدیدی نیست. با این وجود در مقاله ای با نام "آیا می توانیم با هم صحبت کنیم" که در ماه دسامبر در مجله "نسل نو" به چاپ رسید، نگرش های جدیدی پیرامون این مبحث در اختیار خوانندگان قرار گرفت. نویسنده این مقاله "پگی تایلور" با زبانشناس اجتماعی "دبرا تانن" نویسنده کتاب "تو متوجه نمی شوی: خانم ها و آقایون در مکالمه با یکدیگر" مصاحبه کرده است. "تانن" در پی تحقیقات خود به این نتیجه دست پیدا کرده است که تفاوت های بزرگی میان شیوه های گفتگو و بیان نظریات میان خانم ها و آقایون وجود دارد و این امر صرفاً به جنسیت هر گروه بر میگردد.

 

تانن تحقیقات خود را ابتدا از روی فیلم های کوتاهی که از خانم ها و آقایون گرفته شده بود، شروع کرد. در این آزمایش از گروه های مختلف خانم ها و آقایون درخواست شده بود تا با هم صحبت کنند. این کار برای جنس مذکر کمی سخت بود، اما در عوض خانم ها به راحتی با هم صمیمی شده و به راحتی با هم ارتباط برقرار کرده بودند و نهایتاً هم مشکل کسی را که از همه حادتر بوده، پیدا کرده و همه تلاش کردند تا آنرا حل نمایند؛ اما آقایون مرتباً از این شاخه به آن شاخه می پریدند و بیشتر بر روی زمان تمرکز داشتند تا وقت کاری که از آنها خواسته شده سریع تر به پایان برسد.

 

 

تانن مشاهده کرد که:

 

"برای آقایون، مکالمه به منزله راهی است که می توانند موقعیت خود را برای دیگران به وضوح شرح داده و جای پای خود را تثبیت کنند. آنها از صحبت کردن به عنوان سلاحی برای نشان دادن استقلال خود استفاده می کردند. از سوی دیگر خانم ها از صحبت کردن برای ابراز صمیمت و نزدیکی استفاده می کردند، گفتگو عصاره صمیمیت است و دوست بودن یعنی نشستن در کنار هم و صحبت کردن. برای آقایون انجام فعالیت های متفاوت مرکزیت دارد، نشستن و صحبت کردن نمی تواند بخش اعظم یک دوستی را در برگیرد. پسرها ترجیح می دهند با پسرهایی دوست شوند که با آنها در فعالیت هایی شریک هستند."

 

از روی همین تجربه ساده به راحتی می توان تشخیص داد که خانم ها و آقایون در هنگام گفتگو با یکدیگر ممکن است دچار مشکل شوند. خانم ها زمانیکه با دوست و یا معشوقه خود صحبت می کنند از او انتظار دوستی و صمیمیت دارند. آقایون از صحبت کردن به این منظور استفاده نمی کنند، به همین دلیل هم هست که هیچ موقع متوجه نمی شوند که چرا خانم ها دائماً حرف می زنند و حرف می زنند و حرف می زنند. این امر سبب می شود که آقایون به مرور زمان نسبت به حرف های خانم ها بی اهمیت شوند. پیرو این امر، تصویر خانم خانه دار بر سر میز صبحانه که با همسر خود صحبت می کند در حالیکه او سرش را در روزنامه فرو برده و تلاش می کند که حواسش را با روزنامه پرت کند به ذهن می آید.

 

تانن در ادامه اظهار می دارد راههای مختلفی که خانم ها با استفاده از آن سعی در ایجاد صمیمت با دیگران را دارند می تواند مردها را گیج کند. یکی از این شیوه ها "صحبت در مورد مشکلات" است. آنها با خود تصور می کنند که: من مشکلاتم را با تو در میان می گذارم، تو هم مشکلاتت را با من در میان بگذار، و ما می توانیم برای همیشه برای هم دوست های خوبی باقی بمانیم؛ اما آقایون زمانیکه با مشکلی مواجه می شوند، ترجیح می دهند که به جای صحبت کردن در مورد آن، به راه حل بیندیشند. زمانیکه آقایون راه حلی را در مورد مشکلات خانم ها در اختیار آنها قرار میدهند، اغلب خانم ها تصور می کنند که آقا با این کار یا می خواهد مشکل آنها را سطحی جلوه دهد و یا می خواهد او را از سر خودش باز کند.

 

شاید آقا تصور کند که در حال پشتیبانی و حمایت از اوست چرا که آقایون هیچ گاه در مورد مشکلاتشان با یکدیگر صحبت نمی کنند مگر اینکه به راستی به دنبال راه حلی باشند. به همین دلیل کمتر اتفاق می افتد که متوجه شوند دلیل صحبت کردن خانم ها تمایل به برقراری یک رابطه صمیمانه تر است. به همین دلیل یکی از رایج ترین گلایه هایی که آقایون در مورد خانم ها دارند عبارت است از: "...خانم ها تمام مدت اعتراض می کنند، اما نمی خواهند هیچ کاری در مورد مشکلات خود انجام دهند....ما مردها نمی توانیم متوجه ذات اعتراض های خانم ها بشویم..."

 

 

در چنین حالتی خانم ها مشکلات خود را با همسرانشان در میان می گذارند و انتظار دارند که آنها نیز مانند دوست های دخترشان عکس العمل نشان داده و با آنها ابراز همدردی کنند. از سوی دیگر آقایون نیز احساس می کنند که همسرانشان به این دلیل مشکلات را مطرح می کنند که در پی یافتن راه حل هستند. به همین دلیل آقا مشکل را بررسی می کند و در جواب 2 واکنش متفاوت از خود نشان می دهد: 1- یا راه حلی پیشنهاد میکند و یا 2- به آن هیچ اهمیتی نمی دهد، کاری که اغلب مردهای دیگر در برابر مواجهه با مشکلات او انجام می دهند؛ اما زمانیکه می بیند اوضاع به همین منوال پیش می رود و خانم هیچ توجهی به توصیه های او نمی کند، به تدریج کمی گیج میشود و سپس عصبانی شده و به این نتیجه می رسد که خانمش یک کارشناس در زمینه صحبت کردن است. خانم هم تصور می کند که همسرش برای او هیچ اهمیت و ارزشی قائل نیست چراکه با آنها صحبت نمی کنند و بنابراین نمی توانند با هم صمیمی باشند.

 

خانم ها باید یاد بگیرند که صحبت کردن آقایون بسته به شرایط و موقعیت های مختلف دارد. به برنامه های راز بقا دقت کنید، تنها هدف قوی ترین نر مجموعه، جفت گیری است. به این منظور باید با قوی ترین نر ها مبارزه کند. زمانیکه نر گروه آنقدر بزرگ و قوی شد که توانست قدرت خود را به سایر نرها اثبات کند، آنوقت نقش "بزرگ" قبیله را پیدا می کند. زمانیکه در تمام مبارزه ها به پیروزی رسید، آنوقت می تواند با هر ماده ای که می خواهد جفت گیری کند (و ماده هم تنها با او جفت گیری می کند.)

 

تانن معتقد است که مردها نیز رفتاری درست مطابق با این امر را دارند. مردها دستور می دهند تا بتوانند موقعیت اجتماعی خود را تثبیت کنند. آنها به این دلیل دستور میدهند که سلطه گری خود را به نمایش بگذارند نه به این خاطر که قصد انجام کاری را دارند. به همین دلیل مردهایی که زیر دست افراد بالاتر هستند، موقعیت خوبی ندارند چرا که مستلزم به انجام اموری هستند که به آنها دیکته می شود.

 

زمانیکه نوبت به مقوله گفتگو و برقراری ارتباط میان خانم ها و آقایون می رسد، حتماً باید مطلب بالا را نیز در نظر گرفت. خانم ها متوجه نیستند که نپذیرفتن نصایح آقایون می تواند چه مشکلاتی را برای مردها در بر داشته باشد. اگر خانم ها به حرف های همسران خود اعتقادی نداشته و آنها را رعایت نکنند، آقایون جایگاه و موقعیت خود را در یک رابطه از دست رفته می بینند. آقایون اغلب تصور می کنند که خانم ها قصد دست کاری کردن اعتقادات و جایگاه آنها را دارند و می خواهند آنها را به یک پله پایین تر از جایگاه فعلی خودشان بکشانند.

 

 

تانن سپس به مبحث ذیل می پردازد:

 

خانم ها می خواهند آقایون کاری را انجام دهند که آنها انتظار دارند، آنها می خواهند که مردها از انجام این کار لذت ببرند. اگر خانمی تصور کند که همسرش از انجام کاری رنج می برد، سریعاً ادامه کار را لغو خواهد کرد. در عین حال اگر تصور کند که همسرش از او انتظار دارد که کاری را انجام دهد، با تمام وجود این کار را برای خوشحالی او انجام خواهد داد. خانم ها تصور می کنند که این کار نشان دهنده عشق و صمیمت است. اما آقایون معمولاً در برابر انجام کاری که از آنها درخواست می شود، قدری مقاومت به خرج می دهند و به راحتی دست به انجام هر کاری نمی زنند. به هر حال ممکن است که آقایون در خیلی از مواقع مطابق میل همسرشان عمل کنند، اما اگر بخواهند روی مطلبی پافشاری کنند، دیگر هیچ کس نمی تواند آنها را ملزم به انجام کاری نماید.

 

بر خلاف مکالمات آقایون که نوعی خودمحور انگاری در آنها دیده می شود، خانم ها بیشتر به دنبال یافتن تساوی هستند و سعی می کنند تصمیمی بگیرند که همه به یک اندازه از آن سود ببرند. این نوع نگرش از فواید بیشتری برخوردار است و مطابق با تکنیک های تجاری ژاپنی هاست. کسانی که با شرکت های بزرگ ژاپنی تجارت میکنند، پس از چندی به صورت ناخودآگاه شیوه های برقراری ارتباط خود را تغییر می دهند.

 

با وجود مطالب ذکر شده ممکن است این استدلال برای برخی از افراد پیش بیاید که شیوه های گفتگوی خانم ها بهتر از آقایون است. هر چند در اکثر مواقع شیوه گفتگو و مکالمه خانم ها از مزایای بیشتری برخورار است، اما تلفیقی از هر دو نگرش می تواند بیشترین فواید رادر بر داشته باشد. آقایون هم با کمی تلاش می توانند مانند خانم ها با سایرین ارتباط برقرار کنند.

 

خانم ها در مکالمات خود به دنبال ایجاد توافق هستند، توافق یعنی تفکر یکسان، موافقت، و در یک کلمه "یکی" بودن. زمانیکه یک خانم در جمعی از هم نوعان خود تصمیم گیرد راه مخصوص به خودش را انتخاب کند، معمولاً مشکلاتی به وجود می آید و سایر خانم ها از او انتقاد می کنند. چه دلیلی وجود دارد که یک خانم بخواهد خودش را از سایرین جدا کند؟ احساس برتری و تمایز؟ شاید.

 

به هر حال همه خانم ها همیشه در برهه های مختلف زندگی خود، نوعی تنهایی و دور بودن از دوستان خود را تجربه کرده اند. اگر خانمی بخواهد موفق باشد باید هم از جانب خانواده و از جانب همسر خود مورد پشتیبانی و حمایت قرار بگیرد و کسی نباید به او در راه پیمودن موفقیت سنگ پرتاب کند. این نکته در زندگی فردی و اجتماعی خانم ها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می باشد.

 

در نهایت تانن اشاره می کند که در برقرای ارتباط، خانم ها و آقایون باید تفاوت های ذاتی موجود را در نظر بگیرند، چرا که به هر حال نقطه ای وجود دارد که خانم ها و آقایون می توانند بر سر آن به توافق برسند و یکدیگر را درک کنند. خانم ها نباید سعی کنند که همسران خود را تبدیل به یکی از دوستان دخترشان کنند، چراکه آقایون به هیچ وجه به این شیوه نمی توانند احساس نزدیکی و صمیمت خود را بروز دهند. در مقابل آقایون نیز باید یاد بگیرند که وقتی خانم ها حرف می زنند فقط حرف می زنند و به دنبال تائید گرفتن و یا تعیین جایگاه همسر خود نیستند. با استفاده از این راهکارها می توانند خیلی به هم نزدیک تر بشوند.

 

پس از مطالعه این مقاله به راحتی می توان درک کرد که دلیل ایجاد مشکل میان خانمها و آقایون چیست. اگر آقایون از خانم ها انتظار نداشته باشند که مطابق میل آنها عمل کنند و خانم ها هم انتظار نداشته باشند که آقایون مانند آنها ارتباط برقرار کنند، هر دو طرف انرژی لازم برای برقراری یک ارتباط سالم را بدست خواهند آورد. اگر خانم ها و آقایون مانند هم بودند آنوفت زندگی خیلی خسته کننده می شد پس– زنده باد تفاوت – یاد گرفتن نحوه زندگی چقدر چالش برانگیز و نشاط آور است!

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تکنيکهاي ارتباطي خانم ها و آقايون: درکم نميکني

 

حمید جدیدی بازدید : 246 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

رویکرد اولیه برقراری ارتباط با جنس مخالف عبارت است از پیدا کردن شریکی مناسب که خصوصیاتی منطبق با معیارهای شخصی فرد داشته باشد؛ از اینرو می توان اظهار داشت که شیوه و تکنیک های به کار گرفته شده به این مضمون از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشند. هنگامیکه نوبت به انجام یک چنین کاری می رسد، . تعداد بسیار زیادی از افراد عموماً دست پاچه شده و دچار استرس می شوند. این کار هنر است و همانطور که می دانید هر هنری آموختنی است. در این مقاله قصد داریم تا شما را با نکات قابل توجهی پیرامون این مطلب آشنا کنیم؛

 

 

مراحل

 

1- توقع خود را پایین بیاورید. این کار می تواند جالب و سرگرم کننده باشد به شرطی که شما همه چیز را بیش از اندازه جدی نگیرید. بیشتر اوقات ممکن است شما برای مدت زمان کوتاهی با اشخاصی ارتباط برقرار کنید اما پس از چندی دیگر هیچ وقت آنها را مجدداً ملاقات نکنید. اگر هر دفعه ای که با شخصی ارتباط برقرار می کنید، انتظار داشته باشید نهایتاً با او ازدواج کنید، در زندگی خود قطعاً به بن بست می رسید و دچار افسردگی خواهید شد.

 

2- خود را دست یافتنی نشان دهید. راحت باشید و لبخند بزنید. با حرکات بدن و ژست هایی که می گیرد به طرف مقابل نشان دهید که فرد جالب و خوش مشربی هستید و از اعتماد به نفس بالایی نیز برخوردار می باشید. هیچ چیزی برای عصبانی کردن شما وجود ندارد.

 

3- مفهوم حرکات بدنی فرد مقابل را دریابید. آیا طرف مقابل خودش را دست یافتنی نشان می دهد؟ آیا احساس می کنید که به شما علاقه دارد؟ به مجرد اینکه شما فردی را می بینید که قصد برقراری ارتباط با او را دارید، باید کوچکترین حرکات بدنی او را مد نظر قرار دهید. زمان برقراری ارتباط به راحتی از روی ژست هایی که فرد به خود می گیرد می توانید تشخیص دهید که قصد برقراری ارتباط با شما را دارد یا خیر. همه ما به طور ذاتی این قابلیت را داریم که مفهوم حرکات بدنی را درک کنیم، البته در عین حال این احتمال هم وجود دارد که اشتباه کنیم، پس دقت کنید و عجله به خرج ندهید. اگر حرکتی را مشاهده کردید که نشان می داد طرف مقابل به شما علاقمند است، دنبال حرکت دیگری باشید که این حدس را به یقین تبدیل کند.

 

4- ارتباط چشمی برقرار کنید؛ اما نه برای مدت زمانی بیش از یکی دو ثانیه. به کسی خیره نشوید. فقط یک نگاه لحظه ای کنید تا شخص متوجه شود که با چشم هایتان به او لبخند می زنید و سپس به آرامی نگاه خود را از او دور کنید. اگر مجدداً نگاه کردید و متوجه شدید که او نیز به چشم های شما نگاه می کند، می توانید نتیجه بگیرید که او هم به شما علاقمند است.

 

5- سر صحبت را باز کنید. اگر به درستی او را نمی شناسید، می توانید مکالمه کوچکی را آغاز کنید. بد نیست از جمله های پرسشی ساده شروع کنید: "امروز روز خوبی است، نه؟" مهم نیست چه می گویید، به هر حال شما که به دنبال جواب درست برای سوال خود نیستید، فقط می خواهید عکس العمل طرف مقابل را ارزیابی کنید، اگر پاسخ مثبتی به سوال شما داد، می توانید گفتگو را ادامه دهید. اگر با روی خوش به سوال شما پاسخ نداد، می توانید نتیجه گیری کنید که او تمایلی به برقراری ارتباط با شما ندارد. از نکات مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که در مورد مسائل خصوصی و شخصی سوال نپرسید. در مورد محیطی که در آن هستید، فیلمی که دیشب از تلویزیون پخش شده و چیزهایی از این قبیل حرف بزنید، اما بیش از اندازه از خودتان تعریف نکنید و از طرف مقابل نیز سوالات شخصی نپرسید.

 

6- به تدریج اطلاعات شخصی را به صورت دوجانبه رد و بدل کنید. زمانیکه گفتگوی ابتدایی شما با موفقیت پیش رفت، می توانید اطلاعات خصوصی کوچکی را در مورد خودتان دریافت و ارسال نمایید. به عنوان مثال شغل شما چیست؟ و همچنین می توانید خودتان را معرفی کنید تا به این ترتیب نام شخص مقابل را نیز پرسیده باشید. به همین منوال پیش بروید و هر اطلاعات شخصی که طرف مقابل در اختیار شما قرار داد شما نیز همان اطلاعات را در مورد خود به او بدهید، همچنین می توانید اطلاعات بیشتری نیز در اختیار او قرار دهید. به عنوان مثال اگر با خانمی ارتباط برقرار کردید و او به شما گفت که در کلاس های تابستانی شرکت می کند، شما هم می توانید به او بگویید که در کلاس های مشابه شرکت می کنید و بعد هم در این مورد که چه کلاسی را برداشته اید و چه کلاسی سرگرم کننده تر است با هم صحبت کنید. با استفاده از این روش صمیمیت میان شما با گذشت زمان بیشتر می شود. در هر صورت کاملاً طبیعی است که شما دوست ندارید اطلاعات شخصی زیادی را در اختیار او قرار دهید و ممکن است که او هم یک چنین حسی را نسبت به شما داشته باشد.

 

7- به او توجه کامل داشته باشید؛ اگر لطیفه ای تعریف کرد، لبخند بزنید، به داستان ها و خاطراتی که تعریف می کند، گوش دهید و اجازه ندهید وقایعی که در اطراف شما در حال وقوع می باشند، حواس شما را پرت کنند. به هر حال بیش از اینکه خودتان را فرد جذابی جلوه دهید، باید نشان دهید که جذب طرف مقابل شده اید و می بایست کاری کنید که گفتگو به پایان نرسد. در برقراری یک ارتباط موفق، شنونده خوب بودن، خیلی مهم تر از گوینده خوب بودن است.

 

8- از ژست های فیزیکی برای نمایش نیات خود استفاده کنید. اگر همه چیز به خوبی پیش رفت باید به واسطه حرکات بدنی به او نشان دهید که قصد برقراری ارتباط عاطفی را دارید. به عنوان مثال اگر در حال رد شدن از خیابان هستید او را همراهی کنید و یا زمانیکه می خواهید جهت حرکت را به آنها نشان دهید، به آرامی آنها را به سمت مسیر دلخواه هدایت کنید. این کار می تواند به شما اجازه دهد تا وارد حریم خصوصی شخص مورد نظر بشوید. البته به طور کلی خانم ها هیچ گاه زودتر از آقایون موارد ذکر شده را انجام نمی دهند و برخی از خانم ها هم اگر مردی سریعاً وارد حریم خصوصی آنها شود، احساس خوبی پیدا نمی کنند. به هر حال تحت هر شرایطی باید جانب احتیاط را رعایت کنید و اگر تصور کردید که شخص احساس راحتی نمی کند، این کار را متوقف نمایید.

 

9- اتمام کار. در اکثر موارد انجام چنین کاری هیچ گونه لطمه و ضرری را در بر نخواهد داشت. ممکن است گاهی اوقات دیگر هیچ گاه تمایلی به ملاقات مجدد فرد نداشته باشید و مواقعی هم پیش می آیند که علاقه بسیار زیادی به طرف پیدا می کنید و حتی کارتان تا ازدواج هم پیش می رود. به هر حال لازم نیست از همین حالا نگران مشکلات عروسی باشید! جسارت داشته باشید و اگر می خواهید فرد را دوباره ملاقات کنید، او را در جریان قرار دهید. می توانید تلفن رد و بدل کنید و اگر تمایل داشتید قرار ملاقات بعدی را نیز تنظیم کنید. اگر احساس کردید که طرف مقابل تمایلی به انجام این کار ندارد، بیش از اندازه پافشاری نکنید. همیشه یک خانم و یا آقای دیگر وجود دارد که خواستار برقراری ارتباط با شما باشد.

 

 

نکات مهم

 

چیزی که می گویید مهم نیست، اما هر چه که می گویید، سعی کنید افکار مثبت را دنبال کنید. منفی گرا، خودخواه، و متکبر نباشید؛ خیلی دوستانه برخورد کنید.

 

از همان برخورد اول بیش از اندازه رمانتیک نشوید، فقط مکالمه کنید. این کار فشار زیادی را از هر دوی شما بر می دارد.

 

اگر کسی تمایل به برقراری ارتباط با شما را نداشت، او را تحت فشار قرار ندهید. اگر علاقه نداشت، اجباری نیست، بهتر است دنبال شخص دیگری بگردید.

 

شوخی کنید. شوخ طبعی نشان می دهد که شما فرد سرگرم کننده و جذابی هستید. از تعریف کردن جوک هایی که به هر نحوی امکان دارد با روحیات فرد مقابل سازگار نباشد پرهیز کنید. (به عنوان مثال اگر فرد مقابل بلوند است، از گفتن جوکی که در مورد افراد بلوند ساخته شده است، پرهیز کنید.) پیش از صحبت کردن فکر کنید و به خاطر داشته باشید که حتماً لازم نیست تمام مدت بامزه باشید.

 

اخطار

 

هرگز با کسی که از نظر احساسی جذب او نشده اید، ارتباط برقرار نکید. این احتمال وجود دارد که یکباره وارد رابطه ای شوید که هیچ تمایلی به آن ندارید.

 

ارتباط باید با محیطی که در آن قرار گرفته اید، سازگاری داشته باشد. به عنوان مثال اگر در کتابخانه کسی را ملاقات می کنید، شاید درست نباشد که بیش از اندازه با او صحبت کنید. در این شرایط می توانید لبخند بزنید و منتظر باشید تا محل مورد نظر را ترک کند و بعد او را تا بیرون همراهی کنید. بیش از اندازه به آنها نزدیک نشوید چون ممکن است از جانب شما احساس خطر کنند.

 

برقراری ارتباط در هر مکانی امکانپذیر نیست. به عنوان مثال مراسم خاکسپاری محل مناسبی برای انجام این کار نمی باشد. محل کار هم نمی تواند مکان مناسبی برای انجام این کار باشد. اگر چنین اتفاقی در محل کار برای شما رخ داد، بهترین برخورد را داشته باشید و در صورت مشاهده عدم تمایل فرد مقابل، ارتباط را قطع کنید.

 

هر چند شوخ طبعی یک از بهترین راههای برقراری ارتباط می باشد، اما سعی نکنید از شوخی هایی استفاده کنید که طرف مقابل را ناراحت می کند. هر چند در این موقع تمام جوک های زشت به ذهن فرد خطور می کنند، اما از بیان آنها باید خودداری کنید چراکه موجبات ناراحتی شخص مقابل را فراهم می آورند،  و باعث می شوند او سکوت اختیار کند و نهایتاً شما را نیز از گفته خودتان پشیمان می کنند.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تکنيکها و روشهاي برقراري ارتباط براي انتخاب همسر

 

حمید جدیدی بازدید : 238 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

همه ی شما حتماً می دانید که وقتی صحبت از شیوه ی برقراری ارتباط می رسد، خانم ها و آقایان کاملاً روی طول موج های مختلفی قرار گرفته اند. یک مجله در ماه این مشکل دیرینه را از دیدگاهی بسیار جدید و جالب بررسی کرده است. نویسنده ی این مطلب با یک روانشناس مصاحبه ای انجام داده است. تحقیقات وی نشان می دهد که تفاوت های بین روش ها و سبک های برقراری ارتباط در خانم ها و آقایان، فراتر از اجتماعی شدن محض است، و به نظر می رسد که ریشه در ساخت جنسیتی آنها داشته باشد.

 

او اولین بار وقتی متوجه این مسئله شد که نوارهای ویدئویی را که توسط محقق دیگری گرفته شده بود و در آن از دوستان نزدیک خواسته شده بود که با هم گفتگویی را آغاز کنند، بررسی میکرد. برخلاف دخترها، پسرها از این درخواست احساس ناراحتی میکردند. دخترها در تمام گروههای سنی وقتی با هم روبه رو می شدند، فوراً شروع به صحبت میکردند، و گفتگو را با حل مشکل یکی از دخترها به پایان می رساندند. از طرف دیگر پسرها، به موازات هم می نشستند و از یک بحث به بحث دیگری می پریدند و همه ی گفتگوها حول قرارهایی که می خواهند با هم بگذرانند می چرخید.

 

وی مشاهده کرد که، "برای مردها، گفتگو راهی برای استحکام بخشیدن به وضعیت و مقام خود در گروه است. آنها برای حفظ آزادی و استقلال خود گفتگو می کنند. از طرف دیگر خانم ها، برای ایجاد صمیمت و نزدیکی صحبت و گفتگو میکنند. برای آنها حرف زدن ذات و جوهره ی صمیمیت است، از اینرو دوستی نزدیک و صمیمی برای آنها به معنای نشستن کنار هم و صحبت کردن است. برای پسرها، فعالیت ها و انجام کارها با یکدیگر مهم است. نشستن و حرف زدن تنها جزء ضروریات دوستی نیست."

 

حتی از این مشاهدات ساده نیز، کاملاً مشخص است که چرا زن ها و مردها در صحبت کردن با یکدیگر اینقدر مشکل دارند. زن ها با صحبت کردن با دوستان و عاشقان خود، احساس نزدیکی و صمیمیت ایجاد می کنند. مردها از گفتگو در این راه بهره نمیگیرند، به همین خاطر است که نمی فهمند که خانم ها چرا اینقدر پشت سر هم حرف میزنند و حرف می زنند و ...در نتیجه بسیاری از مردها به روشی صدای زنها را قطع می کنند.

 

مردها از روش ها گفتگوی مختلفی که زن ها برای ایجاد صمیمت بین خود استفاده میکنند، کاملاً گیج و مبهوت هستند. یکی از این روش ها "گفتگوی مشکلات" است. او میگوید، "برای خانم ها صحبت درمورد مشکلات جوهر ارتباط است. من مشکلاتم را با شما درمیان می گذارم، و شما نیز همینطور، درمورد مشکلات خودتان با من صحبت می کنید. و این دلیل نزدیکی ماست. اما مردها، حرف زدن درمورد مشکلات را برای گرفتن توصیه می دانند. از اینرو با یک راه حل به آن پاسخ می دهند." و پیداست که وقتی مردها با چنین روشی به دردل خانم ها درمورد مشکلاتشان پاسخ می دهند، زن تصور خواهد کرد که او قصد کوچک کردن مشکل او و یا کم کردن شر او از سرش را داشته است.

 

در چشم زن، مرد از درِ حمایت و پشتیبانی برمی آید، چون مردها فقط برای گرفتن راه حل درمورد مشکلاتشان با هم بحث می کنند. مرد فکر نمی کند که زن با مطرح کردن مشکلاتش برای وی قصد نزدیک شدن بیشتر به او را داشته است. به خاطر این تفاوت ها، بیشترین شکایتی که مردها از زن ها دارند این است که، "زن ها مدام شکایت میکنند، و اصلاً هم کاری برای حل آن نمی کنند. مردها ذات شکایت کردن خانم ها را درک نکرده اند."

 

از این شیوه های مختلف، نکته ی جالبی برداشت می شود: زن، که به دنبال ایجاد نزدیکی و صمیمیت با مرد خود است، با او درمورد مشکلات خود صحبت می کند. او از آن مرد انتظار دارد همانطور پاسخگو باشد که دوستان دخترش پاسخگو بودند و با او درمورد مشکلات خودش حرف بزند. اما مرد، این گفتگوها به خاطر گرفتن توصیه و راه حل تلقی می کند، نه صمیمیت. او مشکل را بررسی کرده و یک راه حل ارائه می دهد، همانطور که دوستان پسرش سابقاً برای او می کرده اند. اما وقتی زن باز هم صحبت درمورد این مشکلات را ادامه می دهد، گویی توصیه ی او را نادیده گرفته است، ابتدا کاملاً گیج و مبهوت و بعد عصبانی می شود. مرد مطمئن می شود که زن ها فقط درمورد هیچ و پوچ حرف می زنند. و زن هم تصور خواهد کرد که مردش هیچ احساسی به او ندارد چون طوری با او صحبت نمی کند که احساس نزدیکی کند.

 

زن ها باید بدانند که گفتگوی مردها فقط به خاطر موقعیت است. یکی از اصلی ترین اهداف حیوانات نر در زندگی زوج گیری است. برای این منظور آنها باید آنقدر قوی و نیرومند باشند تا بتوانند با رقیبان دیگر برخورد کنند و آنها را شکست دهند. همینطور که بزرگتر می شوند، با اولویت بندی کارها زمان را می گذرانند. و وقتی این نر آنقدر بزرگ شد که بتواند در برابر حریفان نر دیگر بایستد، خواهد توانست که ماده ی مورد علاقه ی خود را انتخاب کند.

 

جنس نر انسان نیز به طریقی کاملاً مشابه عمل می کنند. پسرها برای گرفتن درجات اجتماعی بالا، دستور می دهند. آنها برای ایجاد نفوذ و تسلط دستور می دهند نه برای اینکه واقعاً می خواستند آن عمل انجام گیرد. و آن پسرهایی هم که مجبور به انجام آن دستورات بودند، شان و مقام پایینی داشتند.

 

این موضوع در مشاهده ی یکی دیگر از اختلافات زن ها و مردها با یکدیگر نیز اهمیت دارد. زن ها نمی توانند پایداری مردها را در مواقع درخواست کمک متوجه شوند. زن ها باید مطالب بالا را به خاطر آورده و بفهمند که، برای مردها انجام کارهایی که از آنها خواسته شده، به معنای از دست دادن شان و مقام خود در آن رابطه است. مردها معمولاً فکر میکنند که زن ها قصد کنترل کردن آنها را دارند. آنچه از نظر زن ها فقط یک درخواست کوچک است، از نظر مردها شیوه ای برای کنترل کردن به شمار می رود.

 

 

محقق این موضوع را گسترده تر بررسی می کند:

 

"زنها می خواهند که مردها هر چه آنان می خواهند انجام دهند. اگر زنی بداند که کاری که انجام می دهد واقعاً مرد را می آزارد، انجام آن کار  را متوقف میکند. اگر بداند که مرد می خواهد او کاری را انجام دهد، سعی در انجام آن کار خواهد کرد. او این را معنای عشق می داند و تصور می کند که مردش هم باید مثل او فکر و عمل کند. اما مردها در برابر کارهایی که از آنها خواسته می شود، بسیار مقاوم و پایدار هستند. یعنی دقیقاً متضاد با خانم ها!" او یادآور می شود که، البته مردهایی هم وجود دارند که بسیار برای زنهایشان کمک کننده هستند.

 

کاملاً متغایر با شیوه ی گفتگوی مردها، که در پی ایجاد و حفظ مقام و رتبه است، گفتگوهای خانم ها بسیار تساوی طلبانه تر است. وقتی زن ها به هم می رسند، درمورد مشکل یکی از خودشان به بحث می نشینند و نتیجه ی بحث را بر مبنای خواست همه می گیرند. این نوع گفتگو بسیار مهمتر و تقریباً شبیه به سبک مدیریت ژاپنی هاست . مردهایی که با بازرگانان ژاپنی در دادوستد هستند، باید به کلی شیوه گفتگوی خود را تغییر دهند و مجبور می شوند نزدیکتر و صمیمانه تر برخورد کنند.

 

خوانندگان این مقاله احتمالاً این احساس را پیدا خواهند کرد که شیوه ی زنان برتر از شیوه ی مردان است. درواقع، از شروع جنبش های زنان، افراد بسیاری اعلان داشته اند که مردها اصلاً شیوه ی گفتگو را بلد نیستند (چرا؟ چون به شیوه ی خانم ها گفتگو نمی کنند). آموزش های زیادی برای تعلیم دادن روش های گفتگو به مردان انجام گرفته است. اما هیچ گونه آسیب و اشکالی متوجه شیوه و سبک گفتگوی مردان نیست، و شیوه ی گفتگوی زنها هم البته اشکالات خاص خود را دارد.

 

یکی از حقایق جالبی که من کشف کردم مربوط به شیوه ی گفتگو با توافق عموم خانم هاست. برای خانم ها موافقت و رضایت عموم به معنای مطابقت و یکسانی آنهاست. اگر یکی از زنان در جمع بخواهد که نظر خود را پیش ببرد، همیشه مشکلی وجود خواهد داشت. "اگر دختری کاری را انجام دهد که دختر دیگر نپسندد، مورد انتقاد قرار گرفته و گاهی طرد می شود..." من فکر میکنم دخترهای زیادی تا به حال با چنین طرد شدگی از جمع دوستان خود روبه رو شده باشند.

 

در خاتمه، هر دو جنسیت باید بتوانند اختلافات و تفاوت های موجود در شیوه ی گفتگوی یکدیگر را بدانند، و انتظار غیرممکن نداشته باشند. زن ها باید یاد بگیرند که آن نوع گفتگوی صمیمی که با دوستان همجنس خود دارند را فقط باید با همانها حفظ کنند و انتظار داشته باشند. اینکه بخواهند مردشان را هم به یکی از دوستان دخترشان تبدیل کنند، غیرممکن خواهد بود و شکست می خورند، چون مردان به طور کلی احساس صمیمیت و نزدیکی را به آن شکل ایجاد نمی کنند. مردها نیز باید بفهمند که وقتی زنشان صحبت میکند، سعی دارد که با او ارتباط برقرار کند، حرف نمی زند که فقط حرفی زده باشد، و همچنین مثل دوست های پسر او برای تحکیم موقعیت خود صحبت نمی کند. اگر او هم بتواند آنچه در خود دارد با او تقسیم کند، زن متوجه خواهد شد که مردش او را کنار نمی زند، و نیز دوستش دارد و می خواهد تا به او نزدیک شود.

 

 

پس از خواندن این مقاله، دیگر آسان است که بفهمیم یکی از منابع اصلی جنگ و جدل های بین جنسیت های مختلف، به خاطر تفاوت در شیوه ی گفتگو و ارتباط برقرار کردن آنهاست. شاید اگر مردها دیگر انتظار نداشتند که زن ها هم مثل آنها گفتگو کنند، ما انرژیمان را صرف بررسی نحوه ی تحسین کردن دو جنسیت از یکدیگر می کردیم. البته اگر زنها و مردها دقیقاً مثل هم بودند، زندگی بسیار کسل کننده و یکنواخت می شد .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تفاوتهاي شيوه هاي گفتگو در خانمها و آقايون

 

حمید جدیدی بازدید : 240 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

بیانیه مشهور فروید پیرامون این مطلب که "آناتومی جزء سرنوشت و تقدیر افراد محسوب می شود" (به این معنا که خصوصیات اصلی و ذاتی ما با توجه به جنسیتمان معین می گردند) مورد بحث بسیاری از دانشمندان است. همانطور که می دانید برخی از افکار و احسسات خاص وجود دارند که تنها مربوط به یکی از جنسیت ها میشوند و با جنس دیگر هیچ گونه سازگاری ندارد. البته نباید فراموش کنیم که در هر دو جنس خصوصیات زنانه و مردانه به طور مشترک وجود دارد. این روزها به نظر می رسد که مرزهای میان تفاوت های احساسی میان خانم ها و آقایون در حال ناپدید شدن میباشد. با توجه به این حقیقت که خانم ها هر روزه از نظر اقتصادی استقلال بیشتری را پیدا می کنند، وجهه مردانه خانم ها بیشتر آشکار می شود و بالطبع آقایون نیز در پی رسیدن به خصوصیات زنانه خود هستند.

 

تولید مثل تنها از عهده خانم ها بر می آید. خصوصیات ذاتی انسان ها را نمی توان تغییر داد. شاید خصوصیات احساسی هر دو جنس بر اساس نیازهای اجتماعی و فرهنگی جامعه تغییر پیدا کند، اما تعیین کننده های بیولوژیک هیچ گاه تغییر نکرده و همچنان به قوت خود باقی می ماند. این امر نهایتاً منجر به پدید آمدن تقابل عمده ای در خصوصیات و روابط عاطفی زن و مرد می شود. به هر حال بر اساس تفاوت های جسمی و ذاتی، آقایون هیچ گاه نمی توانند مادر شوند و حتی آرزوی چنین کاری را نیز نمی توانند داشته باشند.

 

درک تفاوت های روانی سودمند است

 

درک تفاوت های روانی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. یکی از مقوله هایی که با اتکا به آن می توانید کاری کنید که طرف مقابل شما را بیشتر دوست داشته باشد نیز بهره گیری از همین مطلب است. با اتکا به این مهم می توانید رابطه ای هماهنگ و ادامه دار را به وجود آورید. این امر همچنین به تمام افراد کمک می کند تا متوجه شوند که چرا خانم ها و آقایون به طور متفاوت تصور کرده و مطابق آن رفتار می نمایند. به عبارت دیگر اگر ما بتوانیم خودمان را جای تک تک افراد دیگر بگذاریم، آنوقت مشکلات و کشمش ها به طور قابل ملاحظه ای کاهش پیدا می کند.

 

کشمکش های درونی خانم ها و آقایون

 

خیلی جالب است که بدانیم برای سالیان دراز آقایون نگران این مطلب بودند که مبادا به اندازه کافی مردانه جلوه نکنند و از سوی دیگر خانم ها نیز همیشه همراه با این فکر زندگی می کردند که فقط دارای خصوصیات زنانه محض باشند. با بهره گیری از این الگو خیلی راحت می توان به این نتیجه رسید که چگونه انسانها در رزمگاه جنسیت ها با یکدیگر به مبارزه می پردازند: آقایون همیشه در این جدال به سر می برند که توانایی های خود را چه در جنسیت، و چه در موارد غیر جنسی، اثبات نمایند و خانم ها نیز تمایل داشتند که توانایی های بالقوه خودشان را نشان دهند تا به آنها نیز به عنوان یک انسان کامل نگاه شود.

 

برخی مثال های رایج در مورد تفاوت های میان دو جنس از نظر روانی

 

1-  خانم ها گاهی اوقات عباراتی رابه زبان می آورند که از بیان آنها هیچ منظوری ندارند، و شاید فقط در آن لحظه بخصوص آن منظور را داشته باشند و در لحظه ای دیگر از یادشان برود. برخی از حرف های آنها اسرار آمیز بوده و هیچ کس نمی تواند از مفهوم آن چیزی سر در بیاورد و در برخی موارد دیگر نیز مشاهده شده که تمایل زیادی به طفره رفتن دارند. اما اگر بخواهیم در مورد آقایون صحبت کنیم باید بگوییم هنگامیکه حرف میزنند، به عنوان مثال زمانیکه در مورد مسائل سیاسی و یا فلسفی صحبت می کنند، مطالبی را عنوان می کنند که کاملاً بی معناست.

 

2-  هدایا معمولاً معنای مختلفی را در ذهن خانم ها و آقایون آشکار می سازد. هدایا در نظر آقایون معمولاً تنها یک شیء مادی هستند و هیچ گونه بار معنایی دیگری ندارند. خانم ها به طور ناخواسته تصور می کنند که هدایا بیانگر خصوصیات فردی شخص هدیه دهنده هستند و برای آنها نموداری از عشق و اهمیت می باشند. خانم ها دوست دارند کادوهایی را که از سوی معشوقه هایشان دریافت می کنند، همان چیزی باشد که روزی به او گفته اند که دوست دارند آنرا داشته باشند.

 

3- معمولاً همیشه می بینیم که خانم ها خوشحال و خندان، خبر ازدواج و یا نامزدی خود ا به دوستان، خواهر و بردرها، و همقطارانشان اعلام می کنند، اما می بینیم که این کار برای آقایون آنچنان مرسوم نیست. ازدواج برای خانم ها شروع یک زندگی جدید و پیوستن به کسی که دوستش دارند، می باشد. این امر در حالی است که همیشه ازدواج معنای متفاوتی برای آقایون دارد. به معنای وظیفه، تعهد، مسئولیت، تلاش و کار می باشد و گاهی اوقات هم تنها باید کار کنند و هیچ خبری از تفریح و شادی نیست. این امر به طور کاملاً اشکار به ما نشان می دهد که چرا آقایون تمایل چندانی به پذیرش تعهد از خود نشان نمی دهند.

 

4-   آقایون به طور کلی تصور می کنند که یک امر نمی تواند در عین حال در نقطه عکس آن قرار داشته باشد و مخالف آن باشد. اما خانم ها هیچ مشکلی ندارند که تصور کنند یک امر در یک زمان می تواند در حالت مخالف خودش نیز قرار بگیرد. خانم ها هیچ مشکلی در لغو عقل و منطق ندارند و هر کجا که لازم باشد به راحتی می توانند از منطق مخصوص به خودشان استفاده کند.

 

5-  خانم ها معمولاً تمایل زیادی به استفاده از کلماتی نظیر " همیشه/ هیچ وقت" در مقابل همسرانشان دارند. برای نمونه " تو همیشه سر من داد می زنی" و " تو همیشه در حال تماشای تلویزیون هستی" و یا "تو هیچ وقت برای من گل نمی خری" و یا " تو هیچ وقت مرا به یک رستوران شیک نمی بری." همه آقایون به خوبی می دانند که این "همیشه / هیچ وقت" ها تنها از روی احساس هستند و تنها نشانگر نا امیدی و عصبانیت خانم از سوی آنها می باشد. این امور دارای هیچ گونه بار واقعی نیستند.

 

6- آگاهی شخصی خانم ها از خودشان خیلی بیشتر از آگاهی مردها از خودشان میباشد. خانم ها خیلی بیشتر از آقایون به نظر و عقیده دیگران نسبت به خودشان اهمیت می دهند، و تحت تاثیر حرف های دیگران قرار می گیرند. این امر به ویژه در مورد فردی که او رادوست می دارند معنا پیدا می کند.

 

یک مرد همواره باید نقطه قوت و تمرکز خارجی داشته باشد - چه کار باشد چه سرگرمی- یک چنین ضرورت روانی کمتر در خانم ها دیده می شود.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تفاوتهاي روحي - رواني ميان خانمها و آقايون

 

حمید جدیدی بازدید : 224 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

آینده:

یک زن تا زمانیکه ازدواج نکرده نگران آینده است. یک مرد تا زمانیکه ازدواج نکرده هرگز نگران آینده نخواهد بود.

 

موفقیت:

یک مرد موفق کسی است که بیشتر از آنچه همسرش خرج میکند درآمد داشته باشد. یک زن موفق کسی است که بتواند چنین مردی را پیدا کند.

 

ازدواج:

یک زن به امید اینکه شوهرش تغییر کند با او ازدواج میکند، ولی تغییر نمیکند. یک مرد به این امید با همسرش ازدواج میکند که تغییر نکند، ولی تغییر میکند.

 

روابط:

اول از همه، یک مرد یک رابطه را یک رابطه بحساب نمی آورد. وقتی رابطه ای تمام میشود، زن شروع به گریه نموده و سفره دلش را برای دوستان دخترش میگشاید و نیز شعری با عنوان "همه مردها نادانند" می سراید. سپس به ادامه زندگیش میپردازد. مرد هنگام جدایی اندکی مشکلاتش بیشتر است. 6 ماه پس از جدایی ساعت 3 نیمه شب یک پنجشنبه، تلفن میزند و میگوید: "فقط میخواستم بدونی که زندگیمو از بین بردی، هیچوت نمی بخشمت، ازت متنفرم، تو یه دیوانه ای، ولی میخوام بدونی باز هم یه فرصتی برامون باقی مونده." نام این کار تماس تلفنی "ازت متنفرم/عاشقتم" است که 99 درصد مردان حداقل یک بار آنرا انجام میدهند. برخی کلاسهای مشاوره ای مخصوص مردان برای رها شدن از این نیاز تشکیل میشود که معمولا تاثیری در بر ندارند.

 

بلوغ:

زنان بسیار سریعتر از مردان بالغ میشوند. اغلب دختران 17 ساله میتوانند مانند یک انسان بالغ رفتار کنند. اغلب پسران 17 ساله هنوز در عالم کودکانه بسر برده و رفتارهای ناپخته دارند. به همین دلیل است که اکثر دوستی های دوران دبیرستان به ندرت سرانجام پیدا میکنند.

 

فیلم کمدی:

فرض کنید چند زن و مرد در اتاقی نشته اند و ناگهان سریال نقطه چین شروع می شود. مردها فورا هیجان زده شده و شروع به خنده و همهمه میکنند، و حتی ممکن است ادای بامشاد را نیز درآورند. زنان چشمانشان را برگردانده و با گله و شکایت منتظر تمام شدنش میشوند.

 

دست خط:

مردها زیاد به دکوراسیون دست خطشان اهمیت نمیدهند. آنها از روش "خرچنگ غورباقه" استفاده میکنند. زنان از قلم های خوشبو و رنگارنگ استفاده کرده و به "ی" ها و "ن" ها قوس زیبایی میدهند. خواندن متنی که توسط یک زن نوشته شده، رنجی شاهانه است. حتی وقتی می خواهد ترکتان کند، در انتهای یادداشت یک شکلک در انتها آن میکشد.

 

حمام:

یک مرد حداکثر 6 قلم جنس در حمام خود داد - مسواک، خمیر دندان، خمیر اصلاح، خود تراش، یک قالب صابون و یک حوله. در حمام متعلق به یک زن معمولی بطور متوسط 437 قلم جنس وجود دارد. یک مرد قادر نخواهد بود اغلب این اقلام را شناسایی کند.

 

خواروبار:

یک زن لیستی از جنسهای مورد نیازش را تهیه نموده و برای خریدن آنها به فروشگاه میرود. یک مرد آنقدر صبر میکند تا محتویات یخچال ته بکشد و سیب زمینی ها جوانه بزنند. آنگاه بسراغ خرید میرود. او هر چیزی را که خوب بنظر برسر می خرد.

 

بیرون رفتن:

وقتی مردی میگوید که برای بیرون رفتن حاظر است، یعنی برای بیرون رفتن حاظر است. وقتی زنی میگوید که برای بیرون رفتن حاظر است، یعنی 4 ساعت بعد وقتی آرایشش تمام شد، آماده خواهد بود.

 

گربه:

زنان عاشق گربه هستند. مردان میگویند گربه ها را دوست دارند، اما در نبود زنان با لگد آنها را به بیرون پرتاب میکنند.

 

آینه:

مردها خودبین و مغرور هستند، آنها خودشان را در آینه چک میکنند. زنان بامزه اند، آنها تصویر خود را در هر سطح صیقلی بازدید میکنند -- آینه، قاشق، پنجره های فروشگاه، برشته کننده ها، سر طاس آقای زلفیان...

 

تلفن:

مردان تلفن را به عنوان یک وسیله ارتباطی برای ارسال پیامهای کوتاه و ضروری به دیگران در نظر میگیرند. یک زن و دوستش می توانند به مدت دو هفته با هم باشند و بعد از جدا شدن و رسیدن به خانه، تلفن را برداشته و به مدت سه ساعت دیگر با هم شروع به صحبت کنند.

 

آدرس یابی:

وقتی یک زن در حال رانندگی احساس میکند که راه را گم کرده، کنار یک فروشگاه توقف کرده و از کسی که وارد است آدرس صحیح را میپرسد. مردان این را به نشانه ضعف میدانند. آنها هرگز برای پرسیدن آدرس نمی ایستند و به مدت دو ساعت به دور خودشان میچرخند و چیزهایی شبیه این میگویند: "فکر کنم یه راه بهتر پیدا کردم،" و "میدونم که باید همین نزدیکی باشه، اون مغازه طلا فروشی رو میشناسم."

 

پذیرش اشتباه:

زنان بعضی اوقات قبول میکنند که اشتباه کردند. آخرین مردی که اشتباهش را پذیرفته 25 قرن پیش از دنیا رفته است.

 

فرزند:

یک زن همه چیز را در مورد فرزندش می داند: قرارهای دکتر، مسابقات فوتبال، دوستان نزدیک و صمیمی، قرارهای رمانتیک، غذاهای مورد علاقه، اسرار، آرزوها و رویاها. یک مرد بطور سربسته و مبهم فقط میداند برخی افراد کم سن و سال هم در خانه زندگی میکنند.

 

لباس شیک پوشیدن:

یک زن برای رفتن به خرید، آب دادن به گلهای باغچه، بیرون گذاشتن سطل زباله و گرفتن بسته پستی لباس شیک می پوشد. یک مرد فقط هنگام رفتن به عروسی و یا مراسم ترحیم لباس رسمی برتن میکند.

 

شستن لباسها:

زنان هر چند روز یک بار لباسهایشان را میشویند. مردها تک تک لباس های موجود در کمد، حتی روپوش و اونیفرم جراحی هشت سال پیش خود را می پوشند و هنگامیکه لباس تمیزی باقی نماند، یک لباس کثیف بر تن نموده و کوه ایجاد شده از لباسهای چرک خود را با آژانس به خشک شویی منتقل میکنند.

 

عروسی:

هنگام یاد کردن از عروسی ها، زنان در مورد "مراسم جشن" صحبت میکنند، مردان درباره "میهمانی های دوران مجردی."

 

اسباب بازی:

دختران کوچک عاشق عروسک بازی هستند و وقتی به سن 11 یا 12 سالگی میرسند علاقه شان را از دست میدهند. مردان هیچگاه از فکر اسباب بازی رها نمیشوند. با بالا رفتن سن آنها اسباب بازی هایشان نیز گران قیمت تر و پیچیده تر میشوند. نمونه های از اسباب بازیهای مردان: تلویزیون های مینیاتوری و کوچک، تلفنهای اتومبیل، مخلوط کن و آب میوه گیری، اکولایزرهای گرافیکی، آدم آهنی های کنترلی، گیمهای ویدئویی، هر چیزی که روشن و خاموش شده، سر و صدا کند و حداقل برای کار کردن به شش باتری نیاز داشته باشد.

 

گل و گیاه:

یک زن از شوهرش میخواهد وقتی مسافرت است به گل ها آب دهد. مرد به گلها آب میدهد. زن پنج روز بعد به خانه ای پر از گلها و گیاهان پژمرده برمیگردد. کسی نمیداند چرا این اتفاق افتاده است.

 

سبیل:

بعضی از مردان مانند هرکول پوآرو با سیبیل خوش تیپ میشوند. هیچ زنی وجود ندارد که با سبیل زیبا بنظر برسد.

 

اسامی مستعار:

اگر سارا، نازنین، عسل و رویا با هم بیرون بروند، همدیگر را سارا، نازنین، عسل و رویا صدا خواهند زند. اگر بابک، سامان، آرش و مهرداد با هم بیرون بروند، همدیگر را گودزیلا، بادام زمینی، تانکر و لاک پشت صدا خواهند زد.

 

پرداخت صورتحساب میز:

وقتی صورتحساب را می آورند، با اینکه کلا 15هزار تومان شده، بابک، سامان، آرش و مهرداد هر کدام 10 هزار تومان روی میز میگذارند.  وقتی دختران صورتحساب را دریافت میکنند، ماشین حسابهای جیبی خود را بیرون می آورند.

 

پول:

یک مرد 2000 هزار تومان برای یک جنس 1000 تومانی مورد نیازش می پردازد. یک زن 1000 تومان برای یک جنس 2000 تومانی که نیازی به آن ندارد می پردازد.

 

بگو مگوها:

حرف آخر را در جر و بحث ها زنان میزنند. هر چیزی که یک مرد بعد از آن بگوید، شروع یک بگو مگوی دیگر خواهد بود.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تفاوتهاي بين مردان و زنان

 

حمید جدیدی بازدید : 309 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

شنیدن زمانی روی می دهد که به هر دلیلی امواج مزاحمی در هوا پراکنده می شوند و به وسیله این راه به طور ناخواسته به گوش ما می رسند.

 

از این طریق می توانیم امواج صوتی را دریافت نماییم.

 

اما گوش کردن مقوله کاملا متفاوتی است. زمانی که به مطلبی گوش می دهیم، حواس خود را جمع کرده و به چیز هایی که می شنویم توجه می کنیم. به عنوان مثال تصور کنید یک کامیون در حال رد شدن از خیابان است. شما به راحتی قادر به شنیدن صدای آن هستید، هنگامیکه صدا را می شنوید متوجه می شوید که یک کامیون است، از آنجایی که این موضوع برایتان اهمیت ندارد، بدون توجه به صدا به ادامه کار خود می پردازید.

 

دقیقا مشابه همین امر، زمانیکه افرادی در کنار ما هستند، نیز اتفاق می افتد. صداهای آنها صرفا ارتعاشاتی را در هوا به وجود می آورد. ممکن است ما سر خود را به علامت رضایت تکان دهیم، لبخند بزنیم، و حتی به آنها پاسخ دهیم، اما آیا به راستی به حرف هایشان گوش می دهیم؟ به ندرت. گوش کردن یعنی ما به عمق معنای کلماتی که گوینده ادا می کند پی ببریم. در حقیقت باید هدف او را از انتقال جمله هایش دریابیم.

 

در زمان گوش کردن، دیگر این صداها نیستند که به گوش شما می رسند، بلکه بحث بر سر انتقال احساسات، عقاید، تفکرات، نظرات، خواست ها، خاطرات و اعتقادات است. به عبارت دیگر دورنمایی از شخصیت کلی فرد در ذهن شما نقش می بندد؛ و یا حداقل می توان گفت که قادر خواهید بود شخصیتی که در آن لحظه بخصوص در حال نمایش دادن آن است را درک کنید.

 

فهمیده شدن

 

یکی از راههایی که می توانید از طریق آن گفته های طرف مقابل را دریافت کنید، این است که از خودتان سوال بپرسید. "اگر خودم در حال صحبت کردن باشم از طرف مقابل انتظار دارم چگونه مرا درک کند؟" چیزی که شما می خواهید این است که درک شوید و به گفته هایتان ارج داده شود. شما نه تنها از طرف مقابل انتظار دارید تا حرف های شما را بشنود بلکه می خواهید متوجه منظورتان هم بشود و برداشت صحیحی از گفته هایتان داشته باشد.

 

"رابرت هین لاین" در کتاب خود با نام " بیگانه ای در سرزمین بیگانه" اینطور می نویسد که: شما باید آنچنان به صحبت های طرف مقابل گوش دهید که حرف های او به صورت جزئی از وجودتان در آیند و آنها را در خود حل کنید. آنها را درک کنید، متوجه شوید و برداشت مناسبی از آن داشته باشید.

 

این مطلب به طور دقیق در سفرها قابل رویت می باشد. زمانیکه شما در کشوری هستید که نمی توانید به زبان ملی آنها سخن بگویید به راحتی و بدون استفاده از کلمات و لغات بیش از اندازه منظور خود را به فرد مقابل انتقال می دهید. همه چیز بر می گردد به ایما و اشاره، استفاده از لغات محدود، و مهمتر از همه خواست طرف مقابل در فهمیدن گفته هایتان.

 

گوش کردن چیزی نیست که خودبه خود به وجود آید.

 

برای پیدا کردن مهارت در این زمینه باید تلاش کرده و ممارست به خرج دهید.

 

باید اراده کنید و بخواهید.

 

یکی از مهمترین ویژگی های گوش کردن این است که شما به خودتان اجازه می دهید تا در حاشیه بایستید و در مورد تجربیات دیگران فکر کنید. البته باید توجه داشته باشید که این مطلب صرفا به معنای محدود کردن و یا از بین بردن نقطه نظر خودتان نیست. شما به طور موقت در طول زمانیکه در حال گوش دادن هستید هیچ یک از نظریات شخصی خود را وارد مقوله مورد بحث نمی کنید. از این طریق به راحتی قادر به برقراری ارتباط می شوید.

 

زمانی که به حرف های دیگران گوش دهید (و عمیقا این کار را انجام دهید) دیری نمیگذرد که پاداشتان را می گیرید. چراکه هر چه بهتر گوش دهید، بهتر درک می کنید؛ هر چه بهتر درک کنید، راحت تر می توانید ارتباط برقرار کنید؛ و هر چه نحوه برقراری ارتباط بهتر باشد؛ موفقیت در رابطه افزایش پیدا می کند.

 

حالت تدافعی را ترک کنید

 

یکی از راههای ساده اما در عین حال موثر برای رسیدن به موفقیت در گوش دادن به صحبت های دیگران این است که سعی کنید هیچ گاه در مقابل گفته های آنها حالت تدافعی به خود نگیرید. موضوع از این قرار است که:

 

زمانی که احساس می کنید باید در مقابل چیزهایی که طرف مقابل به زبان می آورد و از شما در خواست می کند واکنش نشان دهید و از خود دفاع کنید، صرفا این کار را انجام ندهید؛ چراکه در حال حاضر فقط در حال دریافت نقطه نظرات او هستید و دیدگاههای شخصی خودتان را برای چند لحظه به دست فراموشی سپرده اید. میدانیم که شاید این امر در نظرتان قدری ضد شهودی و غیر عقلانی جلوه کند، اما اگر امتحان کنید می بینید که ثمر بخش بوده و نتیجه مثبت می دهد.

 

منظور ما این نیست که شما باید دست از احساسات و عقاید خود بردارید. نه هرگز اینچنین نیست. حتی باید به شما گوشزد کنیم که به شدت از این کار پرهیز کنید؛ چراکه با فراموشی عقاید و عواطف، فقط از شخصیت خود کناره گیری کرده اید و دیگری چیزی جز رنجش و تنفر برایتان باقی نخواهد ماند. در زمان وقوع یک چنین حالتی همواره دیگران را به خاطر ناکامی هایتان سرزنش می کنید و مسئولیت تمام شکست ها را به گردن دیگران می اندازید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که آرام باشید، خونسردی خود را حفظ کنید و اجازه دهید تا شخص مقابل با فراغ بال نظریات خود را بیان کند.

 

در آخر به این نتیجه می رسید که تا حدودی ممکن است حق با او باشد و برخی از حرف ها و یا خواست هایش منطقی هستند. اما اگر بخواهید با حالت تهاجمی به قضیه نگاه کنید، ممکن است در هیچ موردی حق را به او ندهید. هیچ گاه نباید احساس کنید که در معرض خطر هستید. خود را آسیب پذیر جلوه ندهید و طوری وانمود نکنید تا دیگران به خود اجازه دهند شما را تهدید کنند. اگر حق با شما باشد، هیچ جای نگرانی وجود ندارد و نیازی به جبهه گیری نیست.

 

جبهه گیری فقط می تواند ثابت کند: مسائلی در گفته هایتان وجود دارند که خودتان هم می دانید صحت ندارند.

 

زمانی که با روی باز با شریک خود برخورد کنید به راحتی می توانید تشخیص دهید که چه چیز در مورد موقعیت فعلیتان وجود دارد که او را آزرده می سازد و لازم است که تغییر کند. تمام این امور را تنها برای رشد و بهبود شخصی خود و رابطه تان انجام میدهید. و چه پاداشی بهتر از موفقیت در روابط وجود دارد.

 

حتی اگر شریک زندگیتان به چیزی که می خواهد برسد، شما نباید تصور کنید که چیزی را از دست داده اید، چراکه این تغییرات صرفا به نفع شخصیت شما و ارتقای سلامت رابطه انجام شده. گوش کردن در سایه مکالمه های دو نفره است که معنا پیدا می کند و با مکامله می توانید به راحتی ارتباط برقرار کنید.  زمانی که ارتباط مناسبی برقرار شود، بالطبع صمیمیت و نزدیکی طرفین نیز افزایش پیدا می کند، و سرانجام یک زندگی رمانتیک انتظار شما را می کشد.

 

تمرین کردن در این مورد را از همین امروز آغاز کنید و ما را نیز در تجربیات خود سهیم کنید .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تفاوت بين شنيدن و گوش دادن در روابط زناشويي

 

حمید جدیدی بازدید : 651 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

در قرار گذاشتن با خانم ها، تعریف و تمجید می تواند یک ابزار بسیار موثر باشد. البته، خیلی از این تعریف و تمجیدها ممکن است باعث شود مردی نیازمند به نظر برسید. باید یک تعادل مناسب را حفظ کنید. پس چه باید بکنید؟ باید از موضع قدرت این تعریف کردن را انجام دهید. اگر بتوانید در این فرم ارتباط ماهر شوید، آنوقت طرفتان شما را فردی قوی می بیند و برای توجه و تایید شما بیقراری می کند.

 

برای مثال، یک تمجید به موقع و به جا، خط فکری برای تاییدتان به او می دهد. بهترین تعریف ها باید برای چیزهایی باشد که او وقت و تلاش زیادی را برای آن گذاشته و اکثر مردها هم توجهی به آن ندارند. چنین تعریف هایی شما را از بقیه آقایون جدا می کند و نظر او را به شما جلب می کند. مثلاً از هایلایت جدیدی که کرده تعریف کنید و بگویید که چقدر به او می آید. اینکار را با مهربانی و شوخطبعی انجام دهید. اما طوری هم نباشد که انگار حرف دلتان نیست چون اگر حرفتان جدی به نظر نرسد، آن تعریف دیگر بی خاصیت بوده و به نظرش دروغین می آید.

 

 

درمورد خانم های زیبا باید از تعریف وضعیت ظاهرشان خودداری کنید. بااینکه مطمئنم او از این تعریف خوشش خواهد آمد اما باید بدانید که هر مردی که بخواهد نظر او را به خودش جلب کند درمورد ظاهرش تعریف خواهد کرد. شما باید با بقیه فرق کنید. پس وقتی با یک خانم زیبا صحبت می کنید سعی کنید که هوشمندانه رفتار کرده و شوخ باشید. و وقتی با شوخ طبعیتان او را به خنده انداختید، به او بگویید که چه لبخند زیبایی دارد. و زیاد روی این موضوع مکث نکنید و به حرف زدنتان ادامه دهید. اما یادتان باشد فقط زمانی این تعریف را بکنید که او را به خنده انداخته اید.

 

هر بار که او را می بینید، تعریف نکنید. چون هروقت چیزی برای گفتن نداشتید، دلیلی ندارد که از او تعریف کنید. تعریف کردن برای اینکه بیشترین تاثیر را داشته باشد باید هر از گاه انجام شود.

 

قرار بگذارید، تعریف کنید، دوستش داشته باشید و به دستش آورید

 

این یک راه برای به دست آوردن هر خانمی که بخواهید است! مگر اینکه...

 

آقایون آیا...

 

- از اینکه خانم ها بدون اینکه نگاه دومی رویتان بیندازند، از کنارتان رد می شوند، خسته شده اید؟

 

- از تنها بودن یا مجردی خسته شده اید؟

 

- از این واقعیت که بقیه مردها بهترین دخترها را مال خود می کنند، درحالیکه شما نمی توانید هیچکدام از آنها را به دست آورید ناراحت هستید؟

 

- از تصور صحنه قرار ملاقات و نحوه برخورد و صحبت کردن به طرف، وحشت می کنید؟

 

اگر این موارد برخی از مشکلات شما هستند، اجازه بدهید به شما بگویم که تنها نیستید. به نظر می رسد تنها مردهایی این روزها در این زمینه شانس می آورند که چیزی را که شما نمی دانید، می دانند. آنها می دانند که خانم ها واقعاً چه می خواهند و می دانند چطور آن نیازها را برآورده کنند.

 

وقتی وارد دورانی می شویم که گفته می شود هیجان انگیزترین دوران زندگی ماست، دورانی که از زندگی بیشتری لذت را می بریم، یعنی دوران جوانی، همه ما فقط یک چیز در ذهن داریم. همان سوال قدیمی که چطور نظر یک دختر مناسب را به خودمان جلب کنیم، با او قرار بگذاریم و او را مجذوب خودمان کنیم. درست نیست؟ بله، کاملاً درست است. آیا این حرف دلتان نبود؟

 

به همین خاطر تصمیم گرفته ایم در این مقاله نکات بسیار مهمی را به شما آموزش دهیم که بااستفاده از آنها بتوانید دختر مورد علاقه تان را از آن خود کنید. حتی می توانید حس حسادت بقیه مردها را هم به خودتان جلب کنید.

 

این اسرار برای موفقیت شما ضروری هستند و برای اینکه به هدفتان برسید باید به خوبی آنها را اجرا کنید.

 

آیا می دانید بزرگترین باور غلط مردها چیست؟

 

این است که برای به دست آوردن زن ها باید خوش قیافه و پولدار بود...

 

اما دوستان عزیزم، این اصلاً واقعیت ندارد.

 

مهم نیست که زشت باشید، کچل باشید یا هیچ پولی نداشته باشید!

 

مهم نیست که سنتان چقدر باشد، 18 یا 80

 

مهم نیست که شغل کم درآمدی داشته باشید!

 

ظاهرتان، سنتان و شغلتان هرچه که باشد، می توانید خودتان را تبدیل به مردی کنید که خانم ها برای به دست آوردنش با هم جنگ کنند. اگر نکات زیر را خوب دنبال کنید، خانم ها دسته دسته از همه جا به سراغتان می آیند. درواقع، هر کجا که بروید، همه زن هایی که می بینید مجذوبتان می شوند و تمایل زیادی به دوستی با شما نشان می دهند. نکته جالب این است که خودشان هم نمی فهمند که چرا! شوخی نمی کنم، مطمئن باشید این رویایی است که میتوانید به دستش آورید.

 

خانم ها مثل موم تو دستتان می شوند

 

به شما میگویم که چه بکنید که یک قرار ملاقات عالی با دختر مورد علاقه تان داشته باشید، طوریکه همه دوستانتان به شما حسودی کنند و التماستان کنند که راز موفقیتتان را به آنها هم بگویید.

 

همه چیزهایی که را قبلاً درمورد قرار گذاشتن با خانم ها یاد گرفته بودید را دور بریزید. مخصوصاً اگر این نکات را مردها یادتان داده باشند. اکثر مقالات و کتابهایی که در این زمینه نوشته شده اند، توسط مردها برای مردها نوشته شده اند، اما آنها یک چیز را نمی دانند: فقط یک زن می داند که یک زن دقیقاً چه می خواهد! پس اجازه ندهید اتفاقهای قدیم دوباره تکرار شوند. این اولین و احتمالاً مهمترین چیزی است که خوب باید به یاد داشته باشید و آن این است که بفهمید یک زن دقیقاً چه انتظاری از شما دارد. بعد بیشتری تلاشتان را برای برآورده کردن آن انتظار به کار گیرید.

 

5 چیزی که دخترها دوست دارند بشنوند

 

قانون هایی وجود دارد که وقتی می خواهید قراری با دختری بگذارید باید خوب رعایت کنید. من از 250 دختر در سرتاسر جهان خواستم که یک نکته که آقایون در روابط خود با آنها باید بدانند را به من بگویند. نتیجه این پرسش به اینصورت بوده است:

 

5 چیز که دخترها دوست دارند بشنوند...

 

1. تعریف و تمجید

 

2. تعریف و تمجید

 

3. تعریف و تمجید

 

4. تعریف و تمجید

 

5. و تعریف و تمجیدهای بیشتر

 

این پاسخی بود که دخترها به این سوال داده بوند. همه دخترها دوست دارند از آنها تعریف شود، البته به روش درست و در زمان مناسب و توسط فرد مناسب. به او توجه کنید، صادق باشید و حرف دلتان را بزنید. و یادتان باشد که آنرا زیاد تکرار نکنید.

 

تعریف و تمجیدهای غیرمستقیم

 

* من این رنگ را دوست دارم

 

* حق با توست

 

* (وقتی غذایی را درست می کند) مممم....چه بوی خوبی داره

 

* (موقع خوردن) واقعاً خوشمزه است، چطوری درستش کردی؟

 

یادتان باشد، هیچوقت از اندام وی در اولین قرار ملاقات تعریف نکنید. در آن زمان ممکن است خیلی جذاب به نظر برسد ولی آسانترین راه برای رد کردنتان از طرف او میباشد. چیزی که به نظر شما یک تعریف است، در نظر او توهین به شمار خواهد رفت.

 

تعریف و تمجیدهای مستقیم

 

برای اولین برخورد عالی هستند:

 

* پیرهنت را دوست دارم. دامنت را دوست دارم...چه گوشواره های خوشگلی...

 

* دستبندت چه خوشگله...می تونم ببینمش؟

 

* چه کیف شیکی...عاشق تن صداتم...

 

احساسی تر

 

* رنگ موهاتو خیلی دوست دارم

 

* مدل لباس پوشیدنت را خیلی دوست دارم

 

* وای چقدر موهات نرمه...

 

* چقدر عطرت خوشبوه...

 

همه این تعریف ها به طریقی نشان می دهد که "من دوستت دارم و این تعریف ها را برای اثبات اینکه پسندیدمت به زبان میاورم. پس بیا دوست باشیم."

 

هر نوع تعریفی باید کاملاً احساسی و دور از مسائل جنسی باشد مگراینکه بتوانید آنرا با شوخی مخلوط کنید. درغیر اینصورت خیلی مستقیم خواهد بود.

 

تعریف و تمجیدهای مستقیم بدنی

 

* چه پاهای خوشگلی!

 

ولی صبر کنید...موقع به زبان آوردن اینطور تحسین ها باید خیلی مراقب باشید. مثل وارد شدن به محوطه خطر می ماند. مثل نیتروگلیسیرین که اگر ندانید چطور از آن استفاده کنید، هر لحظه ممکن است صورتتان را منفجر کند. برای خیلی از دخترها چنین تعریف هایی مثل نوعی توهین تلقی می شود. فقط زمانی از آن استفاده کنید که بدانید طرف خودش آمادگی آن را دارد. هیچوقت آنرا سریع استفاده نکنید. مطمئن باشید که راه های بسیار بهتری برای جلب نظر او در اولین قرار ملاقات وجود دارد.

 

علاوه بر این اگر دختری پاهای زیبایی داشته باشد، فکر می کنید منتظر شما بوده که متوجه این قضیه بشوید؟ اگر همچنین حرفی را به زبان بیاورید مدل بدبخت بیچاره ها به نظر می رسید و همه احساساتتان حرام خواهد شد.

 

اما زمانیکه ازدواج کردید، آن موقع می توانید از این تعریف ها استفاده کنید.

 

بهترین تعریف ها

 

* تو واقعاً جذابی

 

* خیلی خیلی خوشگلی

 

* امشب خیلی زیبا شده ای

 

باید چیزهایی مربوط به او را در آن موقعیت پیدا کنید (مثل لباس، رفتار، مدل مو، شخصیت و ...) که مخصوص آن زمان باشد که تعریفتان کاملاً واقعی و صادقانه به نظر برسد.

 

تعریف های شخصی

 

*امروز خیلی خوشگل شدی خانم...

 

و او احساسی فوق العاده پیدا خواهد کرد—احساس می کند که از جنیفر لوپز هم جذاب تر است.

 

بهترین تعریف های غیرمستقیم

 

* می دونی که خیلی...(یک مکث طولانی بعد آن بکنید و اجازه بدهید که خودش جای خالی را پر کند).

 

* می دونی که خیلی جذابی.

 

* می دونی که چقدر برام مهمی

 

تعریف و تمجیدهای عاشقانه

 

وقتی با او ازدواج کردید، باید با خانمتان مثل یک پرنسس رفتار کنید. یکی از بهترین راه هایی که میتوانید او را در تختخواب سر شوق بیاورید این است که حس خوبی به او بدهید. می توانید حین سکس، تعریف و تمجید های جنسی و عاشقانه از او بکنید.

 

* عاشق پوستتم...وای که چقدر نرمه

 

* عاشق مزه پوستتم

 

* بزار نگات کنم...وای چقدر خوشگلی تو

 

و خانمها دوست دارند به خاطر چیزی که هستند از آنها تعریف شود. و دخترها دوست دارند که دوست داشته شوند. منظورم این نیست که این راه جذب کردن دخترهاست. نه، هیچوقت در شروع کار از او تعریف نکنید. اول باید مثل یک صخره محکم باشید و یک چالش درست و حسابی برایش به نظر برسید.

 

همانطور که قبلاً هم گفتم، که دنبال کردن دخترها مثل بازی پوکر است. نباید همان اول همه کارتهایتان را رو کنید و اجازه بدهید که همیشه برایش جذاب باشید. وقتی نوبتتان شد از کارت تعریفتان استفاده کنید. نه زودتر. زن ها از قدیم شکارچی بوده اند و هنوز هم هستند. دوست دارند دنبالتان کنند و به دستتان بیاورند.

 

اما وقتی با اطمینان فهمیدید که نظر آنها را جلب کرده اید، باید بهترین لغات را برای گفتن به آنها پیدا کنید که مثل یک جفت گوشواره مروارید به گوش هایشان بنشیند. آنوقت است که همان شاهزاده با اسب سفید او خواهید شد و مثل یک میوه رسیده تو بغلتان می افتد.

 

با استفاده از این راهکار مطمئنم که می توانید دختری که می خواهید را به چنگ آورید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تعريف و تمجيد – ابزاري مهم و نيرومند در قرارملاقات هاي عاشقانه

 

حمید جدیدی بازدید : 258 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

عشق و شهوت به عنوان دو مقوله نسبتاً مشابه به شمار می روند. شهوت صرفاً یک امر طبیعی و ذاتی به شمار می رود که برای جذب جنس مخالف به یکدیگر در وجود انسان ها قرار داده شده است. می توان گفت که بدون وجود شهوت انتظار نمی رود که هیچ گونه عشق و یا محبتی میان زن و مرد شکوفا گردد. شکی نیست که این حس در تمام افراد وجود دارد و تنها راهی است که می تواند به جدایی میان جنس مونث و مذکر پل بزند.

 

از سوی دیگر یکی از فاکتورهایی که وجود آدمی را شریف و اصیل می سازد، عشق است. عشق یکی از عالی ترین صفات انسانی که به واسطه آن افراد سعی می کنند "بهتر" باشند. انسان ها شاید تنها به دلیل شهوترانی و زیاده خواهی با یکدیگر درگیری ایجاد می کنند؛ اما برای تشکیل خانواده و زندگی مشترک تنها یک دلیل وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز عشق.

 

عاشق شهوترانی بودن

 

برای مردان، شهوت یک تجربه کاملاً ذهنی است. سیلی از تستسترون در رگ های آنها جاری می شود و دیگر چیزی را نمی بینند. همانند عشق، شهوت نیز آنها را کور می کند. به همین دلیل است که معمولاً در روابط - به ویژه اگر در ابتدای راه قرار گرفته باشید - گفتن این مطلب که طرف عاشق شماست و یا اینکه احساساتش تنها از روی شهوت هستند، اندکی دشوار می نماید. آقایون خیلی سخت می توانند تشخیص دهند که آیا واقعاً عاشق طرف مقابل هستند و یا او را صرفاً به مانند خیالی آتشینی می بینند که هر موقع از جلوی آنها رد می شود، جوشش کوره درونشان شدید تر میشود.

 

دلیل امر فوق الذکر این است که آقایون این توانایی را دارند که خیلی پیش از اینکه با یک خانم ارتباط عاطفی برقرار کنند، به سادگی می توانند با او وارد رابطه جنسی شوند. هورمون هایی که در بدن آنها ترشح می شود باعث می شود که تصور کنند عاشق شده اند.

 

به هر حال مشکل اساسی اینجاست که هم عشق و هم شهوت هر دو می توانند آقایون را خلع سلاح کرده و آنها را به شدت آسیب پذیر نمایند. بدین ترتیب آنها به راحتی اراده و قدرت خود را از دست می دهند و تنها برای تجربه سکس، خود را مسخ جنس مخالف می کنند.

 

همچنین باید اضافه کرد که شهوت سبب می شود تا آقایون تنها از روی احساساتی که در آلت تناسلی آنها ایجاد می شود، تصمیم گیری نمایند و عقل و منطق را به دست باد بسپارند. زمانیکه حس شهوت بر یک مرد غلبه کند، اصلاً اهمیت نمی دهد که آیا او و شریکش مشترکاتی دارند یا خیر؛ او اهمیتی نمی دهد که طرف مقابل اهل کجاست و به کجا می رود؛ تمام حواسش را بر روی پیدا کردن راهی برای رسیدن به دست نیافته های خانم متمرکز می کند. اگر شریک او نیز تنها از روی شهوت با او ارتباط برقرار کرده باشد، از این فرصت سوء استفاده خواهد کرد. اما اگر هر دوی آنها عاشق یکدیگر باشند، این رابطه جنسی می تواند منجر به محکم تر شدن رابطه آنها شود.

 

آیا شهوت است یا چیز دیگری است؟

 

چگونه می توانید تفاوت میان عشق و شهوت را تشخیص دهید؟ در این قسمت نکاتی را برایتان ذکر کرده ایم که به واسطه آن بتوانید میان این دو مقوله تمیز قائل شوید.

 

شهوت است اگر:

 

فقط به ظاهر و اندام او توجه داشته باشید

 

حتی قبل از اینکه اسم او را پرسیده باشید، در حال خیال بافی هستید که او بدون لباس چگونه است. یااینکه اگر با او رابطه جنسی برقرار کنید چه احساسی به شما دست خواهد داد.

 

اهمیت نمی دهید که او چه می گوید

 

همیشه در حال بهانه آوردن هستید تا به نحوی قرارهای ملاقات خود را با کنسل کنید، مگر اینکه این قرار منجر به قراری رابطه جنسی شود. اگر از شما بخواهد تا کاری برایش انجام دهید، بهانه می آورید و می گویید بیش از اندازه سرتان شلوغ است. اما اگر در کنار شما باشد و با او سکس نداشته باشید این امر ناراحتتان می کند و در ذهن خود، خودتان را در حال برقراری رابطه جنسی با خانم های دیگری تجسم می کنید.

 

فقط می خواهید برای سکس او را ببینید

 

برایتان اهمیتی ندارد که به هیچ وجه با او تماس تلفنی نداشته باشید. از این گذشته اصلاً برایتان مهم نیست که جواب زنگ تلفن او را فوراً بدهید و حتی اگر برای چندین روز هم با او صحبت نکنید، مشکلی نخواهید داشت و ترجیح می دهید هر موقع که دو مرتبه از نظر جنسی تحریک شدید او را ملاقات کنید.

 

برای شهوترانی با او تماس می گیرید

 

پس از اینکه همراه دوستانتان تعطیلات خوبی را پشت سر گذاشتید، یکمرتبه یاد او می کنید و با او تماس می گیرید تا در کنار هم نوشیدنی میل کنید.

 

بعد از سکس او را ترک می کنید

 

پس از این اینکه کارتان تمام شد، به دنبال ساده ترین راهی می گردید که بتوانید محل را تر ک کنید. هیچ نوازشی وجود ندارد، صبح زود برایش صبحانه تهیه نمی کنید، فقط خیلی راحت می گویید: "من باید بروم"

 

این عشق است، عزیزم

 

عشق است اگر :

 

کششی بین شما وجود داشته باشد

 

برای مدتهای طولانی با هم صحبت می کنید و هر ساعت مانند یک دقیقه برایتان میگذرد. گاهی اوقات آنقدر غرق در حرف زدن می شوید که متوجه گذشت زمان نمیشوید.

 

احساس می کنید او زیباست

 

حتی اگر او را بدون هیچ گونه آرایش، در حالیکه موهایش را پشت سرش بسته و مشغول تمیز کردن دست شویی است، ببینید باز هم تصور می کنید که در نظرتان زیباست.

 

دوست دارید وقت بیشتری را با او صرف کنید

 

تنها چیزی که می خواهید این است که با او باشید، چه سکس داشته باشید چه نداشته باشید. حتی اگر به شما بگوید که برای برقراری رابطه جنسی نیاز به سپری شدن مدت زمان بیشتری است، باز هم اهمیتی نمی دهید و قبول می کنید.

 

آینده خود را با او تجسم می کنید

 

حس غریبی در شما ایجاد می شود و فکر می کنید که بدون وجود او قادر به ادامه زندگی نخواهید بود. به خانواده و دوستان خود اطلاع می دهید که قصد ازدواج با او را دارید و خودتان نیز به تشکیل خانواده با او فکر می کنید.

 

او را به خانواده خود معرفی می کنید

 

این موضوع که خانواده تان او رابپذیرد، برایتان اهمیت پیدا می کند و ترجیح می دهید که با تمام اطرافیانتان ارتباط مناسبی برقرار کند.

 

او را در تمام برنامه های خود شریک می دانید

 

چه با دوستان مذکر خود بیرون بروید و چه حیوان خانگی خود را برای قدم زدن به پارک ببرید، در همه حال دوست دارید که او در کنارتان باشد. حتی اگر او آنجا هم نباشد، باز یادش از ذهنتان بیرون نمی رود و به دنبال فرصتی می گردید تا یک تلفن کوتاه به او بزنید و بگویید: "دلم برایت تنگ شده". البته حتماً لازم نیست که دوستانتان متوجه شوند شما یک چنین کاری انجام داده اید.

 

رمانتیک تر می شوید

 

یک مرتبه می بینید که به گوش دادن به موسیقی های عاشقانه و آرام تمایل بیشتری پیدا کرده اید. برای او گل و یادداشت های عاشقانه می فرستید و ترتیب صرف غذاهای رمانتیک در نور شمع را می دهید.

 

همیشه طرف او را می گیرید

 

هر زمان که کسی در مورد او انتقاد می کند، شما سریعاً اقدام به دفاع از او می کنید. در مجامع عمومی همیشه خود را موافق با نظریات او نشان می دهید، حتی اگر در پشت درهای بسته با او مخالف باشید.

 

او باعث می شود انسان بهتری باشید

 

او شما را به چالش وا میدارد و تشویقتان می کند. با دیدن او شاد می شوید و حاضرید برای خوشحال کردنش هر کاری که از دستتان بر می آید را انجام دهید.

 

دوست داشتن شهوت

 

شهوت برای مدت کوتاهی شما را سرگرم می کند. اما عشق مربوط به مدت زمان بسیار طولانی می شود. هر چند گاهی امکان دارد که این دو مقوله در جای یکدیگر قرار بگیرند، اما باید با توجه کامل، تفاوت میان آنها را تشخیص دهید. باید ببینید که خودتان از زندگی چه می خواهید، همه چیز به شما بستگی دارد .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تشخيص تفاوت ميان عشق و شهوت

 

حمید جدیدی بازدید : 203 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

یک واقیعت مهم این است که اغلب مردان در مورد احساسات خود در یک زمان مشخص هیچ گونه ایده و نظری ندارند. مطالعات نشان داده که مردان از تکلم برای ایجاد اختلاف، جدایی و استقلال استفاده میکنند ( دقیقا برعکس زنان که برای ایجاد پیوستگی به صحبت کردن میپردازند ). بنابراین اگر بخواهید شوهرتان با شما صحبت کند احتمال اینکه او دچار پریشان حالی و ناراحتی شود زیاد میگردد.

 

در این قسمت بارزترین صحبتهای مردان را بهمراه معنای واقعی آنها در زمینه های مختلف مشاهده می کنید. این مطالب را بیاموزید تا درنهایت شما و شوهران بتوانید درک بهتری نسبت به یکدیگر پیدا نمایید.

 

یک نگاه مختصر به صحبتهای عاشقانه او

 

تحقیقات حاکی از آن است که مرد و زن از تکلم به طرق متفاوتی استفاده می کنند. برای زنان صحبت کردن همانند چسبی است که روابط را به یکدیگر متصل نگاه میدارد. برای مردان گفتگو یک وسیله است نه یک انتها. آنها حتی با یکدیگر هم زیاد صحبت نمیکنند - دو مرد می توانند یک بازی را بمدت چهار ساعت در سکوت تماشا کرده و در حالی از هم جدا شوند که احساس می کنند با هم پیوستگی و مودت دارند. وقتی مردان از کلمات استفاده می نمایند، در حقیقت برای ماندن در اوج به دوپهلو گویی و فریفتن مبادرت می نمایند. در اینجا عبارات مورد علاقه مردان و نحوه معنی کردن آنها را مشاهده می کنید:

 

روزهای اول

 

او می گوید: خوب ممکن بتونیم همدیگرو ببینیم؟

معنی: فکر میکنم که ازت خوشم اومده و می خوام که با هم بریم بیرون ولی خجالت میکشم بهت بگم.

 

او می گوید: نمی دونم دوباره همدیگرو میبینیم یا نه.

معنی: هنوز گرفتار طلسمت نشدم.

 

او می گوید: تو واقعا آدم خوبی هستی.

معنی: منو دیگه هیچ وقت نمی بینی.

 

او می گوید: بیا فقط با هم دوست معمولی باشیم.

معنی: تو با من جور نیستی، میتونی منو با دوستای دیگت آشنا کنی؟

 

او می گوید: باهات تماس می گیرم.

معنی:من واقعا میخوام باهات تماس بگیرم ولی می ترسم جواب تو مثبت باشه، بریم بیرون و خودمو گرفتار کنم. دردسرهای بی انتهای رابطه، گیر دادنها، تفتیش کردنها، نق زدنها، کادوی تولد و ...

 

او می گوید: فکر میکنم رابطه ما باید با دیگران فرق بکنه.

معنی: میترسم اگه رابطمونو محکم نکنم ممکنه منو رها کنی و بری سراغ یکی دیگه.

 

تقاضای رابطه جنسی

 

او می گوید: این دفعه سوم که همدیگرو میبینیم، مگه نه؟

او می گوید: بیرون رفتن به گرمیه من هست؟

او می گوید: صبح ها کی میری سر کار؟

او می گوید: من تو رو فقط برای وجود خودت دوست دارم.

معنی: به دنبال رابطه جنسی هستم.

 

وقتی او جدی است

 

او می گوید: واقعا دوستت دارم.

معنی: فکر میکنم دارم عاشقت میشم، ولی اگه اینو بهت بگم دیگه هیچ راه برگشتی برایم نخواهد بود.

 

او می گوید: همه چیز مرتبه، حالم خوبه.

معنی: ای خدا! میدونم دوست داری بدونی امروز چه کارهایی کردم و از تمام جزئیات و سیر تا پیاز روابط متقابل من با همکارام و دوستام سر در بیاری، ولی الان من خونم و دوست دارم شاممو بخورم و بعدش استراحت کنم.

 

او می گوید: بهتر یه کمی کمتر کار کنیم و بیشتر به زندگی برسیم.

معنی: بهتر که تو کمی کمتر کار کنی و کمی بیشتر به فکر خونه زندگی باشی.

 

او می گوید: نمی دونم چی می خوام.

معنی: تو رو نمی خوام.

 

او می گوید: کمی فرصت می خوام.

معنی: برای این فرصت می خوام که بتونم جرات پیدا کنم و تو رو ترکت کنم.

 

او می گوید: تو یک زن شگفت انگیزی.

معتی: تو یک زن شگفت انگیزی.

 

او می گوید: عاشقتم.

معنی: وقتی با هم هستیم تو منو بطور باورنکردنی خوشحال می کنی. فکر می کنم همون کسی هستی که به دنبالش بودم.

 

برداشت شوهرتان از صحبتهای شما

 

مردان همیشه همه چیزهایی که به آنها گفته میشود را نمی شنوند، به این معنی که همیشه متوجه منظور شما نمی گردند:

 

شما می گویید: شغلت چیه؟

برداشت او: به اندازه کافی درآمد داری که بتونی از عهده مخارج ازدواج و زندگی بربیای؟

 

شما می گویید: نامزد قبلیم دیوانه وار منو دوست داشت جوری که ولم نمیکرد و مرتب باهام تماس می گرفت.

برداشت او: من هنوز نامزد قبلیمو دوست دارم.

 

شما می گویید: پنجشنبه شب برنامت چیه؟

برداشت او: تا آخر عمر وقتت مال منه.

 

شما می گویید ( بعد از رابطه جنسی ): واقعا خوب بود.

برداشت او: بهترین رابطه جنسی عمرم بود. بیا دوباره داشته باشیم!

 

دروغهای درجه یکی که او به شما می گوید...

اصلی ترین دروغهای مردان

 

هرچقدر سعی کردم نتونستم باهات تماس بگیرم

پیغامتو نگرفتم

دقت نکردم او زن قیافش چطوریه

رابطه جنسی مهمترین مسئله نیست

از این به بعد مواظبم

در موردش بعدا صحبت می کنیم

متاسفم

من میتونستم در عرض یک دقیقه عاشقت بشم ( یک دقیقه صبر کنید و از او سؤال کنید که اکنون چه احساسی دارد )

 بیاموزید همانند خودشان با آنها صحبت کنید

 

چگونه با شوهرتان صحبت کنید تا متوجه منظور شما شود:

 

مردها فقط می توانند دستورات را یکی یکی اجرا نمایند. بنابراین اگر می خواهید شوهرتان به آشپزخانه رفته و یک استکان چای برای شما بیاورد، این کار را بصورت یک تقاضای دو مرحله ای درآورید.

 

وقتی مردها مایل به بکار بردن کلمات نیستند ( درحالی که زنان برای ایجاد پیوستگی بیشتر صحبت میکنند)، پس بهتر است اعمالی که می خواهیم را به آنها القا کنیم. بنابراین اگر یک مرد به مردی دیگر بی احترامی نمود، او اتوماتیک وار تصور می کند که میخواهد با وی دعوا کند. و اگر شما فرضا به شوهر خود بگویید که پیراهن او را دوست دارید، او تصور می کند، " خوب - اون میخواد با پا بپره روی استخوانهای من. "

 

روانشناسان بر این باورند که مردان برای حفظ قدرت خود در روابط تمایل دارند که همه چیز را پوشیده و پنهان نگاه دارند -- وقتی یک مرد صحبت نمیکند، همسرش در حدس و گمان باقی میماند. شما نیز همین کار را انجام دهید تا او همانند خمیر در دستانتان رام شود.

 

مردان نمی خواهند درباره رابطه گفتگو کنند. آنها فقط میخواهند که رابطه شان برقرار باشد ( در ذهن یک مرد این مطلب میگذرد که اگر همسرش را دوست نداشت او را ترک می کرد ). آنها اینگونه فکر می کنند: " اگر لازم باشد درباره رابطه مان گفتگو کنیم، این رابطه باید قطع شود و اگر قطع شود محکوم به فنا خواهد بود. من این را نمی خواهم."

 

یک مرد حتی اگر در زندان های دشمن هم درحال شکنجه شدن باشد خواهد گفت: " حالم خوب است." بروز ندادن ضعف جزء طبیعت اوست چرا که این عمل باعث آشکار شدن آسیب پذیری و از بین رفتن وجهه مرد میگردد. بطور مختصر، اگر شوهرتان نتواند مشکلاتش را خودش و بدون کمک ابر زنی همچون همسرش حل کند نگران این مسئله خواهد بود که ممکن است شما فکر کنید که او موجودی بی خاصیت است.

 

چگونه متوجه شوید که دوستتان دارد

 

برخی از کلمات ممکن است از دهان هر مردی برای ابراز علاقه به همسرش خارج شود مانند "عزیزم"، "عشق من" و "امیدم." اما از آنجا که مردان افرادی عمل گرا هستند، کردارشان بیش از گفتارشان اهمیت دارد. عشق شوهرتان نسبت به شما واقعی خواهد بود اگر او:

 

 

به شما اجازه دهد با ماشین جدیدش رانندگی کنید (بخصوص اگر 206 باشد)

بخواهد که همیشه آخر هفته اش را با شما سپری کند

شما را به دوستان خود معرفی کند

دیگر لباسهایی که دوست ندارید را نپوشد

بدون هیچ دلیلی با شما تماس بگیرد

بخواهد بعد از رابطه جنسی با شما صحبت کند

مسائلی که شوهرتان هرگز دوست ندارد بشنود

 

در این قسمت به برخی از چیزهایی که شوهر شما اصلا تمایلی به شنیدنشان در هیچ کجا و هیچ زمانی ندارد، آورده شده است.

 

عزیزم ما باید صحبت کنیم: نه، تو باید صحبت کنی -- و صحبت و صحبت و صحبت

 

به چی داری فکر میکنی؟: احساسات او همانند پاسخهایش ساده خواهند بود.بنابراین اگر بعد از رابطه جنسی این سؤال را از او پرسیدید و او جواب داد: "به پیتزا،" منظور وی این است که واقعا به پیتزا فکر می کند و نه اینکه پوست شما شبیه پیتزا است و یا اینکه شبیه آدمهای پرخور بنظر میرسید.

 

بنظرت اون دختره خوشگله؟: او تصور میکند که حتی اگر برای نه گفتن هم مردد باشد، آن شب و یا شبهای دیگر زندگیش سیاه خواهد شد.

 

می خواهم ازدواج کنیم: او از قبل می داند که این خواسته شما است، و فقط دوست ندارد آن را بشنود. بنابراین تنها درصورتی که احساس کردید که او تصمیم ازدواج ندارد این موضوع را بیان کنید.

 

چطور بنظر می رسم -- واقعا؟: واقعا شما عالی به نظر او می رسید. به همین دلیل است که او اکنون با شما است.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - ترجمه صحبتهاي مردان

 

حمید جدیدی بازدید : 208 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

آیا فکر می کنید اینکه فرزند چندم خانواده باشید، می تواند بر شکل گیری شخصیت شما تاثیر گذار باشد؟ این مقاله را با ما دنبال کنید تا به همه چیز در این رابطه پیببرید!

 

- تک فرزندان

 

نقاط مثبت: این افراد همان ها هستند که دنیا را متحول می کنند. افرادی تکلیف-گرا، مرتب و منظم، با وجدان و وظیفه شناس، و بسیار قابل اطمینان می باشند. آنها عاشق واقعیت، افکار و اندیشه ها، و جزئیات هستند. و از قبول مسئولیت های مختلف واهمه ای ندارند.

 

نقاط منفی: یکی از خصیصه های منفی این افراد سرسختی و خشونت شدید آنهاست. کمی کینه ای و پرتوقع هستند و معمولاً از قبول اشتباهاتشان سر باز میزنند. به هیچ وجه انتقادپذیر نیستند. در برابر دیگران افرادی بسیار حساس و نفوذ پذیرند که احساساتشان خیلی زود جریحه دار می شود. 

 

 

- فرزندان اول خانواده

 

نقاط مثبت: آنها ذاتاً فرمانده به دنیا آمده اند. احتمالاً رئیس جمهورها، فضانوردان و مدیرعاملین همه فرزندان اول خانواده هستند. فکر می کنند که همیشه حق و اولویت در هر کاری با آنهاست. فرزندان اول به دو دسته تقسیم می شوند: پرورش دهندگان افراد مطیع یا متحول کنندگانی سلطه جو. هر دو یکسان هستند فقط از متدهای مختلفی استفاده می کنند. معمولاً فرزندان اول خانواده، افرادی ایرادگیر، مشکل پسند، و دقیق هستند و عاشق توجه به جزئیات مسائلند. افرادی وقت شناس، منظم، و با کفایتند که دوست دارند همه چیز به بهترین نحو انجام شود. از مسائل غافلگیر کننده نیز به هیچ وجه خوششان نمی آید.

 

نقاط منفی: معمولاً این افراد کمی بداخلاق، ترشرو بی احساس به نظر می آیند. گه گاه به خاطر زورگویی و فشاری که بر سایرین می آورند، تهدید کننده و رعب آور هستند. چون فکر می کنند که همیشه حق با آنهاست و فقط خودشان همه چیز را می دانند، به دیگران اطمینان کمی دارند. ریاست مآب، ایرادگیر و نسبت به اشتباهات حساس و نکته سنج هستند.

 

 

- فرزندان وسط خانواده

 

نقاط مثبت: فرزندان وسطی، افرادی خانواده دوست هستند که دیگران از بودن با آنها لذت می برند. مهمترین نیاز آنها، آرام نگاه داشتن اقیانوس پرتلاطم زندگی است و شعار آنها "آرامش به هر قیمتی" است. اینها افرادی بسیار آرام و بی سر و صدا، شیرین و دوست داشتنی هستند و شنوندگان خوبی به شمار می روند. مهارت زیادی در حل مشکلات دارند چون همیشه هر دو جنبه ی یک مشکل را بررسی می کنند و دوست دارند همه را خوشحال کنند. همین مسئله باعث می شود که مشاوران و میانجیگران خوبی باشند.

 

نقاط منفی: نسبت به فرزندان اول خانواده، احساس سلطه گری کمتری دارند، اما دوست دارند همه آنها را ستایش کرده و دوست بدارند—یا حداقل با آنها احساس شادی و خوشبختی کنند. از آنجا که سعی در راضی نگاه داشتن همه دارند، ممکن است به افرادی وابسته تبدیل شوند. نمی توانند خوب تصمیم بگیرند تا جایی که باعث رنجاندن دیگران می شود. همچنین برای شکست و اشتباهات دیگران، خود را سرزنش می کنند.

 

 

- فرزندان آخر خانواده

 

نقاط مثبت: افرادی شاد و سرزنده اند که این شادی و سرخوشی را با خود همه جا می برند و دیگران را نیز از آن بهره مند می کنند. مهارت های مردمی آنها بسیار قوی است و عاشق این هستند که دیگران را با حرف ها و کارهایشان سرگرم کنند. هیچ کس برای آنها غریبه نیست و به سرعت با همه صمیمی می شوند. افرادی برونگرا هستند که از وجود دیگران انرژی می گیرند. از ریسک کردن واهمه ای ندارند.

 

نقاط منفی: خیلی زود خسته می شوند. از طرد شدن واهمه داشته و افق توجهاتشان کوتاه است. افرادی خود گرا هستند. معمولاً به خاطر توقعات غیر واقعیشان از رابطه، که تصور می کنند در همه ی رابطه ها باید همیشه خوشی و خنده برقرار باشد، رابطه های زیادی را به فنا می دهند. اما نمی دانند که عمر چنین رابطه هایی بسیار کوتاه است.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - ترتيب تولد و شخصيت - فرزند چندم خانواده هستيد؟

 

حمید جدیدی بازدید : 192 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

نمی توان گفت که یک راه قطعی برای تربیت همه کودکان وجود دارد. مانند خرید ماشین، آشنایی با همسایگان، یا خشک کردن لباس ها، هیچ شیوه صحیح و منحصر بفردی وجود ندارد که شما با استفاده از آن بتوانید یک کودک سالم را پرورش دهید. به هر حال شیوه های متعارفی هستند که همه پدر و مادرها باید از آنها اگاهی داشته باشند.

قبل از هر چیز باید یکی از تصورات غلط در زمنیه پرورش کودکان را متذکر شوم: "نمی توان گفت که یک راه روشن و قطعی برای تربیت همه نوع بچه ای وجود دارد."

بر اساس تحقیقاتی که در زمینه نحوه برخورد با کودکان انجام شده، محققان به 4 شیوه تربیت دست پیدا کرده اند:

1- محبت کم، محدودیت کم

2- محبت کم، محدودیت زیاد

3- محبت زیاد، محدودیت کم

4- محبت زیاد، محدودیت زیاد

 

میزان عشق و محبت و محدودیت هایی که در مورد تربیت کودکان به میان می آید، با نحوه دیسیپلینی که والدین به فرزندان خود می دهند ارتباط مستقیمی دارد.

والدین باید با محبتی که به فرزندان خود ابراز می دارند به آنها احساس آرامش داده و بتوانند به راحتی با آنها ارتباط برقرار کنند و به گفتگو بنشینند. همچنین با محدودیت هایی که برای فرزندان خود قائل می شوند می توانند به صورت متعادل، غیر فعال و سلطه جویانه در برابر کودکان خود ظاهر شوند. به این معنا که می توانند عکس العمل متعادلی در مقابل رفتار کودک خود نشان دهند، یا نسبت به رفتار او هیچ گونه عکس العملی از خود نشان ندهند، و یا نهایتاً عکس العمل تندی نشان داده و به صورت سلطه جویانه در مقابل او ظاهر شوند.

اگر بخواهیم در یک کلام این روش ها را تشریح کنیم، می توانیم بگوییم: واکنش غیر فعال هیچ کاری از پیش نمی برد، واکنش متعادل شما و فرزند را به نتیجه دلخواه رسانده و هر دو موفق خواهید بود، و واکنش پرخاشگرایانه نیز در نهایت به کتک خوردن کودک می انجامد.

به هر حال همه مادر و پدرها به نحوی از این چهار روش استفاده می کنند و با بهره گیری از الگوهای رفتاری متفاوت، عشق خود را نثار کودکان کرده و با تعیین محدودیت ها، آنها را در مسیر درست قرار می دهند. در حقیقت نتیجه تمام این تلاش ها رسیدن به تعادل است که هم در زمینه محدودیت ها و هم در زمینه محبت کردن باید مورد تامل و بررسی قرار گیرد.

اگر شما از شیوه محبت زیاد در تربیت کودکان خود استفاده می کنید بنابراین به تبعیت از این روش باید بیشتر با آنها صحبت کنید، وقت بیشتری را با آنها صرف کنید و با دلیل و منطق با آنها برخورد کنید.

از سوی دیگر والدینی که از روش قرار دادن محدودیت های زیاد استفاده می کنند، باید قبول کنند که قدری دیکتاتورانه با کودکان رفتار می کنند. این روش به زمان های قدیم، هنگامیکه کودکان را تنبیه بدنی می کردند، باز می گردد. به هر حال هر گزینه ای را که انتخب می کنید همواره باید به خاطر داشه باشید که هدف شما از تربیت کودکان، آموزش احترام گذاشتن متقابل به آنها و آماده کردن آنها برای پیروی از قوانین اجتماعی است.

از چهار شیوه ارائه شده در فوق باید تکنیکی را انتخاب کنید که خودتان به شخصه ارتباط بهتری با آن برقرار می کنید. به عنوان مثال اگر والدین شما از تکنیک قراردادن محدودیت های زیاد برای تربیت شما استفاده می کردند و شما احساس می کنید که با این شیوه به بهترین نحو تربیت شده اید، بنابراین این امکان وجود دارد که خودتان نیز همین شیوه را در مقابل فرزندتان به کار گیرید. از سوی دیگر شاید به هیچ وجه با شیوه والدنیتان موافق نباشید و ترجیح دهید تا از شیوه محبت زیاد در قبال فرزندانتان بهره بگیرید.

تحقیقات گویای این مطلب هستند که محبت/محدودیت زیاد خیلی بهتر از محبت/محدودیت کم عمل می کند، چرا که در صورت کم بودن میزان محبت و محدودیت، کودکان از دیسیپلین شخصی پایینی برخوردار می شوند. اغلب پدر و مادرهایی که بیشتر به فکر راحتی و آرامش خود هستند تا به فکر پرورش و تربیت کودکان از این روش استفاده می کنند.

در یکی از برنامه های تلویزیونی دکتر فیل، مادری را نشان می دادند که ترجیح می داد هیچ کاری به کار فرزندش نداشه باشد، دلیلش هم این بود که ممکن است کودک از گفته ها و یا کارهای او برداشت منفی کند. دکتر فیل در پاسخ به این مادر گفت: " چنین تصوری کاملاً سطحی است و بیشتر می توان گفت که شما می خواهید وظایف خود را ساده کنید و هیچ ارزش و اهمیتی برای تربیت فرزند خود قائل نیستید" در پایان گفتگو، مادر به اشتباه خود پی برد و تصمیم گرفت تا رفتار خود را به طور کلی در مقابل فرزندانش تغییر دهد.

زمانیکه می توان از محبت فراوان استفاده کرد و کودکان را به راحتی در مسیر درست قرار داد، چرا به زور و اجبار متوسل شویم؟ خود شما هم دوست ندارید همه چیز به شما دیکته شود، و تحت کنترل شدید دیگران قرار بگیرید. هیچ گاه زور و اجبار غیر ضروری را به فرزندان خود تحمیل نکنید و کاری نکنید که حد و مرز بیش از اندازه آنها را خسته کرده و مجبور شوند تا دست به مخالفت های شدید بزنند.

باید تا جایی که می توانید عشق و محبت خود را نثار آنها کنید و هر کجا که لازم بود حد و مرزهای مشخصی برایشان تعیین کنید. در موقعیت هایی که سلامت جسمانی کودک در معرض خطر قرار می گیرد و یا امکان بروز مشکلات جدی برای او وجود دارد، می توانید تا حدی از شیوه پرخاشگرانه و سلطه جویانه استفاده کنید. زمانیکه کودکان ملزم به انجام کاری هستند، به عنوان مثال زمان خوابشان فرا رسیده و باید برای خوابیدن آماده شوند، باید با شیوه متعادل با آنها برخورد کنید. واکنش غیر فعال نیز در مواقعی نظیر زمانیکه کودک نوشیدنی خود را از دهان به بیرون می ریزد، کاربرد دارد. در چنین مواقعی به هیچ وجه نباید به روی خود بیاورید و می بایست طوری وانمود کنید که کودک تصور کند شما فکر می کنید کار او کاملاً تصادفی بوده است. به این طریق او از تکرار مجدد این کار خودداری خواهد کرد. شما در این موقعیت نباید بر سر کودک داد بزنید و یا او را تنبیه کنید چرا که در صورت مشاهده یک چنین واکنشی او مجدداً این کار را تکرار خواهد کرد.

بر اساس موقعیت های مختلف شما ملزم به تغییر روش های تربیتی خود هستید. همانطور که در ابتدای این مقاله هم اشاره کردم، هیچ گونه شیوه ی از پیش تعیین شده و قطعی برای تربیت کودکان وجود ندارد. در هر حال او را دوست بدارید و با توجه به موقعیت های مختلف، متعادل، منفعل و سلطه جو باشید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تربيت فرزندان: متعادل،انفعالي و سلطه گرايانه

 

حمید جدیدی بازدید : 195 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

شما یا نامزدتان به دلیل ادامه تحصیل یا کار در حال اقامت گزیدن در شهر دیگری هستید و بر سر این مسئله که آیا باید به خاطر این مسئله از هم جدا شوید و یا رابطه ای دورا دور را تجربه کنید بحثی میان شما آغاز شده است.

رک گویی مرا ببخشید، اما تا زمانی که واقعا به هم علاقمند نشده و آماده فداکاری برای یکدیگر نگشته اید، حتی فکر حفظ رابطه راه دور را نیز از سر خطور ندهید. اگر تصور نمیکنید چنین فردی هستید، بهتر از است از همان ابتدا جلوی شکستها و ضربات سنگین عاطفی آینده خود را بگیرید. از طرف دیگر اگر هر دوی شما آماده و مایل به برقراری و تداوم ارتباط از راه دور هستید، حتما این نکات را مطالعه کنید تا در کارتان موفق گردید.

 

 

 

وقت بگذارید

 

البته، نقل مکان دادن به شهری جدید فرد را درگیر ملاقات با اشخاص جدید و انجام کارهای تازه مینماید، اما آن بدین معنا نیست که محبوب شما در انتهای لیست اولیتهایتان سقوط کند.

لازم است که همه روزه بدون حواس پرتی، زمانی را برای تلفن کردن یا ایمیل دادن به هم اختصاص دهید. با یکدیگر در مورد اتفاقات روز، دوستان، همکاران و غیره صحبت کنید تا احساس نمایید بخشی از زندگی همدیگر هستید؛ این عمل بظاهر کوچک در کاستن فاصله بین هر دوی شما نقش مهمی ایفا میکند.

 

دیدار کنید

 

سعی کنید تا آنجایی که ممکن است هم دیگر را ملاقات نمایید، و اینگونه نباشد که این کار را فقط در زمانهای مورد انتظار همانند روزهای تعطیل انجام دهید. اگر برای دیدن هم وقت نگذارید، هر چقدر هم عشقتان محکم باشد، در نهایت بینتان جدایی خواهد افتاد. در نهایت، برای تداوم بخشیدن به یک رابطه نیاز به مقداری تماس فیزیکی دارید.

 

 

برنامه ریزی داشته باشید

 

مطمئن گردید که کارهای خود را طوری زمانبندی و سازماندهی نمایید که وقتی نامزدتان به دیدن شما آمد، وقتتان کاملا آزاد بوده و آنرا کاملا در اختیار او قرار دهید. به دوستان و خانواده تان بگویید در زمانهایی که شما محبوبتان تصمیم به با هم بودن دارید، دیگر در دسترس آنها نیستید.

این نه تنها بالفطره لذت بخش خواهد بود، بلکه باعث می شود نامزدتان احساس کند خود و تلاشش برای دیدن شما مورد تحسین و تقدیر قرار گرفته، و اینکه شما واقعا او را دوستش دارید.

 

چند نکته دیگر را بیاموزید...

 

 اندیشمند باشید

 

اعمالی شیرین و خود انگیخته انجام دهید تا به او نشان دهید چقدر دلتنگش هستید. اگر او شهر خود را ترک نموده، برایش آنچیزی را ارسال کنید که در زادگاهش به آن علاقمند بوده، مانند شیرینی و یا یک روزنامه محلی. اگر دلش برای خانه تنگ شده، برای او عکسی دو نفره از خودتان بفرستید یا سی دی موزیک مورد علاقه اش و یا آهنگهایی را که شما را به فکر او می اندازد.

 

حتی اگر این اندکی احساسی بنظر برسد، یک رابطه دورا دور موقع هماورد جویی نیست بلکه زمانی است که که نامزدتان را دلتنگ و دوستار شما باقی نگاه داشته و مشتاق دیدار دوباره شما گرداند.

 

 

ریلکس باشید

 

با اینکه ممکن است در ابتدا مشکل بنظر آید، لازم است که آرام بوده و به یکدیگر اعتماد کنید. به عبارت دیگر به این دلیل که نامزدتان دوستان جدیدی پیدا نموده و با آنها معاشرت دارد بدترین فکر را متصور نشوید.

 

اگر تماس گرفتید و او نبود، اتوماتیک وار خیال نکنید که نبود او به این خاطر است که دیگری جای شما را گرفته. اگر به او به اندازه کافی اعتماد ندارید که اجازه دهید زندگیش را بدون اینکه لحظه به لحظه اش در کنار شما باشد ادامه دهد، احتمالا باید مقدمه این مقاله را بازخوانی نموده و بپذیرید که اصلا آمادگی برخورد با رابطه دورا دور را ندارید.

 

 

خود را با شرایط وفق دهید

 

اگر یکی از شما موقتا نقل مکان کرده و تصمیم به برگشتن دارد، آنگا هر دوی شما باید تا رسیدن آن زمان صبور و شکیبا باشید. از طرف دیگر اگر جابجایی کمی طولانی تر بنظر برسد، مجبورید تصمیم بگیرید که تا چه زمانی تمایل به حفظ رابطه خواهید داشت.

 

آیا فردی که در شهری دیگر است برای زندگی هر دوی شما بدنبال محلی بهتر خواهد گشت و شغلی مناسب برای دیگری پیدا خواهد نمود؟ یا شما در نهایت راه خود را جدا خواهید کرد؟ اینها مسائلی هستند که باید گهگاهی در نظر گرفته شوند، و هیچ زمانی بهتر از زمان حال نیست.

 

 

او را بسیار دوست بدارید

 

اگر تصمیم گرفته اید که خود را درگیر رابطه دورا دور نمایید، هر دوی شما باید چند خصوصیت اصلی را دارا باشید تا بتوانید به منظور واقعی خود دست پیدا کنید. مثل صداقت، وفاداری، اعتماد، احترام و عشق به دیگری. منظور دوست داشتن حقیقی فرد نیست، بلکه در مورد عشقی کنترل ناپذیر، غیر قابل توضیح و کور کننده صحبت میکنیم که تقریبا برای حفظش حاظر به انجام هر کاری میباشید. اگر به چنین مرحله ای دست پیدا نمودید، و همچنین توانستید به عنوان دو فرد مستقل به هم احترام بگذارید، آن گاه در مسیر خود موفق خواهید شد

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تداوم رابطه هاي دورا دور

 

حمید جدیدی بازدید : 243 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

اکثر پدر و مادرها می دانند که دعوا و جار و جنجال جلوی فرزندانشان کار درستی نیست—اما واقعیت این است که این اتفاق معمولاً رخ می دهد. در یک ازدواج، عواملی مثل مسائل مالی، استرس و فشارهای کاری، کمبود خواب، تغییر خلق و خو، و کمبود فرصت استراحت، می تواند موجبات مخالفت و ناسازگاری زن و شوهرها را در خانه فراهم آورد. خیلی از زوجین تصور می کنند که دعوا هر از گاه باعث می شود اختلافات از بین رفته و رابطه به خوبی پیش رود. اما به چه قیمتی؟ به قیمت بچه ها؟ این دعواها و جار و جنجال ها بر رشد ما چه تاثیری دارد؟

 

اکثر بچه ها متوجه ناسازگاری ها و تعارضات پدر و مادر می شوند و اگر بطور مداوم شاهد زد و خورد آنها باشند، نشانه هایی از پریشانی و ناراحتی های فیزیکی و احساسی از خود بروز می دهند.

 

برخی تحقیقات نشان می دهد که بچه ها حتی از شش ماهگی نسبت به استرس صداهایی که در اطراف خود می شنوند و برخوردها و منازعات پرخاشگرایانه واکنش میدهند.

 

واکنش های فیزیکی

 

بچه ها در هر سن و سالی در برخورد با دعوا و مشاجرات پدر و مادر خود، واکنش هایی از شوک و ضربه نشان می دهند. ندرتاً می خواهند که این دعوا ادامه پیدا کند از اینر معمولاً سعی می کنند:

 

دخالت کنند؛ یا با ایجاد سر و صدا و اعتراض توجه والدینشان را جلب می کنند یا آنها را به خنده وامی دارند؛ یا از موقعیت فرار می کنند.

به طور کلی، هر چه بچه ها کوچکتر باشند، احتمال گریه کردن و نشان دادن واکنش های ترس از آنها بیشتر است. بچه های بزرگتر برای تمام کردن درگیری معمولاً حرف می زنند.

 

واکنش های احساسی

 

شواهد و مدارک تجربی نشان می دهد که چیزهایی که والدین تجربه می کنند، بچه ها هم تجربه خواهند کرد. از اینرو، اگر والدین عصبانی و ناراحت باشند، این احساسات به سایر اعضای خانواده نیز سرایت خواهد کرد. از آنجا که بچه ها والدینشان را الگوی خود می دانند و به آنها تکیه می کنند، دیدن آنها در حال دعوا و مشاجره برایشان ناراحت کننده خواهد بود.

 

این نوع رفتار می تواند منجر به ایجاد احساس استرس و اضطراب در بچه ها شود. حس "خانواده" در آنها به همراه حس اعتماد به نفسشان تخریب می شود. وقتی میبینند پدر و مادر قانون شکنی می کنند درحالیکه همیشه آنها را از آن منع میکردند، باعث از بین رفتن حس اعتماد در آنها شده و این تجربه برای بچه ها بسیار گیج کننده خواهد بود.

 

اگر دعوا و مشاجره بخشی از زندگی عادی پدر و مادر باشد، بچه ها همیشه منتظر بروز بحث و درگیری بین آنها خواهند بود. علاوه بر این رفتارهای حفاظت از خود، بچه ها برای جلوگیری از بروز این درگیری ها خود را خسته می کنند. این مسئله آنها را در موقعیتی بسیار دشوار قرار می دهد و مجبورشان می کند که نقش یک آدم بزرگ را بازی کنند، درحالیکه نه از نظر فیزیکی و نه شناختی به آن اندازه نرسیده اند.

 

تاثیرات طولانی مدت

 

الگوهای رفتاری ناسازگار در بچه ها زمانی شکل می گیرد که می خواهند خود را با دعواها و مشاجرات پدر و مادر وفق دهند. آنها گریه می کنند، علائمی از ترس نشان می دهند، در دعوای والدین دخالت می کنند و فرار میکنند.

بچه ها ممکن است حساس و مضطرب شوند. این خصوصیات رفتاری می تواند تاثیر بسیار هنگفتی بر اعتماد به نفس، تصویر نفس و عزت نفس آنها داشته باشد. وقتی الگوهای احساسی منفی از زمان کودکی در آنها شکل گیرد، اصلاح و تغییر آنها بسیار دشوار شده و در زندگی آینده آنها خطرساز خواهد شد.

اگر بچه ها بطور مداوم شاهد این دعواها باشند، به ویژه در محیط خانه، این رفتارها را تقلید کرده و در بازی با دوستانشان و در موقعیت های دیگر همانها را اجرا می کنند. مدل سازی از رفتارهای والدین، پدیده ای رشدی است که اگر دعوا کانون آن باشد، تاثیراتی بسیار مخرب خواهد داشت.

شواهد تجربی از والدینی که با آنها کار کرده ام من را به این باور می رساند که اکثر والدین از مشاجرات لفظی درحضور فرزندان خود خودداری می کنند. اکثر والدین از تاثیر احتمالی این مشاجرات بر روی فرزندانشان آگاهی دارند و سعی می کنند آن را در اتاقی دیگر و دور از فرزندانشان انجام دهند.

 

والدین اکثراً سعی می کنند حرفها و مشاجراتشان را شب ها بعد از اینکه بچه ها به خواب رفتند انجام دهند تا خطر شنیده شدن آنها توسط بچه ها و ناراحت شدن آنها کمتر شود. توصیه می شود که اگر والدین می توانند احساسات خود را کنترل کنند، بهتر است مخالفت ها و ناسازگاری های خود را به تعویق بیندازند تا محیط و زمانی مناسب برای خالی کردن آنها پیدا کنند. بهتر است این مشاجرات در محلی به غیر از خانه انجام شود، پارک یا سایر محیط هایی که بچه ها در آن حضور نداشته باشند، مناسب تر است.

 

اما برای بسیاری از والدین دور نگه داشتن مشاجرات از خانه، غیرممکن است. خلق و خو به سرعت عوض می شود و قبل از اینکه حتی خودتان هم متوجه شوید، دعوا را راه انداخته اید.

 

تاثیر را به حداقل برسانید

 

بچه ها را وارد نکنید—آنها توانایی سازگار شدن ندارند. علائم و نشانه های پدیدار شدن دعوا و مشاجره را تشخیص دهید و آنرا به زمانیکه بچه های حضور نداشته باشند معوق کنید.

یک قدم به عقب بردارید، تا ده بشمارید، آرام شوید و خودتان را از محیط خطر دور کنید. بهترین علاج عصبانیت، به تاخیر انداختن آن است.

از زبان احساسی در مشاجرات خود استفاده نکنید. بچه ها معمولاً متوجه میشوند که چه می گویید.

از تاثیرگذاری حرف ها و رفتارهایتان بر روی بچه ها آگاه باشید. بعنوان والدین، بچه ها بعنوان الگو به شما نگاه می کنند و از رفتارهای شما تقلید می کنند. اگر از فرزندانتان توقع دارید که درست رفتار کنند، پس اول خودتان باید درست رفتار کنید.

ناراحتی هایتان را روی کاغذ بیاورید. به این ترتیب می توانید آنها را به همسرتان نشان داده و آنها هم جوابتان را روی کاغذ بیاورند. معمولاٌ آوردن افکار روی کاغذ شما را متوجه می کند که موضوع چندان شدیدی برای دعوا و مشاجره وجود نداشته است. وقتی افکار در ذهن ما بماند، شدت آنها بیشتر و بیشتر خواهد شد.

با مراجعه به مشاور خانواده، طریقه رفتار با همسرتان را اصلاح کنید.

سعی نکنید با سکوت عصبانیتتان را نگه داشته یا آنرا مخفی کنید. بچه ها به همان اندازه که نسبت به دعوا و مشاجرات حساسند، به ناسازگاری های غیرکلامی نیز حساسیت دارند.

با نشان دادن علاقه خود به همسرتان جلوی چشم بچه ها، مشاجراتتان را با محبتتان متوازن کنید.

در مورد ناسازگاری ها با فرزندتان صحبت کنید

 

1. برای توصیف ساده احساساتتان بعد از مشاجره با فرزندتان وقت بگذارید، بدون اینکه بخواهید همسرتان را بدنام کنید.

 

2. فرزندتان را مطمئن کنید که همدیگر و آنها دوست دارید.

 

3. برای فرزندتان توضیح دهید که دعواها و مشاجرات کوچک هر از گاهی ممکن است در خانواده اتفاق بیفتد و سعی خواهید کرد که از این به بعد دعوای شدید نداشته باشید.

 

4. اجازه بدهید فرزندتان درمورد مشاجره سوال کند. بچه ها ممکن است درمورد رابطه پدر و مادرشان دچار ترس و نگرانی شوند چون درواقع بحث و مشاجره شما را خوب نمیفهمند. از اینرو، باید به آنها فرصت دهید این نگرانی ها را به حداقل برسانند.

 

5. شدت دعوا را کنترل کنید. اگر می بینید که دعواهایتان روز به رز شدیدتر و بیشتر می شود، کمک بگیرید. از روانشناس و مشاور خانواده بخواهید که موقعیت بین شما را کمی آرامتر کرده و نظرات هر دو شما را جویا شود.

 

 

هرچقدر هم که تلاش کنیم، دعوا و مشاجره بین پدر و مادرها هیجوقت از ریشه کنده نمی شود. اگر بچه های ما شاهد مهر و علاقه ما به یکدیگر باشند، و خودشان نیز به اندازه کافی از این محبت دریافت کنند، وقتی دعوا و مشاجره ای هم پیش بیاید، در نظر آنها این مشاجره در یک رابطه دوستانه و گرم و بامحبت اتفاق افتاده است و تاثیر چندان منفی بر آنها نخواهد داشت.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تاثيرات سوء مشاجرات خانوادگي بروي فرزندان

 

حمید جدیدی بازدید : 234 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

آیا مایلید تا بتوانید روزهایی را که همسرتان بالاترین میل جنسی را دارد، پیش بینی کنید؟ باور کنید یا نه این امر کاملا قابل پیش بینی است. تنها چیزی که لازم است مقداری تحقیق، یک تقویم، و بررسی های دقیق است و سپس شما بزرگترین هدیه را دریافت می کنید. (و شانس بیشتری پیدا می کنید تا در زمان پیش قاعدگی تا حد امکان خودتان را از روح سرد او دور نگه دارید.)

 

بدون هیچ شک و شبهه ای ثابت شده است که خواست های جنسی یک خانم به طور قابل توجهی در هنگام تخمک گذاری (و اندکی پس از آن) افزایش پیدا می کند. این مقاله شما را راهنمایی می کند که بهترین زمان برقراری رابطه جنسی با همسرتان چه وقت است و چگونه آقایون می توانند بیشترین استفاده را از این اوقات ببرند.

 

دوره قاعدگی چیست؟

 

قاعدگی، با تمام آن خون های ترسناک، نتیجه 3 هفته ترشح هورمون برای تولید مثل (یا به طور دقیق تر باردار شدن) می باشد.  این تغییر هورمن ها بر روی خانم ها تاثیرات بسیار زیادی می گذارد. و دقیقا همین مورد است که میزان تحریک پذیری آنها را  بالا یا پایین می برد.

 

بهترین زمان برقراری رابطه چه موقعی است؟

 

پاسخ سوال از آن شماست! پاسخ کوتاه به این سوال: بهترین زمان در حین تخمک گذاری، زمانی که خانم در بالاترین میزان باروری قرار دارد، می باشد. و اما پاسخ بلند: شامل این مطلب می شود که تخمک گذاری چیست و چگونه می توان زمان آنرا تشخیص داد که در زیر توضیح داده می شود.

 

در مورد تخمک گذاری

 

تخمک گذاری چیست؟

به فرایند ورود یک تخمک سالم به درون زهدان و در بهترین جای آن را تخمک گذاری مینامند. زمان بروز چنین شرایطی بدن یک خانم علائم بیرونی را به صورت تحریک پذیری بالاتر، نشان می دهد. این تنها زمانی است که در طول یک ماه او توانایی بارداری شدن را دارد و چیزی بیش از 24-12 ساعت بیشتر دوام ندارد. هورمون هایی که در این حال ترشح می شوند، باعث میشوند او بیش از اندازه از هر نظر حساس شود به ویژه حس لامسه و بویایی او را تحت الشعاع قرار می دهند.

 

چرا تخمک گذاری برای شما مفید است

هیچ شکی وجود ندارد که چرا گاهی خانم ها یک شبه باردار می شوند. تخمک گذاری زمانی است که بدن می گوید: ".........." ( و " مرا باردار کن") در سایر موارد، بدن نیاز چندانی به این کار نمی بیند، رفتارش کاملا منطقی و قابل پیش بینی است و همه چیز طبق روال عادی پیش می رود. هر چند تمام خانم ها دوره های معینی ندارند، اما برای اکثریت آنها شروع دوره کاملا مشخص است. اگر هنگام تخمک گذاری او باشد، احتمال اینکه به شما بله بگوید خیلی بیشتر می شود. این امر برای شما خوب است. اما لازم است که اشاره ای به بخش باروری هم داشته باشیم: بدن او هر کاری برای باردار شدن را انجام می دهد، بنابراین مراقب باشید! مگر اینکه برای پدر شدن، خودتان را آماده کرده باشید.

 

تخمک گذاری چه زمانی رخ می دهد؟

تشخیص دقیق روز تخمک گذاری به این دلیل که هر فردی دوره مخصوص به خود را دارد قدری دشوار است. برخی خانم ها هر 20 روز یکبار و عده ای دیگر هر 60 روز یکبار قاعده می شوند. اما برای خانم هایی که دوره قاعدگی آنها هر 28 روز یکبار است، زمان تخمک گذاری را می توان 14 تا 16 روز پیش از اولین روز قاعدگی تخمین زد؛ البته نه 14 تا 16 روز بعد از اتمام دوره. شاید تعداد روزهای قبل و بعد از قاعدگی یکسان نباشند به همین دلیل نمی توان گفت دقیقا وسط دوره.

 

زمان تخمک گذاری در سر او چه می گذرد؟

در حین تخمک گذاری است که خانم بیشترین تمایل را به برقراری رابطه جنسی با یک مرد جذاب دارد. "جذاب" همیشه باید به دهان بزی شیرین باشد! ایده آل های کلی خانم ها در این زمان تا حد بسیار زیادی نزول می کند. میل برقراری رابطه جنسی کامل با یک موجود مذکر زنده در بالاترین میزان خود قرار می گیرد. او شدیدا مشتاق است تا با شوهر دوست داشتنی و خوش هیکل خود ارتباط برقرار کند.

 

زمان تخمک گذاری، خانم ها تمایل پیدا می کنند بیشتر خودشان را نمایش دهند، و رفتار تحریک آمیز از خودشان نشان دهند؛ هر چند این امور بر خلاف طبیعت همیشگیشان باشد. این میل با پوشیدن لباس های شهوت برانگیز تر، کفش های پاشنه بلند، و چهره های مردد خود را نمایان می کند. این زمان خانم با هر موقع دیگری از نظر بیولوژیکی تغییر پیدا می کند زیرا در موقعیت باروری قرار دارد. او شهوت بسیار زیادی در خود احساس می کند، احساس می کند خواستنی است و انرژی او میخواهد به هر طریقی خارج شود. اگر مشکل حادی در این زمان بروز نکند (به عنوان مثال شکست عاطفی یا استرس) به طور قطع خانم فعالانه به دنبال رابطه جنسی می رود.

 

همچنین در تحقیقات ثابت شده که تعداد بسیار زیادی از خیانت هایی که از جانب خانم ها نسبت به آقایون انجام شده در همین زمان اتفاق افتاده است. البته موارد دیگری نظیر تمایل شریک جنسی، و کیفیت رابطه را نیز باید در نظر گرفت.

 

رابطه جنسی در زمان قاعدگی

اغلب خانم ها اظهار می دارند که امیال جنسی در آنها در زمان قاعدگی افزایش پیدا می کند. البته این زمان مناسب نیست و شاید برخی خانم ها تمایلی به برقراری رابطه در این زمان نداشته باشند. به عنوان مثال اگر او از تامپون استفاده کند زمانی که آنرا خارج می کند واژن خشک می شود و زمان زیادی طول می کشد تا مجددا از طریق روان کننده طبیعی (و نه خون) مرطوب گردد. اگر از نوار بهداشتی استفاده کند، ممکن است از بوی بد و ظاهر آن خجالت زده شود. او دوست ندارد شما هیچ یک از این ها را مشاهده کنید و تمام کارها را در تنهایی انجام میدهد که این امر به خودی خود او را از برقراری رابطه جنسی دور می کند.

 

مشکل دیگر سکس در زمان عادت ماهانه، آلودگی آن است. خانم ها اغلب با این مشکل آشنا هستند و تعجبی از خون و کثیفی به جا مانده ندارند، اما ممکن است آقایون احساس تحوع کنند و تمایلی به انجام این کار نداشته باشند. بنابراین تصمیم با خودتان است که قید دارید در طول این دوره چه نوع رابطه ای با هم داشته باشید.

 

چاره سکس تمیز به هنگام قاعدگی

یک راه حل مناسب برای پیشگیری از کثیفی و آلودگی استفاده از اسفنج دریایی است. البته استفاده از آن هنوز رایج نشده است اما آنها می توانند به راحتی حداقل برای چند ساعت جلوی خون ریزی را بگیرند. می توانید انها را از داروخانه ها تهیه کنید. البته باید توجه داشته باشید که حتما از انواع دریایی آن باشد، چرا که اسفنج های ساختگی کار مشابه را نمی توانند انجام دهند. نوع دریایی، اسفنجی است که فقط در اقیانوس ها یافت می شود و قیمت آن کمی بالاست.

 

از داخل اسفنج یک گردی به اندازه یک تخم مرغ بزرگ در آورید، آنرا با آب خیس کنید و سپس فشار دهید تا تمام آبها از آن خارج شود. سپس آنرا به آرامی وارد واژن کنید و درست در همان جایی که تامپون را قرار می دهید، بگذارید. ناپدید شدن آن غیر ممکن است چرا که دهانه داخلی رحم بسیار کوچک بوده و اسفنج از آن رد نمی شود، برای خارج ساختن آن، فرد باید خم شده انگشتش را داخل واژن فرو کرده آنرا پیدا کند و با فشار کوچی در آورد. برای پیدا کردن مهارت قدری تمرین لازم است اما ارزشش را دارد زیرا هیچ گونه لک و آلودگی ایجاد نخواهد شد. شما می توانید این کار را در آستانه شب انجام دهید و زمانی که مشغولیت به پایان رسید، انرا خارج کنید. حتی می توانید آنرا خارج کرده تمیز کنید و مجددا برای دفعات بعدی از آن استفاده نمایید.

 

تاثیرات قرص بر روی شهوت

قرص های ضد بارداری از چند نظر خطرناک هستند، عدم وجود نواسانات هورمونی در خانم ها باعث می شود که خواست های جنسی همواره در یک روند ثابت باقی بمانند. این امر قدری خطرناک است چرا که اگر در حالت کلی میل او کم باشد با مصرف قرص ها همچنان خواست های جنسی اش کمتر می شوند. از سوی دیگر می تواند همواره در بالاترین میزان خود نیز باقی بماند. اما اگر میل جنسی خانم همواره کم باشد قرص صرفا نمی تواند آنرا افزایش دهند.

 

قرص های کنترل بارداری از تخمک گذاری جلوگیری می کنند، و همانطور که می دانید تخمک گذاری زمانی است که خانم ها در اوج شهوت جنسی به سر می برند. میزان تحریک پذیری جنسی را می توان با استفاده از مصرف هورمون های دیگر جبران کرد (به عنوان مثال پروژسترون) البته این کار همیشه پاسخ لازم را نمی دهد زیرا هیچ گاه هورمون های ساختگی جای هورمون های طبیعی را نمی گیرند.

 

 

جلوگیری و سکس

خانم ها و آقایون همچنان به سختی تلاش می کنند تا شناخت و درک صحیحی از یکدیگر داشته باشند. البته خانم ها با هورمون هایشان همواره معماهایی را برای آقایون به وجود می اورند؛ در زمان نواسانات هورمون ها، خانم ها وسواسی، دمدمی، و افسرده شده و رفتار نا مطلوبی را از خود نشان می دهند. اما حقیقت این است که هر طوری که با او رفتار کنید او هم همان طور واکنش نشان می دهد.

 

آقایون می توانند برای دست یابی به رابطه جنسی مطلوب تر، مانند یک ساعت، زمان قاعدگی خانم ها را ثبت کنند. از آن به نفع خود استفاده کنند و از سکس بهتر و بیشتر نهایت لذت را ببرند و ارتباط دلپذیرتری را با شریک زندگی خود برقرار کنند. اما به هر حال: توانا بود هر که دانا بود! .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تاثير دوره ماهانه خانم ها بر ميل جنسي

 

حمید جدیدی بازدید : 234 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

زمانیکه صحبت از رضایت جنسی در خانمها به میان می آید، افراد دچار آشفتگی های متفاوتی میشوند. تنها 10% از خانم ها هستند که به خوبی می دانند چگونه باید این دو مقوله را به درستی هدایت کنند. یکی از مواد مهم و کلیدی در این میان آموزش آن است که چگونه می توان میان تنش و آرامش در حین رابطه جنسی تعادل برقرار کرد.

 

اما به راستی یک خانم چگونه می تواند در آن واحد هم ریلکس باشد هم تحت فشار؟

 

نوعی از هیجان که زنان را به اوج لذت جنسی میرساند، تنش عضلانی است که نام علمی آن میوتونیا (myotonia) است. بسیاری از خانم هایی که طعم ارگاسم را نچشیده اند، به غلط تصور می کنند که فقط باید دراز بکشند و ریلکس باشند. آنها شنیده اند که حفظ آرامش در طول رابطه جنسی مهم است، اما به درستی نمی دانند که در کجا و چگونه باید از آن بهره بگیرند. بسیاری از خانم ها اولین تجربه ارگاسم خود را با کشش و فشار متعادلی که به پاها، شکم، و باسن وارد می آورند، تجربه می کنند. گاهی اوقات در این راه می توانند از ماهیچه های کف پای خود نیز استفاده سودمند ببرند. برخی از خانم ها به نیم تنه بالایی خود نیز فشار وارد می آورند.

 

تنها درصد کمی از خانم ها هستند که در زمان تخلیه جنسی، هیچ گونه فشاری را در بدن خود احساس نمی کنند. جالب است بدانید انقباضی که در عضلات لگن خاصره رخ می دهد، سبب ایجاد حالت ارگاسم می شود. فشردن همان عضلاتی که شما آنها را به منظور متوقف نمودن جریان ادرار بکار می گیرید، سبب ایجاد ارگاسم می شود.

 

به طور کلی انقباض عضلات منطقه ای خاص، سبب می شود که خون بیشتری به آن منطقه برسد. تسریع گردش خون در لگن و ران موجب می شود که گردش خون در دستگاه تناسلی نیز افزایش پیدا کرده و سرعت بگیرد. در علم زیست شناختی به این عمل vascongestion اطلاق می شود.

 

حال می پردازیم به زمانیکه بدن نیاز به آرامش دارد؛ چه قسمت هایی از بدن باید در حالت آرامش به سر برند؟ مغز. منظور از آرامش همان آرامش ذهنی است. خانم در حین سکس نباید نگران باشد و دائماً خود را زیر سؤال ببرد. باید تمام حواس خود را به محرک های خارجی داده و بر روی احساسات خود تمرکز کند.

 

برای ریلکس نمودن خانم ها می توان از تکنیک "امواج رادیویی صامت" استفاده کرد. از این روش بیشتر در پست خانه ها، و مکان هایی که مردم ملزم به ایستادن بلند مدت در صف های طول و دراز هستند، استفاده می شود. با مشاهده تصاویر خاصی، حس عصبانیت افراد کاهش پیدا کرده و به آرامش ذهنی دست پیدا می کنند. از انواع رایج این تصاویر، شکل حروف پشت سرهمی است که از گوشه سمت چپ وارد صفحه میشوند و به آرامی از طرف دیگر خارج می شوند. اخیراً به انواع جدید آنها، طالع بینی، گزارش امتیازهای ورزشی، اخبار روز و چیزهایی از این قبیل هم اضافه کرده اند.

 

زمانیکه از این شیوه استفاده می شود، برخی از خانم ها پیشنهاد می کنند سرودهایی با مضامین: "تا هر موقع که بخواهم می توانم ادامه دهم" یا " واقعاً احساس خوبی دارم" نیز به آنها اضافه کنند تا رادیوی ذهنی آنها از هر لحاظ آماده شود. این کار ذهن را به خود مشغول کرده، تحریک جنسی را تقویت کرده و به آن شدت میبخشد.

 

دو نمونه از مهمترین فاکتورهای دست یابی به رضایت جنسی، همین دو مقوله اخیر بودند که شاید به ظاهر در مقابل یکدیگر قرار گرفته باشند، اما اگر با هم در آمیزند، پیشرفت چشمگیری در نتیجه کار ایجاد می کنند.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - تاثير تنش و آرامش بر لذت جنسي در خانمها

 

حمید جدیدی بازدید : 142 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

وقتی کار به انتخاب همسر مناسب و گذران باقیمانده ی عمر در کنار او می رسد، خانم ها آسیب پذیری بیشتری از خود نشان می دهند. آنها در جستجوی فردی هستند که با آنها سازگار بوده، علایق و شخصیتی مشابه خود او داشته باشد و تا پایان عمر همراهش بماند.

 

قبل از انتخاب همسر، با مردهای زیادی معاشرت کنید

 

به عنوان یک زن، بهتر است که قبل از انتخاب همسر مناسب و دلخواه خود، با مردهای مختلف قرار ملاقات گذاشته و معاشرت کنید. مهارت هایی در خود دارید که می توانید از طریق آنها فرد مناسب برای خود را بیابید. اما...یک همسر خوب و ایدة آل چه خصوصیاتی دارد؟

 

به لیست زیر نگاه کنید، ببینید آیا این مهارتهای لازم در شما وجود دارد؟

 

بفهمید چه زمان به مردی علاقه مند شده اید.

همسر مناسب کسی است که ارزشهای زندگیش با شما مشابه باشد .

اول سعی کنید با او دوست شوید، عشق بعدها ایجاد خواهد شد.

 

حال هر یک از این موارد را تک تک بررسی میکنیم!

 

چگونه می فهمید که به مردی علاقه مند شده اید؟

 

جذب یک مرد و شروع یک رابطه، نیازمند علاقه ی متقابل از هر دو نفر است. در برخورد با یک مرد این فقط شما نیستید که سردرگمید که آیا او فرد موردنظر و مناسب برای شما هست یا نه، او نیز در پی پاسخ این سوال درمورد شماست و دوست دارد بداند که آیا مناسب و درخور او هستید یا خیر.

 

فکر میکنید مردها از کجا متوجه می شوند که به آنها علاقه مند شده اید؟ مردها هم همان چیزها را می خواهند: دوست دارند آنچه برایشان مهم و ارزشمند است، برای شما نیز اینچنین باشد. از اینرو شما باید ویژگی های شخصیتی فرد مورد نظرتان را بررسی کرده و آنها را با مقاصد و عقاید خود مقایسه کنید.

 

همسر ایده آل کسی است که ارزشهای زندگیش با شما یکسان باشد

 

جذب یک مرد و گذاشتن اولین قرار ملاقات ها با او به این منظور است که با علایق و اعتقادات او آشنا شوید. وقتی که زمان انتخاب فرا می رسد، باید کسی را انتخاب کنید که ارزش های یکسان و مشابهی با شما داشته باشد.

 

اگر زنی نتوانست مردی را به خود جذب کند، فقط به این دلیل که علاقه برایش مهم بوده، مطمئناً تا آخر عمر مجرد خواهد ماند.

 

اول سعی کنید با مردها دوست شوید--عشق بعدها ایجاد خواهد شد

 

اگر برای مدت زیادی مجرد بوده اید، باید یاد بگیرید که چطور آرامش و خونسردی خود را در برخورد با مردها حفظ کنید. اگر همیشه این اضطراب را داشته باشید که دوباره ناموفق خواهید شد، مطمئناً کار را بدتر خواهد کرد.

 

تصورتان از مردها باید در نظر اول به عنوان یک دوست باشد، کسی که به نظر شما موجود جالبی است که دوست دارید بیشتر درمورد او بدانید. با او به صرف ناهار بیرون بروید، در پارک قدم بزنید، به سینما بروید و...اگر موفق به انجام این کارها شدید، یعنی توانسته اید با استرس و اضطراب خود کنار بیایید.

 

عشق و...یک آشنایی شاد

 

خط آخر:  عشق بیشتر در نتیجه ی  یک آشنایی خوب و  خوش حاصل می شود، نه از شانس مجذوب کردن یک غریبه. اما، اگر اینقدر جرات دارید که وقتی از کسی خوشتان آمد، جلو بروید و با او قرار ملاقات بگذارید، پس تردید نکنید. به یاد داشته باشید که هدفتان نباید به چنگ آوردن آن فرد باشد، هدفتان باید مقابله با ترس و کمرویی خودتان باشد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پيدايش عشق و علاقه پس از دوستي

 

حمید جدیدی بازدید : 189 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

پس از اینکه به اوج لذت جنسی رسیدید و تقریبا پس از حدود 20 دقیقه تلاش مکرر، تعجبی ندارد که بخواهید درازی بکشید و سپس برای صرف غذایی که همسرتان برای شما آماده کرده (درست همان خانمی که چند لحظه پیش برای لذت بخشیدن به او تلاش کرده اید) از خواب بلند شوید.

 

اما گاهی اوقات اگر می خواهید همسرتان در کنار شما احساس امنیت و آرامش داشته باشد، خوابیدن و چرت زدن پس از اتمام رابطه اصلا گزینه مناسبی به شمار نمی رود. بنابراین به جای اینکه رویتان را برگردانید و شروع کنید به خر خر کردن در این قسمت نکاتی را برایتان بازگو می کنیم که انجام آنها نتایج مطلوبی در بر دارد.

 

پاشو، رفیق

واضح است که دلیل احساس خستگی و نیاز به خواب در آقایون، پس از اتمام معاشقه، به مسائل زیست شناختی باز می گردد. پس از رسیدن به مرحله اوج لذت جنسی هورمون هایی به نام "اکسی توسین" آزاد می شود که به طور طبیعی احساس خواب آلودگی در فرد ایجاد می نمایند.

 

اما باید دقت داشته باشید؛ چراکه این امر نیز در اثر واکنش های خاص فردی در شخص ایجاد می شود: بیشتر آقایون عادت دارند در لحظه ای که ارگاسم می شوند نفس خود را حبس کرده و به درستی تنفس نمی کنند. بنابراین به جای حبس کردن نفس، باید دم و بازدم خود را تنظیم کرده و نفس عمیق بکشید. این کار نه تنها لذت شما را بیشتر می کند، بلکه به شما کمک می کند که هشیاری خود را نیز حفظ کنید، حداقل برای مدت زمان کوتاهی.

 

اما اگر فراموش کردید که تنفس کنید پس از چند لحظه استراحت، بلند شوید و یک دوش آب سرد بگیرید. این کار باعث می شود حالت خواب آلودگی در شما از بین برود.

 

تمام کارهای جالب

حالا نوبت به این می رسد که کاری کنید تا همسرتان احساس کند که برای شما یک دنیا ارزش دارد. برخی از این پیشنهادها به شما کمک می کند که بتوانید تا حدی به تنبلی هایتان ادامه دهید.

 

او را همچنان نوازش کنید

پس از هر بار معاشقه لازم نیست ژست های آنچنانی به خود بگیرید. بسیاری از خانم ها پس از اتمام رابطه جنسی تا حد زیادی آسیب پذیر می شوند، به همین دلیل باید کاری کنید تا او بداند که شما به اندازه قبل او را دوست می دارید و مانند گذشته برایش ارزش قائل هستید. متاسفانه با نگاه کردن به سقف و یا تماشای تلویزیون شرایط خیلی بدتر می شود. به جای این، سعی کنید او را نوازش کنید، دستتان را بر روی پای او بگذارید و به آرامی بدن او را لمس کنید، همچنین می توانید با موهای او نیز بازی کنید. لازم نیست خیلی سکسی برخورد کنید؛ او به راحتی می تواند عطوفت، مهربانی، و توجه شما را دریابد.

 

تمیز کردن

پس از اینکه مدتی در کنار هم دراز کشیدید و به آرامش دست پیدا کردید، وان حمام را پر از آب گرم کنید (البته اول مطمئن شوید که وان تمیز است) اجازه دهید در میان پاهایتان دراز بکشد و از وجود یکدیگر لذت ببرید. او را صابونی کنید، و کمی ماساژ دهید. هیچ شکی وجود ندارد که او به لحظه لحظه این دقایق عشق می ورزد.

 

با هم شام تهیه کنید

من هیچ مردی را نمی شناسم که پس از برقراری رابطه جنسی احساس گرسنگی شدید نکند. اما به جای اینکه به پهلو دراز بکشید و بگویید: "سارا یک چیزی برای خوردن درست کن" پیشنهاد دهید که هر دو با هم شام را آماده کنید. می توانید در حالیکه او گوشت را آماده می کند، شما سبزی ها را خرد کنید؛ یا مثلا چیزهایی را با هم مخلوط کنید و بخورید که تا حالا نمی خوردید؛ به عنوان مثال شکلات فندقی و پاپ کرن! تنها هدف این است که شما باز هم پس از لذت جنسی، زمانی را صرف با هم بودن کنید.

 

دو مرتبه انجام دهید

اگر تمایلی به انجام مجدد این کار دارید و این میل را در او نیز مشاهده می کنید، از پیش نوازی شروع کنید. چند لحظه صبر کنید تا انرژی از دست رفته را باز جویید، و دو مرتبه از ابتدا همه چیز را از سر بگیرید. از بوسیدن لب هایش شروع کنید، رفته رفته تمام بدنش را لمس کنید. باید کاری کنید تا تحریک شده و تمایل برقراری ارتباط مجدد را پیدا کند. زمانی که او به یک چنین احساسی دست پیدا کرد به راحتی می توانید رابطه را از نو تکرار کنید.

 

با هم چرت بزنید

اگر همسرتان جزء آن دسته از خانم های پرحرارت است که در برقراری رابطه جنسی فعال عمل می کند، شکی وجود نخواهد داشت که او نیز به اندازه شما خسته میشود. بنابراین می توانید چیزی شبیه این به او بگویید: "چرا برای بدست آوردن انرژی یک چرت نزنیم؛ بعد می تونیم با هم دوش بگیریم، شام رو آماده کنیم و دوباره این کارو تکرار کنیم." و فراموش نکنید که دست هایتان را به دور او حلقه بزنید تا متوجه شود که او شما را به این روز در آورده.

 

تشکر و قدردانی

رسیدن به مرحله اوج لذت خیلی خوب است، حتی می توان گفت که بی نظیر است؛ اما باید همواره به خاطر داشته باشید که شخص دیگری نیز همراه با شما بوده و وجود او باعث شده که شما به این موقعیت دست پیدا کنید. بنابراین به هر نحوی که میتوانید باید او را متوجه کنید که وجودش برایتان ارزشمند است و از او قدردان و متشکر هستید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پس از اتمام رابطه جنسي چه بايد کرد؟

 

حمید جدیدی بازدید : 220 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

سناریوی زیر را در ذهن خود به تصویر بکشید. همسرتان نامه مهمی را به شما داده تا آن را پست کنید و تصورکرده که شما نام را در راه خود به محل کارتان، پست خواهید کرد؛ اما متاسفانه شما فراموش میکنید و در راه بازگشت به خانه یادتان می آید. "اوه خدای من" این اولین عکس العملی است که شما نشان می دهید. می دانید که اگر همسرتان از این قضیه اطلاع پیدا کند، واقعاً ناراحت خواهد شد.

 

شما کل کیف و بعد هم ماشین را می گردید، اما نامه را پیدا نمی کنید، حالا چه کار می کنید؟ می خواهید زمانیکه همسرتان به خانه بازگشت و به شما گفت نامه را پست کردید یا نه چه جوابی در مقابل به او می دهید؟

 

می گویید: "نامه گم شد" و یا "نامه را گم کردم"؟ پاسخ به این سوال روشن می کند که آیا شما توانایی قبول مسئولیت های کارها را دارید یا خیر. ما تازمانیکه نتوانیم مسئولیت کارهایمان را به عهده بگیریم از دوران کودکی به بزرگسالی وارد نخواهیم شد. باید گفتن "گم شد" را متوقف کرده و "من گم کردم" را جایگزین آن کنید.

 

تا زمانیکه مسئولیت کارهایی را که انجام می دهید، بر عهده نگیرید و به دنبال دلایلی هستید که در مقابل اشتباهاتتان بهانه جویی کنید، با خودتان صادق نیستید. زمانیکه مسئولیت کارهایتان را به عهده می گیرید و به دنبال بهانه هایی می گیردید که مسئولیت آنها را به گردن افراد دیگر بیندازید، باید بدانید که با خودتان هم صادق نبوده اید. به محض اینکه حقیقت را بپذیرید و مسئولیت کاری را که انجام داده اید بر عهده بگیرید، آنوقت طرز تفکر شما تغییر پیدا می کند، می توانید بر روی حل مشکل تمرکز کرده، آنرا حل کنید و از تکرار مجدد آن جلوگیری نمایید.

 

اگر شما جزء افرادی هستید که همیشه برای کارهایشان بهانه جویی می کنند، شاید بارهای اول قبول مسئولیت برایشان دشوار باشد. قبول مسئولیت های کارهای انجام داده در زندگی مشترک نیازمند شجاعت است به ویژه زمانیکه طرف مقابل در اشتباه باشد.

 

حامد، یکی از افرادی است که هیچ کاری را سر موقع انجام نمی دهد و همیشه یک لیست از بهانه های مختلف جمع می کند که چرا نمی تواند کارهای خانه را آنچنان که باید و شاید انجام دهد. بهانه هایی از قبیل هوا خیلی گرم و یا سرد بود، خیلی خسته بودم، ابزار کافی در اختیار نداشتم، وقتم اجازه نمی داد.

 

او همیشه قول می دهد که کارها یک روز دیگر انجام خواهد داد، اما این روز طلایی هیچ گاه از راه نخواهد رسید. کارهایش همسرش بهاره را خسته کرده اند، بطوریکه او از شنیدن بهانه های واهی حامد منزجر شده است.

 

بالاخره بهاره لب به سخن باز کرد و با او در میان گذاشت که این کارها او را عصبی میکنند و سبب می شوند که از زندگی مشترک خود راضی نباشد.

 

آنها به جلسات مشاوره خانواده رفتند و حامد به تدریج یاد گرفت که باید مسئولیت کارهایی را که مربوط به خودش است را به عهده بگیرد. او همچنین یاد گرفت که باید برای توضیح کارهایی که انجام می دهد از لغات مناسب تری استفاده کند.

 

او یاد گرفت زمانیکه می گوید: "وقت کافی برای تعمیر شیر نداشتم" منظورش این است که: "برنامه ریزی مناسبی برای انجام این کار در این روز بخصوص نداشتم." زمانیکه باز هم یک قدم جلوتر می رویم می توانیم صداقت بیشتری را به خرج داده و بگوییم: "واقعاً حوصله ندارم این کار را انجام دهم به خاطر همین گذاشتم برای یک وقت دیگر."

 

زمانیکه حامد از الگوهای صحیح اخلاقی اطلاع پیدا کرد، از آن به بعد توانست تا با صداقت کامل با همسر خود ارتباط برقرار کند. حامد به بهاره گفت درحالیکه تمایلی به انجام برخی پاره ای از کارهای تعمیری منزل را ندارد، اما به هر حال تمام تلاش خود را برای انجام کارهای به تعویق افتاده به کار خواهد گرفت.

 

آنها در این مورد با هم صحبت کردند و مشکلاتشان را حل نمودند، بعد هم تصمیم گرفتند تا فردی را استخدام کنند تا کارهایی که حامد واقعاً قادر به انجامشان نیست را برایشان انجام دهد. بعد هم حامد یاد گرفت تا زمانیکه از عهده انجام کاری بر نیاید هیچ گاه قول انجام آنرا به همسر خود ندهد. در نهایت امر نیز به این نتیجه رسید که هیچ چیز جز صداقت نمی تواند در زندگی آنها را به خوشبختی نزدیک کند.

 

این موارد توانست تغییرات شگرفی را در زندگی آنها ایجاد کند. بهاره دیگر احساس نکرد که مانند خانم هایی است که همواره "غر می زنند" نبود، و حامد هم دیگر با وعده و وعیدهای دروغین او را اذیت نمی کرد. تنش های کمتری در زندگی مشترک آنها ایجاد شده و همین امر به آنها فرصت بیشتری داد تا خوبی های یکدیگر را بیشتر در ک کنند و از وجود هارمونی در زندگی مشترکشان لذت بیشتری بردند.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پرسشي که ميتواند زندگي مشترکتان را تغيير دهد

 

حمید جدیدی بازدید : 198 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

این پرسش را اختصاص داده ایم به: اولین چیزی که باید به یک خانم بگویید، چگونه می توانید از مردهای دیگر الگوبرداری کنید، و چگونه می توانید جلوی خجالت کشیدن خود را بگیرید.

 

یک مرد در اولین ملاقات با یک خانم باید در مورد چه موضوعاتی با او صحبت کند؟

 

اکثر آقایون تصور می کنند که وقتی با یک خانم ملاقات می کنند باید گفتگوی منصفانه ای داشته باشند. اما من فکر می کنم که اکثر مردها چیزی در مورد گفتگوی منصفانه نمی دانند. آنها حتی نمی توانند تشخیص دهند که چه موقع نوبت آنهاست که صحبت کنند.  من اعتراف می کنم که یاد گرفتن این کار حداقل برای خودم خیلی دشوار بود.

 

اما چیزی که یاد گرفتم این بود: زمانی که شما برای اولین بار با خانمی ملاقات می کنید نباید در مورد چیزی صحبت کنید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که شماره اش یا ایمیلش را بگیرید!

 

موفقیت شما در مورد خانمی که شماره و یا راه ارتباطی با او دارید حتمی است. پس به خاطر خدا هم که شده قبول کنید که تنها کاری که در اولین ملاقات باید انجام دهید این است که شماره تلفن و یا e-mail او را بگیرید. بله، به همین سادگی! شما می توانید این کار را فقط در چند دقیقه انجام دهید، البته اگر بدانید چطور و چگونه. گفتگوهای طولانی مدت شرط لازم گرفتن شماره تماس و یا قرار های ملاقات در آینده نیست.

 

شما قبلا گفته بودید که آقایون باید با سایر مردهایی که در ارتباط خود با خانم ها موفق هستند ارتباط برقرار کرده و راه و رسم همسر داری را از آنها یاد بگیرند. یک مرد چگونه می تواند این کار را انجام دهید؟

 

به نظر من بد نیست که هر چند وقت یکبار به مکان های تفریحی پر رفت و آمد بروید و رفتار افراد را زیر نظر بگیرید. واضح تر بگویم بهتر است که به خانم های زیبایی که با همسرانشان به تفریح آمده اند نگاهی بیندازید تا ببینید که آقایون چگونه برخوردی را از خود در مقابل آنها نشان می دهند.

 

خیلی خوب است که با رفتار سایر مردها با زن ها آشنا شوید. با این کار پی به نکات زیر می برید:

زبان غیر کلامی (حرکات بدن) را که باعث جذب خانم ها می شود را بهتر یاد می گیرید.

شما ژست های آقا و طرز صحبت کردن او را می بینید و همچنین شاهد عکس العمل خانم نیز هستید.

همچنین می توانید با مردهایی که رفتار خوبی با خانم ها دارند، ملاقات کنید و پس از مدتی با آنها دوست شوید. کار آسانی است. فقط کافی است که بگویید "تو واقعا فوق العاده ای، بذار برات یه نوشیدنی بخرم، یک چیزهایی هست که باید ازت یاد بگیرم" یک لیوان نوشیدنی برای ایجاد هوش و ذکاوت کار پرخرجی نیست.

 

یک مرد چگونه می تواند در زمان گفتگو با یک خانم "منجمد" نشود؟

 

در این قسمت من به آقایون پیشنهاد می کنم که از قبل حرف هایی را آماده کرده و در ذهن خود داشته باشند. می توانم به شما چند پیشنهاد کلی بدهم....

"تو منو دوست داری"

"من فکر می کنم رابطمون به جایی نمی رسه"

"زیاد به خودت مغرور نشو، باشه؟"

 

این 3 مورد می تواند برای همیشه شما را به سمت جلو هدایت کنند.

 

نکته جالبی که در هر 3 نکته بالا وجود دارد این است که شما تقریبا در هر موقعیتی می توانید از آنها استفاده کنید. مثلا فرض کنید که شما دختری را اذیت می کنید و او هم می خندد و به شما ضربه میزند. شما خیلی جدی به او نگاه کنید و بگویید " تو دوستم داری"

 

خیلی عالیه. شما به سادگی می توانید از تمام "معیار" هایی که در بالا ذکر شده، استفاده کنید.  نکته این جاست که در هر موقعیتی باید 2-3 پاسخ آماده داشته باشید. 3 مورد بالا را آنقدر تمرین کنید تا بتوانید به راحتی از آن استفاده کنید. اگر بر روی موضوعات مختلف تمرکز کنید به راحتی می توانید به موارد جدیدی نیز دست پیدا کنید.

 

به خاطر داشته باشید: همیشه نباید حرف های قشنگ تحویل خانم ها بدهید. پیش از هر چیز باید شماره تماس و یا mail خود را به او بدهید. اصلا نگران بامزه بودن نباشید، فقط به این فکر کنید که باید وارد مراحل بعدی بشوید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پرسش و پاسخ: درباره چه چيزهايي صحبت کنيم؟

 

حمید جدیدی بازدید : 231 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

اين پرسش و پاسخ مربوط به این امر است که: چه موقع آقایون می توانند علاقه خود را نسبت به همسر خود ابراز کنند، در قرارهای اولیه چه کار انجام دهند که تاثیر مثبتی بر روی طرف مقابل بگذارند، چه کار کنند که خانم احساس بهتری نسبت به آنها پیدا کند و چه موقع باید با مسائل رک برخورد کنند.

 

چه موقع باید "علاقه" خود را به همسر آینده تان ابراز کنید؟

 

در این قسمت یک نکته حساس وجود دارد: اگر شما با یک خانم مانند یک دوست معمولی برخورد کنید و در رمانتیک بودن زیاده روی نفرمایید، او خیلی بیشتر مجذوب شما خواهد شد. اخیرا با یکی از دوستانم صحبت می کردم. او برایم تعریف می کرد که چندی پیش با خانم بسیار جذابی آشنا شده و صادقانه بگویم خانم آنقدر سر تر از خودش بوده که اصلا تصور نمی کرده بتواند با او رابطه عاطفی برقرار کند، به همین دلیل تصمیم میگیرد که همانند یک دوست عادی با او برخورد کند و از زمانی که در کنار هم هستند استفاده کنند و لذت ببرند.

 

او اصلا تلاش نمی کرد که نظر خانم را به خود جلب کند. هیچ قدمی هم در راه برقراری رابطه با او برنمی داشت. خود را نیازمند و محتاج جلوه نمی داد. و انجام تمام این امور فقط و فقط به این خاطر بود که اصلا فکر نمی کرد خانم او را در "بازی" راه بدهد.

 

نتیجه چه شد؟

 

این رفتار از هم گسیخته و مستقل، معجزه به بار آورد. نظر خانم به او جلب شد و شالوده یک رابطه عاطفی طولانی مدت (ازدواج) پی ریزی شد. آقایون معمولا با خانم های جذاب و زیبا طور خاصی برخورد می کنند: در بیان احساسات خود زیاده روی کرده و از همان روز اول به آنها چسبیده و ولشان نمی کنند. این امر واقعا کار زننده ای است. بنابراین به جای این کار، به صندلی خود تکیه دهید، و خونسرد باشید؛ آنوقت میتوانید از نتایج بدست آمده، نهایت لذت را ببرید.

 

برای اولین قرار چه کاری انجام دهیم که او جذب ما شود؟

 

اگر شما یک خانم را با این امید به بیرون می برید که صرفا کاری انجام دهید که او مجذوبتان شده و به شما علاقه پیدا کند، فقط شرایط را برای خودتان مشکل تر و بدتر می کنید.

 

چرا؟

 

چون اگر بیش از اندازه برای او پول خرج کنید، به این نتیجه می رسد که شما انسان کاملی نیستید و می خواهید از طریق پول خودتان را نشان داده و او را به سمت خود بکشانید. و دیگر اینکه با این کار ثابت می کنید که خیلی خوش شانس بوده اید که او را پیدا کردید و وقت خود را با او سپری می کنید.

 

به جای این باید او را به نوشیدن یک قهوه دعوت کنید. اگر دیدید که او با معیارهای ذهنیتان تطابق ندارد، به راحتی و بدون فوت وقت می توانید قهوه خود را تمام کرده و او را ترک کنید. و اصلا هم لازم نیست برای بیان این امر خجالت بکشید.  برای جلب نظرش لازم نیست برایش بیش از اندازه مایه بگذارید. اگر قرار باشد کسی در رابطه چنین کاری را انجام دهد، بهتر است او سعی کند که نظر شما را جلب کرده و رضاییتتان را فراهم آورد.

 

این موارد دقیقا بر خلاف کارهایی است که اکثر آقایون انجام می دهند، غافل از اینکه رعایت آنها می تواند شما را به سمت نتایج مطلوب رهنمون سازد.

 

چه کارهایی باید انجام دهید که او بیشتر از شما خوشش بیاید؟

 

- خانم هایی هستند که شاید اصلا از ما خوششان نمی آید، اما با این وجود هم جذبمان می شوند و تصمیم به ازدواج میگیرند.

 

بله درست است

 

بیشتر آقایون در اشتباه هستند و اغلب اوقات از استراتژی "لطفا منو دوست داشته باش" استفاده می کنند.

آنها نمی دانند که علاقه داشتن به یک فرد و جذب شدن به او دو مقوله کاملا مجزا هستند. به همین دلیل کارهایی از قبیل: گل خریدن، تهیه غذا و تعریف و تمجید نمودن را انجام می دهند، به این امید که جرقه ای از دوست داشتن در دل خانم پدیدار شود.

 

یقینا این کارها هیچ کمکی به افزایش جذابیت شما نخواهند کرد.

 

اصل قضیه اینجاست: از آنجایی که این امور هیچ کمکی به شما در راه افزایش جذابیت نمی کنند، به خرج دادن تلاش بیش از حد در مورد این نوع استراتژی ها هیچ گاه شما را به اهدافی که در نظر دارید، نزدیک نمی کنند.  درست مثل اینکه بخواهید یک کیک را با دستور العمل پخت اسپاگتی درست کنید.

 

به جای آن شما نیازمند یک تکنیک کاربردی هستید. تلاش در راه متقاعد کردن او برای "دوست داشتنتان" را متوقف کنید.

 

به جای آن سعی کنید میزان جاذبه و مردانگی خود را افزایش دهید.

 

آیا رک بودن با خانم ها کار درستی است؟

 

بله، حتما . در این قسمت یک نمونه از روش های برخورد مستقیم، که نتیجه مثبت در بر دارد را برایتان ذکر می کنیم.سعی کنید از آنها این سوال زیبا و ساده ( که البته مورد علاقه خود من نیز هست) را بپرسید: "آیا مجردی؟"

 

بیشتر خانم ها عادت کرده اند که آقایون از آنها بپرسند "آیا دوست پسر داری؟"

 

پرسیدن "آیا مجردی" آنقدر بی پرده است که آنها را شکه می کند. و پیش از اینکه فرصت صحبت کردن را پیدا کرده باشند شما تمام قدرت موجود را به سمت خود میکشانید. پیش از رفتن بر سر قرار، بر روی صحبت کردن و راه رفتن خود کمی تمرین کنید و سعی کنید روند این کارها را آرام تر کنید، هنگام حرف زدن به صندلی تکیه دهید، دست هایتان را از جیب ها در آورید و لبخندی بر روی لب داشته باشید.

 

سعی کنید درب ورودی مکان های مختلف، نظیر کافی شاپ را برای خانم ها باز کنید. معمولا نیمی از آنها اصلا از شما برای انجام این کار "تشکر" نمی کنند. روی همین نکته دست بگذارید و از آنها ایراد بگیرید، تازه شاید بتوانید او را متقاعد کنید که برای جبران این کار خود، برایتان قهوه بخرد!

 

این ایراد گرفتن های اولیه به شما کمک می کند که در آخر کار اگر تمایل داشتید، بتوانید خیلی راحت از او خواستگاری کنید!

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پرسش و پاسخ: چه موقع علاقه خود را بروز دهيم؟

 

حمید جدیدی بازدید : 256 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

توجه او را به خود جلب کنید

 

اين پرسش و پاسخ در مورد طریقه جذب کردن همسرتان می باشد، اگر شیوه زندگی شما خسته کننده شده است بد نیست که نیم نگاهی به این مقاله بیندازید. طریقه بدست گرفتن امور و نشان دادن خود، از مطالب این بخش می باشند.

 

چگونه مردی با شیوه زندگی ملال آور، میتواند همسرش را به سمت خود جذب کند؟

 

تنها کاری که می توانید انجام دهید که هم به نفع خودتان است و هم به عنوان راهی برای جلب توجه خانمها به شمار می رود، این است که سعی کنید فرد جذابی باشید. یکی از آسانترین شیوه هایی که می توانید از آن بهره ببرید، این است که "اهل عمل" باشید. به این معنا که از هر موقعیتی که بر سر راه شما قرار گرفت به بهترین نحو استفاده کنید.

اگر بر سر دوراهی گیر کردید، هر دو راه را امتحان کنید. اگر در مورد مسافرت رفتن دودل هستید، خوب، سفر کردن گزینه بهتری است. می خواهید برای صرف غذا به یک رستوران جدید بروید و یا در همان مکان همیشگی غذا میل کنید، خوب ما به شما میگوییم که یک چیز جدید را امتحان کنید.

 

با انجام چنین اموری زندگی شما رفته رفته سرشار از تجربه های جدید خواهد شد.... هوش و دانش شما نیز افزایش پیدا می کند و باعث می شود که همسرتان نسبت به زندگی شما کنجکاوی بیشتری از خود نشان دهد. هر چقدر که تجربیات شما بیشتر باشد، بالطبع مطالب سرگرم کننده تری دارید تا با همسرتان در میان بگذارید... و در نتیجه خیلی آسان تر می توانید با او ارتباط بر قرار کنید.

 

به عنوان مثال زمانی که او می گوید " با دیدن این منظره به یاد مکانی در اروپا افتادم" شما نیز می توانید، پاسخ دهید "اوه، بله...می دونم چی می گی"

 

زمانی که به شما می گوید که عاشق غذاهای یونانی است می توانید او را به رستورانی ببرید که روزی خودتان برای شکستن عادت روزانه به آنجا رفته بودید. به خاطر داشته باشید که هیچ گاه از انجام چنین کارهایی پشیمان نخواهید شد، بلکه پشیمانی از آن کارهایی است که تا به حال آنها را انجام نداده اید. سعی کنید طعم حقیقی زندگی را بچشید. خودتان هم شگفت زده خواهید شد که همسرتان چقدر سریع متوجه این موضوع می شود.

 

 

شما قبلا ذکر کرده بودید که یک مرد به منظور ایجاد جذابیت در روابط خود باید از "حس رهبری" بالایی برخورد باشد. اهمیت این مطلب تا چه حد است؟

 

 ساده است، خوب است بدانید که خانم ها از تصمیم گرفتن متنفر هستند. همه ما خوب می دانیم که خانم ها خیلی سریع تصمیم می گیرند، اما به همان سرعت نیز نظرشان در مورد هر چیزی عوض می شود، و این امری است که حقیقت دارد.

 

خانم ها توانایی تصمیم گرفتن را دارند، اما دوست ندارند چنین کاری را انجام دهند، به همین دلیل هم هست که همیشه جذب مردهای با اراده و مصمم می شوند. برای خانم ها مصمم بودن مردها جزء خصوصیات برجسته آنها به شمار می رود. برای یک خانم هیچ کس مردانه تر از فردی نیست که می داند از زندگی خود چه می خواهد، به اندازه کافی اعتماد به نفس دارد، و او را به مکانی می برد که هم سرگرم کننده است و هم مهیج.

 

آقایون با انجام چنین اموری ثبات و ایمنی را برای خانمها فراهم می آورند، و این دقیقا چیزی است که خانم ها هر لحظه آرزوی آنرا می کنند. با برداشتن مسئولیت تصمیمگیری از روی شانه های او شما می توانید آرامش و امنیت را برایش به ارمغان آورید. متاسفانه بسیاری از آقایون از تصمیم گیری وحشت دارند، چرا که تصور می کنند شاید تصمیمات آنها موافق نظر خانم ها واقع نشود و موجبات ناراحتی آنها را فراهم آورد.

 

 

در طول زمان ممکن است همه ما دچار چنین اشتباهاتی شویم و سوال "من نمی دونم.... تو می خواهی چه کاری انجام دهی؟" را که خانم ها از آن به شدت متنفر هستند، بر زبان می آوریم.

 

اما همانطور که مردها هنگام رقصیدن با حرکات قدرتمند اما در عین حال ملایم خود همه چیز را کنترل می کنند، در عشق ورزی نیز باید یک چنین کاری را انجام دهند. اگر می خواهید او را برای صرف غذا به یک رستوران ببرید، ابتدا از مزایای رستوران برای او صحبت کنید، اگر او مخالفت کرد، لازم نیست از او سوال کنید "تو کجا رو دوست داری؟" بلکه خیلی سریع می توانید پیشنهاد مکان دیگری را به او بدهید.

 

قاطعیت شما که نشاند هنده "مردانگی" شماست مشخص می کند که آیا مجذوب شما خواهد شد یا خیر.

 

بنابراین در حالی که او را با ملایمت به سمت خواست های خودتان هدایت می کنید، خیلی زیرکانه هر چیزی که خواست به او بدهید. او از شما به خاطر این کار ممنون و متشکر هم خواهد شد.

 

 

یک مرد چگونه می تواند در زمان ملاقات خانم ها "جذابیت" خود را به آنها ثابت کند؟

 

یکی از بزرگترین تفاوت هایی که میان مردهایی که در روابط خود با خانم ها موفق هستند و سایر افراد، این است که آنها همیشه آماده "ترک رابطه" هستند. اگر یک خانم متوجه شود که نظر شما را به خود جلب کرده و شما همیشه در کنار او باقی می مانید، هیچ کاری برای جلب نظر شما به خود انجام نمیدهد و از این گذشته به راحتی کنترل تمام امور را نیز به دست می گیرد.

 

"انتقال قدرت" از همان آغاز اولین ملاقات معنا پیدا می کند.

 

یک خانم به راحتی می تواند از همان ابتدای امر تشخیص دهد که آیا شما به او "اهمیت" می دهید و یا خیر.

 

اگر احساس کند که شما تنها به او "چشم دارید"،  دیگر هیچ تلاشی برای جلب توجه شما انجام نمی دهد، زیرا می داند که شما در حال حاضر تصمیم خود را در مورد او گرفته اید. از سوی دیگر اگر تصور کند که تنها برای سرگرمی با او قرار ملاقات گذاشته اید و اثری از علاقه حقیقی به چشم نمی خورد، او تمام تلاش خود را می کند تا بتواند نظر شما را نسبت به خود جلب کند و در شما تاثیر بگذارد.

 

شاید شما تعجب کنید اما این مطلب حقیقت دارد.

 

بنابراین رمز موفقیت شما در این مرحله اجتناب از "کم آوردن" در مقابل خانم هاست، و شما باید به هر قیمتی که شده این کار را انجام دهید.

 

همیشه به خاطر داشته باشید که یک خانم جذاب دیگر در گوشه ای به انتظار شما نشسته است. تصمیم خود را در مورد رابطه فعلیتان بگیرید، آیا می خواهید ادامه دهید و یا قصد ترک آنرا دارید؟

 

زمانیکه حس انتخاب کردن وجود شما را فرا بگیرید و به خود حق انتخاب دهید، او به سمت شما کشیده می شود و می توانید او را با خود به هر کجا که می خواهید ببرید. اگر این شیوه را در پیش بگیرید تمام خانم ها برای جلب توجه شما تلاش خواهند کرد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پرسش و پاسخ : چگونه ميتوان مرد جذابي بود ؟

 

حمید جدیدی بازدید : 183 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

قرار ملاقات با افراد جدید درست مثل رانندگی کردن در یک جاده ناشناخته است: شما می بایست به خوبی بدانید چه موقع باید پای خود را روی ترمز بگذارید، چه زمان با احتیاط برانید، و چه زمان هم می توانید به صندلی خود تکیه داده و پدال گاز را فشار دهید. برای اینکه به شما کمک کرده باشیم تا با فراخ بال مناظر کنار جاده را تماشا کنید، از چندین متخصص در این زمینه کمک گرفتیم تا راه و روش رانندگی مطمئن را به شما آموزش دهیم.

 

چراغ قرمز: از سرعت خود بکاهید، خطر در کمین است!

 

مراقب مشکلات احتمالی مردهای تازه وارد باشید.

 

چراغ قرمز#1: حرکت با سرعت بالا؛

 

"بیل میشل" محقق شخصی و نویسنده کتاب: "با حقیقت روبرو شوید" ( انتشارات ایگلز نست، 2001) گوشزد می کند که "باید مراقب سرعت رابطه باشید." سعی کنید در چند قرار ملاقات اولیه طرف خود را از طریق مطرح نمودن سؤالات متعدد بهتر بشناسید. می توانید پرسش هایی از این دست را مطرح کنید: کجا بزرگ شدی؟ پدر و مادرت چه کاره هستند؟ خواهر و برادر داری؟ آنها چطوری هستند؟ ما می توانیم با توجه به پاسخ هایی که آقا به سؤالاتمان می دهد او را بهتر بشناسیم و اطلاعات گسترده ای در موردش بدست اوریم. "میشل" در ادامه صحبت های خود اضافه میکند که "مردم دوست دارند در مورد خود با دیگران صحبت کنند." اگر در پاسخ دادن تعلل کرد، بهتر است جانب احتیاط را در مورد او بیشتر رعایت کنید.

 

چراغ قرمز#2: "قرار ملاقات در اتوبان های وسیع؛

 

"رنا توماس"  نویسنده کتاب "بانوان رئیس اتحادیه صنف آقایون" معتقد است: "زمانیکه با کسی قرار ملاقات فیکس می کنید، اگر از طریق اینترنت با او آشنا شده اید و یا او را تا کنون ندیده اید، می بایستی در یک زمان مناسب در طول روز و در مکانی عمومی او را ملاقات کنید. به عنوان مثال رستوران، کافی شاپ، و یا یک پاساز بزرگ گزینه های مناسبی به شمار می روند." همچنین برای اطمینان بیشتر، می توانید با یکی از دوستان خود سر قرار حاضر شوید. او نباید شکایت کند که تنهاست و شما نمی توانید دوستتان را همراه بیاورید، خوب است که برای شما ارزش قائل شود، چراکه حق شماست که احساس آرامش کنید.

 

" میشل" در ارتباط با این مقوله به شدت توصیه می کند که حتی الامکان از قرارهای اینترنتی دوری کنید. اما اگر به هر حال دست تقدیر شما را به سمت یک چنین شرایطی روانه کرد، هیچ موقع اطلاعات شخصی نظیر آدرس منزل، شغل، سن و به ویژه شماره تلفن خود را در اختیار آنها قرار ندهید. (ممکن است فرد مخاطب به اندازه خودتان معصومیت و صداقت نداشته باشد و از روی شماره تلفن، آدرس و بیسیاری دیگر از مشخصات شخصی شما را پیدا کند.) اگر ارتباط شما صمیمانه تر شد، میتوانید از طرف مقابل درخواست کنید تا از طریق اینترنت نامه ای برای شما بفرستد و شما را بیش از این با شخصیت و خصوصیات فردی اش آشنا نماید؛ سپس می توانید از داخل پروفایل او به اطلاعات بیشتری دسترسی پیدا کنید و حتی عکس او را نیز ببینید. اما اگر او از انجام چنین کاری امتناع ورزید، بدون هیچ تعللی برایش پیغام خداحافظی بفرستید.

 

چراغ قرمز#3: پاسخ های نامفهوم و مبهم؛

 

نسبت به پاسخ ها و بهانه های مبهم مانند: "من سرم خیلی شلوغ است" ، یا "واقعا آخر هفته درگیر هستم" (به ویژه اگر تکرار آنها به صورت مکرر باشد) شک کنید. فرض کنید با آقایی در حال گفتگوی تلفنی هستید، ناگهان شماره دیگر او زنگ می زند و طوری با تلفن صحبت می کند که شما متوجه گفته هایش نشوید؛ این مثال یکی از رایج ترین موارد مشکل زاست و قطعاً مسئله حادی در ورای آن نهفته است. همچنین اگر آقا تنها شماره تلفن همراهش را به شما بدهد، باز هم باید به او مشکوک شوید. به طور حتم یک شخص دیگری (مانند همسر) در زندگی او وجود دارد که نمی تواند به راحتی با شما تماس داشته باشد. اگر به دنبال یک رابطه جدی هستید و می خواهید با طرف مقابل به نتیجه برسید، در وهله اول باید بتوانید به راحتی با هم گفتگو کرده و تماس حاصل نمایید. شاید در همان ابتدای رابطه به طور آنی نتوان به یک چنین نتیجه ای دست پیدا کرد، اما به هر حال با عمیق تر شدن رابطه باید چنین پیوندی در وجود شما شکوفه کند.

 

چراغ قرمز#4: بازگشت به ارتباط قبلی؛

 

اگر نمی دانید که با ارتباط گذشته خود چه کنید، بهتر است زیاد تعجیل نکنید و کمی فرصت به خودتان بدهید. "میشل" معتقد است : "برای پر کردن فضای خالی رابطه قبلی بیش از اندازه عجله به خرج ندهید، در آن صورت مجبور می شوید به عنوان یک فرد خارجی به رابطه ای که چندی پیش اهمیت زیادی برای آن قائل بودید، نگاه کنید." شاید جالب به نظر نرسد اما مطمئن باشید که اگر بخواهید صرفاً برای فرار از تنهایی قرار ملاقات بگذارید، کارتان به هیچ کجا نخواهد رسید. در ضمن پیدا کردن فرد ایده آل آن هم با سرعت نور امری است که به ندرت جامه عمل به خود می گیرد. شما نیاز به زمان دارید تا بتوانید یک مرد را به خوبی بشناسید. در این فاصله می توانید ارتباط خود را با دوستان دخترتان بیشتر کنید و یا اینکه تنهایی به پیاده روی بروید.

 

چراغ قرمز#5: احساس ناامیدی؛

 

اگر فشار بیش از اندازه ای بر روی شما وارد شود، آنگاه تصمیم های نابخردانه ای اتخاذ خواهید کرد. به عنوان مثال ممکن است مرد نامناسب را انتخاب کنید و یا اینکه در رابطه ای باقی بمانید که نهایتا به هیچ کجا نمی رسد. لازم به ذکر است که تا جایی که امکان دارد باید از مردهایی که به صورت بالفطره بد زبان هستند و شما را مورد آزار و اذیت فیزیکی و زبانی قرار می دهند، دوری کنید. هزاران هزار نفر در انتظار شما هستند فقط کافی است پیوندهای گسستنی را ببرید و به جلو پیش روید.

 

چراغ سبز: آماده پذیرایی از عشق حقیقی شوید

 

اگر نکات مثبت زیر از نقاط بارز مردی که با او ملاقات می کنید، باشد، مطمئناً که او یک مرد حقیقی بوده و ایده آل شما است:

 

چراغ سبز#1: توجه و علاقه؛

 

کسی که توجه خالص خود را نثار ما می کند به طور قطع محافظ همیشگیمان خواهد بود. این امر شامل موارد مختلف از جمله ظریف کاری هایی نظیر باز کردن درب اتومبیل برای شما و گفتن نکات مثبت و صادقانه و صمیمی در مورد افراد فامیل و شیوه زندگی تان می باشد. اما چیزی که واقعاً به صورت یک خصوصیت بارز نمود می کند، عمل به گفته هایش است. در صورتی که برنامه هایش تغییر کند، باید حتما شما را در جریان قرار دهد. اگر قرار باشد که ساعت 8 شما را برای صرف شام ملاقات کند، اما کارهای اداری باعث شود که 20 دقیقه تاخیر داشته باشد، باید به شما زنگ بزند و اطلاع دهد. و اگر واقعا راس ساعت 8:20 دقیقه شما را درب رستوران ملاقات کرد، کار او واقعاً تحسین برانگیز است.

 

چراغ سبز#2: عضو گروه شدن؛

 

یکی از نشانه های وجود سازش میان شما و شوهرتان این است که او شما را از هر نظر پذیرفته باشد و در تمام جمع های خود راه دهد. در زمانیکه خانواده، دوستان و همکارانش را ملاقات می کنید، ببینید که چگونه می توانید خود را با آنها سازگار سازید؛ آیا احساس می کنید که می توانید جزئی از گروه او باشید؟ اگر این چنین نباشد ارتباط شما به بن بست خواهد رسید. او هر چقدر هم تلاش کند، باز هم فشاری که از خارج بر او وارد می گردد، باعث ایجاد جدایی میان شما دو نفر خواهد شد.

 

چراغ سبز#3: ارتباط متعارف خانوادگی؛

 

ارتباطی که میان هر یک از اعضای خانواده آقا وجود دارد، گویای مطالب بسیار زیادی در مورد اوست. رابطه او با مادرش چگونه است؟ با پدر؟ و با خواهرها و برادرهایش چطور؟ به طور کلی رفتار او با افراد دیگر به چه شکل است؟ اگر در همان ابتدای کار نمی توانید یک مرتبه مادرش را ملاقات کنید، فقط کافی است دقت کنید که او در مورد مادرش به شما چه می گوید. داشتن رابطه های عاطفی و مناسب با خانم های فامیل، همیشه به عنوان یک امتیاز مثبت محسوب می شود. این امر نشان می دهد که او برای خانم ها ارزش قائل است و با شما هم به خوبی رفتار خواهد کرد.

 

چراغ سبز#4: اشتیاق به آینده؛

 

همچنان که به جاده ای که در جلویتان است نگاه می کنید، همواره به یاد داشته باشید که: "مهم نیست الان کجا هستید، مهم این است که به کجا می روید". مثلا اگر همسرتان در حال حاضر از نظر مالی وضعیت مناسبی نداشته باشد، ( ممکن است دانشجو باشد و یا تازه شغلش را شروع کرده باشد) اما به آینده خود خیلی خوش بین بوده و با علاقه وافر به آن نگاه کند، نباید او را به خاطر مسئله بی پولی کنار بگذارید، چراکه آینده روشنی در انتظار اوست. برخورداری از چنین حس انگیزه و علاقه ای به اندازه طلا گرانبهاست و به یک دنیا می ارزد.

 

چراغ سبز#5: علاقه و جاذبه جنسی؛

 

جاذبه جنسی خواه نا خواه در هر رابطه به وجود می آید و در برخی موارد وجود آن میسر نخواهد شد، مگر در صورتیکه شما ابتدا دوستی و محبت دوجانبه را با یکدیگر تجربه کنید. اگر فقط رابطه جنسی را تجربه کنید، آنگاه مثل این است که در لبه پرتگاه در حال رانندگی هستید. اگر به دنبال عشق دائمی هستید باید دوستی و محبت را در کنار جاذبه های جنسی جای دهید.

 

چگونه با احتیاط به جلو برانیم

 

اگر قصد ملاقات یک جنتلمن را دارید، بد نیست نکات اضافی زیر را نیز به خاطر بسپارید:

 

به قلب خود اعتماد کنید

 

آیا درون وجودتان صدای دیالوگ هایی نظیر: "چرا اینقدر دیر متوجه شدم؟" و یا "باید از اول می دونستم که یک همچین اتفاقی خواهد افتاد" را حس کرده اید؟ این امر بدان معناست که شما همواره در حال باطنی کردن مشکلات هستید و تمام مشکلات پیش آمده را به پای خودتان می نوسید و در همه حال خودتان را مقصر می دانید. در ابتدا باید از چنین انتقادهای تند و خشنی نسبت به خودتان دست بکشید و یاد بگیرید که به کودک درونتان گوش فرادهید. خانم ها معمولا از درک شهودی بالایی برخوردار هستند؛ بنابراین اگر قلبتان به شما می گوید چیزی غلط است مطمئن باشید که همانطور خواهد شد. از روی غریزه خود عمل کنید و آنگاه می بیند که هیچ کس نمی تواند قلبتان را بشکند.

 

رفیقی برای سبک سنگین کردن همراه ببرید

 

میزان معینی شک و بدبینی در اولین قرار ملاقات امری کاملا طبیعی و عاقلانه است. خوب است که همیشه در اولین جلسات ملاقات یکی از دوستان دختر خود که به او اعتماد دارید را همراه ببرید. امکان دارد که آنچنان جذب دل و قلوه دادن شوید که متوجه بسیاری از علامت های خطر نشوید. دوست خود را نیز همراه خود ببرید، تا اگر چیزی مشکوکی بود که شما از آن غافل بودید، او متوجه شود. به این دلیل که دوست شما از خارج به رابطه نگاه می کند، به راحتی می تواند متوجه موارد مشکوک شود. به عنوان مثال می فهمد که تون صدای او صادق و بی ریا نیست و همچنین می تواند عادت های بدی که شما از آنها چشم پوشی می کنید را مو به مو به خاطر می سپارد.

 

از جاده ای سفر کنید که رفت و آمد کمتری دارد

 

معمولا خانم ها بیشتر به سمت آقایونی متمایل می شوند که صلاحیت ها و شایستگی های متفاوتی داشته باشند. مشکل اینجاست که به سرعت متوجه میشوند که عشق و عاشقی هیچ ارتباطی به شغل فرد، رنگ مو، و یا موقعیت های اجتماعی ندارد. معمولاً توصیه می شود که با افرادی قرار ملاقات بگذارید که اندکی از "ایده آل" هایتان فاصله دارند. اگر همیشه عادت دارید با مردهای قد بلند قرار ملاقات بگذارید، این بار با مردهای کوتاه قد بیرون بروید. مردهای سن بالا را ترجیح می دهید، این بار با جوان تر ها رابطه برقرار کنید. به پیشنهادهایی که معمولا شما را جذب نمیکند پاسخ مثبت دهید. همه چیز را مخلوط کنید تا نتیجه بدست آمده شما را سورپریز کند.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پرچم قرمز و چراغ سبز - سيگنالهاي عشق

 

حمید جدیدی بازدید : 185 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

1- چگونه با حسد ورزی شریک خود کنار بیایم؟

 

حسادت در واقع شکلی از ناامنی در رابطه است که در مقاطعی توسط شما و یا شریکتان احساس میشود. اما تمام حسد ورزی ها بد نیستند. اندکی حسادت در حقیقت سبب میشود شریکتان قدر شما را بیشتر دانسته و شما را دست کم نگیرد. این احساس حسادت اندک بیانگر آنست که شما کماکان جذاب بوده و خطر از دست دادن شما شریکتان را تهدید میکند. اما حسادت شدید و ناسالم اغلب به احساسات درونی مبنی بر بی ارزشی و عزت نفس پایین شریکتان مربوط است، که بایستی با شکیبایی، اطمینان خاطر دادن، توجه کردن و اعتماد آفرینی با آن مقابله کرد.

 

 

2-چگونه برای  نخستین بار همسرمان را ببوسیم؟

 

آیا برای بوسیدن همسرتان برای بار اول باید ابتدا از وی اجازه گرفت؟ و اگر نیازی به اجازه گرفتن نیست، چگونه باید وی را بوسید؟ آهسته و یا سریع؟ اجازه خواستن بدترین گزینه است، چراکه  شرم و حیای یک خانم اغلب شما را با پاسخ منفی از سوی وی روبرو خواهد کرد. رویکرد آهسته بهترین گزینه است. هر چند رویکرد آهسته ی بوسیدن شما را نسبت به طرد شدن آسیب پذیرتر میسازد، اما رویکرد آهسته همواره بهترین روش است. چراکه همزمان هم نشان دهنده تهور و جسارت و هم  لطافت  و حساسیت شما است. شما با این کار جسارت و اعتماد بنفس خود را به نمایش میگذارید. اما همزمان برای احساسات و تمایلات وی نیز احترام قائل بوده اید، چراکه وی در صورت عدم تمایل فرصت آن را دارد تا سر خود را برگرداند.

 

 

3- نامزد من از رابطه دلزده شده و رابطه برایش ملالت بار شده است. چه کاری باید انجام دهم؟

 

کسالت و ملالت در رابطه تنها فقدان اشتیاق و شور است. علت ملالت وی آنست که شما موقعیت های چالش برانگیز کافی ای برای  وی  فراهم نیاورده اید. برای برانگیخته و مشتاق نگاه داشتن یک زن به ویژه در مرحله آغازین آشنایی، شما بایستی کنترل رابطه را در دست بگیرید، باید سعی کنید وی  را در حالت تردید نگاه دارید، که آیا وی موفق به جلب نظر شما و ربودن دل شما شده یا نه؟ باید اندکی ترس در وجود وی نیز حضور داشته باشد، که در صورت بدرفتاری با شما با خطر از دست دادن شما مواجه خواهد شد. تحت فرمان وی نباشید و هرگونه بی احترامی به خودتان را تاب نیاورده و نادیده نگیرید. تا میتوانید خودانگیخته و غیر قابل پیش بینی باشید و وی را به حدس زدن وادارید. وقتی شریکتان از تمام جوانب زندگی و شخصیتی تان مطلع گردد، وقتی بدست آوردن شما برایش سهل گردد، وقتی احساس کند به رغم هر گونه بدرفتاری شما شکایتی نمی کنید، وقتی داشتن شما برایش غنیمت نباشد، وقتی خطر از دست دادن شما در میان نباشد، آن وقت است که دیگر برای شریکتان جذابیت نخواهید داشت.

 

 

4-آیا  برای دستیابی به یک رابطه موفق و خوب به تلاش زیادی نیاز است؟

 

بله دستیابی به یک رابطه مطلوب زمانبر بوده و مستلزم کوشش بسیار است. یک رابطه در واقع یک موجود زنده و تنفس کننده است، که برای بقای خود نیاز به پرورش، رسیدگی و نگهداری شما دارد. مهم نیست تا چه اندازه رابطه شما سالم و رضایت بخش است، شما بایستی همواره روی رابطه خود کار کنید، حقایق زندگی پیوسته هر رابطه ای را به چالش میکشاند. تصور کنید یک خودروی مدل بالا و نو خریده اید، در صورتی که شما در نگهداری آن دقت کافی بعمل نیاورید و نقصهای فنی و عیوبی که در روند استفاده خواه ناخواه در خودرو ایجاد میگردد را برطرف نسازید، خودروی نوی شما دیری نمی پاید که مستعمل و فرسوده میگردد. هر رابطه ای نیز پیوسته نیازمند نگهداری، رسیدگی، غبار روبی، استحکام بخشی، ترمیم و بازسازی میباشد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - پاسخ به چند سؤال متداول در روابط

 

حمید جدیدی بازدید : 247 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

یکی از چالش های متعدد آقایون این است که در روابط جنسی خود با همسرشان چه حالتی را انتخاب کنند. بزرگترین ترس آنها این است که خانمشان از آن وضعیت همیشگی خسته شده و درنتیجه میل و علاقه خود را به رابطه جنسی با آنها از دست بدهد. پس سوال این است که بهترین مواضع و جایگاه های جنسی چه مواضعی است؟

 

بهترین راه برای توضیح مسئله این است که چه کارهایی را نباید انجام بدهید. با به یاد داشتن این، به 5 مورد از اشتباهات آقایون در مسائل جنسی اشاره می کنیم تا شما دیگر مرتکب آنها نشوید.

 

اشتباه اول: تقلید همه چیزهایی که در فیلم های پورنو می بینید.

 

این می تواند بزرگترین اشتباه آقایون در مسائل جنسی باشد. مردان بی تجربه ممکن است تصور کنند که فیلم های پورنو می تواند الگوی خوبی برایشان باشد اما با واقعیت مسئله آشنا نیستند. مشکل اینجاست که آن دسته فیلم ها تلاش می کنند که صحنه خوبی را برای بیننده بسازند نه اینکه لذت و میل هنرپیشه ها را بیشتر کنند.

 

و درواقع، یکی از بدترین راه های تحریک اندام جنسی خانمها، زمانی است که وی پاهایش را روی شانه هایتان بگذارد. در این حالت که لگن او آنقدر به عقب خم شده است، ممکن است در گردنه رحم احساس درد کند. همچنین این وضعیتی است که فشار زیادی به زن وارد می کند.

 

اشتباه دوم: تلاش زیاد برای نینداختن وزنتان روی زن، در هر وضعیت

 

برای خانم ها رابطه جنسی راهی برای نزدیکتر شدن به آقایون است. وقتی وزنتان را روی بدن او می اندازید او لذت زیادی می برد. پس دفعه بعد که با همسرتان رابطه جنسی برقرار می نمایید سعی کنید وزنتان را بیشتر روی او بیندازید. همانطور که می بینید، طی رابطه جنسی، تقریباً همه خانم ها از اینکه بدن مردشان به بدن آنها بچسبد بسیار لذت می برند.

 

اما چه مقدار از وزنتان را باید روی آنها بیندازید؟ آنقدر که بعد از تمام شدن رابطه جنسی خانمتان نگوید احساس می کند که تریلی از روی او رد شده و صافش کرده! حد و مرز را نگه دارید. چون اگر به مدتی طولانی همه وزنتان را روی او بیندازید برای او دردناک خواهد بود. اما واقعیت این است که اکثر خانم ها دوست دارند که طی رابطه جنسی کمی از وزن همسرشان روی آنها بیفتد.

 

اشتباه سوم: اینکه وقتی همسرتان روی شماست، اجازه بدهید همه کارها را او انجام دهد.

 

تقریباً برای همه خانم ها، رابطه جنسی عملی پویا است. به همین خاطر اگر شما هم بی حرکت باشید و هیچ کاری انجام ندهید، رابطه جنسیتان کاملاً برهم خواهد خورد و مفهوم رابطه جنسی برای او تغییر خواهد کرد. صحبت های تحریک کننده و آرام در حین رابطه جنسی نیز تاثیر شگفت انگیزی خواهد داشت که نباید از آن غافل شوید.

 

اشتباه چهارم: منفعل بودن

 

خیلی از آقایون انواع کتاب های"آقایونی مریخی" را خوانده اند و به همین خاطر تصور می کنند که زن ها دوست دارند که همه چیز را به او بسپارید و برای هر کاری که می خواهید بکنید اجازه بگیرید. به جای این روش فقط هر کاری که می خواهید را انجام دهید. حتی وقتی می خواهید حالتتان را تغیر دهید، خشن رفتار کنید و به اینطرف و آنطرف پرتابش کنید و مطمئن باشید که عاشق این رفتارتان خواهد شد. اصلاً نگرانش نباشید. اگر چیزی اتفاق بیفتد که همسرتان دوست نداشته باشد، مطمئناً به شما خواهد گفت.

 

اشتباه پنجم: تصور اینکه حالت های عجیب و غریب بهتر عمل می کند

 

لازم نیست معکوس از سقف آویزان شوید و کاری دیوانه وار انجام د هید. فقط طبیعی باشید. قدیمیترین حالت رابطه جنسی (مرد روی زن خوابیده) برای اکثر افراد بهترین حالت رابطه جنسی است.

 

حالت های عجیب و غریب فقط بدنتان را خسته می کند و روحیه تان را هم برهم می زند چون گمگشتگی در این حالت ها هم زیاد اتفاق می افتد و نمی دانید دستتان را کجا بگذارید و پایتان را کجا.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - بهترين حالات جنسي: 5 اشتباهي که اکثر آقايون مرتکب ميشوند

 

حمید جدیدی بازدید : 172 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

گاهی اوقات به نظر میرسد که در مدرسه تمام مدت بحث بر سر این مطلب است که چه کسی باکره است، چه کسی نیست، و چه کسی ممکن است که نباشد. فشار و تنشی که پیرو این مطلب برای دختر خانمها و آقا پسرها ایجاد می شود، از شدت بسیار زیادی برخوردار است. یکی از مهمترین تصمیماتی که در زندگی خود اتخاذ می کنید در رابطه با برقراری رابطه جنسی معنا پیدا می کند. به عهده خودتان است که تصمیم بگیرید چنین رابطه ای داشته باشید ویا نداشته باشید. هر کسی با اتکا به عقل و درایت شخصی باید زمان مناسب و فرد مورد نظر را انتخاب کند.

 

در کنار یک چنین تصمیم مهمی باید موارد دیگری از قبیل: امکان بروز بارداری، انتقال بیماری های آمیزشی و حتی فاکتورهای احساسی را نیز در نظر بگیرید. شاید بدن، از نظر فیزیکی آمادگی برقراری رابطه جنسی را داشته باشد، اما این عامل به تنهایی برای انجام سکس کفایت نمی کند و در کنار آن باید مسائل احساسی و عاطفی را نیز در نظر گرفت.

 

خوشبختانه عوامل اخلاقی و انسانی برای عده بسیار زیادی از جوانان و نوجوانان از ارزش بالایی برخوردار می باشند. نگرش های خانوادگی، ارزش های شخصی، و عقاید مذهبی از جمله مواردی هستند که مانع قراری رابطه جنسی نابهنگام و خطرناک در جوانان می شوند.

 

فشار هم سن و سالان و فیلم های دیوانه کننده

 

هیچ کس دلش نمی خواهد احساس کند که از دیگران عقب مانده است. کاملاً طبیعی است که همیشه دوست داشته باشیم دیگران به ما علاقمند باشند و ما را در جمع های دوستانه شان راه دهند. متاسفانه برخی از جوانان تصور می کنند که برای پذیرفته شدن در جمع دوستان خود باید باکرگی خود را از دست بدهند.

 

شاید این مطلب به نظر برخی از افراد آنقدرها هم که تصور می شود، پیچیده نباشد. شاید برخی از دوستان کم خرد شما در حال حاضر با دوست های دختر و یا پسر خود رابطه جنسی برقرار کرده باشند و این کار اصلاً مقوله بزرگی در نظرشان جلوه نکند. اما سکس تنها یک مقوله فیزیکی نیست، بلکه به مسائل احساسی نیز ارتباط پیدا میکند. از آنجایی که احساسات افراد با یکدیگر متفاوت است، هیچ گاه نباید با اتکا به عقاید دوستان و اطرافیان برای آینده و زندگی خود تصمیم بگیرید. باید با قاطعیت با خود برخورد کنید و ببینید که آیا به راستی زمان مناسب برای انجام چنین کاری فرا رسیده است یا خیر.

 

شاید ارزش های اخلاقی شما با ارزش های دوستانتان همخوانی نداشته باشند. همین ارزش های فردی هستند که از افراد مختلف، شخصیت های متفاوت و منحصر بفردی را بوجود می آورند. اگر تنها به دلیل جلوه دادن خود در میان دوستان و نشان دادن این مطلب که مشابهت هایی با هم دارید دست به برقراری رابطه جنسی بزنید این امکان وجود دارد که بتواند خود را در کوتاه مدت راضی و خشنود نگه دارید، اما مطمئن باشید که در دراز مدت هیچ گاه از کارهای خود احساس رضایت پیدا نمی کنید. دوستان حقیقی هیچ گاه اهمیت نمی دهند که آیا شما باکره هستید یا خیر، بلکه دوست واقعی کسی است که برای تصمیم گیری های فردی شما ارزش قائل شود .

 

حتی اگر اطرافتان را دوست های خوبی پر کرده باشند، باز هم ممکن است از طریق برنامه های تهاجم فرهنگی گمراه شوید و احساس کنید که نوجوانان هم سن و سال شما در کشورهای دیگر به طور حتم رابطه جنسی را تجربه می کنند. باید بدانید که این فیلم ها همه تبلیغات سوء هستند و افرادی که در چنین رل هایی ایفای نقش میکنند، تنها هنر پیشه بوده و مسائلی را که به تصویر می کشند با زندگی حقیقی بشر فاصله بسیار زیادی دارد. برای بازی کردن در فیلم لازم نیست که هنر پیشه ها در ابتدا فکر کنند که آیا برای برقراری چنین رابطه ای از آمادگی کامل برخوردار هستند یا خیر، و این کار آنها در آینده ممکن است چه عواقبی را به دنبال داشته باشد. به عبارت دیگر بهتر است بگوییم که برنامه های رادیو و تلویزیون همه داستان هستند و حقیقت ندارند. در دنیای واقعی، هر جوان و نوجوانی مسئول زندگی خودش می باشد و باید برای تمام اعمال خود تصمیم گیری کند.

 

افسردگی پسرها و دلهره دخترها

 

شاید برخی از افرادی که با هم قرار ملاقات می گذارند، به هیچ وجه یکدیگر را در برقراری رابطه جنسی تحت فشار نگذارند، اما حقیقت این است که در بیشتر موارد همواره یکی از طرفین رابطه، خواهان برقراری رابطه جنسی است. این در حالی است که ممکن است طرف دوم هیچ گونه تمایلی به انجام چنین کاری از خود نشان ندهد.

 

باز هم این مطلب باز می گردد به تفاوت انسان ها با یکدیگر. شاید یکی از طرفین کنجکاوتر بوده و از احساسات جنسی شدیدتری برخوردار باشد، یا شاید یکی از طرفین به دلیل اعتقادات مذهبی خود از برقراری چنین رابطه ای سرباز زند، ولی چنین اعتقاداتی برای طرف دیگر تعریف نشده باشند. به هر حال دلیل هر چه که باشد، این امر باعث ایجاد فشار و اضطراب در رابطه میشود. شاید فرد بخواهد طرف مقابل خود را راضی نگه دارد، اما در عین حال حاضر نیست تا از اعتقادات شخصی خود دست بکشد.

 

مانند تمام موارد مشابه، شما باز هم باید کاری را انجام دهید که تصور می کنید برای خودتان درست است و به هیچ کس دیگر هم کار نداشته باشد. اگر به این دلیل که طرف مقابل خواهان برقراری رابطه جنسی است، تصمیم می گیرید به انجام چنین کاری تن در دهید، باید به شما توصیه کنم که بهتر است یکبار دیگر با دقت بیشتری بر روی این مطلب فکر کنید.

 

اگر کسی بخواهد با بیان عباراتی نظیر: "تو اگر واقعاً به من اهمیت می دادی، هیچ وقت جواب رد به من نمی دادی" و یا " اگر من را دوست می داشتی، با سکس علاقه خود را به من نشان می دادی" شما را تحت فشار قرار دهد، مطمئن باشید که چنین شخصی، شما را از صمیم قلب دوست نمی دارد و ارزش های شما برایش اهمیت ندارند. این دسته از افراد فقط به دنبال برآورده کردن نیازهای جنسی خودشان هستند.

 

اگر به شما بگوید که بعد از این همه با هم بودن و گشت زدن، اگر با شما رابطه جنسی نداشته باشد این امر سبب ایجاد ناراحتی های فیزیکی در او می شود، باید به این نکته پی ببرید که فقط به فکر خودش است و هیچ توجهی به خواست ها و نیازهای درونی شما ندارد. اگر احساس می کنید که احیاناً اگر در رابطه سکس نداشته باشید، ممکن است فرد مورد نظر را از دست بدهید، بهتر است همین حالا ارتباط خود را با او به پایان برسانید.

 

سکس به عنوان راهی برای ابراز علاقه به شمار می رود، نه عملی که طرفین احساس کنند موظف به انجام آن هستند. اگر طرف مقابل از ته دلش شما را دوست داشته باشد، هیچ گاه مجبورتان نمی کند کارهایی را که دوست نمی دارید و یا هنوز آمادگی انجام آنها را بدست نیاورده اید، انجام دهید.

 

حس کنجکاوی

 

ممکن است افکار و نیازهای جنسی جدیدی در وجود شما ایجاد شود. چنین عقاید و افکاری کاملاً طبیعی هستند و این مفهوم را می رسانند که تمام هورمون های بدن شما به خوبی کار می کنند. اما گاهی اوقات حس کنجکاوی و احساسات جنسی سبب می شوند که شما به غلط تصور کنید زمان مناسب برای برقراری رابطه جنسی در شما فرا رسیده است؛ حتی اگر به واقع، وقت مناسب آن از راه نرسیده باشد.

 

هر چند ممکن است بدن شما توانایی انجام سکس را داشته باشد و خودتان هم به انجام این کار علاقه نشان دهید تا به نحوی بتوانید حس کنجکاوی تان را ارضا کنید، اما باید توجه داشته باشید که این امر بدان معنا نیست که ذهنتان نیز آمادگی انجام چنین کاری را داراست. شاید عده کمی بدانند که رابطه جنسی چه اثرات احساسی را برای آنها به دنبال دارد، اما حقیقت این است که جمع کثیری از نوجوانان با پی آمدهای عاطفی این مقوله ناآشنا هستند. این امر ممکن است باعث ایجاد اغتشاش در افکار آنها شود و بعداً صدمات جبران ناپذیری را به احساساتشان وارد آورد.

 

با وجود تمام این حرف ها، اگر باز هم یک زمان به اشتباه این کار را انجام دادید، بیش از اندازه خود را ملامت و سرزنش نکنید که: "ای کاش هیچ گاه یک چنین خطایی از من سر نزده بود." داشتن احساسات جنسی، یک احساس کاملاً طبیعی است و گاهی اوقات کنترل و مهار آنها قدری دشوار می شود، حتی اگر خودتان هم هیچ گاه نمی خواستید که چنین اتفاقی روی دهد. اگر یکبار رابطه جنسی را تجربه کرده اید، این امر بدان معنا نیست که از این به بعد مجبور هستید به همه پاسخ مثبت بدهید؛ اصلاً به گفته های دیگران توجه نکنید. اشتباه کردن نه تنها مختص انسانهاست، بلکه یکی از خصوصیات بارز دوران جوانی نیز می باشد. به تنها چیزی که باید توجه داشته باشید این است که باید از اشتباهات خود درس بگیرید.

 

چرا برخی از نوجوان صبر می کنند

 

بسیاری از نوجوانان ترجیح می دهند که در سنین بالاتر و بعد از ازدواج رابطه جنسی را تجربه کنند، چرا که با دقت بیشتری به مسئله ی از دست دادن بکارت و شروع روابط جنسی نگاه می کنند.

 

این دسته از افراد برای خود دلایل محکم و قانع کننده ای به منظور عدم انجام سکس پیدا می کنند. برخی دوست نمی دارند که نگران بارداری های نابهنگام و تمام عواقب خطرناک دیگر آن شوند. برخی دیگر با این کار از ابتلای خود به کلیه بیماری های آمیزشی جلوگیری می کنند. برخی از بیماری های مقاربتی مانند "ایدز" زندگی شما را در خطر نابودی قرار می دهند و برخی از نوجوانان این مسئله را با درایت کافی به جدیت می گیرند.

 

برخی دیگر نیز از قوانین مذهبی پیروی می کنند و یا دارای اعتقادات شخصی بسیار استواری هستند که به آنها اجازه نمی دهد به راحتی خودشان را در اختیار فرد دیگری قرار دهند. برخی دیگر نیز احساس می کنند که از نظر روحی آمادگی انجام چنین کاری را ندارند و تا زمانیکه احساس نکنند به طور کامل می توانند از پی چنین قضیه ای بر آیند آنرا امتحان نمی کنند.

 

زمانیکه صحبت از سکس به میان می آید باید همواره دو مقوله مهم را در نظر گرفت: اولاً، شما تنها کسی هستید که مسئول خوشحالی و مسئول مراقبت از بدنتان هستید. و دوم، شما به اندازه کافی وقت دارید که با اطمینان کامل دست به انجام چنین کاری بزنید. اگر تصمیم بگیرید که سکس را به آینده موکول کنید فکر عاقلانه ای کرده اید. در این وضعیت به هیچ وجه نباید به گفته های دیگران توجه کنید. باکرگی به این معناست که شما به اندازه کافی قدرتمند هستید که بتوانید خودتان در مورد بدن و ذهنتان تصمیم گیری نمایید.

 

اگر احساس کردید که در مورد تصمیم هایی که به سکس ارتباط دارد دو دل هستید بهتر است با یک فرد بالغ در این زمینه صحبت کنید. (مثلا: والدین، پزشک، خواهر و برادرهای بزرگتر، عمه، خاله، دایی) تا شما را نصیحت کنند. اما در هر شرایط همواره به خاطر داشته باشید که نظر هر کس در مورد سکس با سایرین فرق می کند. هر چند سایرین می توانند توصیه های ارزشمندی به شما بکنند، اما نتیجتاً تصمیم نهایی به عهده خودتان می باشد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - بکارت: تصميمي کاملاً شخصي

 

حمید جدیدی بازدید : 179 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

مهسا عاشق همسر خود می باشد، او دارای 3 فرزند است و شغل مناسبی در رابطه با برنامه ریزی کامپیوتری دارد. با این وجود، خانواده، خانه زیبا، و ماشین گران قیمت، هیچ یک نمی توانند موجبات خوشحالی او را فراهم سازند.

 

او احساس می کند انسان بدبختی است. در اولین جلسه های مشاوره به من می گفت من خیلی غنی تر از پدر و مادرم هستم و تقریباً هر چیزی را که فکرش را بکنید دارم، اما نمی دانم برای چه احساس خوبی ندارم و فکر می کنم فرد بسیار ناامیدی هستم.

 

چشم هایتان را ببندید تا همه چیز را بهتر ببینید

 

من همیشه به مراجعینم توصیه می کنم: "چشم هایتان را ببنندید و سعی کنید همه چیز را همانطور که هست، ببینید." من به مهسا گفتم که جواب سوالت را خودت باید پیدا کنی بنابراین بهتر است چشم هایت را روی هم بگذاری تا با کمک هم بتوانیم راه حل مشکلت را پیدا کنیم. بعد از او خواستم تا خودش را در ذهن به تصویر بکشد در حالیکه مادرش روبروی او ایستاده و از او خواستم به من بگوید که آیا نقاط اشتراکی میان خود و مادرش پیدا می کند یا خیر.

 

مهسا گفت ما دارای شباهت های زیادی هستیم اما به نظر می رسد که هر دو نفرمان از گفتن چیزی خودداری می کنیم. بعد از او سوال کردم که فکر می کنی چه چیزی میخواهید به هم بگویید؟ مهسا گفت: "شاید می خواهیم به هم بگوییم که هر کاری که دلت می خواهد را انجام بده و از زندگی لذت ببر." با بیان یک چنین تصور آرام بخشی، مهسا یک نفس عمیق کشید و من احساس کردم که قدری آرام تر شد.

 

سپس از او پرسیدم که آیا تفاوتی میان خود و مادرت می بینی؟ او در پاسخ به من گفت: "بله مادرم مثل یک کدبانو در خانه می نشست و همیشه همراه من و خواهرم بود و از ما به خوبی مراقبت می کرد. در عوض من شاغل هستم و درآمد بالایی دارم." در اینجا حرف او را قطع کردم و پرسیدم آیا کار با کامپیوتر را دوست داری؟ مهسا گفت: "حقیقتش را بخواهید، نه؛ در واقع باید بگویم که از آن متنفرم، خیلی خسته کننده است!"

 

تله احساسی

 

زمانیکه از مهسا پرسیدم در حالیکه به شغل خود علاقه ای ندارد، برای چه آنرا انجام می دهد؟ او در پاسخ به من گفت "زمانیکه من و همسرم با هم ازدواج کردیم، من به او قول دادم که کار می کنم و ماهیانه مبلغی را به عنوان کمک خرج در احتیار او قرار میدهم تا بتوانیم در کنار هم از بالاترین استانداردهای زندگی بهرمند شویم. او خودش اعتراف می کرد که خانه گرانقیمتش در بالاترین نقطه شهر هزینه های بالایی را برای آنها در بر دارد و بیش از یک خانه بیشتر شبیه به یک دام است که آنها را در بر گرفته.

 

او از همه طرف در خانه خود محصور شده بود و هیچ راه فراری نداشت. او ادامه داد: "بزرگ شدن در یک خانه معمولی در یک محله نه چندان اشرافی اصلاً برایم جالب نبود، به همین دلیل فکر می کردم که اگر بتوانم در یک خانه زیبا در قسمت های بالای شهر زندگی کنم شاید بتوانم به آن میزان خوشحالی که انتظارش را داشتم دست پیدا کنم؛ اما این اتفاق نیفتاد." من از او سوال کردم که آیا مادرت از وضعیت زندگی خود راضی بود؟ او جواب داد: "نه فکر نمی کنم"

 

"زمانیکه من نوجوان بودم او همیشه به من می گفت که چقدر دلش می خواست وارد عرصه موسیقی شود، اما به خاطر خانواده اش بر روی تمام آرزوهایش پاگذاشت. شوهرش که همان پدر می شود اصرار داشت که زن باید یک کدبانوی کامل باشد و در کارهای خانه تبحر داشته  باشد. مادرم هم از مادرش یاد گرفته بود که تنها در صورتی می تواند یک همسر خوب باشد که بر روی همه خواسته هایش پا بگذارد و فداکاری کند."

 

زمانیکه از مادرم سوال می کردم که الآن پشیمان است با یک صدای کاملاً منطقی به من پاسخ می داد که خدا را به خاطر داشتن یک زندگی خوب و آرام سپاس میکند، اما در عین حال هیچ وقت نمی تواند فراموش کند که از همه آرزوهایش دست کشیده. خودش هم گاهی اوقات اعتراف می کرد که خشم و نفرت خود را با دریغ کردن محبت از همسرش و خرج کردن نادرست پول های او تخلیه می کرده.

 

او احساس گناه می کرد و همین امر باعث می شد که خشم خود را بر سر من و خواهرم تخلیه کند. بعد از مهسا پرسیدم که تو چه نتیجه ای می توانی از زندگی مادرت بگیری. او گفت: "من منکر این امر نیستم که خانم ها در عین حال باید یک همسر خوب و یک مادر فداکار برای کودکان خود باشند، بلکه معتقدم باید در مورد خودشان نیز کوتاهی نکنند، به همین دلیل بود که تصمیم گرفتم زن متفاوتی نسبت به مادرم باشم.

 

من شروع کردم به کار کردن در خارج از خانه و بیشترین میزان آزادی را که یک مادر می توانست داشته باشد برای خود ایجاد کردم. " من به او گفتم: "پس اینطور، اما تو که چند لحظه پیش گفتی به خاطر پول کار می کنی و قصدت از کار کردن، جلب رضایت همسر و فرزندانت است و کاری که انجام می دهی دقیقاً آن چیزی نیست که دلت می خواسته!" و بعد اضافه کردم: " در این جا باید بگویم که هم مادرت و هم تو بزرگترین اشتباهی را مرتکب شدید که همه خانم ها می توانند در زندگی خود دچار آن شوند."

 

از رویاهای خود دست نکشید

 

هر دوی شما از رویاهای خود دست کشیدید، و نخواستید همان چیزی که درونتان به شما می گوید، باشید. و به همین دلیل است که هر دوی شما احساس نارضایتی از زندگی هایتان را داشتید. هر دوی شما به خودتان اجازه دادید تا همه توان و نیروهایتان را صرف همسرتان بکنید و بعد به خاطر این کار از آنها متنفر شوید. بعد ها که مهسا کمی اعتماد بیشتری نسبت به من پیدا کرد، گفت که بزرگترین آرزویش این بوده که پا به عرصه هنر گذاشته و یک هنرپیشه موفق شود. او به من گفت: "از همان دوران کودکی هم آرزویم این بود که روی سن بروم و همه را مجذوب خود کنم."

 

او اظهار می داشت که: "همیشه می توانستم مردم را سرگرم کنم و آنها را بخندانم اما از زمانی که ازدواج کردم دیگر تبدیل شدم به یک انسان خشک و جدی که کارم حرف اول را برایم می زد. از او پرسیدم برای چه آرزوی هنرپیشگی رابه فراموشی سپردی؟ او در جواب به من پاسخ داد: "من برای این کار پول کافی در اختیار نداشتم و همسرم هم نمی توانست به طور کامل از نظر مالی مرا حمایت کند."

 

او به من می گفت همیشه باید شغلی را انتخاب کنم که بالاترین میزان درآمد را برایم به همراه داشته باشد حتی اگر آنرا دوست هم نداشته باشم چون برایم درآمد زایی دارد، باید به انجام آن ادامه دهم. از او پرسیدم آیا از همسرت به دلیل پشتیانی نکردن از تو و اینکه تشویقت نکرده تا به آرزویت دست پیدا کنی ناراحت هستی؟ با صدای بلند فریاد زده: "البته که ناراحتم. از نظر او من کسی هستم که صبح ها برایش صبحانه درست نمی کنم، شام هم خوب بلد نیستم درست کنم، نحوه صحیح پول خرج کردن را بلد نیستم، و تمایل چندانی هم به برقراری یک رابطه جنسی پرحرارت ندارم."

 

او در ادامه گفت: "الان که فکر می کنم می بینم که من تفاوت چندانی با مادرم ندارم، حتی گاهی اوقات خشم و نفرتم را بر سر پسرهایم نیز خالی می کنم. کمکم کنید، چه کار می توانم بکنم؟" من به مهسا پیشنهاد کردم که همسرش را نیز با خود به مطب بیاورد تا حرف هایش را از صمیم قبل به او بزند و من هم به همسرش کمک کنم تا بتواند حرف های مهسا را راحت بشنود و متوجه شود و با کمک هم به یک راهکار دو جانبه دست پیدا کنیم. مهسا ابتدا سعی کرد تا با خودش کنار بیاید که همین حالا نیز می تواند وارد عرصه هنرپیشگی شود و بعد در کنار همسرش به ملاقات من آمدند.

 

او در طی دوره های مختلف روانکاوی به این نتیجه رسید که خودش این حس را بوجود می آورد که استحقاق خوشبختی را ندارد و نمی تواند احساس خوشحالی داشته باشد. این تفکرات جزء شایع ترین موانعی هستند که می توانند بر سر راه هر فردی ظاهر شده و آنها را از رسیدن به اهدافشان دور نگه دارند. زمانیکه مهسا بالاخره همسرش را نزد من آورد احساس توانمندی بیشتری نسبت به روز اول می کرد و به راحتی تفکرات ذهنی خود را با همسرش در میان گذاشت.

 

مهسا به همسرش گفت که آرزوی قلبی اش چیست و بعد هم تاکید کرد که به این خاطر که از او حمایت نکرده حس بدی پیدا کرده. در انتهای جلسه مشاوره، همسر مهسا واقعیت ها را درک کرد و قول داد که هر کمکی که از دستش بر بیاید برای خوشحال کردن همسرش انجام خواهد داد. من به همسر مهسا گفتم که باید میزان انعطاف پذیری خود را در مقابل همسرش افزایش دهد و او را صمیمانه دوست بدارد. من به او گفتم که زمانیکه کسی را واقعاً دوست داشته باشی چیزی جز خوشحالی او را نمی خواهی."

 

بعد از چندی یک دعوت نامه برای من از طرف مهسا آمد که او مرا به اولین اجرای خودش روی صحنه دعوت کرده بود. از دیدن این دعوتنامه خیلی تعجب نکردم، اما بسیار مسرور شدم.

 

او برایم یادداشت گذاشته بود که نقش اول را بازی نمی کند، اما همین نقش کوچک هم می تواند آغاز خوبی برایش محسوب شود. چه لذتی داشت که می دیدم مهسا روی صحنه می درخشد. شاید برایش کمی هیجان آور و اضطراب آمیز بود، اما آنقدر روان بازی می کرد که گویی به صحنه تعلق دارد.

 

در آخر مراسم، همسر مهسا نزد من آمد و به خاطر همه چیز تشکر کرد. او خیلی خوشحال تر از گذشته به نظر می رسید و به همسرش افتخار می کرد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - بزرگترين اشتباهات خانمها در روابط

 

حمید جدیدی بازدید : 212 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

قرارهای ملاقات یکی از مهم ترین مسائل در زندگی افراد مجرد به حساب می آید. همه تلاشتان را می کنید تا بتوانید تاثیر خوبی روی طرف مقابلتان بگذارید. با همه امیدها و انتظارات و ترس هایی که اغلب خانم ها و آقایان در اولین روز ملاقات دارند، خیلی عجیب است که مردم این روزها توجهی به این مسئله ندارند. می خواهیم به شما کمک کنیم که یاد بگیرید چطور با اولین ملاقات مهرتان به دل طرف مقابل بنشیند. در اینجا به چند باید و نباید در این زمینه اشاره می کنیم:

 

باید ها

 

خودتان باشید. البته بهتر است بگویم که بهترین حالت خودتان را در آن روز نشان دهید. آن روز وقت آن نیست که بخواهید از دردها و نگرانی هایتان صحبت کنید، همچنین لزومی ندارد که داستان خیانت نامزدتان را برای او تعریف کنید. دست از داستان پردازی برداشته و در عوض خاطراتی را برای او تعریف کنید که شخصیت شما را بهتر به او معرفی می کند.

 

شنونده خوبی باشید. این مسئله دو هدف را دنبال می کند. اگر شما زیاد سخنگوی خوبی نیستید و در عوض طرفتان می خواهد فرصت این را پیدا کند که با تعریف داستان هایش، شما را مجذوب خود کند. به او اجازه دهید که صحبت کند، و با این کار می توانید بیشتر با اخلاقیات او آشنا شوید. اگر شروع به بدگویی از دوست دخترهای سابقش کرد، کمی هم مسئله را از جانب آنها تصور کنید. اگر گفت که اهل ازدواج و تشکیل خانواده نیست، خیلی خوب است که از حالا بدانید.

 

سعی کنید که تا می توانید تفریح کرده و خوش باشید. زندگی را نمی توان پیش بینی کرد. این فقط یک قرار ملاقات ساده است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که با یک آشنای تازه کمی گردش کنید. پس سعی کنید که خوش بگذرانید.

 

 

نباید ها

 

سعی نکنید که خود را طوری دیگر جلوه دهید. اگر شما گوشت می خورید اما او یک گیاه خوار است، دروغ نگویید. اگر کسی هستید که حداقل روزی دو پاکت سیگار می کشید اما او به آن لب هم نمی زند، به او حقیقت را بگویید. ماه هیچوقت پشت ابر نمی ماند، پس بهتر است خودتان همه حقایق را همان اول به او گویید.

 

سعی نکنید که آنچه راجع به او فکر می کنید را برملا کنید. اگر به نظرتان خیلی دهاتی و بد تیپ آمد آن را همان موقع بر زبان نیاورید. باز به او فرصت دهید که خود را نشان دهد. اگر برای ابراز نظرتان در مورد او عجله کنید، مطمئناً بعد پشیمان خواهید شد. زیرا ممکن است همین شخص تبدیل به مرد یا زن زندگیتان شود.

 

اگر می خواهید باز او را ملاقات  کنید، بگویید که وقت خوبی را با او گذرانده اید و اینکه چقدر زمان زود می گذرد. بله، می توانید آنشب به او شب به خیر بگویید ولی برای گذاشتن قرار ملاقات بعدی خیلی تلاش نکنید. بگذارید پیشنهاد از طرف مقابل باشد.

 

مهمترین نکته این که: سعی کنید قرار ملاقاتی  بی خطر داشته باشید. حواستان باشد که امنیتتان را به خطر نیندازید. اینکه دوست رئیس پسرخاله تان او را به شما معرفی کرده، دلیل نمی شود که فرد سالمی باشد و شما او را به منزل دعوت کنید. در ضمن اگر صمیمیتتان را کم کم جلو ببرید، همیشه چیزی باقی می ماند که قرار ملاقات های آینده به خاطر آن گذاشته شود.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - بايدها و نبايدها در اولين قرار ملاقات

 

حمید جدیدی بازدید : 216 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

"زوج هایی که قبل از ازدواج رابطه ی جنسی داشته اند، در زندگی زناشویی خود دچار مشکل خواهند شد."

 

این جمله از زبان یک کارشناس ازدواج و رئیس موسسه ی پویایی شناسی خانواده خطاب به شنوندگان کثیری از افراد متاهل می باشد. از طریق کارهای موسسه ی پویاشناسی خانواده روی هزاران زوج، متوجه شده ایم که نتایج احساسی روابط جنسی پیش از ازدواج، در اکثر موارد، روی بیشتر جنبه های زندگی زناشویی افراد تاثیر منفی می گذارد.

 

بیش از نیمی از افرادی که امروزه ازدواج می کنند، سابقه ی روابط جنسی خود را وارد زندگی زناشویی خود می کنند. و به نظر من فقط با صحبت کردن درمورد این مشکلات کاری از پیش برده نمی شود، و مشکلات این ازدواج ها حل نخواهد شد.

 

پس با این مشکلات چه باید کرد؟ دراینجا توصیه هایی برای شما زوج های عزیز آورده ایم، که به زوج های بسیاری کمک کرده است. این مقاله را با ما دنبال کنید، شاید با کمک گرفتن از این راهنمایی ها، مشکلات شما نیز برطرف شود.

 

 

1.  اعتراف کنید

اعتراف کردن نه تنها برای روح، بلکه برای ازدواجتان هم خوب است. اگر همسرتان نداند که شما قبل از ازدواج با او، با کس دیگری نیز رابطه ی جنسی داشته اید، مطمئن باشید که دوست دارد بداند. او همچنین باید بداند که آیا همین مسئله دلیل کشمکش های موجود در روابط جنسی خودش با شماست، یا خیر. اگر شما خواهان صمیمیتی واقعی با او هستید، پس باید همه چیز دررابطه با خودتان را با او در میان بگذارید.

 

همسرتان احتمالاً با شنیدن این مسئله خیلی ناراحت و رنجیده خاطر خواهد شد. من نگفتم کار ساده ای است و او راحت با آن کنار خواهد آمد. مطمئناً مشکلات و درگیری هایی بینتان ایجاد خواهد شد. اما اگر بخواهید مشکلات مربوط به صمیمیت در روابط جنسی خود را برطرف کنید، باید اسرار مربوط به گذشته تان را با همسرتان در میان بگذارید. البته منظورم این نیست که همه ی  جزئیات مربوط به گذشته ی خود را پیش او بریزید، فقط گفتن مسائل اصلی کفایت می کند. فقط به اندازه ای که خودش میخواهد بداند، با او در میان بگذارید. با اینکار به او نشان خواهید داد  که هیچ چیز را از او مخفی نکرده اید.

 

زندگی زناشویی که در هیچ رازی در آن وجود نداشته باشد، می تواند از پسِ همه ی موانع و مشکلات برآید. پس اولین قدم برای غلبه بر گذشته ی جنسیتان، این است که همسرتان را از آن مطلع کنید. البته باید از همسرتان هم همین توقع را داشته باشید، چون این مسئله کاملاً دوطرفه است.

 

2.  تفاوت ایجاد کنید

گاهی افراد درحالی ازدواج می کنند که در گذشته با افراد دیگری رابطه ی  جنسی داشته اند. حتی اگر بدانید که همسر شما نیز مثل خودتان در گذشته چنین عملی را مرتکب شده است، باز هم مقابله با این احساس گناه و خیانت بسیار دشوار است.

 

دلیل اینکه با شنیدن این مسئله ناراحت و رنجیده خاطر می شویم، به خاطر حسی است که خداوند در همه ی ما قرار داده—اینکه می خواهیم طرف مورد نظر تمام و کمال متعلق به ما باشد. همه ی ما می خواهیم که خصوصی ترین لخظات زندگی همسرمان با ما گذشته باشد و تجربیاتی را با ما بگذراند که از هر لحاظ متفاوت باشد و به هیچ وجه شبیه به تجربیاتی که با دیگران گذرانده نباشد.

 

زمانی که متوجه می شویم فرد دیگری عمیق ترین و پنهان ترین قسمت وجودی همسرمان را تجربه کرده است، احساس میکنیم به ما خیانت شده است. احساس می کنیم کسی چیزی را که فقط متعلق به ما بوده از ما دزدیده است. و به هیچ وجه دوست نداریم همسرمان را با کسی شریک شویم، حتی اگر جریان به سالها قبل برگردد.

 

بنابراین، باید این حق امتیاز را به همسرمان هم بدهیم. باید سعی کنیم لحظاتی را با او بگذرانیم که هیچ کس دیگری قبلاً با او تجربه نکرده است.

 

به این بیندیشید که چرا بین این همه نفر، همسرتان را برای ازدواج انتخاب کرده اید و چه چیز باعث می شود که ازدواج شما خاص و منحصر به فرد باشد. به دنبل چیزهایی باشید که برای اولین بار برای هر دوی شما اتفاق می افتد که تابحال هیچکدام از شما آن تجربه را با فرد دیگری نگذرانده اید.

 

3.  به رابطه ی  بین زندگی جنسی و سلامت احساسی خود دقت بیشتری داشته باشید

زندگی جنسی شما نشانگر سلامت کلی شما در رابطه تان است. اگر با تصور رابطه جنسی با همسرتان احساس آرامش و راحتی می کنید، به این معناست که رابطه تان در وضعیت خوبی قرار دارد. اما اگر در این رابطه تفکراتی منفی داشته باشید، به استثنای مشکلات جسمی دوره ای، در اکثر موارد به این معناست که شما و همسرتان از نظر احساسی بسیار از هم فاصله دارید.

 

زمانی که رابطه ی شما در وضعیت خوبی قرار داشته باشد، ایجاد رابطه ی جنسی نتیجه ی آن خواهد بود. هر دوی شما احساس امنیت و آرامش خواهید کرد و این رابطه جنسی باعث بهبود وضعیت سلامتی روحی و احساسی شما خواهد شد. حتماً در همه ی  موارد اهمیت سلامت جنسی و احساسی خود و همسرتان را در نظر بگیرید و مطابق با آن رفتار کنید.

 

با اینکه این موارد نمی تواند بهبودی آنی در روابط شما ایجاد کند، اما به عقیده ی  من سریعترین راه حل هاست. زوج های زیادی از این راهکارها استفاده کرده و موفق بوده اند. مطمئن هستم برای شما نیز اثر بخش خواهد بود. پس امتحان کنید!

روانشناسی - ازدواج و خانواده - با گذشته جنسي همسرتان چگونه برخورد کنيد؟

 

حمید جدیدی بازدید : 185 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

آیا شما و همسرتان احساس می کنید که زندگی مشترکتان میل و رغبت و گرما و انرژی خود را از دست داده است؟ آیا اشتیاق و فضای رمانتیک رابطه ی خود را از دست رفته تصور می کنید؟ تصور بر این است که وقتی چند سال از زندگی مشترک دو نفر می گذرد، یک چنین حالتی بوجود می آید. اکثر زوج ها می گویند که در ابتدا رابطه ی آنها خیلی گرم و پر شور بوده است؛ اما چه اتفاقی افتاده؟ چه چیزی شور و هیجان ابتدایی را از آنها گرفته؟ پاسخ این سوال کاملاً ساده و قابل درک است.

 

در ابتدای رابطه طرفین در حال درک و یافتن خصوصیات یکدیگر هستند. آنها تمایل دارند که مرزها و محدوده های یکدیگر را شناسایی کنند. بیشتر زوج ها از زمانی که با یکدیگر آشنا می شوند، تا وقتی که با هم ازدواج می کنند، هیچ گونه رابطه ی جنسی با هم برقرار نمی کنند؛ اما آیا این امر بدان معناست که در دروران عقد هم نمی توانند به هیچ وجه یکدیگر را لمس کنند؟ اصلاً؛ این دقیقاً همان کاری است که در این دوران باید انجام دهند. آنها باید یکدیگر را لمس کرده و نوازش کنند. یکدیگر را در آغوش بگیرند و ببوسند. میل خود را نسبت به دیگری ابراز کنند، و به طرف مقابل نشان دهند که احساس زیادی نسبت به او دارند.

 

زمانیکه زوجین به مرحله ی معاشقه برسند، از تحریک پذیری بالایی نسبت به هم برخوردار خواهند بود. این مسئله به دلیل امری فرای شیمی مطلوب فی ما بین بوجود می آید و می توان گفت که بخش اعظمی از آن به دلیل نوازش کردن ها و در آغوش گرفتن ها بوجود می آید. دوران ابتدایی ازدواج سرشار است از حمام های آب گرم دو نفره و معاشقه های طولانی مدت. اما چرا پس از مدتی همه چیز ناپدید می شود؟

 

من تصور می کنم که دلیل اصلی این امر که میل و اشتیاق برای ارتباط جنسی پس از چندی در میان زوجین از بین می رود این است که شرکای جنسی دیگر برای هم جدید و باروح و پرنشاط نیستند.

 

زوجین دیگر مانند گذشته همدیگر را لمس نمی کنند، در آغوش نمی گیرند، و ناز و نوازش نمی کنند. به نظر می رسد که فقط به این خاطر به رختخواب می روند که ارضا شوند و هیچ چیز دیگر برایشان مهم نیست. آیا آنها فراموش کرده اند که ارگاسم تنها بخش ناچیزی از ارتباط جنسی است؟

 

رابطه ی جنسی به این دلیل در ابتدای آشنایی از جذابیت بالایی برخوردار است چرا که در آن نوازش و لمس کردن و در آغوش گرفتن زیادی وجود دارد. به این امور به طور کلی "پیش نوازی" اطلاق می شود؛ اما چقدر اتفاق می افتد که زوج هایی که برای 10 سال یا بیشتر با هم ازدواج کرده اند، چنین کارهایی را برای هم انجام دهند؟ اگر بخواهیم صادقانه به این پرسش پاسخ دهیم، باید بگوییم که به ندرت چنین اتفاقی روی میدهد. چقدر اتفاق می افتد که یکدیگر را در آغوش بگیرند و شیطنتت به خرج دهند؟ متاسفانه به ندرت.

 

اما جای هیچ گونه نگرانی وجود ندارد؛ شما اگر بیستمین سال زندگی مشترکتان را نیز می گذارانید این توانایی را دارید که اشتیاق و تمایلی که در ماه عسل داشتید را به زندگی خود بازگردانید! تنها چیزی که به آن نیازدارید قدری پیش نوازی است.

 

در حقیقت پیش نوازی بخش مهمی از یک ارتباط جنسی موفقیت آمیز را تشکیل میدهد. چیزی است که سبب می شود طرف مقابل بیش از پیش تحریک شود. حرکت کوچکی است که سبب می شود میل طرف مقابل به شما دو چندان شود. زمانیکه فقط به بستر رفته و همه چیز را با مقاربت شروع کنیم، نباید انتظار باشیم که تحریک شویم و به اوج لذت جنسی دست پیدا کنیم. این امکان وجود دارد که برخی از افراد حتی موفق شوند به ارگاسم نیز برسند، اما باید نیمی از وقت خود را صرف تحریک کردن خود و طرف مقابل بکنند.این کار فاصله زیادی با یک معاشقه ی رمانتیک دارد.

 

اما اگر ارتباط جنسی خود را با قدری پیش نوازی بیامیزید، آنوقت پیش از مقاربت هر دو نفر به مرحله ی تحریک شدگی می رسند. هر دو نفر آماده هستند، تمایل دارند و به اندازه ی کافی برانگیخته شده اند. این امر سبب می شود رابطه بهتری را برقرار کرده و هر دو نفر رضایت بیشتری را از ارتباط خود احساس کنند.

 

پیش نوازی چیزی نیست که حتماً لازم باشد آنرا قبل از ارتباط جنسی شروع کنید. پیش نوازی را حتی می توانید صبح شروع کنید، حتی اگر تا پایان شب نتوانید رابطه ی جنسی برقرار کنید. به خاطر داشته باشید که همان نوازش ها، در آغوش گرفتن ها و بوسه های کوچک هستند که تمایل و برانگیختگی زیادی در طرف مقابل ایجاد می کنند. خوب شروع کنید و حتی زمانیکه در حال تماشای فیلم هستید دستتان را بر روی پای معشوقه تان بگذارید. بوسه های آرام و لطیف از او بگیرید و کمی شیطنت کنید و یا حتی خیلی زیاد... فقط فراموش نکنید که مهمترین قسمت یک رابطه جنسی رضایت بخش، چیزی نیست جز.... پیش نوازی! .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - اهميت پيش نوازي در رابطه جنسي و ازدواج

 

حمید جدیدی بازدید : 233 دوشنبه 07 آذر 1390 نظرات (0)

شاید شما جزء مردهای رمانتیک نباشید، من هم نیستم. لازم نیست که هر روز برای همسرتان نامه های عاشقانه بنویسید، یا دسته گل بفرستید. کارهای کوچکی هستند که با انجام آنها می توانید تغییرات بزرگی ایجاد کنید.

 

او از شما انتظار دارد تا دوستش باشید.

 

اما به راستی، دوست یک خانم بودن چه معنایی دارد؟ درست مانند یک دوست آقا، باید یک سری وجوه اشتراک با هم داشته باشید. دقت کنید که گفتم یک سری مشترکات، نه اینکه عیناً شبیه به هم باشید. هیچ دو نفری وجود نداند که شبیه به هم آفریده شده باشند. همیشه چیزهایی وجود دارد که شما دوست دارید، اما خانم دوست ندارد، و یا بالعکس. این امر کاملاً طبیعی است. تا زمانی که به اندازه کافی میان شما دو نفر وجوه اشتراک داشته باشد، میتوانید خوشحال باشید و از زندگی لذت ببرید.

 

گاهی اوقات باید تحمل کنید و کاری که اصلاً دوست نمی دارید را انجام دهید. در مواقع دیگر نیز باید به او اجازه دهید تا برخی از کارها را خودش به تنهایی انجام دهد. در مقابل او نیز باید یک چنین رفتارهایی را در قبال شما انجام دهد. زمانیکه به شما گفت می توانید بدون حضور او در برنامه خاصی شرکت کنید و موافقت خود را با این امر اعلام کرد ، می توانید به راحتی حرف او را باور کنید. اگر یکی از دوستان مذکر شما علاقه ای به همراهی شما در برنامه خاصی نداشته باشد، شما مطمئناً از دست او ناراحت و یا عصبانی نمی شوید. این امر در مورد همسرتان نیز باید صدق کند.

 

بد نیست هر چند وقت یکبار با دوستانتان بیرون بروید، اما بهتر است که بیشتر وقت خود را با او بگذرانید. زمانیکه مشغول انجام دادن کاری هستید، می توانید از او درخواست کنید تا شما را همراهی کند. به هر حال او دوست شماست؛ فراموش که نکردید؟

 

اگر زمانیکه با دوستان مذکر خود هستید، او را به طور کلی فراموش کردید، آنوقت باید از خودتان این سؤال را بپرسید که آیا اصلاً او را می خواهید یا نه.

 

از شما انتظار دارد تا با او ارتباط برقرار کنید.

 

این قانون طبیعت است که وقتی آقایون در مورد مشکلات خود با دیگران صحبت میکنند، به راستی دنبال راه حلی برای رفع آن هستند، اما این امر در خانم ها کاملاً متفاوت است. آنها به این دلیل در مورد مشکلات خود با شما صحبت می کنند تا توانسته باشند به نوعی احساسات خود را تخلیه نمایند. خانم ها اغلب در چنین مواقعی به دنبال راه حل نمی گردند. آنها فقط به این خاطر در مورد مشکلات خود با شما صحبت می کنند که بهتر بتوانند مسائل را تجزیه و تحلیل نمایند.

 

تا زمانیکه او از شما راه حل نخواسته، هیچ پیشنهادی در این زمینه مطرح نکنید. فقط گوش کنید و اجازه دهید گفتگو ادامه پیدا کند. اگر او از شما نصیحت بخواهد، خودش بعداً در این مورد از شما سؤال خواهد کرد. هنوز هم برخی از مردها هستند که تصور می کنند نظر خانم ها ارزشی ندارد. اگر شما جزء این دسته از آقایون هستید با عرض پوزش باید بگویم که همین حالا باید دیدگاه خود را تغییر دهید!

 

خانم ها از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار بوده و دارای توانایی های بیشماری هستند و شما نیز ملزم هستید که به نظرها و عقایدشان احترام بگذارید. البته منظور ما این نیست که شما در همه حال باید با عقاید و پیشنهاد های آنها موافق باشید، بلکه او نیز همانند شما حق نظردهی دارد.

 

سعی کنید همیشه در مورد مسائل مختلف از او نظر خواهی کنید و تمام وقایع زندگی خود را با او در میان بگذارید. به حرف های او گوش کنید، و در عین حال زمانیکه برای خودش مشکلی به وجود آمد، با تمام وجود پشتیبانی و حمایت خود را نشان دهید.

 

زمانیکه من می گویم: "گوش کنید" منظورم این است که به حرف هایش توجه کنید. او دقیقاً تمام احساساتش را با شما در میان می گذارد و از این طریق می توانید دریابید که آیا می توانید دوست خوبی برای او باقی بمانید!

 

او از شما انتظار دارد که نیاز های جنسی اش را درک کنید.

 

به نظر می رسد زمانیکه صحبت از سکس به میان می آید، آقایون فاقد هرگونه عاطفه و احساسی هستند و تنها بر اساس شهوت خود عمل می کنند. این امر حقیقت ندارد، فقط سیستم بدن آنها به گونه ای عمل می کند که به راحتی قادرند در عرض 5 ثانیه، بازه بین 0 تا 100 را طی کنند. این امر برای خانم ها مستلزم سپری شدن مدت زمان بیشتری است. برای اینکه خانم ها بتوانند به مرحله برانگیختگی برسند، باید وقت بیشتری صرف کرد.

 

من در مورد پیش نوازی های جسمانی صحبت نمی کنم، بلکه پیش نوازی احساسی مد نظر من است که شامل چیزهای بسیار ظریف و کوچک می شود: طرز نگاه کردن شما به او زمانیکه وارد اتاق می شود، نشان دادن علاقه به گرفتن دست او در انظار عمومی، تعریف کردن از او در مقابل دوستان، و بیان این مطلب که برایش ارزش و احترام قائل هستید.

 

من این چیزها را به شما نمی گویم که کمکتان کنم همسر خود را فریب دهید. بلکه می خواهم کمکتان کنم، درک کنید که وقتی یک شب را در بیرون از خانه صرف می کنید و نزدیک سحر به منزل بازمی گردید، چرا او رویش را از شما برمی گرداند.

 

او از شما عشق می خواهد.

 

شاید شما جزء مردهای رمانتیک نباشید، من هم نیستم. لازم نیست که هر روز برای خانم نامه های عاشقانه بنویسید، یا دسته گل بفرستید. کارهای کوچکی هستند که با انجام آنها می توانید تغییرات بزرگی ایجاد کنید.

 

مثلاً از او بخواهید تا با شما بیرون بیاید، از محل کار خود با او تماس بگیرید، و در مقابل دوستانش از او تعریف کنید.

 

در این قسمت نقل قولی از یکی از دوستانم را می خوانید....

 

"خانم ها کارهای کوچک بسیار زیادی انجام می دهند، اما آقایون ترجیح می دهند فقط یک کار بزرگ انجام دهند. خانم ها تمام کارهای کوچک را جدا از هم و با ارزش یکسان در نظر می گیرند؛ این در حالی است که آقایون احساس می کنند یک کار بزرگ، جای همه کارهای کوچک را می گیرد!"

 

متوجه شدید؛ این راز بزرگی است....اگر آقایون یاد می گرفتند که چگونه می توانند کارهای کوچک را انجام دهند، دیگر لازم نبود دست به کارهای بزرگ بزنند!

 

اجازه دهید همسرتان درک کند که دوستش می دارید. باید به اندازه کافی کارهای رمانتیک برایش انجام دهید؛ و در هر حال با رفتار خود به او ثابت کنید که دوستش میدارید.

 

تنها چیزی که او می خواهد این است که به او نشان دهید دوستش دارید و برایش ارزش و احترام قائل هستید. فکر نمی کنم این کار سختی باشد، اینطور نیست؟

روانشناسی - ازدواج و خانواده - انتظارات خانمها از آقايون

 

تعداد صفحات : 2

درباره ما
به بزرگترین سایت مرجع اطلاعات ضروری خوش آمدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    اخبار سایت
    1.دسته بندی بیش از 500 بیماری با ترتیب حروف الفبا در سایت ایران آنلاین انجام شد تا ما مرجع کاملی برای شما عزیزان باشیم............................ 2.بخش روابط زناشویی به محتویات سایت اضافه شد....................... 3.ما همچنان با اضافه کردن بخش های دیگر با قدرت به کار خود ادامه میدهیم
    آمار سایت
  • کل مطالب : 656
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 33
  • آی پی امروز : 38
  • آی پی دیروز : 38
  • بازدید امروز : 106
  • باردید دیروز : 55
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 424
  • بازدید ماه : 1,070
  • بازدید سال : 7,243
  • بازدید کلی : 252,273
  • کدهای اختصاصی